پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

استاندار کهگیلویه و بویراحمد در گفت‌وگوی تفصیلی این سایت با او به مسائل مهمی اشاره کرد. سید موسی خادمی علت تأخیر سفر هیئت دولت به این استان را تشریح کرد و به شائبه‌هایی در مورد عدم رضایت رئیس‌جمهور از عملکرد مدیریتی این انتصاب، ضررهای استان از تأخیر در انجام این سفر، همه‌کاره بودن نمایندگان و برخی سیاسیون در عزل و نصب‌ها، مماشات و عدم قاطعیت او در برخورد با مدیران، میزان رضایتش از عملکرد دستگاه‌های اجرایی، چند و چون آرامش فعلی استان، چند و چون انتخاب مدیران و مسائل و سؤالات مهم دیگری پاسخ داد.

به گزارش ریواس، بیش از دو سال از مدیریت سید موسی خادمی، به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد می‌گذرد، برای بررسی برخی موضوعات به ویژه وضعیت انتصاب مدیران، علت تأخیر سفر هیئت دولت و میزان تعامل با نمایندگان مجلس به سراغ وی رفتیم و سؤالاتی را از او پرسیدیم؛ آن‌چه در ادامه می‌خوانید ماحصل این گفت‌وگوی ۲ ساعته با شخص اول اجرایی در این استان است.

*در دوران مدیریت شما کارهای خوبی شده و سیاست‌های خوبی بر سر زبان‌ها افتاده است ولی به نظر می‌رسد مماشات شما با مدیران اجرایی عملیاتی شدن این سیاست‌ها را با چالش مواجه کرده است. نظر خودتان چیست؟

ببینید، چگونگی ارتباط بین مدیر و کارکنان در علم مدیریت و رفتار سازمانی بحث مهمی است؛ به عنوان مثال اینکه یک رهبر یا مدیر سازمان چگونه و با چه شیوه‌ای انگیزه کارکنان و نیروی انسانی خود را ایجاد و افزایش می‌دهد یکی از این مباحث است و یکی از نظریه‌های معروف بر دیدگاه و نوع نگاه به انسان‌ها و نحوه ارتباط آن‌ها با کار تآکید دارد.

البته اینجا نمی‌توان مطلب را کامل بحث کرد ولی مختصر اینکه بر اساس این نظریه دو نگاه کلی به انسان‌ها و در سازمان به کارکنان وجود دارد؛ نگاه اول، نگاهی است که می‌پندارد انسان‌ها از زیر کار در می‌روند و به طور فطری کارکردن را دوست ندارند و لذا برای وادار نمودن آنها به کار باید سیاست‌های تهدیدی، تنبیهی، انضباط خشک و مراقبت‌های جدی به کار بست و کاملا رسمی عمل نمود (نظریه X) ولی نگاه دوم نگاهی است که معتقد است انسان ذاتا دلش می‌خواهد موفق باشد، کار را دوست دارد و می‌خواهد به بهترین نحو کارش را انجام دهد(نظریهY).

بر اساس این نگاه سیاست‌های تشویقی، حمایتی، مشارکتی و دادن اختیار و مسئولیت به انگیزش بیشتر کمک می‌کنند. به عبارتی در دیدگاه اول، اصل بر نخواستن انسان است ولی در دیدگاه دوم، اصل بر خواستن است ولی توانستن را باید بسترسازی کرد.

این دو دیدگاه به مثابه دو سر طیف هستند و جنبه نظری دارند واقعیت امر می‌تواند چیزی در میانه‌های طیف باشد ولی نگرش برخی ممکن است به نظریه اول و برخی به نظریه دوم نزدیک باشد.

* نگاه شما به مدیران از کدام نوع است؟

نگاه من به انسان‌ها به نظریه دوم نزدیک‌تر است. ولی خوب در برخی فرهنگ‌ها از جمله در فرهنگ استان ما به طور تاریخی  این نگاه زورمدارنه به انسان متأسفانه حاکم شده است و اینگونه تبلیغ می‌کنند که تا زور و فریاد و توهین بالای سر مدیران و کارکنان نباشد و نترسند، کار نمی‌کنند؛ این فرهنگ زننده‌ای است که رواج پیدا کرده و حتی مردم‌پسند هم شده به طوری که از گذشته تاکنون و حتی برخی از مدیران نیز این نگاه همراه با تحقیر و توهین را ترویج می‌دهند.

