یادداشت میهمان/ اتحاد معکوسی که نتیجه داد؛ ائتلاف خادمی، منطقیان و لاهوتی برای شکست کاندیدای ائتلاف امید!
پایگاه اطلاعرسانی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
این یادداشت از سوی یکی از مخاطبان محترم «ریواس جنوب» ارسال شده و انتشار آن نیز صرفاً بنا بر منشور حرفهای این پایگاه خبری تحلیلی مبنی بر انتشار آزادانهی دیدگاهها و سلایق مختلف صورت گرفته است. بدیهی است بر اساس این منشور، انتشار مطالب در «ستون میهمان» به منزلهی تأیید آنها از سوی هیئت تحریریه مرکزی این پایگاه اطلاعرسانی نخواهد بود.
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، با تمامی متن و حاشیههای همیشگیاش به پایان رسید و نتایج آن در در اغلب حوزهها مشخص شد و تکلیف کرسیهای باقیمانده نیز تا چند روز آینده روشن خواهد شد.
برای این رقابتها، احزاب سیاسی با اعلام لیستهای انتخاباتی تمام تلاششان را برای کسب اکثریت مجلس جهت نیل به اهداف و برنامههای مورد نظر انجام دادهاند؛ در سوی دیگر همه دولتها نیز بر اساس منطق عقلانی در پی کسب اکثریت آرا در پارلمان برای تحقق وعدههای خود و گسترش نفوذ در ساختار حاکمیت خود بودهاند و طبیعی است که دولت فعلی نیز تمامی سعی خود را در این راستا -البته با حفظ بیطرفی در اجرای انتخابات- انجام دادهاست.
در این نوشتار تلاش میشود تا به بررسی انتخابات و کنش و واکنش برخی هواداران و حامیان دولت در حوزه انتخابیه کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده که به «کهگیلویه بزرگ» مصطلح شده است، پرداخته شود.
- طیف اصلاحطلبان کهگیلویه بزرگ که بعد از استقلال حوزه انتخابیه از گچساران، از زیر چتر رهبر قدیمی و کاریزماتیک اصلاحطلبان این حوزه یعنی حاج بهرام تاجگردون که رهبری واحد و مقتدر اصلاحطلبان این دو شهرستان را بر عهده داشته است خارج شدهاند و به دو گروه حامیان سید قادر لاهوتی و حامیان محمود منطقیان تقسیم شدند و این دو گروه به رهبری لاهوتی و منطقیان در دورههای متمادی وساطت گروهها و شخصیتهای مختلف را برای ائتلاف نپذیرفته و با کاندیداتوری در انتخاباتهای ادوار گذشته بهجای همافزایی آرا، سیاست تقابل را در پیش گرفته و در همه دورهها نیز از اصولگرایان این حوزه انتخابیه شکستهای سنگینی را متحمل گردیدهاند.
- در هشتمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی، همزمان با رد صلاحیتهای گسترده اصلاحطلبان در سراسر کشور، لاهوتی و منطقیان نیز رد صلاحیت شدند و رقیب دیرینه نیز به حوزه انتخابیه بهبهان کوچ کرد.
هواداران اصلاحطلبان ضمن آنکه با چشمهای گریان و نگران، متأثر از رد صلاحیت کاندیداهای شاخص خود بودهاند اما بارقهای از امید نیز در دلشان روشن شد که شاید سران اصلاحطلب به فکر ائتلاف بیفتند و از لجبازی همیشگی دست بردارند!
