نقدی بر یادداشت عنایت نصیری علیه استاندار کهگیلویه و بویراحمد احمدی هیچگاه علیه خادمی حرفی نزده است/ پشت پردههای انتقادات اخیر علیه استاندار جدید/ انتقاد بیسابقه از زارعی/ استعفایی عجیب!
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
یادداشت/
تغییر استاندار کهگیلویه و بویراحمد حداقل برای دو طیف بسیار اهمیت داشت؛ یکی آنهایی که از قبل در قدرت بودند و به حق یا ناحق در مسئولیتها بودند ودوم هم گروهی که این تغییر را فرصتی برای نفوذ به دایره قدرت و بدنه مدیریتی میدانستند و به هر شیوهای به دنبال ایجاد ارتباط و فشار بر استاندار جدید بودند.
سیاسیون اما به عنوان گروهی که در هر دو طیف بالا حضور داشتند، از روزی که حکم علیمحمد احمدی امضا شد و هنوز جوهرش خشک نشده بود روی صف قرار گرفتند و پیغام و پسغام دادند که آقای استاندار میخواهیم شما را ببینیم.
استاندار هم که با شناخت قبلی به این استان آمده بود میدانست که باید این فشارهای سیاسی را مدیریت کند؛ او در جریان تنوع خواستهها و درخواستهای این جماعت به اصطلاح سیاسی بود و بعد از چند ماه که نبض این استان دستش آمد به آنها رخصت داد تا رسما” حرفهایشان را بشنود.
احمدی البته از آنجا که خود یک فرد اعتدالی است از همه گروههای سیاسی با هر گرایشی دعوت کرد و حتی اصولگرایان نخستین افرادی بودند که این دعوت را لبیک گفتند و در سالن شماره یک استانداری با احمدی دیدار کردند.
اصلاحطلبان و اعتدالیون گروههای بعدی بودند که هر کدام جداگانه با استاندار جدید دیدار داشتند و درددلهایشان را با او در میان گذاشتند.
همه حرفها و خواستههای سیاسیون را که در کنار هم بگذاریم، میبینیم که انتخاب مدیران، سهم دادن به گروهها و افرادی که خود را نماینده جریانات سیاسی معرفی میکنند و در مواردی هم سپردن برخی مسئولیتها به خود این سیاسیون، مهمترین خواستههای آنان است.
با این وجود، استاندار در این دیدارها به خوبی با افکار عمومی همراه شد و به صراحت گفت که برای سهم دادن و باج دادن به کهگیلویه و بویراحمد نیامده است؛ او چهارچوبهایش را برای انتخاب مدیران به صورت عمومی اعلام کرد و گفت که هر کدام از افرادی که در این شاخصها قرار بگیرند، مدیر میشوند اما اینگونه نخواهد بود که بخواهم سهم این فرد و آن فرد و این منطقه و آن منطقه را بدهم.
همه ما میدانیم که برای انتخاب روحانی، عمده احزاب اصلاحطلب، اعتدالی و حتی برخی اصولگرایان معتدل نه تنها رأی دادند و همراهی کردند بلکه علنی ستاد زدند و برای رأیآوری روحانی پای کار آمدند و بلندگو و پوستر دست گرفتند.
گروههایی که بعد از پیروزی دولت تدبیر و امید هم حق دارند و هم مطالبه دارند اما در این بین باید به این نکته توجه کنیم که هیچ کس نباید، مزد فکر سیاسیاش را بخواهد و بگوید اگر من به روحانی رأی نمیدادم، رأی نمیآورد.
همه مردم میدانند که اصلاحطلبان واقعی و اعتدالیون واقعی هرگز برای رأیی که بر اساس فکرشان میدهند، سهم و مزدی نمیخواهند اما در همین احزاب دست و پاشکسته هم همیشه افرادی هستند که بر اساس منافع روز خود یا از بیرون یا از صفوف عقبی، خود را به صفهای جلو رساندند و سهم میخواهند و میخواهند یا در قدرت باشند یا در چینش شطرنج قدرت، دخیل باشند.