اینجا باید شفاف بگویم، من این روش و سیاست را به دو دلیل قبول ندارم و هرگز اینگونه نخواهم بود و چنین فرهنگی را تشویق و ترویج نمی‌کنم؛ یک دلیل نگاه علمی است که من به انسان‌ها و به طور خاص به مدیران دارم یعنی بر این عقیده‌ام که هر مدیری دلش می‌خواهد در کارش موفق باشد و عملکرد خوبی داشته باشد؛ دلیل دوم هم برای تعصبی که من به مردم و استان دارم و نمی‌خواهم به چنین چیزی شناخته شویم که تشر و فریاد و ترس و زور مبنای کار  مدیریتی ما هست .

من در جایی که به یک مدیر تشر نمی‌زنم، خودم را جای مدیر می‌گذارم و محدودیت‌های او را درک می‌کنم، که با چه وضعیتی سیستم را تحویل گرفته و الان چه محدودیت‌های مالی و چه مشکلاتی در چینش نیروی انسانی دارد و از کجاها تحت فشار است و چگونه می توانم کمکش کنم .

 البته در ادامه پاسخ به سؤال شما باید بگویم که اینگونه نیست که به مدیران تذکری ندهیم یا بر کار آن‌ها نظارت نشود بلکه به موقع قاطعیت لازم به خرج داده می‌شود اما واقعیت این است که من نگاه توپ و تشری و ترس و لرز به مدیران را قبول ندارم.

*این نوع نگاه شما موفق بوده؟

البته نمی‌شود خیلی زود و صریح قضاوت کرد ولی به نظرم تا حدود زیادی جواب داده است و نتایج آن خوب بوده است به هر حال به نوعی فرهنگ‌سازی نیاز هست ولی در پاسخ به منتقدین باید گفت که با توپ و تشر و تندی که مدت طولانی در این استان مرسوم بوده، چه اتفاقات مهم و کارهای بزرگی انجام شده که با برخوردهای نرم و علمی نشده است؟

این سؤال را باید از آن‌هایی پرسید که طرفدار نگاه تحقیرآمیز و تند به مدیر هستند. به هر حال در عدم موفقیت آن روش وضع فعلی خود گویاست.

*فکر نمی‌کنید با این شیوه مدیران به حال خود رها شوند و برخی سوء استفاده کنند؟

ببینید من در برخورد با مدیرانم در جمع و خلوت تفاوت قائل می‌شوم و حرمت مدیرانم برایم مهم است ولی باید بگویم که هر جا نقصی در کار ببینم، اهل مماشات نیستم و نوع برخورد و حرف زدن و مطالبه کردن من از مدیران در تنهایی بسیار متفاوت است؛ تذکر و نهیب دادن در جمع و خلوت دو اثر مختلف دارند و این مسائل برای من مهم هستند.

نوع برخوردم با مدیرانی که به هر نحوی ایرادی در کارشان بوده یا پیگیری ضعیفی دارند یا کم‌کاری دارند، برخورد فردی متفاوت از برخوردی است که با آن‌ها در جمع دارم.

نکته دیگر اینکه تمام ابزارهای لازم هم در اختیار استاندار هم نیست به هر حال مدیران استانی دارای وحدت فرماندهی نیستند و عمده موضوعات انها به سازمان‌های مرکزی آن‌ها برمیگردد که البته این از ضعف‌های نظام اداری ایران است که نیازمند بحث مفصل است.

