پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

استاد «سیروس رومی» و دکتر «محمدهاشم رهنما» آثار «محمدحسن گلبن» هنرمند برجسته‌ی شیرازی را در نمایشگاه «در انتظار سیمرغ» تحسین کردند.

به گزارش ریواس جنوب، استاد سیروس رومی از اهالی فرهنگ و ادب و از نویسندگان و منتقدان هنری و فرهنگی و همچنین دکتر رهنما از اساتید حوزه فرهنگ و هنر، با انتشار یادداشت‌های جداگانه‌ای، آثار محمدحسن گلبن حقیقی را تحسین کردند.
بر پایه این گزارش، یادداشت آقای رومی در خصوص آثار این نمایشگاه بدین شرح است:

 گلبن هنرمندی برآمده از مسجد است و در طول زندگی با کنکاش در هنرهای تجسمی به حوزه نوآوری در تفکر و اندیشه هایش ارتقا یافته و سعی می¬کند، پلی ارتباطی در سنت و مدرنیته بسازد تا هرکس بتواند با گذر از این پل به دیدن معنایی آن نفوذ کند. یکی از ارکان¬های اصلی او انتخاب مواد آثارش، نگاه و انتخاب درست او از هنرهای عشایری و بومی کشورش و بویژه فارس و دیگر شناخت عناصر بصری هنر ایران است.بخصوص در رشته¬های هنر زیراندازها، کاشی و مینیاتور.

در آثار گلبن همچون هنرهای سنتی، عنصر مناظر و مرایا “پرسپکتیو” وجود عینی ندارد و فاداری-اش به تصاویر دو بعدی را بر مبنای فرش¬های گوناگون نشان می¬دهد، در طراحی که با ترفندی هنرمندانه بعد سوم را به چشم¬های مخاطبش ارجاع می¬دهد. و از این طریق به پرسپکتیو درونی دست می¬یابد. “اندره لوت” صاحب نظر و هنرمند فرانسوی می¬گوید: “…..بدین ترتیب امر نشان دادن این عمق از دیرباز روح نقاشان را تسخیر کرده بود ، بهترین روش فنی را در به کار بردن سطوح پیاپی بازیافت.در این روش هر سطح پی در پی  به ذهن متبادر می¬نماید. نبوغ هنرمند در این زمینه آن است که سطح¬های مختلف را با فاصله¬های مساوی تنظیم نماید و بیننده را قدم به قدم در مکان¬های گوناگون رهبری نماید.”

این نوع نگرش در اکثر کارهای گلبن موجود است به ویژه در تابلوهای “آرمان شهر”  و به ویژه در تابلوی بزرگی که قبل از ورود به نمایشگاه خودنمایی می¬کند و در تابلوهای انتظار، زنان عشایر، اسب¬های عاشق و …..اما در آثاری دیگر او تنها به نمادها و تکرار آن¬ها نه در یک فرم لیکن به تکرار مربع¬هایی می¬پردازد که خطوط معماری¬ها در چینش آجرها و کاشی¬های مساجد به ذهن متبادر می¬کند.

گاه کلمه یا حرفی در اثر می¬نشیند که به نوعی تجربه¬ای جدید را شاهدیم. به حوزه نقاشیخط و چون تجربه¬ای خام است آن را در بروشور نگنجانده و حذف شده¬است. گلبن فرش ” به صورت عام” را می¬شناسد و سعی می¬کند حس نوستالوژیک خود را در پذیرش شیوه کارگری فرش “گلیم” به میان جامعه¬ی خود برده و آن را از کاربرد زیرانداز به یک سطح هنری ارتقا می¬دهد.

من به شدت مفهوم گرا هستم حتی در کارهای آبستره هم دنبال مفهومی از رنگ و نقش می¬گردم تا با حس هنرمند نزدیک شوم، اگر حتی در کارهایی مانند “کاندینسکی ” که تنها از چند سطح رنگی خلق شده باشد. طبیعی است در کارهای گلبن بعد از حظ بصری که حاصل هم می¬شود، و در همین رودر رویی به هدف، حرف¬ها، باورها، و نگاه هنرمند و در نتیجه شناخت معنایی دست می¬یابم.

 گلبن هنوز هنوز وابسته به عرفان اسلامی است و باورمند.او بیشتر روی موضوع انتظار کارکرده است، انتظاری که به صورت مذهبی¬اش در اکثر دین¬ها جایگاه خاصی دارد، از “سیوشانس” “زرتشتی¬ها” “رستاخیر مسیح” و بالاخره ظهور مهدی (عج). مفهومی دیگر را می¬شود در آثار دید که دیدگاه جزئی نگر می¬خواهد.انتظار به صورت نمادین در تغییر فصل¬ها و رسیدن بهار، انتظار یک عاشق و ….