اما دیری نپایید که ثابت شد «بر عبث میپاییم» و لطیف رستاد از میان کاندیداهای تأید صلاحیتشده (در فرایندی که هنوز هم مشخص نشد چگونه گوی سبقت را از دیگر همفکراناش ربوده بود!) بهعنوان کاندیدای ائتلاف معرفی شد. حتی دقایقی از انتخاب رستاد به عنوان کاندید ائتلاف سپری نشده بود که قادر لاهوتی کاندیداتوری وی را بهعنوان نماینده اصلاحطلبان نپذیرفت و ضمن مقاومت در برابر اصلاحطلبان، حتی به کاهش آرای وی هم کمک شایانی نمود تا اینکه سرانجام سید علیمحمد بزرگواری –که بعد از آخرین حضور در انتخابات گچساران و شکست وحشتناک در آن حوزه، حتی در مخیلهاش هم نمایندهشدن خطور نمیکرد- با حمایت قاطع دولت اصولگرای احمدینژاد نماینده مردم کهگیلویه بزرگ در هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی گردد. - در دوره اخیر، نوبت محمود منطقیان بود تا لجبازی قادر لاهوتی را در دور هشتم تلافی کند تا در لجبازی نیز از لاهوتی نخورد! اما اینبار داستان طولانی دارد و برخلاف دور هشتم که رستاد قربانی مشکلات شخصی لاهوتی با وی شد، منطقیان با حمایت استاندار، اصلاحطلبی را قربانی طایفهگرایی نمودند و دست اصلاحطلبان را در پوست گردو گذاشتند!
لاهوتی –هرچند به غلط- اعتقاد داشت که رستاد سابقه اصولگرایی دارد و نمیتواند بدون آزمون و با داشتن سابقه کم اصلاحطلبی نماینده اصلاحطلبان شود. اما استدلال منطقیان چه بود؟! - شواهد قبل از انتخابات حکایت از این داشت که لاهوتی و منطقیان حتماً رد صلاحیت خواهند شد، بنابراین از مدتها قبل فشار بر بدنه اصلاحطلبان بر دو طرف برای ائتلاف، حکایت از این داشت که حتماً اینبار دیگر اتحاد شکل خواهد گرفت و با توجه به تغییر شرایط و دلت حاکم نماینده این دوره کهگیلویه بزرگ، کاندیدای اصلاحطلبان خواهد بود.
تعداد زیادی از نیروهای رده دوم، سوم و چهارم اصلاحطلبان برای کاندیداتوری نامنویسی کردهند و رهبر اصلاحطلب نیز در یک کلیپ ویدویی معروف بر ائتلاف تأکید کردند.
حضور همزمان لاهوتی و منطقیان و جلوس بر دو صندلی مجاور در جلسه سخنرانی مهندس صوفی، بارقههای امید را یک بار دیگر در دلها زنده کرد که “عارفی” پیدا خواهد شد که مصلحت جمع را بر منفعت شخص ترجیح میدهد و “روحانی” نیز وارد مجلس خواهد شد.
اما دیری نپایید که عقلا فهمیدند که بازیچه شدهاند و اسرار نهانی برای عوام نیز اندک اندک هویدا شد که نه استاندار، نه لاهوتی و نه منطقیان برنامهای برای حمایت واقعی از دولت ندارند! - شواهد ذیل، نهتنها فرضیات عدم حمایت منطقیان و استاندار از کاندیدای لیست امید را به وضوح اثبات میکند بلکه روشن میکند که آنها بر اساس تشخیص منفعت خود و منطقه تحت نفوذ خود، حتی بهگونهای مردم را به رأیدادن به عدل هاشمیپور تحریک نمودهاند!
۵-۱٫ (قبل از انتخابات): شواهد حاکی از این است که استاندار و منطقیان بر گزینه سیفالسادات بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها به نتیجه رسیده بودند اما رد صلاحیت گسترده، سیفالسادات را نیز از گردونه انتخابات خارج کرد. وی میتوانست گزینه دلخواه استاندار باشد هم به لحاظ سیاسی به اصلاحطلبان وابسته بود و قابل دفاع و هم به لحاظ طایفهای بقای استاندار را تضمین میکرد.