در کل بدون تردید معتقدم این مدل مدیریتی در دراز مدت به نفع استان است و فرهنگ‌سازی می‌شود که یک مدیر یا یک کارمند خودش احساس مسئولیت کند؛ از دید ما بهترین کارمندان کسانی هستند که با کار تفریح می‌کنند و آن را دوست دارند و با آن بازی می‌کنند؛ اینکه یک مدیر برای چشمی که او را رصد می کند بخواهد کار کند وقتی آن چشم نیست کار خودش را بکند قطعا مطلوب نیست ولی باید فرهنگ کار و دلسوزی برای مردم نهادینه و بستر کار، تلاش و بلوغ سازمانی به ویژه در بین مدیران، کارشناسان ارشد، مدیران میانی و همه کارمندان فراهم شود .

یعنی قبول ندارید؟

البته من قبول دارم که بلوغ سازمانی ما به حد لازم برای نوع نگاه به انسان بر اساس نگاه نوع (y) نرسیده و گاها در برخی ادارات و در برخی مواقع نیاز به برخورد از نوع نگاه (x) وجود دارد که فرد احساس ترس کند و حساب ببرد ولی باز هم معتقدم ما در نهایت باید به سمت نگاه انسانی‌تر به منابع انسانی و نگاه نوع (y) برویم.

*با این توضیحات شما، رخوت و بی‌انگیزگی حاکم بر سیستم اداری استان چه توجیهی دارد؟ اصلا آیا قبول دارید این رخوت و عدم جدیت در پاسخگویی به ارباب رجوعان را؟

خیر، اعتقاد ندارم که در ادارات ما جدیت نیست البته نه اینکه مطلق رد کنم بلکه با این توضیح که مشکلات حاکم بر بوروکراسی اداری و برخی مشکلات اداری، خاص استان ما نیست و در همه کشور وجود دارد؛ گاها در برخی استان‌ها فساد اداری، وضعیت پاسخگویی و بوروکراسی و این دست مشکلات به مراتب بدتر از استان ما است ولی بازتاب نواقص در استان ما بیشتر است؛ نباید فراموش کنیم که استان ما استان کوچکی است و فرهنگ عشیره‌ای حاکم و شناخت عمیق و دقیق مردم از همدیگر، استان را  شیشه‌ای و شفاف نموده است.

گاهی یک مساله کوچک در این اتاق شیشه‌ای بسیار نمود پیدا میکند و بزرگ جلوه داده می‌شود، یا گاهی  نگاه‌های خرد و خیلی جزئی به موضوعات داریم از سوی دیگر ضعف امکانات هم وجود دارد ولی به هرحال متاسفانه اینگونه جا افتاده است که تا آشنایی در یک اداره نداشته باشیم، کارمان انجام نمی‌شود؛ این مشکلات باید برطرف شوند و می‌پذیرم که به دلیل اشکالات در ساختار اداری، نیروی انسانی، تقسیم کارها، کمبودهای مالی دو سال اخیر، شرایط محلی حاکم و فرهنگ‌های رایج در این استان مشکلاتی در سیستم اداری داریم.

*یعنی با این شرایط این سیاست نرم شما در برخورد با مدیران موجب شده که در راستای اهداف و برنامه‌های شما حرکت کنند و کاملا پای کار باشد؟ و آیا مدیران پا به پای اهداف شما حرکت کردند؟

تا حدود زیادی پاسخ مثبت است البته  اینطور نیست که  هر چه از مدیران خواستیم به آن رسیدیم ولی علت عدم تحقق همه‌اش به مدیران بر نمی‌گردد هر چند ممکن است یکی از این دلایل عدم تلاش کافی برخی مدیران باشد ولی دلایل مهم دیگری نظیر کمبود منابع مالی و آماده نبودن شرایط و مشکلات باقیمانده از قبل نیز اثرگذار بوده است.

 واقعیت آن است که همه منابع مالی در نظر گرفته شده به استان نیامد و باید محدودیت‌ها را هم در نظر گرفت.

*با این حساب از مدیرانتان راضی هستید؟

رضایت من نسبی است و به این معنی نیست که همه مدیران نمره قبولی گرفتند؛ در ارزیابی‌هایی که داریم می‌توان مدیرانمان را به مدیران ضعیف، متوسط و خوب دسته‌بندی کرد؛ جاهایی ضعف داریم و نمی‌شود گفت هر مدیری که انتصاب کردیم، عملکرد خوبی داشته است ولی یک رضایت نسبی داریم.