فراموش نکردیم که سیاسیون واقعی و اصلاحطلبان هزینه داده بعد از پیروزی حسن روحانی، در گوشهای فارغ از این هیاهوها نه به فکر دیدار با استاندار هستند و نه هم کسی سراغی از آنها میگیرد.
آنگونه که گفته شد استاندار کهگیلویه و بویراحمد تا این لحظه در مقابل فشارها و خواستههای ناحق برخی سیاسیون که خود را نماینده مردم میدانند، کوتاه نیامده و رفتاری معتدل در مواجهه با حجم خواستهها و تنوع فشارها و مطالبات سیاسی داشته است.
رفتاری که بدون شک مورد پذیرش مردم و افکار عمومی است و هر فرد سیاسی بر این موضوع شک دارد، نظرسنجی بگذارد تا میزان محبوبیتش را در بین مردم بسنجد.
جای تعجب است استاندار لیست مدیران را از ما نخواسته است
با وجود همه این فشارها از گروههای مختلف و اضافه شدن فشارهای جغرافیایی و منطقهای، حزب اعتدال و توسعه که روی کاغذ همراهترین حزب با دولت است، این روزها بیشترین فشار را بر استاندار دولت در کهگیلویه و بویراحمد وارد کرده است.
هدایت اکبری، رئیس حزب اعتدال و توسعه در ابتدای ماه قبل در مصاحبهای با رسانهها عملا و بیپرده استاندار کهگیلویه و بویراحمد را موظف به کسب نظرات اعضای این حزب در انتخاب مدیران دانست و با ابراز تعجب گفت که آقای احمدی تاکنون هیچ لیستی از مدیران را از ما نخواسته و در انتخاب مدیران از ما نظری نمیخواهد.
او این را هم گفت که استاندار باید به فکر ارتقای اعضای حزب اعتدال در این استان باشد چرا که خود او نیز از حزب اعتدال است و اعضای این حزب افرادی در حد معاونت استانداری دارند.
این مصاحبه در حالی بود که هدایت اکبری خود را برای معاونت عمرانی استاندار نامزد کرده بود و به شدت انتظار داشت که خود او معاون شود اما علیمحمد احمدی برای معاون عمرانی خود به دنبال فردی با مشخصات دیگری بود و برای همین، عزیز فیلی که سابقه عمرانیاش در استانهای بزرگ و همچنین وزارت راه و شهرسازی قابل قبول بود، به این سمت منصوب کرد.
بعد از این، هدایت اکبری داوطلب کسب مسئولیت فرمانداری بویراحمد شد و همچنان این انتظار را دارد که به این سمت منصوب شود؛ اکبری که در حال حاضر رئیس شورای شهر یاسوج است، و در دور قبل نیز در این شورا مسئولیت داشته است بدون شک میتواند توانمندیهای خود را نشان دهد و اگر با وجود این تواناییها به هر دلیلی در مسئولیتهای اجرایی به کار گرفته نشد، نباید در راه توسعه این استان سنگاندازی کند.
اگر حزب اعتدال و توسعه آقای احمدی را قبول نداشتند چرا در روزهای نخست آن همه تعریف میدادند و با شوق و ذوق به دیدار او میرفتند و لیست مدیران را تحویل میدادند؟ آیا اگر استاندار از آنها لیست قبول میکرد و مسئولیتها را برای آنان سهمیه بندی میکرد باز هم اینچنین انتقاد میکردند؟ بدون شک مردم در این بازیهای سیاسی نقشی ندارند.
یادداشت نصیری جهانآباد بعد از آنکه مطمئن شد استاندار اهل باج دادن نیست
روز گذشته نیز، عنایت نصیری جهانآباد یکی از اعضای این حزب که ارتباط نزدیکی با هدایت اکبری دارد، بعد از دو ماه که از دیدارش با استاندار گذشت و مطمئن شد که استاندار اهل باج دادن و سهمیه دادن نیست در انتقادی علنی، علیمحمد احمدی را به قومگرایی متهم کرد.
