حاشیهنگاری کریم بنام از سفر مدیران به سیلاب و جوکار داستان تهدید مسئولان در سیلاب/ ماجرای چوپان دروغگو از زبان روشنفکر/وقتی حرف استاندار زمین زده شد/ فرصت ۴۸ ساعته به مدیر آب/بهانه یک مدیر برای کبگ محلی و کشک و کره
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
سرکشی نماینده مردم بویراحمد و دنا به شهرستان مارگون به همراه مدیران اجرایی، حاشیههایی مهمتر از متن داشت.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، مهدی روشنفکر، نماینده مردم بویراحمد، دنا و مارگون با دعوت از چندین مدیر اجرایی از دو بخش جوکار و سیلاب و کلوار بازدید و با مردم دیدار کرد.
در این سفر عیسی شهامت، معاون عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، سید علی معتمدیپور، رئیس سازمان جهاد کشاورزی، عمادی، مدیرکل بنیاد مسکن، محمدی، مدیرکل راهداری، جاویدبخت، مدیرکل منابع طبیعی، فرماندار مارگون و اعضای شورای اداری این شهرستان نماینده مردم در مجلس را همراهی میکردند.
این سفر در ماه رمضان انجام شد و مدیران و همراهان با زبان روزه این دیدارها را در دو روز انجام دادند؛ این کاروان افطار را در منطقه جوکار و سحری را در روستای برآفتاب سیلاب میل کردند.
این سفر هممثل هر سفر دیگری حاشیههایی داشت که در ادامه این مطلب به برخی از آنها اشاره میکنیم.
در طول سفر بسیاری از مردم روشنفکر را متهم میکردند او هم مانند مدیران و نمایندگان قبلی است و قطعا به قولهایش عمل نمیکند و پاسخ روشنفکر هم عمدتا این بود که من را با بقیه مقایسه نکنید من مسئول قولهای خودم هستم و این سفرها متفاوت از قبل است.
او البته در در همه روستاها تاکید میکرد که به هیچ عنوان اهل قول دادن نیست چرا که مردم شاید تحریم و بیپولی را تحمل کند اما وعدههای دروغین را تحمل نمیکنند.
روشنفکر، تلویحا داستان چوپان دروغگو را تعریف کرد و تلاش کرد تا خودش را از قافله نمایندگان قبلی جدا کند.
او در پاسخ به بیخاصیت بودن سفرها گفت که همه به من میگویند در کار دولت دخالت نکن اما با همین سفرهاست که درد مردم را میفهمیم و برای آن چارهاندیشی میکنیم؛ همین امروز خودروی خود من نتوانست از شیبهای تند جاده منطقه عدور بالا رود تا از خودروی ویتارای همین آقایون اجرایی کمک گرفتیم و اینها را باید از نزدیک لمس کنیم نه پشت میز بنشینیم.
در یکی از روستاها یکی از اهالی به شدت گیر داده بود که باید به ما قول دهی که جادهامان را درست کنی اگه قول نمیدهی پس ما پیش کی داد بزنیم از کی کار بخواهیم؟
در حرم امامزاده شاهعالب نماینده روستا از مقامات خواست تا برخی کارهای جزئی مثل تیغ کشیدن در یک جاده را به عنوان خدمت به مردم بیان نکنند، اینها کارهای کوچک و روتینی است که گفتن آنها هم توهین به مردم است ما کارهای اساسی میخواهیم.
او گفت که گوشش از وعده و چشمش از سفرها و بازدیدهای مدیران پر است و امروز جمع شدیم تا با شما اتمام حجت کنیم که اگر تا آذرماه جاده ما آسفالت نشد نه تنها در انتخابات شرکت نمیکنیم بلکه اجازه نمیدهیم هیچ مسئولی وارد سیلاب و کلوار شود و هر مدیری آمد گوشی و سوئیچ ماشینش را میگیریم!
یکی از افراد نیز وارد حوزه سیاست شد و گفت امثال میرسلیم در تهران میگویند ما تحریمها را تحمل میکنیم، اینها چیزی نیست، او راست میگوید چونتحریمها را باید ما مردم بدبخت سیلاب و کلوار تحمل کنیم؛ این را هم بگویم که ما از همه اینها انقلابیتر هستیم.
این نکته نیز مطرح شد که امامزاده غالب بعد از امامزاده بیبیحکیمه پردرآمدترین امامزاده است و این جاده زیبنده آن نیست.
وی گفت در سفر سال گذشته استاندار قول داده شد که تا سه ماه مشکل آب مناطق سیلاب و کلوار حل شود که در همان جمع یکی از اهالی گفت نمیخواهد سه ماه بلکه تا ۶ ماه هم حل شود ما قدردان خواهیم بود اما اکنون سه ماه که هیچ ۶ ماه هم هیچ و هنوز اقدامی نشد.
