یادداشت سیاسی؛ اصولگرایان؛ از اختلافات داخلی تا رویای جبران شکست
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
ریواس جنوب/ رامین بنام
تنور انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری خیلی زودتر از دوره گذشته و این بار توسط اصولگرایان روشن شده است.چرا که این دوره برای اصولگرایان از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
اصولگرایان برای جبران شکست های قبلی و تک دوره ای شدن و بی اثر کردن روحانی و برجام از چند ماه قبل پروسه انتخابات را کلید زدند چرا که می دانند شکست دوباره در انتخابات ۲۹ اردیبهشت می تواند مقدمه ای بر شکست آن ها در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هم باشد. اما آنها برای رسیدن به اهداف شان در سال آینده با موانع و مشکلات متعدی مواجه هستند. اولین مشکل آن ها نداشتن کاندیدای وحدت آفرین و رای آور است؛ مشکلی که ریشه آن در عدم توانایی خود آنها در رسیدن به وحدت و اجماع است. وحدت و اجماعی که بیش از یک دهه است به دنبال آن هستند اما به غیر از سال ۸۸ و شرایط خاص سیاسی کشور در آن سال در بقیه دوره ها همه تلاش شان بی نتیجه مانده بود. این دوره هم از شواهد چنین بر می آید که به نتیجه ای نخواهند رسید چرا که هنوز شروع به اقدامات خود نکرده سازهای جدایی و تک روی به صدا در امده است.
اصولگرایان اگر در انتخابات سال گذشته به علت عدم همراهی جبهه پایداری دو پاره شده بودند، این بار به چهار دسته تبدیل شدند. تقسیم بندی دیدگاه ها و عملکرد چند ماه گذشته اصولگرایان چنین است: جبهه پایداری- طرفداران احمدی نژاد- اصولگرایانی که ساز وکار جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی(جمنا) را پذیرفتند و اصولگرایان معتدل و میانه رویی که کاندیدایی حسن روحانی را پذیرفتند یا خواهان بررسی او به عنوان یکی از کاندیداهای خود هستند.
یکی یکی مواضع و اقدامات احتمالی این چهار گروه را بررسی خواهیم کرد:
۱- جبهه پایداری؛ جبهه پایداری تندروترین گروه اصولگرایان است که زمانی سکاندار این جریان بودند اما الان رفته رفته درحال جدایی کامل از اصولگرایان هستند. نگاه اعضای این جبهه که رابطه نزدیکی با آیت اله مصباح یزدی دارند به انتخابات و کاندیداها چنین است که ملاک تنها میزان رای آوری و مقبولیت کاندیدا نیست بلکه اصلح بودن آن مهم تر است. بدین صورت که بین فردی اصلح با میزان رای کمتر و فردی صالح با میزان رای بالاتر از فرد اصلح با علم به رای نیاوردن آن حمایت خواهند کرد. دبیرکل این جبهه هنگام برگزاری مجمع عمومی جمنا توئیت کرده بود که آن ها کار خودشان را بکنند و ما کار خودمان را. بنابراین و بر اساس این اختلاف بنیادی راجع به ملاک های رای دادن با دیگر اصولگرایان احتمال اجماع آن ها بر سر یک کاندیدا کم است.
۲- احمدی نژاد و حامیانش؛ گروهی که خود و رئیس شان ازسال های گذشته منتقد جدی اصولگرایان با سابقه هستند و معتقدند که جامعه و مردم دیگر اقبالی به آنها نشان نخواهند داد و باید محبوبیت و سکانداری احمدی نژاد را بپذیرند. احمدی نژاد و طرفدارانش با توجه به منع رهبری برای حضور در انتخابات ترجیح می دهند شاهد شکست و ناکامی اصولگرایان در این دوره باشند تا بار دیگر این ادعای خود را به آنها اثبات نمایند که تنها کاندیدای رای آور در برابر روحانی و اصلاح طلبان احمدی نژاد است. بنابراین اگر هم بخواهند نقشی ایفا کنند این نقش علیه اصولگرایان و در جهت عدم اجماع و موفقیت آنها خواهد بود؛ اعلام کاندیداتوری بقایی هم از این جنبه قابل تحلیل است. بقایی در شرایطی اعلام حضور کرد که یکی از حاشیه دارترین اطرافیان احمدی نژاد بود. این حاشیه ها برعکس رحیم مشایی نه به خاطر نظرات خاصش که به خاطر پرونده های متعددی که در قوه قضائیه دارد به وجود آمدند و از همین جنبه می توان پیش بینی کرد که به راحتی رد صلاحیت خواهد شد. بنابراین احمدی نژادی ها با علم به این موضوع و این احتمال بالا یکی از دو معاون زندان رفته او را به عرصه رقابت های انتخاباتی فرستادند چرا این حضور دستاوردهایی هم برایشان دارد؛ اول جلب توجه توسط رسانه ها و مردم و ادامه تنفس(هرچند حاشیه دار) در فضای سیاسی. دیگر اینکه با فعالیت در این سه ماهه می توانند جلو جلب و جذب آرا مردمی احمدی نژاد توسط دیگر اصولگرایان را بگیرند. بنابراین حضور حمید بقایی دارای پرونده قضایی در راستای همان استراتژی عدم موفقیت اصولگرایان قابل تحلیل است. علت دیگر این رویکرد احمدی نژاد این خواهد بود که می داند اگر سال ۹۶ یک اصولگرا برنده انتخابات باشد باید حداقل ۸سال دیگر از نهاد ریاست جمهوری دور باشد، اما اگر روحانی ۴سال دیگر به کار خود ادامه دهد احمدی نژاد می تواند به سال ۱۴۰۰ و حضور دوباره اش در انتخابات و ریاست جمهوری امیدوار باشد.
