پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

ریواس؛عظیم بنام/

مادر!!! این ستون تحمل تمام مصائب و ناتوان در مقابل ناملایمات زندگی. خبری رسید که دخترت در آب غرق شد، شتابان بهسمت محل رودخانه رفت، آغوشش را باز کرد تا مثل همیشه با لب خندان از دخترش استقبال کند اما غافل ازاینکه قبل از او دخترش به آغوش امواج رودخانه برای مهمانی ازنوع مرگ رفت. مادر که هیچ نوع خراشی را بر دختر خود باور نداشت با چشمان متحیر، دنبال دختر خود می‌گشت اما ندید که ندید. مادر با چشمان منتظر و صورت برآشفته، فقط از مردم می‌خواست که به او بگویند که دخترش نمرده است. ناگهان از سمتی دیگر ندایی تلخ‌تر به گوشش رساندند که پسرش نیز همراه خواهرخود تسلیم امواج بی‌رحم رودخانه شد. در این لحظه هست که مادر غم سنگین تاریکی دنیا را بر شانه‌های خود احساس می‌کند و ناامید می‌گردد.

پدر!!! که با مرگ فرزندانش احساس کرد کمرش شکست و زانوهای خود را ناتوان دید پسر چهار ساله‌ی دختر از دست‌رفته‌اش را با بغض بغل کرد و از یک طرف خیلی دوست داشت به او بگوید که آب برای ما مایه‌ی حیات نبود اما از طرفی دیگر نمی‌خواست نوه‌ی خود را از همین ابتدا نسبت به دنیا مکدر کند.

حادثه‌ی چند روز پیش غرق‌شدن خواهر و برادری در رودخانه‌ی مارون «قلعه‌دختر» بهانه‌ای شد تا رفتار اجتماعی مردم را بیشتر مورد بررسی قراردهیم.

مردم در چنین حوادثی چند دسته هستند:

یک. افرادی که فداکار هستند و حاضرند برای کمک به هم‌نوع خود، حتی جان خود را هم به خطر بیاندازند تا در تقابل انسان و بلایای طبیعی، جانب انسان را بگیرند. برای چنین افرادی شایسته است در کشوری که دارای سرمایه‌های زیادی است و هزینه‌های زیادی در راه‌های دیگری مصرف می‌شود، اعتبار و اقداماتی برای تحسین آنان در نظر گرفته شود و تلاش کنیم که فرهنگ مملکت ما به‌گونه‌ای بشود که به‌جای اینکه تنها به‌دنبال افراد مجرم بگردیم، افراد فداکار را نیز عمیقاً بشناسیم و مورد تجلیل قرار دهیم. یقیناً روش، تکریم و تجلیل از اقدامات مثبت، خود در پیشگیری از وقوع حوادث تلخ موثر است.

دو. افرادی که نسبت به مسائل انسانی، احساسی و اخلاقی بی‌تفاوت هستند و شاید چنین مکان‌هایی را بهترین مکان برای تسویه‌حساب‌های شخصی خود می‌دانند که هرچند تعداد این افراد کم است اما باز هم جای تأسف دارد.

سه. افرادی که در مواقع بحرانی هم آگاهی بیشتری از اقدامات مورد نیاز دارند و هم احساس هم‌نوع‌دوستی بیشتری دارند اما از ترس اینکه مبادا اقدامات امدادی آنها بهانه‌ای برای مقصر دانستن در علت مرگ تلقی شود، خود را محکوم به نظاره‌ی حادثه می‌کنند تا با این نظاره‌ی چند دقیقه‌ای خود، سال‌ها عذاب وجدان سختی را متحمل شوند.

بنابراین بهدلیل اهمیت بالای امر، می‌طلبد دستگاه‌های قانون‌گذار قانونی را لحاظ کنند که افراد بتوانند با فراغ بال به انسان‌های در معرض خطر کمک کنند.

به بهانه‌ی نوشتن این مقاله مواردی را اشاره می‌کنیم

یک. احساسات مادران را بیش از بیش درک کنیم. در وصف مادر همین بس که زنده یاد  حسین پناهی بزرگ می‌گوید «به بهشت نمی‌روم اگر مادرم آنجا نباشد”. شنیده شد در حادثه‌ای مشابه مادری که در حال غرق شدن بود، در حین دست و پا زدن برای غلبه بر آب وقتی ناامید شد به افراد بیرون از آب گفت من رفتم اما بگویید مواظب بچه‌ام باشند.

دو. مسئولان اقدامات آموزشی جهت آگاهی مردم از مکانهای خطرناک را بیش از پیش در دستور کار قرار دهند، جای تأسف است که در بسیاری از این مکان‌ها هیچ نوع علایمی که نشان‌دهنده‌ی خطر باشد وجود ندارد.

سه. ما مردم باید فرهنگ خود را در مقابله با محیط ارتقا دهیم. چه بسا خود انسان‌ها، در بسیاری از حوادث مقصر هستند.

چهار. دستگاه‌های امدادرسان که ظاهراً به‌بهانه‌ی سختی کار خود مزایای بیشتری هم دریافت می‌کنند احساس مسئولیت بیشتری کنند و در تنظیم وقت برای رسیدن به محل حادثه دقت بیشتری کنند. به امید روزی که حمل جسد توسط دستگاه‌های امدادی جای خود را به اقدامات نجات‌دهنده‌ی بیشتر دهد.