بعد از بیان این دو خواسته، آقای شهامت، معاون عمرانی استاندار به مردم گفت: کاری به گذشته نداشته باشید در مورد جاده که در این مدت فصل بارشها بوده و تا حدی عذر پیمانکار پذیرفته است اما از امروز تا یکماه باید ۴ کیلومتر اصلی جاده بعد از امامزاده آسفالت شود و من از مدیرکل راهداری میخواهم که هفته به هفته رصد کند نه اینکه بگذارد یکماه بگذرد و زمان را از دست دهیم؛ اگر هفته اول کار پیشرفت نداشت فوری خلع ید کنید.
در مورد آب شرب مردم هم از مدیر آب و فاضلاب مارگون و فرماندار این شهرستان میخواهم تا ده روز آینده طرح کامل آبرسانی را تحویل دفتر من دهند تا اعتبار بگذاریم چون آقای استاندار هم در مورد جاده و هم آب آشامیدنی این منطقه شخصا پیگیرند.
تسهیلات کمیته امداد برای ایجاد اشتغال نکته دیگری بود که از سوی مردم مطرح شد؛ یکی از اهالی گفت که کمیته امداد به قول خودش وام ۴ درصد میدهد اما با یک حساب سرانگشتی سود این وامها بالای ۳۰ درصد است.
او ادامه داد که این به جز کشک و کره و کبگ محلی است که وامگیرندگان برای کارمندان بانک و کمیته میبرند؛ تازه بخشی از وام نیز بلوکه میشود.
او گفت که برخی مدیران برای انجام کار مردم بهانه کبگ محلی میگیرند!
نماینده مردم شاهغالب نیز خطاب به نماینده مردم در مجلس گفت: اگر زلزلهای در این منطقه بیاید هیچ اثری از مردم سیلاب و کلوار پیدا نخواهد شد( اشاره او به سخت بودن دریافت وام بنیاد مسکن بود که آقای عمادی، مدیرکل بنیاد مسکن پاسخ داد که هیچ ممنوعیتی نیست و هزار متقاضی ساخت مسکن هم باشد ما تسهیلات میدهیم.
در ادامه یکی از جوانان شاهغالبی نیز از بین جمعیت بلند شد و گفت که سه ماه پیگیر بودم یک لودری راه مردم را باز کند چطور است که امروز به محض ورود مسئولان این همه بیل و لودر فعال شدند و کار میکنند؟
در پایان بیان مطالبات مردمی، آقای شهامت از مردم خواست که در بیان حرفهایشان به کارهای انجام شده در نظام اسلامی هم اشاره کنند و هی نگویند گذشتگان کاری نکردند، ماها ادامه دهنده کارهای مدیران قبلی هستیم و اگر هم جایی قولی داده شد حتما نتوانستند و نشد؛ همه شما محدودیتهای کشور را میدانید.
بعد از آن یک پیرمرد سیلابی بلند شد و گفت: آقای نماینده و آقای معاون استاندار، ما از خیر جاده و آب خوردن گذشتیم اما در سفر ۶ ماه پیش آقای استاندار در روستای چری، وسط جاده یک لوله ترکیده بود و یک چاله ایجاد شد که آقای استاندار که از آنجا رد شد گفت تا برگردم این شکستگی تعمیر شود اما الان ماهها گذشته و هنوز آن چاله در وسط جاده موجب تصادف میشود و مسئولان نتوانستند یک “بست” روی این لوله بزنند!
بعد از این اظهارنظر صادقانه و کوبنده، آقای شهامت، معاون عمرانی استاندار گفت: من شاهد این ماجرا بودم و همینجا از مردم عذرخواهی میکنم؛ خودم هم باورم نمیشود چرا این کار کوچک را انجام ندادند و از همین جا ۴۸ ساعت به مدیر آب و فاضلاب فرصت میدهم و اگر گزارش انجام این شکستگی به من نرسید، شما مردم را در جریان برخورد با مدیر مربوطه قرار خواهم داد؛ اصلا زیبنده نیست حرف استاندار را اینطور زمین بزنند!
اظهارنظر فرماندار مارگون در جمع مردم سیلاب و کلوار که گفته بود در هشت سال گذشته دولت قبل هیچ خدمت عمرانی در مارگون انجام نشد حتی یک کیسه سیمان هم کار نشد، با واکنشهایی مواجه شد؛ یکی از اهالی گفت: همه از هم بدترند اما آسفالت جاده ما در سال ۹۸ انجام شد!
بعد از آنکه نوبت رئیس سازمان جهاد کشاورزی شد تا پاسخ مطالبات مردم را بدهد، به صحبتهای مجری که گفته بود اگر مشکلمان تا آذر حل نشود اجازه ورود هیچ مسئولی را به این خاک نمیدهیم، واکنش نشان داد و بعد از آن مجری بلند شد و گفت که حالا ما حرفی زدیم جدی نگیرید! بعد از آن دکتر روشنفکر، نماینده مردم در مجلس به مزاح گفت: آقای دکتر معتمدیپور به دل نگیرید، آقای مجری نمیدانست شما در جمع ما هستید( اشاره به طایفه منتسب به دکتر معتمدیپور).
