پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

باسلام وتحیات ،به عرض مبارک مردم شریف استان کهگیلویه و بویراحمد وبه خصوص اصلاح طلبان ؛

ریواس جنوب؛بیژن آزادوار/در تعاریف های فراوانی که برای گفتمان اصلاح طلبی می توان گفت ،به طورخلاصه میتوان این تعریف داشت : «به جریان سیاسی گفته می‌شود که انجام تغییر در جامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاست‌ها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت، تبلیغ می‌کند و اصلاح طلب کسی است که خواستار تغییر در بخش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است بدون آن‌که در اساس جامعه دگرگونی ایجاد شود ومعمولا از هژمونی قدرت جلوگیری میکند؛.

اماچراجناح اصلاحات چندتکه شد؟
چرا جناح اصلاحات تغییر موضع وبه ائتلاف تن داد؟
چرا اکنون کار افرادی که مجهول الهویت درسیاست همواره بوده اندوبه واسطه قدرت طلبی ،انحصارطلبی ومیزریاست که خودرا روشنفکر وبانی اصلاحات ودرراستایِ حمایت ازدولت میداننداین شده که منتقدان اصلاح طلب ،که به صواب وبه دورازحب وبغض وچشم داشتی قلم میزنندومادام که درسیاست بودندوهستنددرافکارومشی اصلاح طلبی وگفتمان اصلاح طلبی ثابت قدم بودندرا هم راستاباجبهه پایداری میدانند؟؟؟
ایا این از چاپلوسی وتملق میباشدیا از سردلسوزی؟؟؟
واما چرا وچرا وچراهایی که هرانسان بادرک ودرایتی را به تامل وتفکروادارمیکند؛مگر نه اینکه ما در مرامنامه واساسنامه ومشی اصلاحات همواره خودرا مقابل قدرت دیدیم تابتوانیم عدالت اجتماعی را برقرار واز بروزدیکتاتوری جلوگیری کنیم؛مگر نه اینکه ماهمواره خود را درراستایِ اهداف ومنافع قاطبه مردم دیدیم ونه بر مردم؛
مگر نه اینکه ما همواره مقابل افراط وتفریط ایستادیم ،تاتعقل واندیشه برداشت کنیم؛

