پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

اگر چه این روزها برخی تأخیر سفر هیئت دولت به کهگیلویه و بویراحمد را پتکی بر سر خادمی و تیمش کردند ولی واقعیت آن است که این تأخیر می‌تواند ته‌دیگ چرب دولت را به این استان بیاورد و از جهاتی که در این گزارش بررسی شده، به سود مردم این استان باشد.

به گزارش ریواس جنوب، سوم مهر سال ۹۲ که کلید مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد به سید موسی خادمی داده شد افکار عمومی برای حاکم شدن آرامش و وحدت و فاصله گرفتن از مسائل سیاسی و قومی در این استان امیدوار شدند.

آرامشی که بعد از یک دوره عادی شدن به هم پریدن‌ها، بشقاب‌پرانی‌ها و حواشی کمرشکن مدیریتی، می‌توانست کلید دولت در این استان را برای گشایش قفل‌های بیشمار ساکنینش کارساز کند.

تب داغ سیاست و ننگ تفکرات قومیتی

تب داغ سیاست و سیاست‌زدگی و ننگ تفکرات قومیتی بیش ازهر چیز دیگری کهگیلویه و بویراحمد را از مسیر پیشرفت دور می‌کرد تا اینکه سکان‌داری یک استاندار معتدل که به لحاظ شخصیتی نیز آرام و بدون حاشیه بود، امیدهایی را ایجاد کرد.

هر چند مدیریت خادمی دستاوردهای بزرگی داشت ولی برخی ضعف‌های آشکار در تیم مدیریتی او و برخی زیاده‌خواهی‌های نزدیکان افراد ذی‌نفوذ از جمله شخص استاندار اجازه نداد تا  آرامش حاصل از نوع مدیریت او، آنگونه که باید کهگیلویه و بویراحمد را سوار بر ریل وحدت و پیشرفت کند.

هر دو گروه ناراضی‌اند

اصلاح‌طلبان بر او خرده می‌گیرند که در چینش مدیران، نگرش اصولگرایانه دارد و اصولگرایان نیز برای عدم استفاده از نیروهای اصولگرا از او انتقاد می‌کنند و می‌گویند “اعتدال” شعاری بیش نبوده و درعمل نیروهای معتدل در هر دو جناح سهمی در مدیریت و تصمیم‌گیری‌ها نداشتند.

ایرادات و عدم رضایت کامل این دو طیف سیاسی خود نشان از آن می‌دهد که خادمی مدیریت متفاوتی داشته و به یک سمت و سوی خاص گرایش سیاسی نداشته است اما ایراد نگرش قومیتی همچنان نقل محافل است.

انتقادهای دلسوزانه و بهانه‌هایی برای تسویه حساب‌های شخصی

سفر روحانیواقعیت آن است که در میان انتقادات مطرح شده و اذعان به برخی ضعف‌ها و اشتباهات تیم مدیریتی حاکم، ولی نوعی همدلی، عقلانیت و اعتقاد به کار کارشناسی در این دوره حاکم شده است و برای کار گروهی خیلی از افراد با گرایش‌ها و ایده‌های مختلف، دور هم جمع شدند.

از توان فرزندان این استان بدون توجه به تفکر سیاسی آن‌ها استفاده شد، همگرایی خوبی به وجود آمد و حداقل دستاورد آن تلنگری بود که برای همه ثابت شد کهگیلویه و بویراحمد برای خودزنی‌ها و اختلافات بی‌حاصل است که پیشرفت نمی‌کند.

در این بیان منتقدین دلسوز همواره با نقدهای خود، به این رویه استاندار و همفکرانش کمک کردند ولی افرادی هم بودند که هر ضعفی را بهانه‌ای برای تسویه حساب قرار می‌دادند و بر دولت می‌تاختند.

تأخیر سفر روحانی به کهگیلویه و بویراحمد

موضوع انتخابات اسفندماه مجلس شورای اسلامی و تأخیر در سفر هیئت دولت نمونه‌ای از این تسویه‌حساب‌ها بود که دستمایه تخریب و حمله به مدیریت ارشد این استان قرار گرفت.

در مورد تأخیر در سفر هیئت دولت صحبت‌های زیادی شد ولی باید این را گفت که اکنون نیز اگر همان همدلی و همگرایی باشد باز هم فرصت بسیار خوبی است تا حتی از همین تأخیر هم نهایت استفاده را بکنیم و امتیازات بیشتری را از دولت بگیریم.

