رحمن خادم؛ از مدیریت موفق ۵ ساله تا ابهام استفاده از خودروی لوکس و نیروهای شرکتی
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
رحمن خادم در یک نشست روشنگری، شفاف و بیپرده به ابهامات ۵ سال مدیریتش بر شرکت گاز پاسخ داد.
ریواس جنوب/ بهنام کریمی/
اگر منطقه پرجمعیت چاروسا و دیشموک و جدیدا مناطق محروم زیلایی و ممبی گازدار نمیشدند، هیچکس با رحمن خادم نه کاری داشت و نه برای آن مواخذه میشد اما این حاشیه امن هرگز بهانهای برای انجام ندادن کارهای ماندگار این مدیر بومی و همکارانش نشد.
گازرسانی به دست کم ۱۱۵ روستا در کنار دو شهر قلعهرئیسی و دیشموک روزی رویایی دستنیافتنی برای مردان و زنان آن سرزمین بود اما با یک کار جهادی و شبانهروزی، اکنون شعلههای گاز گرمابخش خانهها شد و امید و رفاه بهتر، کمترین دستاورد این خدمت ماندگار است.
عرق رحمن خادم و همکارانش در چاروسا و دیشموک خشک نشده که پروژه عظیم گازرسانی به منطقه ممبی بهمئی هم آغاز شد و به زودی گاز در این منطقه تحویل مردم میشود.
پیمانکار پروژه گازرسانی به منطقه محروم زیلایی هم به زودی مشخص میشود تا با اتمام آن دیگر هیچ روستای بالای ۲۰ خانوار بدون گاز در کهگیلویه و بویراحمد نباشد.
اهمیت این کارنامه موفق مدیریتی آقای خادم در شرکت گاز، صرفا به شروع و اتمام چند پروژه بزرگ نیست بلکه در این دوره پشتمیزنشینیهای لذتبخش مدیریت کمتر شد و تلاشها برای رایزنی و چانهزنی در جذب اعتبار و اخذ مجوزها بیشتر شد؛ تلاشهایی که اگر نبود هرگز چاروسا و ممبی و زیلایی رنگ گاز به خود نمیدیدند.
روی کاغذ و بر اساس آییننامهها و بخشنامههای حاکم بر شرکت ملی گاز، پروژههایی که در این دوره تحویل مردم شدند اگر نبود همین چانهزنیها و توجیه فنی و گاها التماسها هرگز نه شروع میشدند و نه به سرانجام میرسیدند.
تا قبل از سال ۹۵ که آقای خادم به شرکت گاز آمد در سرجمع ۵۱۷ روستا صاحب گاز شدند و از سال ۹۵ تاکنون هم با احتساب اتمام گازرسانی به چند روستای در دست اقدام، ۵۲۹ روستا گازدار شدند که همین به تنهایی کافی است تا کارنامه شرکت گاز در این دوره ۵ ساله موفق باشد.
البته این تحلیل به معنی زیرسوال بردن خدمات مدیران قبلی نیست چرا که اولویت اول شرکت گاز، گازرسانی به شهرهاست که در این دوره فقط چند شهر تازهتاسیس گراب، قلعهرئیسی و دیشموک گازرسانی شدند و تمرکز روی روستاها بود.
اما همه آنچه موجب شد تا کارنامه ۵ ساله مدیریت در شرکت گاز کهگیلویه و بویراحمد را موفق بدانیم فقط این روایت آماری امیدبخش از گازرسانیها نیست و مسائل دیگری نیز در این تحلیل موثر بودند.
در سختترین بحرانهای چند سال اخیر از سیل و زلزله، گاز هیچ مشترکی قطع نشد و تدابیر لازم برای جلوگیری از قطع گاز به خوبی انجام شد.
تعامل با پیمانکاران در این دوره وضعیت مطلوبی داشت و فضای کار بیش از مناسبات سیاسی و سفارشها حاکم بود؛ نتیجه این تعاملات با پیمانکاران به عنوان بازوان اجرای پروژههای گاز، این شد که در عمده پروژهها تعطیلی نداشتیم و پیمانکاران برای تحویل به موقع پروژه، تعهد قابل تحسینی با این شرکت داشتند.
رتبههای ملی شرکت گاز در ۵ سال گذشته که همواره و در بسیاری از شاخصها، جز ۱۰ شرکت برتر کشور بودند نیز از نکات درخشان کارنامه مدیریتی خادم و همکارانش است.
نکته دیگری که نگارنده را به این تحلیل واداشته است، نشست روشنگری شرکت گاز با خبرنگاران برای رفع ابهامات و شائبهها بود.