۳- اصولگرایان معتدل؛ بخشی از اصولگرایان معتدل هم هستند که یا کاملا متمایل به ادامه حضور روحانی در ریاست جمهوری هستند یا حداقل خواهان بررسی او به عنوان یکی از گزینه های مطلوب هستند؛ خواسته ای که به شدت توسط سه گروه دیگر رد شده است. علی لاریجانی، ناطق نوری و اطرافیان آن ها خواستار ادامه کار روحانی هستند و بخشی از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز هم خواستار بررسی حمایت از روحانی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری هستند. خواسته ای که باعث انتقاد و اختلاف شدید دبیرکل این تشکل یعنی محمد علی موحدی کرمانی با مطرح کنندگان آن شده است.
۴- اصولگرایانی که در قالب جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی(جمنا) به فعالیت خواهند پرداخت یا ساز و کار آن را پذیرفتند. این طیف هرچند از نظر تعداد اکثریت جریان اصولگرا را شامل می شوند اما به چند علت بازهم قادر به تغییر وضعیت اصولگرایان برای انتخابات سال آینده نخواهند شد. اول اینکه اعلام موجودیت و حضور در صحنه سیاسی این جبهه در اوایل دی ماه با انتقادات فراوان و عدم پذیرش آن ها به عنوان مرجع تصمیم گیری توسط بخش زیادی از اصولگرایان همراه بوده است. و اگر امروز تعداد زیادی از همان منتقدان روزهای اول به کنگره این جبهه رفتند و در ظاهر آن را به رسمیت شناختند از سر استیصال و وضعیت نه چندان مطلوب شان سه ماه مانده به انتخابات است.اما همین افراد موقع کاندیداتوری یا اجماع بر روی کاندیدایی دوباره اختلافات شان از سر گرفته خواهد شد و احتمال اجماع شان را کم می کند؛ کما اینکه هرچند در مجمع عمومی جمنا شرکت کردند اما از صحبت در رابطه با کاندیداها و اینکه آیا در هر حالت گزینه معرفی شده توسط جمنا را خواهند پذیرفت یا نه سکوت کرده اند. خبرهایی منتشر شده که علت اینکه برخلاف وعده قبلی موسسین این تشکل پس از پایان مجمع عمومی اسامی ده کاندیدای مدنظرشان منتشر نشده ناشی از همین اختلافات بوده است.
دوم اینکه مهم ترین مسئله این گروه نداشتن فرد و کاندیدای رای آور است. کسانی که گمان رای آوری آنها می رود در انتخابات های قبلی آمده بودند و تبدیل به مهره سوخته شده اند و فرد جدیدی هم که در این کمتر از سه ماه پتانسیل تبدیل شدن به چهره سیاسی ملی را داشته باشد ندارند. به همین علت بود که افراد زیادی از جریان اصولگرا تمایل خود را به حضور ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری نشان دادند.اما تجربه سال های گذشته نشان داده است که معمولا افرادی که توسط مقام رهبری به تولیت آستان مقدسی یا ریاست جایگاهی منصوب می شوند خدمت در تولیت های آستان مقدس و پذیرش و احترام به حکم رهبری را به حضور در انتخابات و محک خود توسط رای مردم ترجیح می دهند. بر همین اساس و از آن جایی که حجت الاسلام رئیسی تنها یک سال از انتصابش به تولیت آستان قدس رضوی می گذرد به احتمال فراوان دعوت اصولگرایان را رد خواهد کرد.
بنابراین و با توجه به این اختلافات عمیق بین گروهای مختلف جریان اصولگرایی و نداشتن کاندیدای رای آور و از آن جایی که به نظر می رسد تنها فردی که پتانسیل وحدت آفرینی و رای آوری بین اصولگرایان را دارد حجت الاسلام رئیسی باشد و او هم میلی به آمدن ندارد اصولگرایان در رسیدن به اجماع و یافتن کاندیدای رای آور مشکل خواهند داشت و این کار روحانی را برای انتخاب مجدد به ریاست جمهوری آسان خواهند کرد.