پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

در حالیکه دیوان حافظ، یک عضو ثابت سفره‌های شب یلدای ایرانیان است، اما درِ مجموعه حافظیه شیراز در این مناسبت باستانی، به روی شیرازی‌ها بسته شد تا آخرین ساعات پاییز قرن برای شماری از شهروندان تلخ شود.

 به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ریواس جنوب، شامگاه گذشته همزمان با آخرین شب یلدای قرن، شمار زیادی از شهروندان و یا مسافران شیراز، مقابل مجموعه حافظیه جمع شدند تا شب چلّه خود را در جوار آرامگاه خواجه راز طی کنند اما با در بسته مواجه شدند.

مسؤولان ورودی مجموعه حافظیه به شهروندان علاقه‌مند به حافظ و آیین‌های ایرانی که در ورودی مجموعه خواستار ورود بودند، گفته‌اند که مطابق برنامه اعلام شده از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فارس، درب مجموعه حافظیه از ساعت ۲۰:۳۰ باید بسته شود.

بر پایه مشاهدات خبرنگار ریواس جنوب، تلاش‌ها و درخواست‌های مکرر این شهروندان بی نتیجه ماند؛ یکی از مسؤولان انتظامات این مجموعه با لحن نامناسبی در پاسخ به درخواست یک شهروند گفته که از ۸:۳۰ صبح تا ۸:۳۰ عصر مجموعه حافظیه باز بوده و شهروندان برای برگزاری مراسم خود می‌توانستند در این بازه زمانی مراجعه کنند؛ اما آیا توقع مسؤولان این است که شهروندان آیین «شب» یلدای خود را در «روز» برگزار کنند؟!

پیگیری‌های خبرنگار ما حاکی از این است که ساعت بازدید از مجموعه حافظیه در شب یلدا که توسط اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس تعیین می‌شود، مانند همه شب‌های دیگر بوده اما به نظر می‌رسد همین موضوع خود نشان از کج‌سلیقگی است.

در شرایطی که بسیاری شب یلدا را با دیوان حافظ و شاهنامه و البته هندوانه و انار در کنار عزیزانشان جشن می‌گیرند آیا شایسته نبود که متولی میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس به سلیقه و فرهنگ مردم احترام بگذارد و در این شب خاص برای ایرانیان، کمی تفاوت قائل شود؟

البته ممکن است کرونا و رعایت پروتکل‌های بهداشتی مطرح باشد اما در وضعیتی که مراسمات و آیین‌های پرازدحام‌تر آن هم در محیط‌های سربسته مجوز می‌گیرند و بازدید از همین مجموعه بزرگ و روباز هم مشمول محدودیت‌های کرونایی نبوده، روشن است که این بهانه، توجیه مناسبی برای این کج‌سلیقگی نیست.

از سوی دیگر، شنیده شده که این دستگاه دولتی از چندی پیش پیگیری‌هایی کرده که ساعت بازدید از مجموعه حافظیه را در این شب افزایش دهد اما با مخالفت مقامات بالادستی مواجه شده است؛ موضوعی که یک نگاه بدبینانه مبنی بر دهن‌کجی و ضدیتِ تفکر انحصارگرایانانه برخی با آیین‌های ملی و باستانی را تقویت می‌کند؛ خاصه آنکه که این آیین‌های باستانی اغلب با شادی و نشاط مردم همراه است و فرهنگ شیراز نیز با چنین روحیه‌ای عجین است و این خود باعث نگرانی برای برخی بوده و هست.

با این حال، هیچکدام از این مسائل، نافی مسؤولیت متولی اصلی این اماکن یعنی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری فارس نیست و به طور طبیعی این اداره کل پاسخگوی اصلی مسائل مرتبط با حوزه خود است.

به هر روی، این رفتار متولیان میراث فرهنگی و گردشگری، چه عمدی و چه سهوی، از سر کج‌سلیقگی یا دهن‌کجی، کام شهروندانی را تلخ کرده که شاید به تعبیر غزل یلدایی خود حافظ شیرازی، از دست‌شان بر نیامد تا «دست به کاری زنند که غصه سر آید»!

پایان گزارش/ سجاد بنام