در گفتوگوی مستند ایران 49 باحجتالاسلام غفاری مطرح شد رد صلاحیت سید باقر و استقبال مردم از گزینه او/ چرا قبلا اصلاحطلب بودم/توانایی زارعی/تبعیض در توزیع بودجه شهرستانها
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
حجتالاسلام غفاری مدیر فرهنگی و عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد در برنامه مستند ایران ۴۹ از ریز و بم زندگیاش گفت و پیرامون عبور از اصلاحطلبی، رد صلاحیت سید باقر موسوی و برنده شدن زارعی به عنوان گزینه سید باقر، دیدگاهش در مورد کروبی، ضعف و قوت نمایندگان، لزوم بازنگری در انقلاب، نقش نظارت استصوابی شورای نگهبان و ورود نمایندگان ضعیف به مجلس، تبعیضها در توزیع بودجه شهرستانها و مسائل مهم استان صحبت کرد.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج به نقل از کبنا، اولین مهمان مستند سیاسی تاریخ شفاهی معاصر کهگیلویه و بویراحمد بود. او به سؤالات مجری این مستند پاسخ داد و اظهار کرد: بنده در یکی از روستاهای لوداب به دنیا آمدهام، دوران ابتدایی را در بیرون از روستا درس میخواندیم، دوران راهنمایی را در شهرستان کهگیلویه گذراندم، بعد از سوم راهنمایی وارد حوزه علمیه شدم.
سال اول و دوم حوزه را در مدرسه ولیعصر دهدشت نزد «آ میر احمد تقوی» گذراندم و بعد از آنهم به جبهههای جنگ عازم شدم و بعد از آن به قم رفتم و در آنجا تحصیل کردم و عازم کردستان شدم و در مناطق سنی نشین بودم و بعد از به یاسوج آمدم و در صداوسیما و سپاه مشغول به کار شدم و بعد از آن به دانشگاه آمدم.
با توجه به اینکه حجتالاسلام غفاری از چهرههای شناختهشده و شناسنامهدار جریان اصلاحطلبی استان بود و از نیروهای ارشد اعتماد ملی بودید، علت گرایش شما به اصولگرایی چه بوده است؟
غفاری: برداشت بنده این بود که نیروهای چپ دیروز، اصلاحطلب موجود، در آن روزگاری که نیروهای چپ بودند با خیلی از آنهایی که میشناختیم مخصوصاً نیروهای سیاسی و نیروهای خط امام (ره) بودند در سپاه، جهاد، میادین خط مقدم دفاع در حوزه استکبارستیزی در حوزه دفاع از محرومین، جنگ فقر و فنا ازجمله کلیدواژههای چپ دیروز بود که طبیعی بود جذابیت خاصی برای جوانان ازجمله بنده بهعنوان یک فرد حوزوی داشت.
برداشت وی این هست که بنده خیلی تغییر نکردم چپ دیروز که به اصلاحطلبی آمد خیلی تغییر کرد، به این معنا که چپ دیروز در مقابل آمریکا بود، استکبارستیز، مستضعف گرا، امام محور بود و اصلاحات ویژهای و شعارهای جذابی داشتند اما احساس میشد که اینها یواشیواش به سمت غرب تمایل پیدا کردند و در دانشگاهیانشان دو طیف به وجود آمد، نیروهای خط مقدم و چابکی بودند، عکسهای دهه شصت را هم مشاهده کنید که اطراف امام (ره) بیشتر چه افرادی بودند، اما یواشیواش یک تردید و تغییری به وجود آمد.
در اعتماد ملی فردی همچون «کروبی» فردی نمیتواند در دهههای اولی شک کند که این فرد خط مقدم انقلاب نبود، سیلی خورده زمان شاه نبود و امام (ره) چقدر علاقه به ایشان داشت و بعد از آن جلسات مقام معظم رهبری را مدیریت میکرد، اما رفتهرفته مشاهده شد که به افراد دیگری خط و مش دارند و لحن روزنامههای احزاب این افراد تغییر میکند و طبیعی است که آن شعارهای دیروز را حداقل برای بنده نمیتوانست داشته باشد.
ما شعارمان و حرفمان این بود که انقلاب باشد و بعد ادبیات طور دیگری شد که انقلاب برای ما چهکار کرد! و انقلاب را به چالش کشیدند و میبینید که تغییر ادبیاتی ایجاد شد.
ادبیات تغییر کرد و ما تلاش کردیم که ادبیات مردمداری و استکبارستیزی را داشته باشم.
