پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

رحیم بنامپایگاه اطلاع‌رسانی ریواس / رحیم بنام

این روزها تب انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری لحظه به لحظه بالا و بالاتر می‌رود. طبیعتاً بازار وعده و وعید هم گرم‌تر و گرم‌تر می‌شود. ما مردم دوست داریم فردی را که به مجلس می‌فرستیم فردی صادق باشد و به حرف‌های انتخاباتی‌اش عمل کند، یک‌رنگ باشد و در جهت فریب افکار موکلانش یعنی خود ما، قدم برندارد.

همه به غیر از کسانی که منفعت شخصی دارند این مساله را یک اصل می‌دانند و اگر در انتخاب خود لحاظش نکنند اما بعد از انتخاب از منتخب انتظارش را دارند.

در این‌که این انتظار بجایی است و مردم حق دارند صداقت در گفتار و رفتار مسئولین و به فراخور حال، نمایندگان مجلس را انتظار داشته باشند، شکی نیست، اما این تلنگر قصد دارد به طرف دیگر ماجرای انتخابات یعنی انتخاب‌کنندگان وارد شود.

در موعد انتخابات عده‌ای کاندیدا می‌شوند و پس از آن مردم حوزه‌ی انتخابیه‌ی خود را به انحاء مختلف برای رای دادن به خود ترغیب می‌کنند که در استان کهگیلویه و بویراحمد این مساله نمود برجسته‌تری دارد. یکی از این شیوه‌های رایج در استان ما حضور کاندیداها در منازل افراد و گرفتن قول برای رای آنهاست. حال این مورد به دو صورت اتفاق می‌افتد؛ یا کاندیدا به منزل دعوت می‌شود که در این حالت دعوت کننده عده‌ای را به‌عنوان همراه در منزل خود جمع می‌کند و اعلام همبستگی در انتخابات با کاندیدای مدعو می‌کند و دیگری اینکه کاندیدا خود با تعدادی همراه، به منزل فرد می‌رود وطلب همبستگی می‌کند.

در هر دو حالت نشانه‌هایی از عدم صداقت دیده شده است، به‌طوری‌که در حالت اول مشاهده شده که یک فرد اغلب کاندیداهای حاضر در صحنه را دعوت کرده  و قول همکاری داده است و فکر می‌کند کسی متوجه این موضوع نشده‌است. این فرد باید بداند هر یک از کاندیداها که برنده‌ی انتخابات شوند در فردای پس از پیروزی او را از عوامل موفقیت و از یاران خود نمی‌پندارد و این را با ضرس قاطع می‌گویم چون طبق یک اصل روانشناسی انسان در موفقیتها نقش عوامل بیرونی را سختگیرانه‌تر بررسی می‌کند و برعکس در شکستها سعی می‌کند عوامل بیرونی بیشتری را دخیل کند. بنابراین طبق همین اصل، کاندیدای بازنده هم این فرد را از عوامل شکست خود می‌پندارد.

در حالت دوم، عدم صداقت عمدتاً بواسطه‌ی رودربایستی اتفاق می‌افتد و بعد از مدتی فرد می‌بیند که به همه قول همکاری داده است و در اینجا تلاش می‌کند که بپندارد دیگران متوجه موضوع نشده‌اند اما این‌گونه نیست و این فرد هم به سرنوشت فرد حالت اول دچار شده‌است اگرچه اینجا به قصد فریب نبود و ناخواسته گرفتارشد.

مخلص کلام اینکه اگر ما خود در روزهای قبل از انتخاب اصل صداقت را رعایت نکنیم چگونه می‌خواهیم انتظار صداقت منتخب را داشته باشیم؟

وقت آن رسیده‌است که با شجاعت در بیان حقیقت با اتکاء به اصل صداقت، موضع شفاف و روشنی اتخاذ کنیم و بدانیم که این برای عزت و آبرو به مراتب بهتر و موثرتر است.