به هرحال ظرفیت نیروی انسانی استان کم و بیش همین است رقبای این مدیران اغلب تفاوت‌های جدی و خیلی زیادی با مدیران فعلی نداشتند.

*ملاک ارزیابی‌های شما چه بوده؟

واقعیت این است که مقایسه و ارزیابی‌ها شرایط خاص خود را دارد. یک روش مقایسه وضعیت فعلی با وضعیت قبلی و اندازه‌گیری تغییرات ایجاد شده و نمره به این تغییرات است که مرسوم است ولی ایراداتی دارد.

از جمله اینکه به دلیل تغییرات شرایط محیطی و سایر عوامل مانند مثلا وضعیت مالی دولت مرکزی و … مقایسه علمی نیست ولی با در نظر گرفتن محدودیت‌های این روش اگر این دو سال دولت تدبیر و امید با دوسال آخر دولت قبل مقایسه شود تا حدودی قابل قبول‌تر است چون مثلا شرایط مالی دولت قبل در آیتم‌ها مانند درآمدهای نفتی ( با این تفاوت که قیمت نفت حتی سقوط هم کرده) و تحریم‌ها در دو سال آخر تقریبا مشابه وضعیت فعلی بود لذا می‌توان سال‌های ۹۱ به ویژه در نیمه دوم، ۹۲ و ۹۳، ۹۴ را ‌با هم مقایسه کرد که در این مقایسه فاصله عملکردی واقعا چندین برابری است و آمارها هم هست.

روش دیگر ارزیابی و مقایسه که علمی‌تر است مقایسه عملکرد با برنامه هست البته اگر برنامه‌ای باشد خوشبختانه یک کار خوبی که در این استان انجام شده از همان ابتدای مسئولیت بنده یک برنامه ۴ ساله که دارای شاخص‌های متعددی در بخش‌های مختلف است، تدوین گردید و ملاک خوبی برای ارزیابی مدیران هست که ارزیابی های هم انجام شده و قابل انتشار است و بحمدالله بیانگر عملکرد خوب استان است ولی در عین حال در  این ارزیابی نیز باید دید که آیا اگر مدیری در مسیر این برنامه عملکرد قابل قبولی نداشت، آیا ابزار و امکانات لازم را در اختیار داشت یا نه؟ چون پیش‌بینی این بود شرایط مالی کشور زودتر بهبود یابد که متاسفانه به اندازه انتظار محقق نشد و تا حدودی  این برنامه تحت تأثیر این مشکلات قرار گرفت.

با در نظر گرفتن این شرایط است که می‌گوییم رضایت نسبی از مدیران داریم چون در عمده شاخص‌ها نه تنها موفق بوده بلکه حتی جلوتر از برنامه است.

*با استاندار شدن شما یک آرامش نسبی در استان حاکم شده و همانگونه که در برخی اظهارنظرهای شما هم بیان شد، حتی مخالفان و منتقدین هم در این دوره دست از کارشکنی‌های معمول و اختلافات سلیقه‌ای و سیاسی برداشتند و یا به حداقل خود رسید؛ برای این آرامش زحمت کشیده شد یا تصادفی بود؟

بله، یکی از مشکلات اصلی کهگیلویه و بویراحمد التهابات آن است چه سیاسی چه قومی چه منطقه‌ای؛ این التهابات انصافا به استان ما ضربه زده، متأسفانه برخی انسان‌های سرشناس و مهم نیز در تولید این التهابات مضر نقش دارند همواره یک سر این التهابات و تنش‌ها نهایتاً به استاندار ختم می‌شد و با این و آن درگیری و تنش داشت، ولی در این دوره همه تلاشم را به خرج دادم تا بدون اسیر شدن در این اختلافات، ظرفیت عناصر مختلف و همه توان‌ها و انرژی‌ها به کار گرفته شود؛ تلاشی که تا حد زیادی با همکاری همه‌جانبه افراد و ذی‌نفوذان این استان موفق بوده است.