۴ دهه از انقلاب گذشته، فکر نمیکنید که نیاز به بازنگری و بهروزآوری با توجه به اقتضای مدیریت، ساختار، تعامل با بیرون از مرزها و حتی تعامل در درون از مرزها که یک بازنگری در خط و مشها لازم باشد و لازم بود و اصلاحطلبان هم تئوریهایشان را بر همین مبنا پایهگذاری کردند و این شاید بخشی از فرمایشات شما که بخشی از تئوریها ارتقا و تغییر پیدا کردند آیا شما این را بهمنزلهی سقوط ارزشها میدانید؟ یا عقبنشینی از مواضع اولیه برآورد میکنید؟
غفاری: اگر بپذیریم که ما در فلسفه وجودی انقلاب و تداوم عملی انقلابمان که ۴ دهه از عمر آن گذشت و وارد دهه پنجم آن شدیم، ارزشها و روشهایی داریم که ارزشها قابلانعطاف و تغییر نیست و ثابت است، ما اهداف و آرمانهایی در انقلاب داشتیم که یک سری از ارزشهایمان ثابت است و این ارزشها اصلاحپذیر نیست و معنا ندارد. اصلاح ارزشها یعنی عدول از مبانی بنیادین؛ اما روشهایی برای اداره حکومتداری و تداوم انقلاب داریم که در روشها منعطف هستیم یعنی روشها آلترناتیوپذیر، حاصل برداشت ذهن انسانی و اقتضایی است.
مردم، نگاه به مردم، مردمباوری و مردم پذیری را از مبانی بنیادین انقلاب میدانیم، نگاه به مردم جزئی از ارزشهای ماست، در مسائل روشی ما باید انعطاف داشته باشیم، اما در مسائل ارزشی خیر که باید ببینیم که اصلاحطلبان میخواهند کجا را اصلاح کنند! ارزشها یا روشها؟
بهتناسب زمان و مکان در روشها باید بازبینی، نوسازی، واکاوی و چابک سازی کرد و امام (ره) زمان و مکان را در حتی فقه هم تأثیرگذار میدانستند مه تنها در اداره روشهای حکومت؛ اما در ارزشها مثلاً درزمانی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را انقلاب دوم میدانستیم که اکثر آنها اصلاحطلب بودند که سفارت را گرفتند.
در هاضمه نظام سلطه هضم شویم، منفعل شویم و از مبارزه به تعامل روی بیاوریم و از تعامل به معامله روی بیاوریم و از معامله به انفعال روی بیاوریم، اینجا قطعاً باختیم، بدین ترتیب اصلاحطلبی آری؛ اما معطوف به روشها باشد.
زمانی دچار اشتباه و خطا میشویم که ارزشها را با روشها قاتى کنیم و همیشه روشها باید ناظر بر ارزشها باشد، این روشها ضد ارزشها نباشد.
مجلس در رأس همهی امور است، بسیاری از کارشناسان امور سیاسی مانع اصلی عدم توسعه را نمایندگان ضعیف برآورد میکنند، اگر بپذیریم که نمایندگان قدر کشی درراه توسعه میتوانند مفیدتر و سریعتر عمل کنند، شما حاصل عملکرد نظارت استصوابی در چند سال اخیر را مثبت ارزیابی میکنید؟ یا بخشی از این مشکلات و معضلات به وجود آمده را حاصل رویهی کنونی نظارت استصوابی میدانید؟ آیا نظارت استصوابی بخشی از عدم توسعهنیافتگی را در پی داشته؟ آیا راهکاری برای تعدیل، تعامل و روش بهتری برای گزینشها وجود دارد؟
در مجلس ششم مسئولیت هیئت نظارت شورای نگهبان را در شهرستان بویراحمد بر عهده داشتم، با موانع و پیامدهای نظارت و نوع نظارت اطلاع دارم، واقعیت این است که در هیچ جای دنیا بی نظارت نیست، اگر نظارت استصوابی را رابطه برقرار کنیم با نوع نمایندگانی که انتخاب میشود در دل این یک مسئله را پذیرفتهاید که برخی از نمایندگانی که در برخی از ادوار نماینده مردم بودند، یا از حوزه انتخابیه بودند حاصل نظارت استصوابی بوده است، گویا ضعف برخی از نمایندگان را پذیرفتهاید و الآن دنبال علتیابی نظارت استصوابی هستید که نقطه عطف آن نقض میشود مجالس و نمایندگانی را داشتیم که در ذیل همین نظارت استصوابی بوده است.
اصل نظارت استصوابی به معنای نخبه کشی و قدر کشی را قبول ندارم، اشکال از نظارت استصوابی نیست، اشکال از خود مردم است «از کوزه همان برون تراود که در روز»، دموکراسی یعنی مردمسالاری؛ مردم اگر خوب رأی دادند خوب انتخابات برگزار میشود و خوب بالا میآید، اگر به ضعیفتر رأی دادند ضعیف بالا میآید، اگر مردم چشمبسته، لیستی و فهرستی رأی دادند پس تاوان آن را باید بپردازند.
باید ببینم وقتی یک نماینده ضعیف بالا میآید این محصول نظارت استصوابی بوده یا ضعف انتخاب ما مردم بوده است، ضمن اینکه مردم تنها مقصر نیستند برخی اوقات رسانهها، احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی فضایی را به وجود میآورند که مردم برای فرار از نمایندهای به نماینده دیگری رأی میدهند، بدین ترتیب ماهیت نظارت استصوابی لا بهشرط است؛ و این نیست که از دل نظارت استصوابی نمایندهای ضعیف بیرون بیاید.