انتقاد عجولانهای که با هدف فشار بر استاندار مطرح شد تا بلکه به خواستههای آنان تن دهد.
نصیری در این یادداشت بعد از سکوتی حدود ۴ ماهه به حرفهای آن روز احمدی واکنش نشان داد و گفت که آن حرفی که آقای احمدی در مورد قومگرایی در این استان زد، سید موسی خادمی، استاندار قبلی را خطاب قرار داد و او با این حرفش، یکی از فرزندان این استان را تخریب کرد!
حرف عجیبی که برای خود خادمی هم غیرقابل پذیرش است؛ مگر قومگرایی و تفکر قومیتی در این استان مربوط به یکسال و چند سال است؟ این خصیصه همه استانهای عشیرهای است و انتقادات علیمحمد احمدی موضوعی کلی و تاریخی است و نباید در مقابل واقعیت موضع گرفت.
اگر هم آقای نصیری واقعا چنن برداشتی از سخنان استاندار داشت چرا در همان جلسه و حتی روزهای بعد از آن واکنش نشان نداد و اکنون بعد از ماهها آن حرف را پیراهن عثمان کرد تا به بهانه علاقهاش به استاندار قبلی، استاندار جدید را زیر سؤال ببرد؟
شکی نیست که سید موسی خادمی در کهگیلویه و بویراحمد با کارنامه قابل قبولی به لرستان رفت و نام خود را به در لیست مدیران توانمند و فرزندان شایسته کهگیلویه و بویراحمد ثبت کرده است؛ خادمی در کنار برخی ایراداتی که در مدیریتش داشت، در مهار حواشی و برقراری آرامش و ایجاد موازنه در سهمخواهیها و فشارهای جانبی بر مدیریت مهارت بسیار خوبی داشت و ۴ سال آرام را در این استان گذراند و این در کنار اقدامات عمرانی و خدمات دوران بیپولی دولت، قابل تقدیر است.
اما اینها هیچکدام دلیلی نمیشود که یک حرف کلی استاندار جدید را به او بچسبانیم و به این بهانه، بخواهیم بر استاندار جدید فشار بیاوریم؛ بدون شک احمدی نه مایل است و نه این اشتباه را میکند که بخواهد مدیر محبوبی مثل خادمی را در دیار برادران خودش، تخریب کند! کاری که هیچ ضرورتی ندارد و از استاندار باهوش این استان بعید است.
استعفایی عجیب
افکار عمومی یادشان نرفته که برخی از همین افراد از مهمترین منتقدان سید موسی خادمی بودند و در ابتدا فشارهای شدیدی بر او وارد کردند اما خادمی بدون شک انعطاف بیشتری در مقابل این سهمخواهیها داشت و به خوبی آنها را مدیریت میکرد که به بیرون از محافل خصوصیاشان درج نکنند و با فشارهای بیرونی در فضای عمومی جامعه همراه نشوند.
ضمن احترام به همه فرزندان این استان و اذعان به توانمندیهای برخی از این سیاسیون از جمله هدایت اکبری و عنایت نصیری این نکته را یادآوری میکنم که در روزهایی که کمتر کسی فکر میکرد حسن روحانی رأی بیاورد، در آن همه استرسها و روزهای حساس شاهد استعفای عنایت نصیری از ستاد روحانی بودیم! استعفایی که شوکآور بود و برای ستاد رقبا بهرترین سوژه برای کوبیدن بر طبل اختلافات و تضعیف اردوگاه اصلاحطلبان بود.
استعفای نصیری در روز ۱۱ اردیبهشت و چند روز قبل از انتخابات چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ حتی اگر حق هم با او باشد و سهمخواهی و طمع هم نقشی در آن نداشته باشد، باز هم این استعفا فقط اردوگاه رقیب را خوشحال کرد و کاری غلط بود.