بعد از یأس از بازگشت سیفالسادات و نبود گزینه اصلاحطلب مقبول، منطقیان و استاندار به این نتیجه رسیدند که اگرچه عدل هاشمیپور اصلاحطلب نیست اما قابلیت رأیآوری طایفهای را دارد و ضمن حمایت گسترده از وی، زمینه را برای عدم نتیجهگیری ائتلاف اصلاحطلبان و اجماع بر روی چهرهی شاخص اصلاحطلب در حوزه جغرافیایی خود نیز فراهم نمودند و به هدف خود در این زمینه نیز رسیدند. شاید انگیزه آنها نیز روشن بود چرا که با معرفی کاندیدای ائتلاف از مناطق خارج از طیف قبیلهای خود، ضمن کاهش آرای سید محمد موحد، از خروج آرای اصلاحطلبان منطقه خود از سبد رأی هاشمیپور نیز جلوگیری میکردند.
در این میان، منطقیان نیز موظف شد که اجازه ندهد گزینه اصلاحطلبان از بین وفایی و آرام انتخاب شود تا استراتژی فوق محقق شود؛ وی تیم خود را روانه جلسهای کرد که قرار بود خروجی آن کاندیدای ائتلاف باشد اما نتیجه رأیگیری در این مجمع عجیب و تأملبرانگیز بود؛ ۲۰ رأی به سود کاندیدای مورد حمایت لاهوتی! سؤال اینجاست که در حالیکه هرکدام از دو نفر (لاهوتی و منطقیان) بهطور مساوی صاحب ۱۴ نماینده بودند آن ۶ رأی اضافه را علی کامرانی با کدام استدلال از حامیان منطقیان کسب کرد؟
سؤال دیگر این است که چگونه میشود یک شخصیت برجسته سیاسی نمایندگانی را به مجمع تصمیمگیری تاریخی بفرستد که نظر وی را تأمین نکنند؟!
دیگر اینکه آقای منطقیان بر چه اساس نمایندگان خود را به جلسهای میفرستد اما از نتیجه جلسه حمایت نمیکند؟!
سؤال دیگر بیپاسخ این است که در مقابل سوابق اجرایی، تمکن مالی و… قطعاً آرام گزینه قابل دفاعتری برای طیف منطقیان بود، بر کدام اساس وی با قاطعیت در مقابل گزینه لاهوتی فرستاده نشد؟
در هر صورت، گام نخست، با موفقیت برداشته شد!
۵-۲: (قبل از انتخابات): تعداد زیادی از مدیران استان بهویژه مدیرانی که اتفاقاً اصلاحطلب نبودهاند و بهواسطه روابط طایفهای با جناب استاندار همچنان از دوره دولت احمدینژاد به دولت تدبیر و امید نیز تحمیل شدهاند بهصورت آشکار از حامیان عدل هاشمیپور شده بودهاند. حال چگونه میتوان باور نمود که در حالیکه دولت از لیست امید حمایت میکند و در این حوزه انتخابیه نیز کاندیدا معرفی نموده است، یکی از مدیران متعلق به همین دولت و نزدیک به جناب استاندار (آقای “ک”) بدون هماهنگی با مقام ارشد خود در استان مبادرت به دعوت از کاندیدای مقابل دولت نموده باشد؟!
۵-۳٫ (قبل و روز انتخابات): آقای منطقیان به چه دلیلی جز فرار از فشار و رایزنی اصلاحطلبان این حوزه، پیش از برگزاری انتخابات به شهر یاسوج سفر کرده و عملاً خود را در این شهر مخفی کرده است؟!
۵-۴٫ (حین انتخابات): نگاهی به ترکیب هیئت اجرایی نشاندهنده سوگیری کامل به سود کاندیدایی غیر از کاندیدای لیست امید بوده است. انتصاب پوزش بهعنوان یک فرد غیرسیاسی محض که کاملاً قابلیت دستورپذیری را دارد به تکمیل پازل کمک نموده است.
