پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

? سروش عربی

جریان اصلاحات و حسن روحانی یک بار دیگر و در ادامه و تکرار ائتلاف سال ۹۲، به دنبال پیروزی در گزیدمان دوازدهم ریاست جمهوری هستند. بهتر بگوئیم سرنوشت اصلاح طلبان و حسن روحانی، یکی برای ماندن در عرصه ی قدرت رسمی کشور و دیگری برای ماندن در پاستور و عملی ساختن برنامه های دولت تدبیر و امید در یک دوره ی چهار ساله ی دیگر، به هم گره خورده است. اصلاح طلبان که در انتخابات سال ۹۲ با استراتژی ” یار قرضی” توانسته بودند ضمن کمک به انتخاب روحانی، منفذی برای ورود به عرصه قدرت برای خود بگشایند، اینبار و در آستانه دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری باز هم نسبت به رقیب سنتی خود پیش دستی کرده و بار دیگر پشت حسن روحانی ایستاده اند تا مسیر تدبیر و امید در اداره کشور ادامه یابد.

روحانی گرچه ذاتا اصولگراست اما مانند برخی دیگر از اصولگرایان در نزدیکترین وضعیت سیاسی نسبت به اصلاح طلبان قرار دارد و  کنشهای وی در چهارسال گذشته مبین این نکته است که نگاه و رویکرد اصلاح طلبانه به عرصه سیاسی کشور دارد و در حالیکه گزینه های مطلوب دیگر اصلاح طلبان امکان چندانی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان ندارند، اصلاح طلبان مصلحت انتخاب حسن روحانی را بر هر رویکرد آرمانی دیگر ترجیح میدهند و این آرایش در سپهر سیاست ایران میرود تا یکبار دیگر برنده ی نبرد سخت تصدی کرسی ساختمان پاستور باشد.

اصلاح طلبان در سالهای اخیر هم عملگراتر و هم عقلگراتر شده اند و در حالیکه فضای جریان اصولگرایی برای انتخاب ” نامزد مقبول” بحرانی و ملتهب است، آنها با آرامش خیال بیشتر با انتخاب رئیس جمهور مستقر به عنوان نامزد انتخاباتی و حمایت از مسیر اعتدالی، به دنبال فتح ساختمانهای خیابان بهشت در انتخابات شورای شهر تهران و موفقیت در دیگر شهرها هستند.

اصولگرایان که در طول تاریخ فعالیت سیاسی خود هیچوقت یکدست نبوده اند و طعم تلخ شکست در انتخابات ۹۲ و نیز انتخابات مجلس در سال ۹۴ بویژه در تهران را هنوز با خود دارند، گرفتار اختلاف نظرهای درون گروهی هستند و در تلاش هستند تا با بهره برداری از مدلی که پیشتر توسط اصلاح طلبان به کار گرفته شد به سمت گزینه ای بروند که بیشترین شانس را برای پیروزی دارد اما در حال حاضر نیروهای اصولگرا هیچکدام در قامت رقابت با روحانی نیستند و گرچه عقلای جریان اصولگرایی برای جلوگیری از تکرار شکست ۹۲ به دنبال وحدت و ارائه گزینه مشترک هستند اما این مهم تا کنون بی نتیجه مانده است چرا که این هدف، مطلوب است اما سیاست عرصه‌ی فضیلت خواهی نیست و طیفهای سیاسی جریان اصولگرایی هرکدام فراخور شرایط به دنبال انتخاب گزینه صالح و اصلح خود هستند و عملا فضا را برای پیروزی اصلاح طلبان، اعتدالی ها و اصولگرایان میانه رو با محوریت روحانی فراهم کرده اند.

اصلاح طلبان عزم خود را با جدیت جزم کرده اند تا برنامه های دولت تدبیر و امید فرصت بیشتر و مناسبتری برای اجرایی شدن بیابند؛ آمار عملکرد مطلوب حسن روحانی و تیم وی در حوزه هایی مانند سیاست خارجی، توافق هسته ای و برجام، ثبات اقتصادی، کاهش نرخ تورم، افزایش رشد اقتصادی، ایجاد انضباط مالی و مسائلی دیگر، اصلاح طلبان و اعتدالیون را مجاب به حمایت بی چون و چرا از حضور دوباره ی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نموده است.

گرچه انتقاداتی از جمله عدم هماهنگی در کابینه، میانگین سنی کابینه و اشتغال و معیشت مردم مطرح بوده اما آنها خود را آماده‌ی تلاش برای استمرار تعقل، تدبیر و اعتدال در فضای سیاسی کشور نموده اند.

اصولگرایان در حال حاضر سردرگم و فاقد خط مشی واحد هستند و عدم اتخاذ تاکتیکهای مشخص و عدم دستیابی به یک استراتژی واحد برای حضور محکم و موثر در انتخابات ریاست جمهوری آنها را مستاصل کرده است.

آنها نمی خواهند روحانی در پاستور بماند و از طرفی با بحران نامزد مواجه هستند چرا که افراد مدنظر آنها، برخی تجربه یک دوره شکست را دارند، برخی در قامت اینکار نیستند و برخی ترجیح میدهند وارد کارزار ” کلید” و ” گازانبر” نشوند اما در هر صورت به دنبال راهی برای پیروزی هستند.

اما صحبتهای اخیر محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات خبر از رقابتی سخت میدهد که به نظر میرسد منتج به پیروزی حسن روحانی و اصلاح طلبان خواهد شد؛ ” مطمئن هستم آقای روحانی انشاءاله در آینده دولت قوی تر و کارآمدتری خواهد داشت” و نکاتی چند از این کلام قابل برداشت است؛ اول اینکه بیانگر عزم جدی سران و لیدرهای جریان اصلاحات برای حمایت از حسن روحانی است، دوم اینکه اصولگرایان باید منسجم تر و با برنامه تر وارد کارزار شوند و با یک احمدی نژاد دوم و اصلاح شده که بتواند با افکار عمومی ارتباط برقرار کند، وارد شوند که کار بسیار سختی است.

سوم اینکه انتخابات عرصه ی طرح مطالبات است و گرچه ضرورتا این موضوع پیش شرطی برای حمایت از حسن روحانی نیست اما جریان اصلاحات مصمم است تا در دور دوم ریاست حسن روحانی مطالبات تشکیلاتی و حزبی خود را بهتر و موثرتر پیگیری نمایند.

شاخص ها خبر از بهبود وضعیت میدهند که حداقل بهتر از گذشته است و روحانی به تنهایی در وادی انتخاب جولان میدهد و باید منتظر ماند و دید که تدبیر کدام جناح کارسازتر است. اداره کشور با شرایط بین المللی و داخلی فعلی، ناگزیر از نیرویی است که با دنیا تعامل عاقلانه و مدبرانه داشته باشد و با سرانگشت ” تدبیر” گره های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را بگشاید.

انتهای پیام/ی