مویسپیدانی که رمقِ اعتراض هم برایشان نماندهاست؛ سنگینیِ خطِ فقر، روی دوشِ بازنشستگان/ لقمههایی که در گلوی مسئولان گیر کرده است!
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
پایگاه خبری تحلیلی ریواس– سجاد بنام:
تسبیح در دست لرزاناش آرام و قرار نداشت. دلاش اما آرامِ آرام بود. تا اواخر ۴۵ دقیقهای که کنار او نشسته بودم، نه آنقدر گلایه داشت که حاضر شود سوژهی «خط قرمزی» به من دهد و نه آنقدر هم راضی بود که سکوت کند. «محمدرضا» میگوید وضع مالیاش اصلاً خوب نیست اما دیگر حاضر نیست برای آنچه که حقِ خودش میداند اعتراضی کند؛ چندین بار این جمله را تکرار میکرد که دورهی ما گذشته و حالا این شما جوانها هستید که نگذارید کلاه سرتان برود! اما هر بار از او پرسیدم که منظورش از این کلاه چه بوده، زیرکانه موضوع را عوض میکرد و با لبخند ملیحی بر لب، میگفت سر پیری، میخواهی سرم را بر باد بدهی. وقتی داشت گرمِ صحبت میشد و از بیمسئولیتی مسئولانی میگفت که به تعبیر خود او بر سرمایهی دوران کاریاش خوابیدهاند، وقت رفتناش شد. این بازنشستهی ۶۷ ساله، بهسختی، از وضعیتی حرف میزد که او را در واپسین سالهای عمرش هنوز وادار به کار کردن میکند. میگوید حقوقی که از مستمری ماهیانهی بازنشستگیاش میگیرد کفاف یک هفتهی خانوادهی ۷نفرهاش را هم نمیکند. او حالا در سالهای واپسینِ هفتمین دههی زندگیاش، ناچار است تنهاییِ تازهای را در کیوسک نگهبانی یک ساختمانِ در حالِ ساخت، سپری کند.
بازگشت بهکار یک میلیون نفری که هم جوانان و هم کهنسالان را قربانی میکند!
بهنظر میرسد حکایت بسیاری از جمعیت ۴٫۵ میلیون نفری بازنشستگان، همین باشد. کهنسالانی که شاید گمان میکردند امروز، زمانی برای استراحت و آرامششان باشد، اما هنوز هم ناچارند تنِ خستهی خود را در ساعات زیادی از روز به کار دهند.
آنگونه که یکی از کارشناسان کانون بازنشستگان میگوید، بیش از یک میلیون نفر از بازنشستگان، با بازگشتِ ناگزیرِ خود به کار، هم آرامشِ خود را قربانی مایحتاجِ زندگیشان میکنند و هم ترافیکِ میدان اشتغالِ جمعیت جوانان و فارغالتحصیلان را سنگینتر میکنند.
بازنشستگانی که دخل و خرجشان با هم نمیخواند!
«حسینعلی»، بازنشستهی سازمان تاکسیرانی است که اکنون با خودروی شخصیاش مسافرکشی میکند. او میگوید مجبور است از صبح تا شب کار کند تا بتواند مخارجِ فرزند مهندس و بیکارش را تأمین کند! وی در پاسخ به اینکه آیا رانندگی در این سن برایاش سخت نیست، سری تکان میدهد و به طعنه میگوید: «اگر شما برای گذران یک زندگی ۶ نفره با حقوق ۸۵۰ هزار تومانی من طرحی دارید بدهید تا مسافرکشی را همین الان ببوسم و کنار بگذارم!»
«علیمحمد»، معلمِ سالهای دورتر، حالا کشاورزی میکند. او البته از کار کردن لذت میبرد و میگوید کشاورزی برایاش سودی ندارد ولی بیکاری را هم نمیتواند تحمل کند. وی میگوید: «واقعیت این است که دولت جدید برای معلمان برنامههای خوبی را شروع کرده اما برای بازنشستگان کار خاصی نشدهاست.» گلایهای که البته چندی پیش سخنگوی دولت، برنامههای ویژهای را برای این قشر وعده داد و از خبرهای خوبی که در راه است، سخن راند.
