پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

به قلم سعیدرضا امیرآبادی

سعیدرضا امیرآبادی- روزنامه‌نگار

 شاید استراتژیک ترین خطه جنوب کشور، استان فارس باشد. درصد مشارکت مردم در انتخابات نشان از بلوغ سیاسی و اجتماعی آنان دارد و در زمینه های اقتصادی نیز در صورت مهیا بودن شرایط و تسهیل قوانین می توان فعالیت های پر منفعتی را انجام داد. اگر چه اوضاع کنونی فارس در زمینه ورزشی دارای جایگاه مستحکم و پر افتخاری در کشور نیست، اما در روزگار نه چندان دور ورزشکاران این استان توانسته اند قله های غیر ممکنی را فتح کنند و به افتخارات زیادی دست یابند. شیراز در زمینه فرهنگی به راستی داعیه دار پایتخت فرهنگی ایران زمین است و حضور پر فروغ سومین حرم اهل بیت به غنای معنوی این خطه خواهد افزود. به همین دلیل باید سکان مدیریتی استان به توانمند ترین مدیران اجرایی کشور در حوزه های مختلف سپرده شود تا راهکاری برای بهره برداری از پتانسیل های مادی و معنوی این سرزمین بیابند.

یکی از مهمترین عرصه های مدیریتی، کرسی پر مسئولیت فرهنگی است. متاسفانه امروز گروهی از مسولان استان مباحث فرهنگی را خلاصه در هنر های زیبا شناختی ارزیابی می کنند و آن چنان که شایسته است به میزان تاثیر گذاری و اهمیت مضامین فرهنگی در بستر مدنی جامعه پی نبرده اند. این در حالی است که مولفه های فرهنگی در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ورزشی ریشه دوانده و با سرمایه‌گذاری در این زمینه می توان اقدامات کلانی را انجام داد.

شاید مهمترین وظیفه مدیر فرهنگی فارس که در آینده نزدیک بر مسند کار خواهد نشست نیز اجرایی کردن همین مساله باشد. عالی ترین مدیر فرهنگی فارس باید جوانه های فعالیت های فرهنگی را در اذهان سایر مدیران شکوفا ساخته و انها را مجاب کند تا در حد بضاعت دستگاه متبوع در فعالیت های گسترده فرهنگی، حضوری پر رنگ داشته باشند.

نکته مهم دیگر بوجود آوردن شرایطی است که فارس و شهر شش هزار ساله شیراز بتواند از عناوین فاخر سومین حرم اهل بیت و پایتخت فرهنگی ایران در کنار یکدیگر و به موازات هم بهره برداری کند. علاوه بر مسایل ارزشی و معنوی به یاد داشته باشیم که اقتصاد نوین جهانی بر مبنای گردشگری بنا شده و با گسترش زیر ساخت های توریستی می توان آینده اقتصادی فارس را تضمین کرد. این در حالی است که سومین حرم اهل بیت برای فارس و شیراز ارزش و معرفتی جاودانه به ارمغان می اورد و در قبال بزرگ مردان عرصه فرهنگ و هنر می توان در جهانی که مستور از مولفه های سطحی مابانه شده، ادعای اصالت داشت.

یکی دیگر از مسولیت های مدیران فرهنگی فارس بوجود آوردن شرایطی برای دعوت از آحاد جامعه به فرایند “خوب اندیشیدن” است. وجه مشترک تمامی مرسوله های فرهنگی نظیر سطور نظم، نثر، سینما، تئاتر، کتاب، موسیقی های فاخر و مضامینی از این دست در بوجود زمینه ای برای تعقل و تفکر خلاصه می شود و به طور حتم مخاطبانی که در این وادی به تکاپو می پردازند، در قسمت سفلای هرم فرهنگی جامعه قرار نخواهند گرفت.

چنانچه سودای تولیدات ارزشمند را داشته باشیم باید برای معیشت فرهنگوران و هنرمندان برنامه ریزی های همه جانبه ای فراتر از قطعه هنرمندان در آرامستان در دستور کار قرار داد. متاسفانه دغدغه معاش سبب شده است بسیاری از گرانمایگان این عرصه حوصله و رغبتی برای بسط اندیشه های متعالی خود نداشته و با نا امیدی به گذران عمر بپردازند. این وظیفه مدیران ارشد فرهنگی است تا با همیاری سایر دستگاه های متمول در این زمینه اقدامات موثری را انجام دهند و گوشه ای از چالش های اقتصادی را از پیش روی اهالی فرهنگی بردارند.

از یاد نبریم که برای انجام فعالیت های رفیع فرهنگی نیاز به مدیرانی توانمند و خلاق خواهیم داشت و عادت مظلوم واقع شدن دستگاه فرهنگی در هنگام اختصاص بودجه را باید به فراموشی سپرد.

باید بر این مساله تاکید داشت که فرهنگ و هنر ریشه های بسیار عمیق تری از تصورات قشر عامی جامعه دارد و در بطن همه بداخلاقی های سیاسی، کنش های خنثای اقتصادی، هنجار گریزی های اجتماعی و حاشیه های ناپسند ورزشی نشانی از سطوح نازل فرهنگی ملموس است.

انتهای پیام/ س۲۵۳۹