یادداشت سیاسی بقلم سید نورالدین شفائی؛ رستاد چهره ی ملی و اصلاح طلبی با صداقت است

سید نورالدین شفائی/ریواس جنوب

به نام خدا
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:
هرگاه قضاوت می کنید ،عادلانه قضاوت کنید و هرگاه سخن می گویید ،نیکو بگوئید زیرا خداوند نیکوکار است و نیکوکاران را دوست دارد.
هر چند که در این موقعیت زمانی و خصوصا وضعیت اقتصادی ،قلمم مانند اکثر مردم از گرسنگی و بی جوهری توان نوشتن و پرداختن به مسائل سیاسی را ندارد،اما ادعاهای بدون سند و مدرک در ماههای اخیر در تعاملات اجتماعی و خصوصا فضای مجازی و اخیرا متنی در سایت ریواس جنوب بوسیله ی یک فرهنگی(ستار آرمند) علیه یکی از چهره های ملی،مردمدار ،باصداقت،صراحت،صلابت و صبور کهگیلویه بزرگ “مدیر موفق مهندس لطیف رستاد” و خطر تکرار بکارگیری این روش در تعاملات اجتماعی و تبدیل آن به یک عرف ،مرا بر آن داشته که در جواب تمام نوشته های قبل و نوشته اخیر چند خطی را بنگارم(هر چند تهمت زنی و حرف زدن بدون سند و مدرک را ناشی از نوعی فقر اطلاعات دانسته و درمان آن را پایبندی به اخلاقیات میدانم):
ابتدا نظرم را درباره اصلاحات کهگیلویه اعلام کرده و سپس به متن همکار ارجمند پاسخ میدهم.

اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ به جای رقابت با رقبا به کار شیطانی یعنی دشمنی با همدیگر پرداخته اند و نتیجه ی این تعصبات بیجا چیزی جز شاخه شاخه شدن،تجزیه شدن،خردشدن،تفکیک شدن،هسته های پراکنده و ناتوان ساختن و از واقعیت پرت ماندن نیست و شکاف قبلی را به گسل تبدیل کرده و حدود یک سال مانده به انتخابات مجلس فضا را برای پیروزی بدون زحمت برای رقیب و برد پوپولیستی یا عوام گرایی آماده کرده اند و به جای تقویت سرمایه های علمی و فکری به تخریب و بداخلاقی روی آورده اند ، کار را به یکدیگر واگذار کرده و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و نامیدی را به خود راه داده اند‌.حضرت علی (ع)می فرمایند:”به خدا قسم جمعیتی که به یاری یکدیگر برنخیزند و کار را به یکدیگر واگذار کنند مغلوب می شوند و شکست خواهند خورد”.

از آنجاییکه اکثریت اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ و چهره های سیاسی این تفکر که نتیجه ی سالها رنج اصلاح طلبان می باشند و متعلق به خودشان نیستند و نمادی از یک تفکرند و همه بزرگان ،نخبگان و چهره های اصلاح طلب کهگیلویه بزرگ انسانهای شایسته و قابل احترام هستند ،اگرچه همه ی اینها گنج های باد آورده ندارند اما اصالت ، شرافت ،حمیت ،غیرت،شهامت،شجاعت،اعتبار وجودی و ارزش اخلاقی و کرامت انسانی دارند ،بنابراین احترام همه واجب و بی احترامی را خط قرمز می دانم و کلید موفقیت را اتحاد دانسته و مانند شاعر خوش فکر بر این اعتقادم:
تفرقه در روح حیوانی بود
نفس واحد روح انسانی بود
در جواب متن همکار فرهنگی :
خداوند در قرآن می فرمایند:”ای کسانی که ایمان آوردید ،چرا چیزی را می گویید که انجام نمی دهید؟نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید یا به آن عمل نکنید.

شما در نوشته تان این جمله را تاکید کردید:”اقدام رسانه ای علیه دکتر لاهوتی اخلاقی نبود و پشت پرده ی این بداخلاقی فرد یا تیم محدودی است که نسبتی با اصلاح طلبان ندارند و ماموریت تخریب سرمایه های اصلاح طلبی را دارند”ولی در چند خط بعد گفته هایتان را نقض و به آنها پایبند نبودید چرا که۱_بدون سند و مدرک مهندس رستاد را نفوذی و بدون سابقه اصلاح طلبی و حمایت نکردن در انتخابات ۹۴کردید ویکی از سرمایه های اصلاحات را خواسته یا ناخواسته “تخریب”و ماموریت را به خوبی انجام دادید۲.از بداخلاقی و اثرات بد آن گفتی که حرف باارزشی است اما آیا میدانید در تمام دنیا حرف بدون سند و مدرک را بی اساس و اوج “بداخلاقی” می دانند.

