پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

آقای مدیرکل، هر چکش چند میلیون حساب می‌کنید؟ تعمیر یا تخریب؟ آوار یک ساختمان روی کارکنان و مراجعین+ فیلم

ریواس جنوب/ مدیرکل کار، تعاون و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد در اقدامی عجیب و غیرمعمول پروژه یک میلیاردی تعمیر ساختمان اداره‌اش را بدون گرفتن پیمانکار، خودش و دوستانش انجام دادند؛ اقدامی ناشیانه و غیرفنی که سوژه طنز شده تا جایی که از آقای شبرنگ می‌پرسند، هر چکشی که زدید و هر پیچی را که سفت کردید، چند میلیون حساب کردید؟ منتقدین می‌گویند این پروژه تعمیر نبوده بلکه تخریب بوده و آنچه را خراب کردند با چند برابر این اعتبار به روز اول برنمی‌گردد.

به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، آنگونه که در فیلم‌های پیوست مشاهده می‌کنید، در اداره‌کل کار، اتفاقی افتاده است که باورش برای کسی که حتی یک روز هم کار اداری کرده باشد سخت است چه برسد به عموم مردم!
ماجرا از این قرار است که مدیرکل کار، تعاون و رفاه اجتماعی تصمیم گرفته است ساختمان اداره‌اش را تعمیر کند و دستی به سر و روی آن بکشد.

اینکه آیا این تعمیرات در این شرایط ضروری بوده یا نه؟ اینکه این همه پول را برای آن هزینه کنند چه توجیهی دارد؟ اینکه واقعا آیا تعمیر کرده‌اند یا تخریب کردند؟ اینکه آیا فاکتورسازی شده یا یک پروژه واقعی و عمرانی بوده؟ اینکه با صرف یک‌میلیارد تومان پول، آیا وضعیت ساختمان این اداره‌کل بهتر می‌شود یا نه و اینکه آیا ارزشش را داشت یا نداشت؟ این‌ها سوالات مهمی هستند اما این‌ها هیچکدام، اصل ماجرا نیستند.

اصل ماجرا این است که آقای نوذر شبرنگ به عنوان مدیرکل این مجموعه، برای پروژه حدود یک میلیاردی تعمیرات ساختمان اداره‌‌اش، پیمانکار نگرفته و همزمان خودش هم پیمانکار بوده هم کارگر و هم استاد کار! او این پروژه را خودش، نزدیکانش و چند تن از کارکنان حلقه‌به‌گوشش انجام داده‌اند! و در حال انجام هستند.

آقای مدیرکل آنقدر وقت داشته که خودش شخصا لباس کار بپوشد، برود از یزد کاشی بیاورد و همزمان که اداره را مدیریت می‌کند، هم کارگری کند هم پیمانکاری!


چیزی حدود یک میلیارد تومان پول بیت‌المال در این پروژه عجیب هزینه می‌شود و برای اولین بار در تاریخ اداری یک پروژه را شخص مدیرکل انجام می‌دهد و پیمانکاری گرفته نمی‌شود.

آنگونه که آقای شبرنگ، فیلم‌ها و تصاویری از کار کردنش در این پروژه را با لباس کار منتشر کرده، تلاش شده تا ظاهر ماجرا را اینگونه نمایش دهند که یک مدیر با روحیه جهادی می‌خواهد کار کند اما پشت‌پرده این اقدام چیزی جز خجالت و تخلف و هدردادن بیت‌المال نیست.

یکی از کارمندان اداره‌کل کار به خبرنگار ما می‌گوید که وقتی از آقای مدیرکل پرسیدیم چرا پیمانکار نمی‌گیرید، پاسخ ما این بود که پولی آمده و خودمان انجام می‌دهیم و پولش را می‌گیریم چرا بدهیم به پیمانکار؟( بالاخره حرف یک میلیارد تومان پول است).

پاسخی عجیب، که انسان حتی برای پولی که در جیب خودش هم هست به این صراحت در مورد آن تصمیم نمی‌گیرد چه برسد به بیت‌المال مسلمین!