حال چه شده که دوستان به ظاهرروشنفکر نقدوانتقاد را برنمی تابند وهرگونه نقدو انتقادی درخصوص عملکرددولت را در راستایِ جبهه پایداری میخوانند؟!!
اندیشه شما به ظاهرحامیان دولت بااندیشه دوم خردادسنخیتی ندارد؛
شمایی که دم ازاصلاحات می زنید وخودرااصلاح طلب میدانیدچرا درانتخاب مجلس دهم تمام قدمقابل اصلاحات ایستادیدوبه اندیشه اصلاح طلبی ان هم به دلیل درخطردیدن منافع خود نه بزرگی گفتید؟
مطمئنا توجیه شما این میباشدکه گزینه منتخب وخروجی مجمع اصلاح طلبان جناب دکترکامرانی گزینه مناسبی نبودودارای پایگاهی مردمی نبودورزومه اصلاح طلبی ایشان پاسخگو وباعث اقناع اصلاح طلبانی همچون شما نمی شدواری بنده به عنوان یک اصلاح طلب می پذیرم که چنین مواردی بودامابازازشما سوالی می پرسم که وقتی ازسه هزارگزینه اصلاح طلب شناسنامه دار وثبت نام کرده درانتخابات ،فقط سی نفر درکل کشوراز سوی نظارت استصوابی شورای نگهبان تاییدصلاحیت ،شوندایا می توانستیدانتخابی به غیرازاین گزینه داشته باشید؟واگرگزینه ای غیرازدکترکامرانی خروجی مجمع می بودبازهم تن به انتخاب ان گزینه نمی دادیدوبازهم عدم رای اوری وعدم پایگاه مردمی رابهانه می کردید؛
وبازهم سوال دیگری پیش می ایدکه مگرهمین افرادی که به عنوان شناسنامه دار وهویت داراصلاح طلب ازانان یادمی کنید مادرزاد شناسنامه داربودند؟
نخیر؛برادرمحترمی که خودرااصلاح طلب میدانی بدان که بایدفرصت میدادیدتاازدامن اندیشه ناب امثال من وشما افرادباسوادوبالیاقت وباتدبیر به وجودایندواینده این شهرستان رابسازند؛
قصدبنده درخصوص انتخابات اخیروعملکردشماواکاوی گذشته نبودبلکه اشاره ای به افکارشمابودتابدانیددرهرصورتی شماتابعی ازمنافع خودبودیدوخواهیدبودومادام به دنبال توجیه وسرپوشی برعملکردخلاف واقع خودهستید؛
وحال به منتقدانی که به حق نقدمی کنندخرده می گیرید وانهارافاقد سوادسیاسی وشمِ اصلاح طلبی میدانیدودرراستایِ گفتمان پایداری انهارامی خوانید؛
ایا این نگاه ازرویِ عقلانیت ومنطق میباشد؟
شما به کدامین دلیل وبرحَسَبِ کدامین معیار ومنطق دیگران واصلاح طلبان را به مثابه دوره گذشته درصورتی نخبه میدانیدکه در دوره اتی ریاست جمهوری بازهم ازاقای روحانی حمایت کنند؟
یعنی درمنطق شما فرد نخبه درعرصه سیاست چنین تعریفی دارد؟
اگراینطوردرنگاه شما نخبه تعریف میشودکه بایدبرای این جامعه متاسف ومتاثرشد؛شما باچنین تعریفی اصل دموکراسی وحق رای را برای دیگران زیرسوال بردید ومهرتاییدی بردیکتاتوری واندیشه ای تک قطبی چسباندید؛ واما چندتکه وپاره پاره شدن جناح اصلاحات و این تشتت در رای وعدم انسجام دراصلاحات شهرستان کهگیلویه بزرگ وکل استان مطمئنا نتیجه نامطلوب مدیریت برخی ازافرادمیباشدکه خودرا راهبر وبزرگ اصلاحات میداننداما در رفتاروعملکردانان ونتیجه حاصل بزرگی و راهبری مشاهده نمی کنیم؛امیدبودکه شما ومادست به دست هم دهیم تا درابادانی وپیشرفت این شهرستان واستان قدمی برداریم وامیدمان را نا امیدکردید وحال که نماینده موردنظرتان ودیگرافرادرئیس که برکرسی هایِ ریاست تکیه داده وقابل اظهارنظر ونقدمسالمت امیز که به پیشرفت وهوشیاری منجرمیشود میباشند را افراط

