پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

حمزه بنام

حمزه بنام

به قلم حمزه بنام/

هشت سال دوران بدبختی، تهمت، افترا، ذلت، ایران‌هراسی، اختلاس و… سرانجام در ۲۴ خرداد ۹۲ با تدبیر بزرگ‌مردانی چون سیدمحمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، سیدحسن خمینی و محمدرضا عارف در حالی به پایان رسید که همه دلسوزان واقعی کشور فارغ از نگاه‌های سیاسی آن روز را جشن گرفتند. دولت تدبیر امید در وضعیتی سکان اجرایی کشور را به دست گرفت که کشور حال خوبی نداشت؛ کشوری منزوی و مردمی ناامید و دلسرد! موج ناامیدی همه جای کشور را فرا گرفته بود، بخصوص در بین دانشجویان و دانشگاهیانی که روزی چشم بیدار جامعه بودند. عمق فجایع  و مصیبت‌های  ۸  سال دولت مهرورز آنقدر زیاد بود که از حوصله قلم‌ها خارج هست اما می‌توان در یک جمله گفت که اگر احمدی‌نژاد تعمداً و برنامه‌ریزی‌شده می‌خواست کشور را به آن روز بیندازد قطعاً موفق نمی‌شد این همه مصیبت و فجایع که ناشی از ضعف مدیریتی‌اش بود به بار آورد. تا جاییکه دلسوزان واقعی نظام نسبت به ادامه این روند احساس خطر کردند.

حال اگر منصفانه قضاوت کنیم دولت تدبیر و امید که وارث ویرانه‌های دولت گذشته بود چقدر زمان  نیاز دارد تا کشور را به روند طبیعی خودش برگرداند؟ رئیس دولت اصلاحات که نقش کلیدی در پیروزی دولت تدبیر وامید داشت در همان اوایل کار دولت در جلسه‌ای اذعان کرده بود که هر کسی در چنین شرایطی ریسک رئیس‌جمهور شدن را نمی‌پذیرفت و اعتقاد داشت اگر دولت روحانی ۸ سال بدون حاشیه‌هایی که آن موقع برای وی درست می‌کردند شبانه‌روزی کار کند شاید کشور به سال ۸۴ برگردد! این صحبت رئیس دولت اصلاحات حکایت از شرایط سخت دولت تدبیر امید داشت.

اصلاح‌طلبان که پایگاه اصلی دولت بودند این شرایط را به خوبی درک کردند و در هر شرایطی از دولت حمایت کردند حتی آنهایی که پشت میله‌های زندان بودند با وجود سختی‌ها و محدودیت‌هایشان اما باز هم از دولت و نظام حمایت می‌کردند و آنهایی که بیرون بودند هم با از خودگذشتگی اعلام کردند که سهمی در دولت نمی‌خواهند تا بتواند بدون حاشیه به مردم خدمت کند و دنبال تحقق شعارهای انتخاباتی خودش باشد.

در هر صورت دولتی که آمد امید از دست رفته را به جامعه برگرداند قطعا مخالفینی هم دارد؛ همانهایی که ۸ سال  یاس و نا امیدی در کشور نهادینه کردند. این گروه هرچند در مقابل خواسته و اراده ملت کوچک بودند اما به گفته رئیس‌جمهور تریبون‌های بزرگ و زیادی دارند که از همان ابتدا در مقابل دولت ایستادند.

اما در چنین شرایطی که دولت هیچ رسانه حامی نداشت حداقل انتظار می‌رفت خودش رسانه خودش باشد. از روابط عمومی کوچکترین اداره گرفته تا بالاترین آن در سطح ملی  که همان سخن‌گوی دولت است. یکی از انتخاب‌های حساس دولت روحانی انتخاب شخص سخنگو بود چرا که ایشان باید هم مشکلات و ویرانه‌هایی که دولت قبل به ارث گذاشته را یادآوری کند و هم زبان گویای دولت برای انتقال خدمات‌اش به جامعه باشد. اما به گواه همه دلسوزان دولت، جناب روحانی در انتخاب شخص سخنگو  اشتباه کرد؛ فارغ از اینکه آقای دکتر نوبخت -که ظاهرا ایشان همه‌کاره دولت است- چند شغله بوده و این خود زیبنده‌ی دولت تدبیر و امید نیست، وی مسولیت سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را نیز به‌عهده گرفته است که معجزه هزاره سوم آن را منحل کرده بود و احیای آن خود نیاز به وقت و انرژی فوق‌العاده‌ای داشت. درباره حساسیت بالای این مسوولیت همین بس که احیای آن از وعده‌های انتخاباتی مهم رییس‌جمهور بود. حال چطور می‌توان مسئولیت دو جایگاه حساس را به یک شخص واگذار کرد هرچند هم آن شخص جناب نوبخت باشد؟

اما نکته مهمتر و تأسف‌برانگیز در مورد جناب سخنگو این است که ایشان از همان ابتدای دولت هیچ اعتقادی به نقش رئیس دولت اصلاحات و اصلاح‌طلبان در انتخاب  دکتر روحانی نداشت و در برنامه تلویزیونی شناسنامه در مقابل سوال مجری وابسته به جبهه پایداری که چه کسانی در پیروزی آقای روحانی نقش داشتند ایشان فقط  به ذکر نام آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اکتفا کرد که آن هم ظاهراً از روی علاقه شخصی بود! جناب سخنگو در این سه سال همواره با رفتار و عملکردش ثابت کرد که فاصله زیادی با پایگاه رای دولت تدبیر امید دارد و روز به روز آن را بیشتر می‌کند.

با این وجود قطعاً اصلاح‌طلبان که همواره دلسوزان واقعی نظام و دولت بودند با متانت و صبوری همیشگی خود، از حق خود می گذرند (هرچند سهم‌خواهی هم نکرده‌اند) اما ادامه این روند ضربه‌ای مهلک به دولت و منافع مردم خواهد زد که دیگر سکوت در آن جایز نیست.

جناب سخنگو عملاً در مقابل همجه‌ها و حملات شدیدی که از همه تریبون‌ها به دولت می‌شود مواضع کاملاً منفعل دارد تا جاییکه خود رئیس‌جمهور مجبور به واکنش می‌شود. جناب سخنگویی که این همه مسولیت کلیدی دارد تاکنون حتی به اندازه اصلاح‌طلبانی که دچار محدویت بودند نیز وظیفه خود در انتقال خدمات دولت به رسانه‌ها را به‌خوبی انجام نداده است!

جناب سخنگوی عزیز! این دور از انصاف است که حکم سخنگویی روی فیش حقوقی شما باشد آن وقت امثال محمدرضا خاتمی که احتمالاً شما آن را به چشم تندرو نگاه می‌کنید مدام مصاحبه کند و خدمات دولت را به مردم گوشزد کند و پاسخگوی مخالفین و منتقدین دولت شما باشد! حال جناب دکتر نوبخت عزیز لطف بفرمایید اگر علاقه‌ای به استمرار حیات این دولت دارید استعفا کنید چون تنها در این صورت شما به خواست همه حامیان دولت پاسخ داده‌اید. انشاءالله

انتهای پیام/ ف