یکی دیگر از بازنشستگانی که بهتعبیر خود او کمرش زیر بار مخارج زندگی خم شده است، به قانون جدید تعیین حقوق بازنشستگان اعتراض دارد و میگوید: «مبنای تعیین حقوق بازنشستگان را از دو سال به پنج سالِ پایانی کار تغییر دادند اما به این فکر نمیکنند که حقوقی که ۵ سال پیش میگرفتیم با تورمهای نجومی نمیتواند مبنای تعیین حقوق امروز یک خانواده باشد.» قانونی را که برخی به زیانِ بازنشستگان میدانند، چندی پیش معاون سازمان تامین اجتماعی، تصویب آن را به موجب آنچه فسادآور بودن قانون پیشین توصیف کرده، دانست.
پاسخ مسئولان به حقوقهای ۱۲ میلیونتومانی برخی از بازنشستگان
«فرامرز»، معلم بازنشستهای است که برای تأمین مخارج ازدواج فرزندش تقاضای بازنشستگی پیش از موعد کرده اما حالا که این پاداش بهطور کامل به او پرداخت نشده ناچار است هر صبح از ۶ صبح تا ۵ عصر را زیر آفتاب در یک پروژهی راهسازی سپری کند. وی در حالی از وضعیت خود چه در کسوت معلمی و چه اکنون که بازنشسته شده است، گلایه دارد که ادعا میکند بازنشستههایی را از نهادهای دیگر میشناسد که در همین وضعیت حقوق ۱۲ میلیون تومانی میگیرند!
یکی از کارشناسان صندوق بازنشستگی کشوری، پیرامون ادعای این معلم بازنشسته، برخی حقوقهای بالا را در این قشر تأیید میکند اما میگوید: نباید تعداد معدود بازنشستگان با حقوق ۱۰ تا ۱۴ میلیونی را معیار مقایسه قرار دهیم. وی با اشاره به سخنان وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، از تلاش برای همسانسازی حقوق بازنشستگان خبر میدهد. علی ربیعی، وزیر دولت تدبیر و امید چندی پیش با اشاره به شرایط نامطلوب سازمان تأمین اجتماعی در دولت ۸ سالهی اصولگرایان، گفته بود: «متأسفانه مصوبهی ۶سال پیش مجلس مبنی بر همسانسازی حقوق بازنشستگان به دلیل عدم تأمین ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار لازم، شرایط و موقعیت سازمان در آن برهه از زمان و فشار جامعه کارگری و بازنشستهها به صورت مقطعی، با یک برنامه نامشخص و به صورت ابتر و ناقص، با حدود ۹۰۰ میلیارد تومان اجرایی و بصورت ناعادلانه میان بازنشستگان توزیع شد.» وی حالا از تلاش شبانهروزی دولت تدبیر و امید، برای نزدیکشدن به عدالت و اعطای حق بازنشستگان میگوید.
حقوق بازنشستگان، در حالی بهطرز ملموسی از سرعت صعود «خط فقر» عقب میافتد که حالا بسیاری، سازمان درآمدزای تأمین اجتماعی را بهعنوان یکی از متولیان اصلی این قشر پرجمعیت، حیات خلوت دولتها، معرفی میکنند و بهویژه اتفاقات عجیب را در رأس آن در سالهای گذشته، ضربهی مهلکی بر اندوختههای بازنشستگان، میدانند.
قرار نیست ما هم نفسی راحت بکشیم!
اما بهنظر نمیرسد وعده و وعیدهای فعلی نیز، به سفرهی کارکنان سابق این مرز و بوم رنگی دهد؛ «مریم»، دل پری دارد. وی میگوید: «سی سال، یکسومِ حقوقام را بهخاطر بیمه کسر میکردند و حالا از همین حقوق اندکِ بازنشستگیام نیز درصدی را به این منظور کم میکنند! آنوقت برای درمان هم مجبوریم ساعتها روی پاهای کمجانمان در صف انتظار بمانیم.» وی به افزایش حق بیمهی تکمیلی بازنشستگان از ۲۳هزار و دویست تومان به ۲۸هزار و دویست تومان اشاره میکند و میافزاید: «به گذشتهی خودم که فکر میکنم احساس میکنم قرار نیست هیچ فرصتی برای کشیدن نفسی راحت به ما برسد!» اشارهی این زن بازنشسته، به افزایش مبلغ حق بیمهی تکمیلی بود که بنا بر آنچه رئیس کانون عالی کارگران بازنشسته سازمان تامین اجتماعی میگوید به علت بالا رفتن نرخ تورم و گران شدن خدمات و کالاها در بخش درمان صورت گرفته است.