دور گذشته نظارت استصوابی یک چهره مطرح خط امام (ره)، خانواده شهید، جانباز، سابقهدار و شناختهشده به اسم «سید باقر موسوی جهانآباد» را رد صلاحیت میکنند و پیامد انتخاب مردم چنین میشود؛ اگر «سید باقر موسوی جهانآباد» از نظارت استصوابی رد میشد تقریباً نتیجه انتخابات غیرازاین بود!
اولاً صلاحیت «سید باقر موسوی جهانآباد» احراز نشد و با رد شدن موافق نیستم، این سؤال را از مردم میپرسم که همان «سید باقر موسوی جهانآباد» توصیه کرد که مردم به چه کسی رأی دهند!
مجری: گفتند که به «غلام محمد زارعی» رأی دهید.
غفاری: همین نفر اول انتخابات مورد تأیید و برگزیده همان «سید باقر موسوی جهانآباد» بود، سؤال دیگرم این است نماینده قوی در چیست؟
مجری: توصیههای آقایان این است که بین گزینههای موجود شهرستان بویراحمد خیرالموجودین را انتخاب کردند، نماینده قوی یعنی ما ببینیم که وظایف یک نماینده بهطور کل و جزئیات چیست که اصل آن تصویب قوانینی است که ساختار این مملکت را بتواند به سمت توسعه پیش ببرد.
غفاری: نماینده، قوه مقننه لحاظ میشود، ورودش به قوه مجریه وظیفه ذاتیاش یا عرضی؟
مجری: تخلفاتی هست که ما خلاف قانون که میگوییم تفکیک قوا و ورود این است.
غفاری: قوی که میگویید در اجرا یا تقنین؟
مجری: در تقنین؛ و نیز کسی که میخواهد در تقنین قوی باشد قطعاً در اجرا هم باید قوی است.
غفاری: نمایندگان گذشته، ادوار، حال و آینده ضعف یا عدم پاسخگویی به نیاز و توقع آن طوری که بایدوشاید در حوزهی نمایندگان تقریباً در ادوار مختلف در حوزه تقنین نتوانستند بدرخشند، مثلاً چند تا از نمایندگان ما در کمیسیونها جز فعالها بودند و پیشنویس قوانین آماده کردند یا در تأیید یا رد قوانین رایزنی کرده باشند!
حجتالاسلام غفاری در بخش دیگری از سخنان خود،اظهار داشت: در گذشته وقتی یک خودروی ژاندارمری از روستای یا منطقهای عبور میکرد، بزرگان آن منطقه خوف داشتند که به انها بی احترامی شود. اما الان یک عزت نفس بالا و پایدار در بین مردم ما حاکم است.
وی با بیان اینکه به هیچ وجه الان با گذشته قابل مقایسه نیست، افزود: در شاخصهای متفاوت ما رشدهای چشمگیری داشتیم. اما در بعضی شاخصها مثلا میبینیم که یک کارمند که استخدام رسمی است و حقوق هم میگیرد، کار خاصی را انجام نمیدهد. درحوزه جاده سازی تحولات عظیم در استان ما انجام گرفته است.
این چهره فرهنگی استان گفت: نیروهای بومی همدیگر را کم تحمل میکنند و ما داشتیم که در استان نیروهای به عنوان نیرو ضعیف معرفی میشدند اما در خارج از استان درخشیدهاند.
وی گفت: اگر شهرمان را دوست داریم با سرمایههای اقتصادی و انسانی بیرون از استان را جذب کنیم.
حجتالاسلام غفاری در ادامه به موضوع احزاب و قومگرایی هم اشاره کرد و گفت: رویش یک درخت بستر و زمینه قبلی میخواهد. چرا تحزب جا نمیافتد و چرا احزاب نمیتوانند خودشان را نجات بدهند تا بخواهند دیگران. تحزب از غرب آمده و در قانون اساسی ما پذیرفته شده است و احزاب زیادی به لحاظ آماری داریم و در استان ما به طور اخص در این خصوص مشکلات دارند. باید نیاز مردم احزاب را ارائه دهیم.
وی گفت: نمی توان به زور احزاب را تحمیل کنیم. بافت استان ما قبیلهای و قومی است و موانع خودش را دارد.
غفاری گفت: بحث های که در باره بی عدالتی در خصوص توزیع اعتبارات هست را قبول ندارم و بیشتر جو رسانهای است.
برای دیدن این مستند تصویری روی لینک زیر کلیک کنید
https://goo.gl/mS5Nx5
انتهای پیام/
سلام وقتی شورای نگهبان افرادقوی یک جریان را ردصلاحیت کنند معلومه که باید افراد ضعیف وارد مجلس شوند
سلام اینها خواست و اراده حق تعالی بود که فتنه گران رسوای عالم شوند تا مردم بفهمند دلسوز دین و میهن و مردم رهبر معظم انقلاب است و دیگران باید در این خط حرکت کنند فتنه گرانی که قبل از انقلاب سابقه همدستی با منافقین و مارکسیستها داشتند و به امام راحل (ه) فشار اوردند که منافقین و بنی صدر خائن در حکومت پست داشته باشند و جام زهر و آبرو ریزی نظام در دنیا و غیره اما آنها نمایندگان استکبار شدند و در نهایت دستشان در دست شیطان بزرگ برملا شد.