یکی دیگر از کارمندان به ما می‌گوید که اینجا باید پرسید که هر چکشی که آقای مدیرکل و دوستانش می‌زنند، چقدر می‌ارزد و چند تومان می‌شود؟هر پیچی که آقایان سفت می‌کنند، چند تومان می‌شود؟

او ادامه می‌دهد که اصلا نیازی به این کارها نیست که یک دیوار را خراب کنیم و مجددا بسازیم و پولی بگیریم؟ تازه تمام کابل‌ها و لوله‌ها و پکیج و اینترنت هم قطع می‌شود و باید چندین برابر هزینه شود تا مثل روز اول شوند؟ به چه قیمتی و با کدام مجوز و قانون؟

او گفته اگر پولی اضافه هست و نمی‌دانستند چکار کنند، کاش، بدون خراب کردن در و دیوارها آن را بین خودشان تقسیم می‌کردند ما راضی‌تر بودیم اما الان هم کارمندان هم مردم آواره‌اند و به شما قول می‌دهم بعد از این همه هزینه نه تنها ساختمان وضعیت بهتری پیدا نمی‌کند بلکه آسیب جدی هم می‌بیند.

آقای مدیرکل کار، از مدیران پروازی استان است و زن و بچه‌اش در شیراز زندگی می‌کنند و شاید این فراغت او موجب شده که پروژه اداره‌اش را شخصا انجام دهد و درآمدی از این محل داشته باشد اما واقعا یک‌مدیرکل آنقدر بیکار است و وقت اضافه دارد؟

تعمیرات ساختمان اداره کار چیزی حدود ۸۰۰ تا یک میلیارد تومان آب می‌خورد و فارغ از اینکه آیا این ریخت و پاش لازم بوده یا نه، نگرانی اصلی این است که، به این دلیل که آقای مدیرکل تجربه‌ای در کار پیمانکاری نداشته و نیروی متخصص این کار نبوده، لذا برای تعمیر ساختمان، تاسیسات و زیرساخت‌های برق و تلفن و اینترنت و کمد دیواری و پرده‌ها و… را چنان درب و داغون کردند که آنچه خراب شده با چند میلیارد تومان هم به حالت اول برمی‌گردد و مجدد باید هزینه کنند تا آنها را درست کنند.

در این لحظه باید از این ضرب‌المثل پرمغز لری استفاده کرد که می‌گوید، مدیرکل کار، تعاون و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد می‌خواست دماغ اداره‌اش را پاک کند، چشمش را کور کرده است.

حالا از همه این هدر دادن بیت‌المال، آسیب رساندن جدی به تاسیسات و دیوارها و… هزینه کردن از کیسه بیت‌المال که بگذریم، یک نگرانی مهم این است که به دلیل ناشیانه عمل کردن در این پروژه، هر سه طبقه ساختمان اداره‌کل کار، تخریب شده و امورات مردم روی زمین مانده و وضعیت این اداره شبیه مناطق جنگی شده است؟

آیا حالا که آقای مدیرکل، هوس کار پیمانکاری کرده است بهتر نبود هر طبقه را جداگانه تعمیر کند و بعد سراغ طبقه دوم برود؟

آیا او پاسخگوی این موضوع است که به دلیل عدم تخصص مجریان و نگرفتن پیمانکار، در این ساختمان بیش از آنچه تعمیر شود، تخریب شده است؟

البته این را هم باید گفت که قانون در مواردی خاص که یک دستگاه مجبور باشد و راهی برای گرفتن پیمانکار نباشد، اجازه انجام کارها را به صورت امانی داده است اما شرط آن این است که آن اداره دستگاه‌ها و ماشین‌آلات و نیروی انسانی فنی متخصص را داشته باشد، شرایطی که به هیچ عنوان در اداره‌کل کار وجود ندارد.

بنابراین ممکن است حامیان آقای شبرنگ به این بند قانونی استناد کنند و بگویند که ادارات می‌توانند، پروژه‌ها را به صورت امانی خودشان کار کنند اما آیا همه الزامات واگذاری کارها به صورت امانی در این پروژه رعایت شده است؟ آیا حتی اگر قانونی باشد اما آیا این کار معمول است؟ آیا اگر مدیرکلی می‌خواهد خودش پروژه‌ای را انجام دهد نباید یک رضایت نسبی و تعاملی در بین همکارانش ایجاد کند؟ آیا این بی‌اعتمادی به وجود آمده ارزشش را داشت؟

مگر هدف از کارهای امانی این نیست که هزینه‌های یک پروژه کمتر شود؟ آیا در این پروژه به علت تخریب‌های غیر فنی و غیرضروری هزینه‌ها کمتر شدند یا بیشتر شدند؟
آیا نباید شفاف‌سازی شود؟ دیوان محاسبات و نهادهای نظارتی کجا هستند که کاری نمی‌کنند!

مشاهده فیلم
____________
گزارش از کریم بنام
_________
انتهای پیام/