بعد از آن رییس سازمان جهاد کشاورزی گفت: در این سفرها همواره خواستههای مردم مطرح میشوند اما من امروز میخواهم چیزی را از مردم بخواهم.
معتمدیپور ادامه داد: آقای مجری از ریشهکنی ” کلوس و مهلو” گلایه کرد که من سوالم این است اینها را چه کسی ریشهکن میکند؟ چه کسی درخت قطع میکند و زغال قاچاق میکند؟ چه کسی آرد و کود را قاچاق میکند؟ آیا مسئولان این کارها را میکنند یا خود مردم؟
معتمدی ادامه داد: توزیع کود و آرد بر اساس سرانه و سطح زیر کشت است اما من حقیقتا نگران قاچاق آرد و کود در این منطقه هستم و گرنه هیچ کمبودی ما در این حوزه نداریم.
معتمدیپور این را هم گفت: ماهیت کار ما در جهاد وابسته به مشارکت مردم است و مطالبه من از شما این است که وحدت داشته باشید، معارضات محلی را حل کنید، پیگیر کار و تلاش باشید و اگر اینگونه شد و شما واقعا دنبال کار باشید، من امضا و انگشت میزنم که اگر خودتان معارض هم نشوید و برای کارهای اداری و قانونی پای کار باشید، هیچ محدودیتی برای احداث باغات دیم در اراضی شیبدار نیست و ما حتی گوده و نهال تقریبا رایگان میدهیم.
او نهایتا گفت پس، گوی و میدان دست خودتان است و اگر شما کارهایی که باید انجام دهید را بدهید نیازی نیست گوشی یا سوئیچ مدیری را بگیرید.
در ادامه وقتی نوبت به مهدی روشنفکر رسید، در جمع مردم گفت: فراموش نکنید من هشت سال نیست که نماینده شما شدم بلکه دو سال است و در این دو سال هم کرونا و تحریمها اجازه خدمت واقعی را نداد اما کارهای خوبی هم شد و کوتاهی نکردیم.
حاشیه دیگر این سفر این بود که هم در حرم شاهغالب هم در روستای خرمراه مجریان افرادی بودند که صحبتهای طولانی اما شیوا داشتند که در همین زمینه معاون عمرانی استاندار به مزاح گفت که این منطقه خطیبپروری است!
در خرمراه، آقای حسینی به نمایندگی از مردم ۱۰ دقیقه وقت خواست تا مشکلات مردم را بگوید اما بیش از نیم ساعت مقدمهچینی کرد و آیه و حدیث خواند تا اینکه حوصله همه سر میرفت.
صحبتهای این مجری چنان طولانی شد که سه بار مدیران و مردم به او یادداشت میدادند که تمام کند و او فقط میگفت، چشم ولی باز صحبتهایش را ادامه میداد؛ این مجری در صحبتهایش گفت مسئولان در این سالها خیلی چشم الکی گفتند؛ این جمله مجری موجب شد تا آقای شهامت، معاون استاندار مزاح معناداری با او کند؛ شهامت گفت: آقای حسینی، حالا که چشم گفتن مسئولان الکی است، چشم گفتنهای شما هم به چشم گفتنهای مدیران نزدیک شده! شما ده دقیقه وقت خواستید الان ۴۵ دقیقه دارید سخنرانی میکنید.
وقتی در روستای خرمراه نوبت به رئیس سازمان جهاد کشاورزی رسید، او به کنایه و تلویحی به مجری برنامه گفت: آقای مجری اینقدر آیه و حدیث خواند که ما احساس میکنیم احداث این پمپاژ جز وظایف و واجبات دینی ما است نه وظیفه اجرایی!( خنده حضار)
در یکی از برنامهها نیز یکی از مجریان با حرارت مدیر قبلی جهاد کشاورزی استان را زیر سوال برد و گفت که او هیچ کاری برای این منطقه نکرد؛ این اظهارنظر با واکنش منصفانه معتمدیپور مواجه شد؛ او گفت اینگونه نیست و آقای تاجالدینی و همه عزیزان قبل از ما زحمت خودشان را در حد توان و شرایط حاکم، کشیدند.
در پایان این سفر دو روزه، تعدادی از مدیران برای شرکت در شورای مسکن کمی زودتر از بقیه منطقه را ترک کردند؛ روشنفکر تقریبا در هر روستایی و با دیدن هر فردی کنار جاده از خودروی خود پیاده میشد و احوالپرسی میکرد.
انتهای پیام/
راستی چرا روشنفکر جزو اولین نمایند های بود که درزمان اعتراضات وقبل آن هم خواستار اعدام معترضین شده بود ودرمورد اینترنت وشبکه های مجازی خواستار قطع کردن ومسدود شدن آنها شده بود واقعآ ایشون کی میخواه ازمردم حمایت ونماینده مردم باشد