۵-۵٫ (نتایج انتخابات): بررسی نتایج انتخابات در حوزههای منطقهای وابسته به استاندار و منطقیان نشان میدهد که در حوزه مرکزی کهگیلویه، چرام و سرفاریاب که حوزه نفوذ این دو نفر بوده است از سرجمع ۷۰هزار و ۴۷۸ رأی این مناطق کاندیدای لیست امید تنها ۵هزار و ۵۶۸ رأی (حدود ۸درصد) کسب نموده است. فاجعهبارتر جایی است که بالاترین مقام اجرایی استان و نماینده ارشد دولت در این استان از مجموع ۵هزار و ۷۹۶ رأی حوزه سرفاریاب تنها ۴۲۸ رأی (۷درصد) برای کاندیدای حامی دولت جمعآوری نموده است و بیش از ۳هزار و ۷۹۳ رأی (۶۵ درصد) از مجموع ۵هزار و ۷۹۶ این حوزه به کاندیدایی تعلق گرفت که بیشترین زاویه را با دولت دارد و قطعاً جز حمایت از استاندار برای بقاء در مقام خود، حمایت دیگری از دولت نخواهد کرد!
سؤال اینجاست که حتی اگر تمامی فرضیات بالا اشتباه و مغرضانه باشد، شخصی که در حوزه وابسته به خود، تنها توان کسب ۷ درصد آرا را به نفع کاندیدای دولت دارد چگونه میتواند نماینده شایستهای دستکم در حوزه سیاسی برای دولت بالادست خود محسوب شود؟! صد البته باید تأکید کنیم که ضعف دکتر خادمی در حوزه سیاست، هرگز به معنای نفی شایستگیهای وی در زمینههای دیگر نیست و اساساً این نوشتار مجالی برای بررسی عملکرد کلی وی نبوده است.
مَخلصِ کلام اینکه حمایتهای استاندار و منطقیان از کاندیدای مخالفِ دولت و البته موافق قوم خود، اصلاحطلبان را به ورطهی یک سقوط بزرگ دیگر انداخت. اینها را بگذاریم در کنار تعصب غیرمنطقیِ اصلاحطلبِ شاخصِ دیگر -یعنی لاهوتی- که برای شکست خوردنِ موحد، حتی به قیمت نابودی جریان اصلاحطلبی، از هیچ تلاشی دریغ نکرد. وی حتی شائبهای را نیز پشت سر خود بر جای گذاشت که برخی ادعا میکنند وی با عدمِ ممانعت از حرکتِ دستهجمعیِ برخی از یاران خود بهسوی هاشمیپور و قربانیشدنِ کامرانی برای کسر آرای موحد، عملاً در استراتژی منطقیان و خادمی نیز شریک شد! ادعایی که چندان هم غیرممکن بهنظر نمیرسد.
در هرحال، نتیجهی نهایی این اتحاد معکوس این شد که سرانجام پس از سالها، سبد رأی اصلاحطلبان در کهگیلویه بزرگ، به ۲۶هزار رأی تنزل یافت.
… حالا، هیچکس برای دید و بازدید نوروزی، به دیدار رهبران اصلاحطلبان نمیرود؛ همه به دیدار عدل هاشمیپور و موحد میروند و عدل هاشمی و لاهوتی نیز به دیدار آمیراحمد تقوی!
جناب استاندار، جناب منطقیان و جناب لاهوتی؛ متشکریم!