خادم در این نشست از خبرنگاران خواسته بود تا هر آنچه از ضعفها و شائبههای این شرکت میدانند رو کنند و بدون واهمه نقدهای خود را مطرح کنند.
در این نشست خبرنگاران موافق و مخالف با دست پر آمده بودند اما آنچه جالب بود این بوده که همه ایرادات مطرح به مدیریت ۵ ساله اخیر شرکت گاز این استان صرفا چند موضوع جزئی کم اهمیت بود که از سوی خبرنگاران منتقد مطرح شد.
استفاده رحمن خادم از خودروی سوزوکی و توسان به عنوان یکی از ضعفهای مهم او مطرح شد؛ این در حالی است که مدیران در سطح شهرستانها هم از خودروهای شاسی بلند استفاده میکنند و استفاده مدیر ارشد حوزه گاز یک استان نفتخیز از خودروی معمولی سوزوکی و طرح آن در نشستی که برای جمعآوری اسناد علیه شرکت گاز فراخوان هم داده شد دقیقا به این معناست که ضعف مهمی در چنته مخالفان و منتقدان مدیریت بومی شرکت گاز نیست.
خادم حتی به خبرنگاران گفته بود که اگر جایی در شرکت گاز، ظلمی، خطایی یا مفسدهای شده و شما خبرنگاران سکوت کنید در این خیانت سهیم هستید لذا هرچه میدانید و فکر میکنید، راحت بگویید.
نکته دیگری که مطرح شد لیست نیروهای شرکتی و ارتباطشان با مدیرعامل و معاونان او بود که واکاوی ریز و شفاف این لیستها هم در حد معقولی، مدیریت این بخش را تبرئه کرد.
موضوع مهم دیگری که از سوی منتقدین مطرح شد انجام یک کار تمام علمی و تخصصی از سوی دختر عمومی آقای خادم برای شرکت گاز است که طرح این انتقاد آن هم در سطح یک نشست خبری به این معنی است که دیگر چیزی برای گفتن ندارند.
آقای خادم از یک فامیل گسترده و اصیل این استان کوچک است که همه طوایف و افراد به نوعی به هم وابسته هستند لذا غیرمنطقی است که در دورانی که یک مدیر در مسئولیتی است، بستگان و همفامیلیهای او از حقوق خود محروم شوند مخصوصا وقتی پای تخصص در میان است.
برنامه نرمافزاری، که خانم خادم آن را برای شرکت گاز انجام داده بدون رقیب بوده و در این استان کسی آن تخصص را نداشته است.
در مجموع طرح این انتقادات جزئی در نشست روشنگری شرکت گاز بیش از هر چیزی اثبات کرده که موضوع منفی مهمی در کارنامه مدیریتی شرکت گاز این استان نیست که اگر بود مطرح میشد.
اخلاقمداری و خوشبرخوردی از دیگر خصایص بدون اغراق آقای خادم است که نتیجه آن تکریم اربابرجوع در این دوره مدیریتی بود.
نکته دیگر قابل اشاره، فرهنگ مذموم خودزنیها در این استان و تضعیف فرزندان این است که آقای خادم هم از آن مستثنی نیست و کمتر قدر مدیران توانمند بومی را میدانیم.
کار تیمی در این دوره محسوس بوده و در سایه این کارهای تیمی و اجرایی، گازرسانی به مناطق مختلف شهری و روستایی، امید و انگیزه را به شهروندان و روستانشینان هدیه کرد و آثار خدمات حوزه گاز در افکار عمومی و زندگی مردم محسوس است.
انتهای پیام/بهنام کریمی
حقیقتا خجالت نمی کشید از این سبک خبر و گزارش؟
تعریف و تمجید غلوآمیز و مغلطه و فرار از واقعیات و ارائه اطلاعات غلط به مخاطب!
وقتی اسناد مدارک مستندل از اشتباهات و بلکه افتضاحات بیرون بیاد، اون وقت باید پاسخگوی این متن سخیف باشید گرچه با این سطح از سواد و سلامت رسانه ای احتمالا چندان برایتان قابل درک هم نباشد و همچنان به این روند آلوده ادامه خواهید داد. مدیر بعدی و هدیه بعدی….
نیازی به انتشار کامنت خود نمی بینم
امارفتارحرفه ای یک ژورنالیست این نیست که با طمع و بکارگیری نیرو بخواهد به مسئولیت خود پشت پا بزند.از چاپ اس ام اس ها گرفته تا جذب در همین شرکت اینها را نادیده بگیرم چرا واقعیت را نگفتی ولی اقدام به انتشار مطالبی کردی که خود از صحت آنها بی اطلاعی.از فردای قیامت نمی ترسی نترس
این دنیا دار مکافات است.