پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

موسوی پایگاه خبری تحلیلی ریواس/
دویست روز مانده به انتخابات مجلس و خبرگان، همه جریانات سیاسی و اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد برای کسب قدرت و با تعریفی، امکان خدمت به مردم، به تکاپو افتاده اند.

وضعیت سیاسی استان به گونه ای است که امکان تحلیل های جداگانه به تفکیک هر حوزه را بسیار سخت و گاه غیرممکن می نماید.

دلبستگی های سیاسی دو حوزه کهگیلویه و گچساران(به دلیل اشتراک در چهار دوره مجلس) و پیوستگی های اجتماعی دو حوزه بویراحمد و گچساران(به دلیل مهاجرت اهالی بویراحمد به گچساران) مانع موشکافی یک حوزه بدون در نظر گرفتن علایق سیاسی و اجتاعی دو حوزه یکدیگر است.

در سه شماره به تحلیل وضعیت اصلاح طبان در سه حوزه استان خواهم پرداخت؛

در حوزه بویراحمد و دنا(به اختصار بویراحمد نوشته می شود) اعلام حضور رسانه ای سیدباقر در روزهای گذشته گرچه چندان مورد استقبال سیاسیون قرار نگرفت ولی به خودی خود موجی از رضایت را در میان اصلاح طلبان بویراحمدیی برانگیخته است.

هنوز اما هیچ کدام از طیف ها و بزرگان اصلاحات استان و بویراحمد نسبت به این موضوع واکنشی نشان نداده اند و برآیند حضور سیدباقر هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد.

برخی حضور سیدباقر را با واقعیات سیاسی کشور و جامعه بویراحمد مغایر خوانده و وی را فاقد توانائی برای تطبیق با وضع جدید کشور و استان می دانند.

این گروه به ردصلاحیت احتمالی سیدباقر و فقدان مقبولیت وی در راس دولت اشاره می کنند و اینکه او نتوانست از فیلتر دولت برای استانداری کهگیلویه و بویراحمد عبور کند را شاهدی بر ادعای خود عنوان می کنند.

سدباقر که خود مخالف ادعاهای فوق است می گوید:«من همواره مردم باور بوده ام و ارتباطم را تا آخرین نقاط استان حفظ کرده ام و ورودم به صحنه انتخابات یک مطالبه جمعی است نه فردی».

سیدباقر با بیان جمله ای هوشمندانه اما حضور خود را موکول به وضعیت رسمی سیاسی اش ندانسته و به حضور در انتخابات بدون مشخص شدن رد یا تایید صلاحیتش تاکید کرده است: «در انتخابات پیش رو با توکل بر خدا تا آخر در صحنه خواهم بود».

او اگرچه رسما اعلام نکرده اما این گونه پالسی را به محمد بهرامی، خداداد غریب پور و محمدعلی وکیلی مبنی بر امکان حمایت از آنها داده است.

پالسی که مشخص نیست این کاندیداها که امکان عبور از موانع اداری انتخاباتی شان بیشتر از سیدباقر است با ان چگونه برخورد خواهند کرد.

اینکه آیا با حضور وی، حضور آنها کان لم یکن می شود یا اینکه آنها قصد حضور به عنوان رزرو سیدباقر را خواهند داشت بستگی به تصمیم آنها خواهد داشت ولی شنیده ها حاکی از نارضایتی هائی در میان اصلاح طلبان بویراحمد از نوع تصمیم گیری او در محافل سیاسی به گوش می رسد.

بدنه میانی اصلاح طلبان واکنشی ویژه به این خبر داشته اند و حضور سیبدباقر را آغاز عصر جدیدی از سیاست در استان می دانند و گروهی نیز نفس ثبت نام او پس از مدت ها را نشانه ای از خوش بینی ها نسبت به اوضاع سیاسی مملکت عنوان کرده اند.

هواداران پرشمار سیدباقر هنوز هم نسبت به واکنش هیئت های نظارت نگران بوده ولی هر چه باشد او در راه بهارستان باید سری به خیابان فلسطین بزند و این تنها راه بهارستان است.

غلام محمد زارع هرچند اصلاح طلب نامیده نمی شود ولی بیتشرین تلاش از سوی اصولگرایان برای حذف وی از صحنه در حال شکل گیری است و عمده این حرکت ها از سوی هواادران هسابق هدایتخواه می باشد.