به قلم: «الف.ب.د»
اصلاح طلبی در کهگلویه فقط یه شعاره تا زمانی که آنهایی که ادعای سران اصلاحات را دارند یکی نشوند اقای لاهوتی در هردوره آرای کمتری نسبت به منطقیان داشت وشایسته بود که منطقیان را حمایت میکرد که اگر این کار را میکرد دو دور موحد دودوره بزگواری ویک دوره هاشمی به مجلس راه نمی یافتند این کار لاهوتی جز حمایت کردن از موحددر خفا چیز دیگری نبود وعاقلانه بود که آقای منطقیان را حمایت کند آدمهای خودخواه همیشه خود را زمین میزنند وقتی چند دوره متوالی لاهوتی درواقع زیر پای منطقیان را عمدا وازروی افراطگرایی خالی میکنه قطعا در کردار منطقیان هم اثر داره .اول لاهوتی ودوم منطقیان جز ننگی بر پبکر اصلاحات چیزی نبودند آخه وقتی دو نفر ادعای هم خطی را دارند چیزی جز قومگرایی نمیتواند آنها را مقابل هم قرار دهد وقتی آقای بهرام تاجگردون از منطقیان حمایت کرد لاهوتی باید کوتا میامد تا آلان این وضع اصلاحات نبود بقول معروف دوکله قوچ دریک دیک جا نمیشه.ومشکل اصلاحات هیچ ربطی به خادمی نداره یه مشکل ریشه ای هست که بیش از بیست ساله وجود داره ونباید براساس احساسات طایفه ای مطلب نوشت و یک طرفه قضاوت کرد وانتخاب آقای….. توسط لاهوتی جز برای فاصله وجدایی بین ایل بهمعی وبویراحمد هیچ چیز دیگری نبود چراکه خودش هم میدونست گزینه مناسبی نیست
سلام برنویسنده محترم.تحلیل خوبی داشتی برانتخابات .امابایدبگویم که انتخابات استان کهگلیویه بویراحمد بجز شهرستان گچساران ناسالم بود .دلیلی جز کاهلی استاندار هم به ذهنمان نمی رسد.وباید گفت درنتیجه انتخابات اقای نقش به سزایی داشت..بایدگفت جریان اصلاح طلبی دراستان مرد.وهرکس به خاطرلاهوتی ومنطقیان پیرواین جریان دردهدشت است ضمن پوزش ازاین طیف {…} سیاسی ندارند.اینها هدفی جزشکست سنتاتوربزرگ وعزیز جناب حاج سیدمحمدموحدنداشتند.وبایدبگویم اقای کامرانی درباطن خودرا یک اصلاح طلب نمی دانست ونمی داند.اقای لاهوتی به دنبال چیزدیگری بود ان هم بی ابرویی اقای کامرانی وشکست موحدبود.کمااینکه سه روزمانده به انتخابات معلوم شدواختلاف افتاد بین این جریان وبین اقای لاهوتی وکامرانی.لاهوتی درباطن موفقیت اقای هاشمی راخواستاربود.نتیجه می گیرم عدم مدیریت استاندار نتیجه انتخابات رارقم زد
توضیح ریواس جنوب: مخاطب گرانقدر، با سپاس از همراهی شما. یک کلمه از دیدگاه شما، به دلیل عدم همخوانی با منشور اخلاقی ریواس جنوب، ویرایش و با عبارت {…} جایگزین شده است.
اصلاحات کهگلو را فقط لاهوتی و منطقیان روسیاه کردند
این چه طرز صحبت کردنه؟؟
اگر هم کسی تقصیری داشته باشد خود مردم هستند
سلام ریواس جنوب عزیز عالی بود به این تحلیل ها بیشتر نیاز است نقش مسئولا ن شهرستان واستان در شکست اصلاحات بیش از موارد دیگر است باید دولت مرکز جاره اندیشی کند در غیر اینصورت حتی باید فاتحه انتخابات ریاست جمهوری را خواند
اصلاحات،قربانی اشتباهات شد، اصلاحات کهکیلویه بوسیله رهبرانش برای همیشه به موزه رفت
منطقیان و لاهوتی در این دوره با هم هماهنگ بودن
به هر حال تحلیلی شده ولی در مورد استاندار باید در نظر گرفت که ایشون قانونا نمیتوانست از کاندیدایی حمایت کند
سلام به نظرم بیطرفی خادمی قابل ستایشه…کمی بی انصافی شده
خادمی در سیاست اصلاح طلبی ضعیف هست اما خیانتکار نیست
در سیاست هم ضعیف نیست
این استان سیاست زده هست ما انتظار سیاسی کاری از شخصیت علمی همچون خادمی نداریم
جناب استاندار درفرایند انتخابات ،منافع را بر جریان اصلاحات ترجیح داد
چه منفعتی داره اقای خادمی؟
خطای منطقیان و لاهوتی را قبول دارم اما خادمی را نه
بسیار تحلیل جالب و دقیقی بود
احسنت آقای الف ب د!!