تنها اثری که هم از جه رن و هم از جهت موضوع تک افتاده مجنونی تنها است. تابلویی با رنگ¬های چرک (نسبت به انتظارها) و مجنونی در کنار دایره ها و پیچ و تاب اسلیمی¬های سرگردان. او هم منتظر است بدون حیوانات وحشی، قصه¬ها و اشید نوعی مجنون امروزی. سیمرغ¬های گلبن خود واگویه¬های برداشت¬های عرفانی هنرمند را دارد که از نظر مفهومی یا انتظارها استمرار می¬یابد.

کلام آخر: نمایشگاه نشان از جهش و دگرگونه دیدن گلبن است. در بازتاب خلاقیت، تجربه و کار. در نمایشگاه پویایی را کامل می¬شود حس کرد و خرسند بود که وقتی از نمایشگاه بیرون می¬آیم، حس می¬کنم وقت خود را تلف نکرده¬ام. شادی زیر پوستم جریان دارد. سیروس رومی

همچنین در یادداشت دکتر محمدهاشم رهنما نیز آمده است:

 نمایشگاه” در انتظار سیمرغ” اثر هنرمند خوشنام شیرازی “حسن گلبن” در نگار خانه وصال هتل هما، تنها مجموعه ای خلاقانه از تابلوهای دست بافته سنتی زنان روستایی و عشایر فارس نیست؛بلکه مفاهیمی انتزاعی را نیز از فرهنگ ایرانی نشان می دهد.

هنرمند سعی کرده معنای دو واژه پر چالش “انتظار ” و ” سیمرغ” را با استفاده از کو لاژ گلیم به شکلی نمادین به تصویر کشد.

“سیمرغ” و “انتظار “دو مفهوم نام آشنا است که گستره خود را از فرهنگ گرفته تا مذهب و هنر و ادبیات تثبیت کرده و رویکرد انسان ایرانی را نسبت به جهان تفسیر می کند.

اگر فرهنگ تجلی معناهای نهفته زندگی انسانی فرض شود، آن گاه می توان دو مفهوم “انتظار” و” سیمرغ” را نمادهای روشنی از فرهنگ ایرانی بدانیم. دو مفهومی که کنش انسان ایرانی را در فرایندتاریخی رقم زده است.

“انتظار” در هنر به شکل ارزش در آمده و “سیمرغ” نیز در ادبیات خود واقعی انسان را به او نشان می دهد.

انتظار عشق اثیری، ناخود آگاه ذهن ایرانی است، که هنر مند با مرسوم ترین نماد عشق یعنی تصویر زن با دستانی بخشایش گر بدون جزییات چهره و برآمده از دل طبیعت به همراه اسبی که نجابت و اصالت جاودان را بازگو می کند، آن را نمایش می دهد.

تابلوهایی که به سیمرغ پرداخته شده هیچ تصویر معمولی از پرنده داستانی عطار را در خود ندارد. در عوض هنرمند سعی کرده با تلفیق و ترکیبی از معماری و خطاطی و نماد پردازی،به بیننده معنای ضمنی سیمرغ راگوشزد کند تا وجود واقعی انسان را در یابد.

معماری ایرانی پدیده ای انسانی است که زیبایی آن با کاشی کاری دو چندان می شود. هنرمند با نگارش سیمرغ به شکل کاشی کاری، ذهن ما را به درک معنا هدایت می کند. همان گونه که زیبایی های بصری خطاطی بر آمده از فرهنگ ایرانی در کنار کاشی کاری همواره می درخشد،در این آثار نیز سعی بر همین ترکیب شده است. شکل انتزاعی افلاک نیز میل به حرکت و جلو گیری از سکون را القا می کند. پیامی که هنرمند به طور ضمنی به بیننده رسانده و او را به حرکت و تلاش دعوت می کند.

در پایان تصور می کنم که هنرمند به شکل معنا داری، با ایجاد دو تابلو زیبا از “روستا” و “شهر آرمانی”، به ما گوشزد کرده که واقعیت زندگی و هستی را بی آلایش ببینیم و درک کنیم.

همان کاری که حسن گلبن در این نمایشگاه انجام داده است.

ہ به گزارش ریواس جنوب، نمایشگاه آثار «محمد حسن گُلبُن حقیقی» با عنوان «در انتظار سیمرغ» که از روز جمعه ١٠ اسفند ماه به میزبانی گالری وصال شیرازی در هتل هما گشایش یافته است تا ۱۹ اسفندماه ادامه دارد و همه‌روزه از ساعت ۱۷ الی ۲۱ پذیرای علاقه‌مندان خواهد بود. این آثار حاصل استفاده‌ی هنرمند برجسته‌ی شیرازی از دست‌بافته‌های زنان روستایی و عشایری ایران‌زمین به کمک تکنیک «تکه چسبانی یا کولاژ» است. در این نمایشگاه آثار آقای گلبن -که به‌صورت تابلوهای دیواری زیبا درآمده‌اند- علاوه بر نمایش، برای فروش نیز عرضه می‌شوند.

انتهای پیام/ سجاد بنام