یادداشت سیاسی بقلم عظیم بنام؛ سیبل اشتباه مخالفان تاجگردون؛ زورشان به غلام نمی رسد “حاج بهرام” را تخریب می کنند

ریواس جنوب؛ عظیم بنام
این روزها در فضای رسانه ای مواردی علیه خانواده صاحب نام تاجگردون مطرح شده است که به دور از انصاف و اخلاق بود.
در این نوشتار کوتاه بنا دارم بدون از جانبداری و فارغ از مسائل جناحی و صرفا به دلیل آن چه که احساس می کنم درحق خانواده ی در حال خدمت و زجر کشیده ی  تاجگردون احجاف شده است به دفاع از آنان بپردازم.

اینجانب گرچه به عنوان یک جوان اصلاح طلب فعال که سعی کردم چه در فضای مجازی چه در محاورات برای اصلاحات و تفکر اصلاح طلبی قدمی هر چند کوچک بردارم و اکنون به دلیل آنچه که احساس می کنم افرادی با نقش مستقیم و غیرمستقیم غلامرضا تاجگردون سکان اصلاح طلبی را در دست گرفتند که بادی برای هر جهت هستند و از ایشان انتقاداتی دارم اما هیچگاه هتک حرمت به خانواده بزرگ تاجگردون را هم برنمی تابم!

تاجگردون و تاجگردون ها افتخار استان هستند و ما چه دلمان بخواهد چه نخواهد از مفاخر کشور هستند.
اگر کسانی امروز از آرای ۷۵ در صدی غلامرضا نگران هستند چرا باید به یک جانباز زجر کشیده و انقلابی که اکنون در بستر بیماریست توهین و بی احترامی کنند؟

اگر نتوانستند و نمی‌توانند غلامرضا تاجگردون را از صحنه به دور کنند، آیا فکر می کنند با توهین به بزرگ غلام رضا به این خواسته می رسند؟ اخلاق کجای کار است؟

چرا “حاج بهرام” که سال های سال است از سیاست و قدرت در عین حالی که به راحتی می توانست همچنان یکه تازی کند اما کنار رفت، باید مورد بد اخلاقی ها قرار گیرد؟
کیست که انکار کند که بهرام نه تنها در گچساران بلکه در کهگیلویه وبویراحمد و دنا و حتی کشور هم همچنان محبوب و دوست داشتنی است؟ ‌و کیست که سابقه انقلابی بهرام را نداند؟
هیچ وقت یادم نمی رود وقتی که خردسال بودم در بخش چاروسایی که آن زمان مانند امروز نبود و کاندیداها در روستای جاورده هم می توانستند ستاد انتخاباتی بزنند، در ستاد تاجگردون با صدای رعنای مرحوم نیک جو شعری ‌با این عنوان ‌خوانده  می شد؛

“شهید زنده ای از هفت تیری    به میدان سیاست کم نظیری                    برادر تاجگردون غم نبینی”

بعدها فهمیدم مفهوم شهید زنده چیست و چرا به بهرام تاجگردون می گفتند شهید زنده!
آیا برای تخریب رقیب شایسته است به شهید زنده ی هفت تیر که همچنان برای یک مملکت عزیز است هتک حرمت شود؟
و نیز یادم نمی رود در آن زمان ها و در شهرستان کهگیلویه که ‌خدا می داند اصلاح طلب بودن و اصلاح طلب شدن چقدر سخت بود، همان اندازه که الان اصلاح طلب واقعی ماندن سخت است، اما با ورود بهرام تاجگردون به منطقه چاروسا چه شور و نشاطی به پا می شد!‌
خانه ای که اکنون نگارنده این متن که از بی احترامی ها به این مرد بزرگ به ستوه آمد وبا وجود در اختیار داشتن تریبون، برای اولین بار قلمی ستایشی نگاشته است و نتوانست خشم خود را از این بی اخلاقی ها پنهان کند خانه ای قدیمی است که با یاد و خاطره ” حاج بهرام” عجین شده است و حتی دو سال قبل که همه شرایط برای نوسازی آن آماده بود با مخالفت صاحبش روبه رو شد که می گفت این خانه را کسی مانند تاجگردون در آن بارها نشسته است تا ندای اصلاح طلبی در این منطقه بلند شود و تا روز آخر با وجود آن همه خاطره برایم جدید و نوساز است و با این دلیل از تخریب آن ممانعت کرد.
شواهد زیادی هست که نشان می دهد که همچنان عشق به بهرام در کهگیلویه زنده است واو چه در قدرت باشد چه نباشد چون پاک، مردمی و دلسوز بود در یادها خواهد ماند!

او که در رقابت های متعدد انتخاباتی اش هیچ گاه از دایره اخلاق خارج نشد و در مقطعی که شاید کمتر کسی انتظار می داشت، نقدهای منصفانه را اما با ادبیاتی قاطع و بیانی رسا عنوان می کرد!‌

او که با الگوپذیری از شهیدان بهشتی و رجایی نمونه عینی از مبارزه با مثلث شوم زر و زور و تزویربود و با بیان حقایق به دنبال کسب رای بود ‌و نه هیچ چیز مرسوم دیگری!

او که در روزهای حضور غلامرضا در عرصه کاندیداتوری با وجودی که اغلب افراد صاحب نفوذ از طیف مخالف در همه شهرستان های استان قران به سر می گرفتند و از مردم میخواستند به کاندیدای مورد نظر آنان رای دهند اما هیچ گاه چنین نکرد و معتقد بود غلامرضا خود باید با گفتار و کردار خود مردم را به سوی خود جذب کند والبته که باید گفت سابقه پاک سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بهرام در این جذب فوق العاده بی تاثیر هم نبود!
‌با این اوصاف گرچه از شما مخالفان غلامرضا تاجگردون این رفتارها قابل پیش بینی بود، چون رقیبی سرسخت دارید و شاید مجبورباشید برای تخریب او دست به هر کاری بز‌نید ولو توهین به یک چهره شناخته شده و پاک، اما با وجود تمام انتقاداتی که امثال بنده از او دارند باید بدانید از چهره های پر نفوذ، محبوب، با اصل و نسب و علمی کشور هستند و برای شکست ایشان جاده ای طولانی و پر از سنگلاخ در پیش رو دارید، چون سوای از شخصیت خاص، ایشان ‌منشا خدمات گسترده و بی سابقه ای در دوران نمایندگی اش بود.

بنظر می رسد حال که دست از تخریب وی با وجود شکست قاطع
بر نمی دارید؛ تلاش ‌بیهوده برای شکست دادن نکنید و نیروی خود را بی جهت هدر ندهید چرا که به طرفداران او روز به روز اضافه تر می شود و تنها کاری که شما بتوانید برای آن تلاش کنید و یحتمل هم به آن نخواهید رسید جلوگیری از افزایش هوادارانش است نه شکست ایشان!