پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

سعید رضا امیرآبادی – روزنامه‌نگار

در حال و هوای شهرآورد سرخابی ها، حاشیه هایی از این دو باشگاه به ذهن متبادر می شود که جای تامل و موشکافی دارد.

تصور کنید مدیر باشگاهی مبلغ دویست میلیون تومان از حساب باشگاه را به یک موسسه گمنام پرداخت کند تا عنوان شوالیه را در ویترین افتخارات خود قرار دهد. مدیر دیگری را تصور کنید که از قوانین جاری فوتبال در زمینه قراردادها اطلاع چندانی نداشته و با بی درایتی قرارداد ترکمنچای گونه ای را با یک مربی فرتوت و تاریخ مصرف گذشته امضا می کند.

سرخابی ها به عنوان ویترین فوتبال ایران قسمتی از درآمد خود را از بیت المال تغذیه کرده و قسمتی از ان را مکلف به درآمد زایی هستند. مدیرانی که به این باشگاه ها منصوب می شوند باید به خاطر داشته باشند که برند استقلال و پرسپولیس یک نام شناخته شده در آسیا بوده و در اقصی نقاط جهان طرفداران میلیونی دارد.

پس در حقیقت وزارت ورزش و جوانان برند شاخص و معتبری را به مدیران عامل سرخابی واگذار می کند تا آنها با تکیه بر دانش اقتصادی و مدیریتی خویش از آن درآمد زایی کرده و اوضاع باشگاه را سامان دهند.

اما متاسفانه خیل عظیم پرونده های منصوب به باشگاه های ایرانی در فیفا مفتوح است و سالانه مقادیر زیادی از بیت المال کشور بابت جریمه و قراردادهای ترکمنچای گونه از کشور خارج می شود.

در برهه ای که مدیران در حوزه بازخواست و جوابگویی قرار می گیرند، همواره توپ را در زمین مدیر عاملان قبلی انداخته و آنها را متهم به عدم کیفایت و سوء استفاده می نمایند.

در هر صورت نتیجه کار چنین می شود که سرخابی ها به عنوان گروهی بی کفایت و غیرقابل اعتماد در مجامع بین المللی شناخته شده و آبروی ورزشی کشور خدشه دار می گردد.

البته همیشه مقصر اصلی تنها مدیران ارشد باشگاه ها نیستند؛ بلکه افرادی که از آنها در پست های حساس تصمیم گیری استفاده کرده اند، بایستی در مواقع لزوم نسبت به عملکرد افراد منتخب خود پاسخگو بوده و جوابی برای خروج میلیون ها دلار از صندوق بیت المال داشته باشند. نتیجه انتصاب های سلیقه ای در پست های مدیریتی ورزشی سبب می شود تا مربیان و بازیکنان تاریخ مصرف گذشته مسافر باشگاه های ایران شوند. بازیکنانی که در کشورشان به پرنده فروشی اشتغال داشته و از هپاتیت، اضافه وزن و معضلاتی در این زمره در عذاب هستند و دلال های بین المللی با دریافت پورسانت های کلان آنها را به بدنه ورزش کشور تزریق می کنند. این در حالی است که مربیان و جوانان شایسته پشت سد آنها گرفتار آمده و انگیزه خود را از دست می دهند.

از این رو به نظر می رسد مبحث مدیریت به عنوان یکی از ارکان اصلی تاثیرگذار در ورزش به حساب می آید و نمی توان انتظار داشت که یک مدیر با کارنامه موفق در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره در عرصه ورزش نیز دارای عملکرد درخشانی می باشد.

نتیجه داربی هر چه که شد، بازنده اصلی صندوق بیت المال است که باید رقم های کلانی به ژوزه پرتقالی، پروپیچ، عادل شیخی و افراد نظیر آنها که برای فوتبال کشور مفید نبودند، پرداخت کند. بحران مدیریت ورزشی در تاریخچه فوتبال سرخابی مشهود است.

به قلم سعید رضا امیرآبادی – روزنامه‌نگار

انتهای پیام/ س