ضمنا تا زمانی که امثال منطقیان در کهگیلویه بزرگ به عنوان نماد اصلاح طلبی شناخته میشوند نباید امیدی به اصلاح طلبان داشت.
کسی که حتی به اصول اولیه اصلاح طلبی هم اعتقاد ندارد و فقط قوم گرایی و….
کسی که از بهرامی حمایت میکند اما از شخصی که خروجی جلسه ای بود که نمایندگان خودش در آن جلسه بودند حمایت نمیکند…
و…..
از ماست که بر ماست
بسمه تعالی
باسلام وعرض ادب
بنظر میاد ک جریان سیاسی اصلاح طلبی در کهگلویه بزرگ باید ب مسعله ثبات سیاسی توجه شود تا بیشتر بتونیم دلایل شکست اصلاح طلبان را در ۲۴سال گذشته بررسی کنیم..
بنظر من جناب دکتر سید قادر لاهوتی در طول دوران گذشته و این دوره ثبات سیاسی خویش را حفظ کرده و ثابت قدمی ایشان قابل تحسین میباشد..ولی دوره مجلس هشتم جناب مهندس رستاد بدلیل اینکه فاکتور اصول گرایی در کارنامه ایشان بوده پس از نظر من نمیتونه گزینه اصلاح طلبان باشه…و در این دوره گزینه اصلاح طلبان جناب دکتر کامرانی گزینه ای بود ک اصلاح طلبان میتونستن حمایتش کنند چون ایشان ثبات سیاسی اصلاح طلبی داشت…ولی باکمال تاسف استاد منطقیان و جناب دکتر خادمی باهماهنگی قبل بدلایل منافع طلبی عدل هاشمی را حمایت کردند .هم قومی گرایی و حوزه جغرافیایی و دلیل اصلی بنظر من جناب تاج گردون میخواست در حوزه کهگلویه و بویراحمد دو نماینده راهی مجلس بشن ک زیر نگین سیاست های خودش باشه و ب همین دلیل از کامرانی و بهرامی حمایت نشد.گرچه جناب بهرامی لغزش سیاسی داشت ولی جز لیست امید بود..و قضیه شکست موحد توسط دکتر لاهوتی را من کاملا رد میکنم..چون جناب دکتر لاهوتی کاندید مورد نظرش را ب شورای مشورتی فرستاد
.این طرف قضیه جناب منطقیان بود ک کاندید ثابت قدم نفرستاد درحالی ک در حوزه وی.کاندیدای ک ثابت قدم بودند و تایید شده بودن توسط شورای نگهبان..ولی سوال اینجاست چرا نفرستاد ک اجماع صورت بگیرد
خیلی ساده هست حل این معما..چون منافع طلبی و قومی گرایی را بر اندیشه اصلاح طلبی ترجیح داد
و میشه نتیجه گرفت.ک عامل شکست اصلاح طلبان را نماینده گچساران جناب تاجگردون و جناب استاندار و جناب منطقیان دانست….چون عدل هاشمی و زارع را حمایت کردند….
حرف ها کاملا بی اساس است. خادمی شخصیتی محبوب است که با این حرفها از محبوبیتش کاسته نمیشود
مگر ای چهل سال که شکست ایخریم هم خادمی حضور داشت؟
سلام نه دیگه مردم از فکر سیاسی خسته شدند و این همیشه مردم عادی و اهل کسبه هستند که مشخص میکنه کی به مجلس بره نه فکر سیاسی و مردم دیگه زرنگتر از دفعات قبل شدند
احسنت