پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

به قلم سجاد بنام/

سجاد بنام

 کلان‌شهر شیراز و بلکه استان فارس را در کنار پایتخت، از پایگاه‌های مهم اصلاح‌طلبان می‌دانند. آنگونه که در انتخابات اخیر شورای شهر شیراز، به طرز قابل تأملی، مشتقات کلمه «امید» در شمار زیادی از لیست‌ها و ائتلاف‌ها به چشم می‌خورد! اما آیا این مردم، پاسخ شایسته‌ای به پیام‌های خود در انتخابات‌ها، دریافت کرده‌اند؟

از آخرین نمونه‌های همبستگی چشمگیر فارس با اصلاحات، انتخابات ۲۹ اردیبهشت بود؛ جایی که جریان رقیب اصلاح‌طلبان تمام توان خود را برای بازگشت به قدرت به کار گرفته بود اما با اعتماد مردم، مواجه نشد. در این میان بررسی سبد رأی دو کاندیدای اصلی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین لیست‌های این دو جریان در انتخابات شوراها در سراسر استان، پیام روشنی دارد.

به گزارش ریواس جنوب، در انتخابات ریاست جمهوری ۶۲ درصد از واجدین شرایط رأی در استان چهار میلیون و ۹۰۰ هزار نفریِ فارس، به «حسن روحانی» کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبان رأی داده‌اند؛
در ۱۰۲ شهر فارس نیز، حدود ۶۷ درصد از شهرنشینان روحانی و ۳۲ درصد دیگر سید ابراهیم رئیسیِ اصولگرا را برگزیدند.
اما نکته جالب آنکه در ۲ هزار و ۲۳۰ روستای این استان نیز، ۵۳ درصد روستانشینان در مقابل ۴۶ درصد دیگر، به تلاش‌ها و شعارهای عوام‌پسندانه‌ی اصولگرایان در این مناطق «نه» گفته‌اند. ۶۲ درصد جامعه عشایری استان هم به کاندیدای اصلاح‌طلبان رو کرده‌اند.

مقایسه استان فارس با استان‌های بزرگ دیگر کشور هم خالی از لطف نیست؛ در حالیکه استان فارس از نظر تعداد افراد واجد شرایط رای پس از چهار استان تهران، خراسان رضوی، خوزستان و اصفهان در رتبه پنجم قرار دارد اما از لحاظ میزان رأی به رئیس‌جمهور منتخب، پس از تهرانِ بزرگ، بیشترین تعداد و بالاترین درصد آرا را به دکتر روحانی داده است.

همچنین در انتخابات شورای اسلامی نیز در کلان‌شهر شیراز، شهروندان شیراز ۱۲ نفر از ۱۳ عضو اصلی این شورا را از لیست اصلاح‌طلبان موسوم به لیست امید، برگزیده‌اند.
در مجموع ۱۰۲ شهر فارس، کرسی‌های شورا در ۸۸ شهر به اصلاح‌طلبان و تنها در ۱۴ شهر به اصولگرایان رسید.

وقتی انتخاباتِ دو سال پیشِ مجلس دهم را هم به این دو انتخابات اضافه کنیم، به نظر می‌رسد پیام مردم استان پهناور فارس روشن‌تر می‌شود؛ آن‌ها راه اصلاحات را برای اداره استان و کشورشان برگزیده‌اند.

اما در سویی دیگر، بررسی گرایش‌های فکری و عملکردی برخی مدیران و مسئولان فارس در چهار سال گذشته، آنگونه که انتظار می‌رفت با پیامِ مردم، هم‌خوان نبوده است؛ تردیدی نیست که شایسته‌سالاری می‌تواند شاخص اصلی در انتخاب مدیران تلقی شود اما در شرایطی که مدیر یک دستگاه اجرایی، مجری سیاست‌های دولت محسوب می‌شود، مگر می‌شود مدیری –هرچند هم شایسته- بدون اعتقاد به سیاست‌های کلان ابلاغ‌شده، بر صندلی بالاترین مقام یک دستگاه دولتی قرار گیرد و بتواند مجری صادق و شایسته‌ای برای آن سیاست‌ها باشد؟
به نظر می‌رسد با وجود محدودیت‌های گسترده پیش روی دولت‌ها، این حق دولت است که دست‌کم مسئولان اجرایی خود را آنگونه که سیاست‌هایش ایجاب می‌کند انتخاب کند و از سوی دیگر نیز این حق ملت است که نمودِ عینی انتخاب‌شان را در تصمیمات منتخبین خود نیز لمس کنند.

سید محمدعلی افشانی- استاندار فارس-
عکس از هانیه حسین‌پور

در فارس سیدمحمد علی افشانی که با حمایت قاطع اصلاح‌طلبان کشوری و استانی در نیمه راهِ دولت یازدهم، مسئولیت خطیر اداره‌ی استان پرچالش فارس را بر عهده گرفته، توانسته است در اکثر حوزه‌ها عملکرد قابل دفاعی از خود بر جای بگذارد. او اگرچه کار دشواری در اصلاح برخی رویه‌ها پیش رو داشت اما به رغمِ موفقیت‌های کلان، هنوز در برخی از مناصب استانی و شهرستانی آنگونه که برخی از اصلاح‌طلبان توقع داشته‌اند، تحولات را پیش نبرده است.

این در حالی است که از همان ابتدا توقعات از این مدیر باتجربه بالا بود و هنوز هم این مطالبه زمزمه می‌شود که استاندار اصلاح‌طلب فارس می‌بایست در انتخاب مدیران دستگاه‌ها و فرمانداران ۲۹ شهرستان این استان، باز هم جدیت بیشتری به خرج دهد.

البته باید در نظر داشت که این ناهمگونی سیاسی در دوره اول ریاست جمهوری روحانی در سراسر کشور به چشم می‌خورد. در استان فارس نیز با وجود موانع بسیار، تلاش‌هایی برای همسوسازی مدیران دستگاه‌ها و نهادهای دولتی با سیاست‌های دولت صورت گرفته است اما هنوز هم عده‌ای از مسئولان رده‌بالای دولتی در این استان -نه‌تنها در پسِ پرده بلکه در محافل علنی-، سازهای ناکوک با دولت تدبیر و امید سر می‌دهند. سازهایی که می‌تواند تلاش‌های مؤثر دولت در استان فارس را تحت تأثیرات جدی قرار دهد و البته بعید است در دوره‌ی چهارساله‌ی پیش روی دولت، از نگاه تیز استاندار فعلی، دور بماند.

انتهای پیام/ س