وامهای بدون بهره، بدون ضامن و بدون نیاز به مراجعهی حضوری برای ۲۵۰ هزار بازنشسته
در حالیکه برخی از بازنشستگان، از تحقیر خود برای گرفتن وامهای دو میلیونی و دردسرهای زیاد گلایه دارند اما مدیرکل فرهنگی اجتماعی صندوق بازنشستگی کشوری این ادعا را رد میکند و میگوید: «حفظ کرامت بازنشستگان ارجمند برای ما بسیار مهم است و از همین رو شرایط اخذ این تسهیلات را بسیار آسان کردهایم». عباس رشیدی درباره شرایط و نحوهی پرداخت این وامهای قرضالحسنه میگوید: «برای دریافت این تسهیلات که ثبتنام آن از طریق سایت ما صورت میگیرد، نه نیازی به مراجعهی حضوری این عزیزان هست و نه هیچ الزامی برای معرفی ضامن یا ارائهی وثیقه از سوی آنان وجود دارد.». وی ادامه میدهد: «در مرحلهی اول از مجموع۲۵۰ هزار نفر واجد شرایط، برای ۴۰ هزار نفر، تسهیلات ۲میلیون تومانی بدون بهره در نظر گرفتیم که اقساط ۳۶ماههی آن با کسر تنها ۶۰ هزار تومان از حقوق هر وامگیرنده، دریافت میشود».
چارهاندیشی برای لقمههایی که در گلوی مسئولان گیر کرده است
بههرتفسیر، شاید هرگز گمان نمیرفت سیاستهای رشد یکبارهی جمعیت و افزایش دو برابری آن در سه دههی گذشته، با تراکمِ جمعیتِ پیر و بازنشسته، در گلوی مسئولان گیر کند. بازنشستگانی که از یک سوی، آرامش و رفاه، حق طبیعی آنان و وظیفهی قطعی دولت است و از سویی دیگر، شرایط دشوار اقتصادی کنونی و بازگشت ناگزیر آنان به محیط کار، راه را برای بهکار گیری حدود ۵ میلیون بیکار و فارغالتحصیل، صعبالعبورتر میکند.
حالا، جمعیتِ چهار و نیم میلیون نفری بازنشستگان، با هزار اما و اگر، در انتظار وعدههای تازهی دولتی ماندهاند که بهنظر میرسد برای کاهش مشکلات عدیدهی این قشر گسترده، برنامههای جدیتری دارد. صد البته باید دید در روزهایی که «تدبیر و امیدی»ها، علاوه بر موانع سرسخت و شرایط دشوار، ناچار است سایهی سنگینِ حدود ۸٫۵ میلیون نفر حقوقبگیر را هم بر جیبِ کمرمقِ خود تحمل کنند، آیا میتوانند از پسِ خواستههای بهحقِ مویسپیدان، آن هم از محل سرمایهای که خود روزی اندوختهاند، برآیند؟
انتهای پیام/ سجاد بنام
بنظرمن بازنشسته ها باید بروند خانه بنشینند تاجوانها استخدام شوند
تو را به حضرت عباس منظورت این است که ما با ۷۰۰ هزار تومان چطور زندگی بکنیم که میگویی بریم خانه بنشینیم؟؟؟؟
پس بنظر تو جوانانی که وقت ازدواجشان است باید چکار کنند؟؟
واقعا دستت درد نکنه اقای بنام با این گزارش عالی
خدا از زبونت بشنوه
من که از وقتی پدرم بازنشسته شد بحرانهامون شروع شد
جناب وزیر تعاون بنده جانباز ۶۰ درصد ونظامی بازنشسته باسی پنج سال سابقه کاری ومدرک لیسانس به والله حقوقم به اندازه کارمندان شمادرتامین اجتماعی بامدرک دیپلم وسابقه ۵سال نیست مسئول شعبات شما هریک ۱۴ میلیون تومان کارمندهای عادی. جنابعالی باشغلهای نگهبانی سه میلیو. تومان چرا. چرا اینهمه تبعیض این همه بیعدالتی دولت اصول گرایان اضافه کاری وریخت پاشهای بیمورد را حذف کردن برای بالا اوردن حقوق مستمری بگیران بدبخت وبیچاره اداره یاوزارت تحت امرفعلی شما که همه رادوباره. برقرار کردی