کهگیلویه و بویراحمد نباشد، استان دیگری آخرین مقصد خواهد بود

اگر چه بالاخره هر کاری بکنیم چند استان برای سفر هیئت دولت ناچارا” در آخر قرار می‌گیرند و این به خودی خود موضوع عجیبی نیست ولی قطعا” هدف حسن روحانی از تأخیر در سفر به استان محرومی چون کهگیلویه و بویراحمد کم اهمیت بودن آن نیست چرا که این هدف با رویکرد دولت در تضاد است و به وجهه عمومی آن نیز ضربه می‌زند.

اکنون کهگیلویه و بویراحمد از دولت طلبکار است و سفر دیرهنگام هیئت دولت بهترین فرصت برای مطالبه‌گری و امتیاز بیشتر گرفتن است چرا که ما معتقدیم دولت باید بیش از این امتیازات ویژه بدهد تا این استان برخی از عقب‌ماندگی‌های تاریخی خود را در قیاس با رقبای قدرش جبران کند.

فرصت برای تسویه حساب با خادمی زیاد است، فرصت سفر را از دست ندهیم

می‌شود این سفر دیرهنگام را با تدبیر و خودداری از تسویه حساب‌های شخصی به یک سفر به موقع تبدیل و استفاده‌های بیشتری کرد.

شاید خیلی‌ها در ذهن دارند که در سفر هیئت دولت به این استان منافع خود، گروه و قومشان را ترجیح دهند و بخواهند از این فرصت برای بیان حرف و خواسته شخصی خود استفاده کنند اما اگر کهگیلویه و بویراحمد مهم باشد باید در این سفر بیش از هر زمان دیگری حرفمان یکی باشد.

فرصت برای تسویه حساب با خادمی و ایرادات مدیریتی‌اش وجود دارد و در سفر دولت مسائل مهمتری وجود دارد.

خزانه دولت‌های باتدبیر خالی نمی‌شود

از سوی دیگر دولت جدید در اوج تجربه برای سفرها استانی است و آخرین سفرها می‌تواند جنبه نمادین و صوری بودن آن‌ها را کمتر کند و با درس گرفتن از تصمیمات سایر استان‌ها، در کهگیلویه و بویراحمد تصمیمات بهتری گرفت.

در حوزه مالی نیز دولت‌های باتدبیر هیچ‌گاه خزانه خود را خالی نمی‌کنند و بنابراین اعتبار بیشتری در سال پایانی دولت‌ها و با نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد.

این را هم باید گفت که سفر دولت به این استان آنقدر به تأخیر افتاد که جنبه احساسات این سفرها که بخش اعظمی از آن به حساب می‌آید بسیار کمتر شده و جای خود را به عقلانیت می‌دهد.

مقدمات سفر در فصل بودجه ۹۵

از طرفی مقدمات سفر به کهگیلویه و بویراحمد و بررسی پیشنهادات و تصمیمات دولت در این استان  در فصل بودجه و متمم و تکمیل آن انجام شده و می‌تواند بسیار به نفع ما باشد که به صورت ریشه‌ای، مصوبه و بندی را در قوانین و دستورالعمل‌های مالی اضافه کنیم و دولت هم برای پاسخ به خواسته‌های این استان پول لازم را کنار گذاشته است.

تیم خادمی نیز فرصت بیشتری داشته است تا پیشنهادات سفر دولت را پخته‌تر کند و به جای چندین طرح و پیشنهاد، چند طرح اثربخش کلی ارائه دهد که استان تکانی بخورد و بیشترین استفاده را از این سفر بکند.

به هر حال سخن پایانی اینکه اگر پیشرفت کهگیلویه و بویراحمدی‌ها برایشان مهم باشد، ته‌دیگ دولت بیش از هر چیز دیگری می‌تواند به دردشان بخورد؛ هم دولت از سفر خود به این استان برنامه دارد و هم مدیران این استان برنامه‌های خوبی در این سفر دارند بنابراین مهم آن است که به فکر منافع و تسویه‌حساب‌های شخصی باشیم یا به فکر دردها و مشکلات مردم باشیم.

_________________

گزارش از کریم بنام

________________

انتهای پیام/ب