برخی آگاهان اعتقاد دارند برای این گروه فرقی نمی کند چه کسی سکان بویراحمد را به دست می گیرد بلکه استراتژی آنها بر عدم موفقیت زارع متمرکز شده است.

طبق این دیدگاه زارع با پیروزی مجدد صاحب پایگاه اجتماعی ویژه ای می شود که در دور قبل فاقد آن بوده است و این خطری بزرگ برای آینده نواصولگرایان بویراحمدی محسوب می شود.

این همان نگرانی است که اصولگرایان سنتی در سال ۸۸ نسبت به پیروزی مجدد احمدی نژاد داشتند و آنها را به سکوت یا رای به میرحسین ترغیب نمود و به واقع همین گونه بود و نتایج انتخابات ۹۲ نشان داد سنتی ها جایگاه خود را برای همیشه در شطرنج سیاست کشور از دست داده اند.

سیاست عبور از زارع، همان سیاستی است که هواداران منتقد جریان سیاسی حاکم در دور دوم اتخاذ می کنند و اصولگرایان جدید احتمالا حتی به برد سیدباقر در برابر زارع هم دلخوش تر باشند.

اگر بخواهیم این سیاست را کمی بومی تر نمائیم اشاره به انتخابات دور قبل گچساران می کنیم که در آن سیدقدرت و جعفری هر کدام به شکست هم راضی تر بودند و پیروزی تاجگردون به برد هرکدام از آنها ترجیح داده می شد.

زارع ولی توانسته تا حدودی واکنش های منفی اصلاح طلبان را از خود دور کند و اکثریت اصلاح طلبان حداقل نسبت به او بی طرفی را حفظ کرده اند.

رفتار سیاسی زارع بنا بر اصل پرکردن خلاهای مشترک رقیب یعنی هدایتخواه و سیدباقر بوده است و آن تمرکز روی طبقه فرودست جامعه بوده است.

گرچه تمرکز بر فرودستان برای زارع که از متمولین و صاحبان صنایع است کمی دشوار بوده ولی ارتباط مداوم با روستائیان، چهره او را به عنوان نماد کمک به اقشار ضعیف تثبیت کرده است.

او البته در اقناع بخش مهمی از پایگاه رای اصلاح طلبان مشکل اساسی خواهد داشت و سعی او در به کارگیری بخشی از مدیران اصلاح طلب برای جبران این نقص، ظاهرا چندان به کار نیامده است.

احتمالا تاکتیک زارع در برابر هواداران دولت اصلاحات در آستانه انتخابات تغییر خواهد کرد و این بستگی به رفتارهای سیدباقر نیز خواهد داشت.

موضع مشترک هوادران سیدباقر با برخی اصولگرایان بویراحمد در نشان دادن زارع به عنوان کسی که قافیه را به همکارش واگذارده اگرچه تاحدودی افکارعمومی در بویراحمد و دنا را قانع کرده ولی برخی نیز برای توجیه این موضوع که پاشنه آشیل زارع به شمار می رود، به قبول واقعیات سیاسی کشور و موقعیت اجتماعی استان اشاره می کنند.

این روزها زارع با اعماد به نفس زیادی در محافل سخن می راند و سیدباقر هم خود را امده رقابتی نفس گیر کرده است.

سیدباقر چهره ای فتوژنیک داشته و این در راه اسطوه بودن به او کمک کرده است. هواداران چپ در یاسوج او را با خاتمی مقایسه می کنند.

او قابلیت تبدیل به اسطوره را به دلیل زمان و مکان زمامداری دارا بوده ولی حاج زارع هنوز به معیارهای تبدیل شدن به اسطوره نرسیده است.

آگاهان سیاسی حمایت اصلاح طلبان از او را در صورت نیاز و نبود سیدباقر امری ناگزیر می دانند. برای همین است که او را با حسن روحانی مقایسه کرده اند که در نبود کاندیدای شاخص اصلاحات، خاتمی و هاشمی مجبور به پشتیبانی از او شدند.

باید دید در انتخابات اسفندماه خاتمی(سیدباقر) پیروز می شود یا روحانی(حاج زارع). برخی البته نظر دیگری دارند. آنها می گویند ممکن است مانند انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ عارف کناره گیری نکند و این می تواند زنگ خطری برای چپ ها باشد.

هنوز مشخص نیست رئیس ستاد دکتر عارف(محمد بهرامی) مانند او عمل می کند یا راسا وارد عرصه انتخاباتی می شود که نتیجه اش حداقل برای راقم مشخص نیست.
عکاشه/کبنا