یکی از مولفه هایی که سبب پذیرش حرف و نظری می شود و وجود دلیل و مدرک قابل اعتنا است و چنانچه حرف و خبری یا نظری ، دلیل کافی و قابل قبولی نداشته باشد می توان آن را از اساس رد کرد.فقط کافی است سند ارائه کنید ،آن هم سند صحیح و قابل قبول ،آنوقت است که حرف های شما خریدار پیدا می کند آن هم نه خریدار عادی و معمولی بلکه کسانی که به پشتوانه ی سند و مدرک حرف های شما به دفاع از گفته هایتان می پردازند.

ما در عصر حاضر که به عصر ارتباطات معروف است و حرف های زیادی را می شنویم و شنیده هایمان را در جاهای مختلف نقل می کنیم اما رفتار عاقلانه و عادلانه این را می پسندد که هر حرفی را که می شنویم اول نپدیریم و سریعترنقل و قول نکنیم و درست مانند دهانه ی آب انبار خالی و مخروبه نباشیم که هر صدایی را که در گوشمان رها کنند عینا و با طنین بیشتری از دهان پس دهیم.در این میان ،شنیدن و پذیرفتن مرز مهمی به نام”مستند بودن و سنددار بودن حرفها”وجود دارد.حرف هم مثل ملک است و ملک بدون سند ارزش خرید و فروش ندارد چون همه میدانیم که در پشت معامله املاک بدون سند یک دنیا دردسر و آشوب نهفته است و حرف هم همین است و پشت حرف بدون سند و مدرک یک دنیا دردسر نهفته است که یا دامن زننده حرف را میگیرد یا مخاطبان را.

سند و مدرک شما در مورد نفودی بودن جناب مهندس رستاد چیست؟آیا می دانید بدون سند و مدرک حرف زدن مصداق بارز تشویش اذهان عمومی است و نفوذی خواندن مهندس رستاد توهین به شعورحدود چهل هزار نفری اصلاحات است که به ایشان رای دادند؟
برای اثبات اصلاح طلبی،شجاعت و تفکر ناب مهندس رستاد ،جملات کوتاهی از سخنرانی ایشان در انتخابات ۹۴را در لیکک که در اوج ناامیدی ،امید را به اردوگاه اصلاح طلبان آورد،آورده و قضاوت را به خوانندگان واگذار میکنم:”به نوبه ی خود ضمن احترام به رای و نظر شورای مشورتی اصلاح طلبان،صمیمانه ورود دکتر کامرانی را به عرصه انتخابات تبریک میگویم.ما نه زور بازو داریم و نه پول در ترازو ،ما فقط امیدوار به اندیشه های بلند ،عزم راسخ ،اراده های خلل ناپذیر و به این جوانانی که امروز آمدند که بعد از سالها شکست های پی در پی در کهگیلویه بزرگ این تابو را با اراده خود بشکنند.آنهایی که فکر میکنند راه توسعه در کهگیلویه بزرگ از تزویر ،حقه و پولهای باد آورده و از ثروت های هنگفت بی حساب و کتاب پشت آنها می گذرد،خیالی باطل است و توسعه فقط از اندیشه های بلند و عدالت خواهانه عبور می کند .آیا حمایتی از این شفاف تر و با صراحت تر سراغ دارید .
امیدوارم احترام به یکدیگر و ریش سفیدان و سرمایه های فکری و علمی اصلاح طلبان را در راس قرار داده و تاکید همه ی ما بر “اتحاد”تنها کلید موفقیت باشد.
در پایان ضمن آرزوی موفقیت برای همه ی آنهایی که به آگاهی ،آزادی و برابری اعتقاد دارند،تاکید میکنم که این نوشته خدای ناکرده برای مقابله با شخص خاصی یا نوشته خاصی نیست و در جواب تمام بداخلاقی ها و حرف های بدون سند و مدرک به چهره ها و‌ افراد پاک دست و پایبند به اخلاق است.