بدتر از آن این که هیچ کدام از اعضای حزب اعتدال و توسعه در افتتاح ستاد روحانی حضور نیافتند اما بعد از پیروزی پرچم را به دست گرفتند و اکنون هم اولین حواشی را برای نماینده دولت به وجود آوردند.
البته قصد نداریم زحمت هیچ فردی را در قافله اصلاحطلبی و در پیروزی حسن روحانی نادیده بگیریم اما آنچه نگران کننده است این بوده که چرا باید حزبی که روی کاغذ با دولت همراه است، نخستین ضربات را بر آرامش فعلی و فضای کار و عمران در این استان بزند؟
هنوز که چند مدیر بیشتر تغییر نکرده است! معاونت عمرانی و فرمانداری بویراحمد نیز تنها جایگاههای اداری نیستند که هدایت اکبری اگر در آنها به کار گرفته نشد، دیگر دنیا به آخر رسیده باشد.
بدون شک، رفتار استاندار کهگیلویه و بویراحمد زیر نظر است و هر جایی خطایی از او سر بزند بدون وابستگی خواهیم گفت اما اینکه آقای نصیری در آن یادداشت با همه این توصیفاتی که گفته شد انتصاب مسئول دفتر احمدی را نماد قومگرایی میخواند کمی شکبرانگیز است.
در همه دنیا و در همه ادوار گذشته مدیران غیر بومی برخی مسئولیتهای حساس ر ابه افراد امین خود میسپارند و این طبیعی است؛ حداقل این است که مسئول دفتر و حوزه استاندار باید نزدیکترین شخص به مدیر باشد و این ایرادی نیست که بخواهیم آن را قومگرایی بخوانیم.
مجتبی مرادی در هرم تیم جوان استاندار
جالبتر این که مجتبی مرادی که هیچ نسبت قومی با استاندار ندارد و خود یک لرتبار است به اشتباه اهل ایلام معرفی میشود اما او اهل استان خوزستان و اتفاقا مثل همه جوانان زاگرنشین و لرتبار خوشفکر و توانمند است و در همین مدت کوتاه نیز این را نشان داده است.
مشاورههای او در روزهایی که تیم استانداری کمترین شناخت را از فضای استان داشتند و همه قصد موجسواری در فضای جدید را داشتند، به خوبی علیمحمد احمدی را سوار بر قطار مدیریت کرد تا بار توسعه این استان را به مقصد نزدیکتر کند.
مرادی، جوان است و پرانرژی و اگر به او اعتماد شود بدون شک فضا را برای اعتماد به دیگر جوانان هموارتر خواهد کرد.
ترکیب مرادی و تقوی در حوزه استاندار و روابط عمومی و تیم جوانی که در حوزه رسانه به کار گرفته شده فارغ از سطح توانمندی آنان، نشانی از اعتماد و اعتقاد به جوانان است و باز هم باید از این سیاست حمایت شود.
در سوی دیگر انتصاب معاون عمرانی استاندار در حالی که هدایت اکبری یکی از نامزدهای کسب این مسئولیت بود نیز به قومگرایی تعبیر شد در حالی که آنچه عزیز فیلی را به کهگیلویه و بویراحمد آورد، کارنامه او بود نه محل صدور شناسنامهاش در ایلام.
انتقاد بیسابقه از نماینده بویراحمد و دنا برای اینکه نتوانست معاونت عمرانی را بگیرد/نفوذ تاجگردون نکته سیاه کارنامه استاندار
اگر انتصاب یک مدیر از استان زادگاه، قومگرایی است پس باید ایران و همه مدیران این کشور را قومگرا بدانیم؛ انتخاب مدیرانی از فرزندان این استان در سایر استانها گواه این است که گردش نخبگان در مدیریتها امری لازم است و آنچه قومگرایی است و خطرناک موضوعی خارج از مطلبی است که آقای نصیری مطرح کردند.