یقینا آرامش به وجود آمده تصادفی نبوده و حاصل تلاش‌های شبانه‌روزی، رایزنی، تعامل، در نظر گرفتن آرای افراد مختلف، ترجیح دادن منافع عمومی بر منافع شخصی و تأکید بر محور شدن کلمه «توسعه» و نقاط وحدت‌آفرین بوده است

الان هم اینگونه نیست که تنش و اختلافی نباشد ولی خدا را گواه می‌گیرم گاها” برای حفظ این وحدت و کمک به استان از حقوق خودم گذشتم چرا که این توصیه را به همه افراد همواره داشتم و طبیعی است خودم هم باید آن را رعایت کنم؛ قرار نیست هر جا اجحافی، توهینی، تضییع حقی نسبت به استاندار صورت گرفت بلافاصله در مقام دفاع و احقاق حق بربیاییم، چرا که توسعه این استان از منافع هر شخصی از جمله استاندار مهم‌تر است.

تلاش ما این بوده که توسعه کهگیلویه و بویراحمد به یک گفتمان عمومی تبدیل شود و با دامن زدن به اختلافات، انرژی‌های همدیگر را هدر ندهیم.

من به شما می‌گویم، به راحتی آب خوردن می‌شود این استان را از این آرامش فعلی خارج کرد با یک حرف با یک موضع با یک زیاده‌خواهی و با یک مصاحبه و امثال این‌ها…

*ولی برخی شما را متهم به نداشتن قاطعیت می‌کنند

حرف درستی نیست و تیم مدیریتی فعلی در اجرای  سیاست آرامش‌بخشی جدی است هر جند برخی ما را متهم به عدم قاطعیت می‌کنند ولی حقیقتا تنها در فضای آرام می‌توان به این مردم خدمت کرد؛ مگر ما از ملتهب بودن این استان چه نتیجه‌ای گرفتیم؛ همان‌طور که گفتم شاید کمتر از چند دقیقه بتوان این استان را در فضای گفتمانی و رسانه‌ای و تعاملات لازم، از آرامش خارج کرد و وارد التهاب و تنش و موضع‌گیری‌های فرسایشی شد…

همین الان هم تنش‌هایی در این استان هست ولی جلوی آن‌ها را گرفتیم؛ تلنگرهایی وجود دارد که اگر بخواهیم به توسعه این استان بی‌توجه باشیم و شخص خود یا همفکران و گروه و این دسته‌بندی‌ها را ملاک قرار دهیم بدون شک فضای این استان از فضای کار و تلاش هم برای مدیران و هم برای فرزندان این استان در بیرون از استان خارج می‌شود…

*آیا از این نوع سیاست شما و برخوردها و مواضع نرم شما، سوء‌استفاده‌ای هم می‌شود؟

هیچ چیز مطلق نیست و بدون شک سوء‌استفاده هم می‌شود مهم این است که منافع یک روش یا اقدام هر چه ممکن است بیش از مضار آن باشد که چنین است ولی همان‌گونه که بارها گفته شد آرامش فعلی استان حاصل همگرایی و همدلی عمومی است و فضای غالب استان فضای برادری و کمک کردن به همدیگر است.

طبیعی است انسان‌ها دنبال قدرت و افزایش این قدرت هستند؛ از سوی دیگر گفته می‌شود تنها با قدرت می توان قدرت را متوقف کرد بنابراین در مقابل سوء‌استفاده‌هایی که بوده همواره تنظیم‌کننده‌های داشتیم که برای ایجاد تعادل تلاش می‌کنند ولی بدون شک نمی‌توان گفت همه چیز متعادل بوده است؛ گاها زیاده‌خواهی‌هایی هست ولی برای تعامل و ایجاد تعادل گاها از حقوق خود گذشتم ولی هیچ‌گاه از اصول و معیارهای اولیه خود کوتاه نیامدم.