ی وجبهه پایداری میخوانید!!!!!! نه کسی حق انتقاد به نماینده ونه فرمانداران ونه بخشداران ونه استاندار ونه هیات دولت راداردونه میتواندشمارانقدکند؛
به کجاچنین شتابان برادر؛
واما درادامه به ائتلاف وانتخاب جناب روحانی ریاست محترم جمهوری چرا ما تن دادیم؟
برادران اندیشمندی که خودرا قَیِم دولت دراستان وریاست جمهوری میدانید ،بدانید که اصل دموکراسی وقانون به هرشهروندی این حق رامیدهدکه درچارچوب منطق وعقلانیت وبارعایت موازین اخلاقی ،از بلندپایه ترین مقام مسئول درکشور تا دون پایه ترین فردمسئول را نقدکند؛
اگر ما در سال ۹۲ اقای روحانی راانتخاب کردیم به دلیل فرارازاحمدی نژادیسم ولمپنیسم ومدیریت نامطلوب در دروه معجزه هزاره سوم اقای احمدی نژادبود ومطمئنااین انتخاب دال براصلاح طلب بودن اقای روحانی نیست؛اقای روحانی فردی شناسنامه دار باهویتی اصولگراست منتهی ازجناح وطیف اقای هاشمی رفسنجانی ومطمئنا اندیشه ایشان درراستای اندیشه اقای هاشمی رفسنجانی میباشد ونه اقای محمدخاتمی؛ما به ایشان رای دادیم از سرعقلانیت وتدبیر وخرد اما این موضوع نمیتواندباعث اغماض ما درعیوب دولت منتخب باشد؛
جناب روحانی نقدهایِ زیادی را دارا می باشند؛
وزارت کشور وجناب رحمانی فضلی در دوره ریاستشان درکابینه دولت تدبیروامید ،امیدِ اصلاح طلبان را با عزل ونصب هایِ خودناامیدکردند ومطمئنا وقتی تیم حامی دولت که دارایِ پایگاهی بسیارقوی ومردمی میباشدبنا به حمایت خود از تیم دولت انتظاراتی داردوایابه نظرشما این درست میباشدکه منتقدین اصلاح طلب را در راستایِ جبهه پایداری خواند؟
شما درمکتب اصلاحات بزرگ شدی اما نقدرابرنمی تابی وخودرا وکیل و وصی میدانی ایا این از روحیه اصلاح طلبی ،منطق وعقلانیت نشات می گیرد یا از احساسات گذرایِ شما؟
اگر عقلانیت وتفکربکاریدمطمئنا مدیریت وپیشرفت برداشت خواهیدکرد؛
برادران محترم
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو؛
در انتخابات سال ۹۲ با اقای روحانی از رویِ خرد،عقلانیت واجبار به انتخاب وصلاحدید راهبران اصلاحات دران بحبوحه وبرهه از زمان ائتلافی داشتیم ومذاکراتی مابین اصلاح طلبان وجناب روحانی درخصوص اینده دولت وجناح اصلاحات صورت نگرفت وایشان باشعارهایی که هیچکدامشان درخصوص اینده جناح اصلاحات عملی نشد ازایشان حمایت کردیم وجناب روحانی ریاست محترم جمهوری حال وحاضر به راحتی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه دادند و دراین مدت مدید وسه ساله انطوری که لازم دانستندتیم دولت را چیدند وچیدمان کابینه قرابت بیشتری به اقای لاریجانی واصولگرایان داشت تا ریاست دولت اصلاحات جناب محمدخاتمی؛
مطمئنا اصلاح طلبان با مذاکره ازایشان حمایت خواهندکرد چراکه دراین دوره دستشان در پوست گردو ماند؛
اگرقرار برحمایت اصلاح طلبان باشد وایده ال اصولگرایان وانطوری که انان میخواهند کابینه چیده شود مطمئنا اصلاح طلبان تن به این حمایت نخواهندداد؛
اصلاح طلبان اجبار به تعقل وتدبیر هستند اما اجبار به انتخاب نیستند؛
واما شک نکنید اقای روحانی اگر لازم باشد دراین دوره برای کسب رای ونظراصولگرایان به مانند رای اوری کابینه ایشان درمجلس نهم ،تن به امتیاز دادن به انهاخواهدداد؛
به همین دلیل باید ایشان رانقدکرد ،وبایدبه چالش کشید وبایدپرسید تابداند که ما بیداریم واز مواضع خودعقب نشینی نخواهیم کرد وشما هم که خودرا اصلاح طلب میدانی اگر از ته قلب خود اصلاح طلب میدانی ،منتقدان را افراطی واز جبهه پایداری نخوان چرا که این از هم گسیختگی موجبات اضمحلال وبه قهقرا رفتن هرچه بیشتر جناح اصلاحات را فراهم میکند؛
امیدوارم صراحت را دال بر جسارت تلقی نکنید چراکه متاسفانه از دیرباز ، دربین ما صراحت را دال برجسارت تلقی میکنند؛
مادامی که درهستی گام برمیداریدونفس می کشید مستدام وپیروزباشید؛

بر سربام ریاست مرو از بادغرور
که تورا عاقبت این باد زِ بام اندازد؛
ِ