نصیری همچنین در این یادداشت به شدت و با لحنی در لفافه، نماینده بویراحمد و دنا را به باد انتقاد گرفت و به احمدی گفت که آقای نماینده که خود پایهگذار قومگرایی بود در این انتصابات جدید شما نقشی ندارد.
این انتقاد به این علت مطرح میشود که غلاممحمد زارعی نتوانسته است معاون عمرانی استاندار را از نیروهای خودش(هدایت اکبری) منصوب کند.
این در حالی است که اهالی شهرستانهای کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده نیز به صراحت از عدم نفوذ عدل هاشمی در تصمیمات استاندار گلایه دارند و اینها نشانه خوبی است.
البته نفوذ غلامرضا تاجگردون در تصمیمگیریها همچنان یک نکته سیاه در کارنامه استانداران است و علیمحمد احمدی باید به شدت به این موضوع توجه کند.
احمدی خود یک نماینده مجلس بوده و طبیعی است که باید با نمایندگان تعامل کند اما باید با همه نمایندگان تعامل کند نه فقط یک نماینده و دوم هم در این تعاملات، مردم و افکار عمومی را زیر پا له نکند؛ کاری که احمدی قول آن را داده و عملکرد او در این زمینه نیز رصد میشود.
نکته دیگر این است که آقای احمدی خوب یا بد، استاندار این استان شده است و اگر ما واقعا دلسوز مردم هستیم حتی اگر حقی داریم از آن بگذریم و بگذاریم مدیریت این استان درگیر حواشی نشود تا برای این مردم کاری شود چرا که با شناختی که از این استاندار داریم او اهل کوتاه آمدن نیست و در این شرایط تقابل و فشار بر او با هر هدفی، فقط به ضرر مردم و این استان است و اگر هم به رفتن این استاندار دل خوش کنیم نیز باید حداقل دو سال دیگر صبر کنیم؛ بنابراین بهتر است به افکار عمومی و مصالح عمومی فکر کنیم و متوجه شویم که آیا رفتار آقای استاندار مورد تأیید مردم است یا نه؟
مخصوصا اگر به این نکته هم توجه کنیم که زحمتکشان واقعی عرصه سیاست و اصلاحطلبی اکنون در میدان نیستند و آنها اهل سهمخواهی و معامله هم نیستند.
موضوع دیگری که قابل اشاره است این بوده که این نوشتار هرگز قصد دفاع بدون قید و شرط از استاندار نداشته اما در آنچه نوشته آقای عنایت نصیری از حزب اعتدال و توسعه به عنوان اتهامات استاندار مطرح کرده بود، جای دفاع داشت.
این نوشته نقدی ساده بر اظهارات و نوشته یکی از فرزندان این استان و یک رفتار سیاسی هدایت اکبری بوده که هر دو برای این حقیر نیز قابل احترام هستند.
————————-
یادداشت از بهنام کریمی
————————–
انتهای پیام/ک-ب
جناب آقای خادمی در طول خدمتش چه کار مثبتی برای یاسوج کرده کارهای عمرانی تعطیل ،وضعیت آب در منطقه اداره راه ( خیابان راهداران ) وحومه و خیابان تختی بسیار خراب شده و فضای سبز این منطقه جای زباله شده وجدول گذاری نشده که در زمان بارندگی های شدید اکثر خانواده ها دچار مشکل جدی میشوند که بارها مراجعه به هیچ نتیجه ای نرسیده لطفأ به داد این منطقه برسید.آیا فکری به حال ورودی این شهر بلوار نقلاب کرده که منظره بسیار نا مطلوبی دارد و در خیابانهای امامت که به تازگی دارند کارهای فاضلاب ان را انجام می دهند در امامت ۷ و۸ فقط لوله های عرض را انجام داده ومدت یک ماه لوله طولی و اصلی نصب نشده و این خیابانها چاله و چوله به حال خود رها شده و زندگی مردم را با مشلاتی مواجعه ساخته است خواهشمندم در این خصوص اقدام عاجل به عمل آید وقطعی برق در این منطق خیلی زیاد است.