* این آرامش مستمر خواهد بود؟

حتما همین‌طور است و این آرامش مستمر خواهد بود البته در این یکی دو ماه با فضای انتخاباتی حاکم بر استان ممکن است تنش‌ها و اختلافات علنی‌تر و برخی نیز عمیق‌تر ‌شود هرچند به نشاط اجتماعی  هم کمک می‌کند و از طرف دیگر  این تشدید اختلافات همراه با التهاب نیز خواهند بود اما فکر می‌کنم این التهابات موقتی و همانند کفی روی دریای عمیق و آرام مشارکت مردم خواهند بود؛ قطعا تلاش ما برای به حداقل رساندن این اختلافات و التهابات حواهد بود.

*می‌گویند در انتصاب‌ها مدیرانی که به دولت نزدیک و همفکر آن هستند، انتخاب نشدند، آیا اینگونه است؟

خیر، اصل در سیاست عزل و نصب‌ها همفکری افراد با دولت به عنوان یک اصل در کنار توانمندی مطرح بود و این خواسته عمومی بود. خیلی از مدیران قبلی نیروهای کاری و توانمند و همگی نیز قابل احترام هستند ولی همراهی با سیاست‌های دولت منتخب مردم نیز لازم بود؛ بنابراین ملاک عمل این بوده که افراد همسو با دولت انتخاب شوند که استان ضرر نکند، در انتخاب مدیران شهرستانی علاوه بر این اهل همان شهرستان بودن نیز ملاک عمل بود.

 ولی افراد ناراضی کم نیستند، چرا؟

در استان اختلاف سلیقه‌های زیادی وجود دارد من فکر می‌کنم باید مبنای تعریف سلیقه‌ها و نزدیکی افراد را به سلیقه‌های موجود در نظام جمهوری اسلامی را انتخابات ریاست‌جمهوری قرار دهیم نه انتخابات مجلس چرا که به ویژه در این استان قومیت گاهی اوقات بر سلیقه و تفکر ارجحیت می‌یابد  و چه بسا یک فرد اصولگرا به یک کاندیدای  اصلاح‌طلب رأی می‌دهد و برعکس؛ این موجب اختلافاتی شده و گاها بچه‌های استان روی این موضوع همدیگر را قبول ندارند، بنابراین تفکر و نوع نگاه افراد در انتخابات رئیس‌جمهوری مشخص می‌شود.

مطلب دیگر اینکه برخی از مدیرانی که گذاشتیم مخالفانی داشتند با این استدلال که وی طرفدار دولت نیست ولی وقتی بنا به دلایلی نیاز به تغییر یا جابجایی آن‌ها بود، همان مخالفان اولیه دوباره مخالف تغییر او می‌شدند که نشان از برخی اختلافات داخلی در این استان دارد.

*یعنی از انتصابات خودتان راضی هستید؟

تقریبا ۸۰ تغییر مدیریتی در این استان انجام شده که ممکن است در ۱۰ درصد این انتخاب‌ها اشتباه هم کرده باشیم؛ اما اکثر قریب به اتفاق نیروهای انتخابی با دولت همراه هستند ولی اینکه دولت یازدهم و مدیران آن کمتر، از خودشان دفاع می‌کند مشکل خاص استان ما نیست و کلا” این دولت برای  اطلاع‌رسانی و تبلیغات در مورد عملکرد خود کمتر مایه گذاشته  و در استان نیز دقیقا” همین‌طور بوده است البته دلیل اصلی آن گرفتار شدن در مشکلات انبوه به جا مانده از قبل است

 *یعنی این ضعف را می‌پذیرید و مقاومتی نمی‌کنید؟

می‌پذیرم ولی برای رفع این نقیصه مهم تلاش می‌کنیم؛ قطعا مدیران دستگاه‌های مختلف باید در حمایت و دفاع از دولت و فعالیت‌های آن اهتمام بیشتری داشته باشند.

*جناب دکتر خادمی، صراحت در سؤالات ما را ببخشید؛ برخی شما را در چنگ نمایندگان می‌دانند و آن‌ها را همه‌کاره استان می‌دانند، شما چه فکر می‌کنید؟

من اینگونه فکر نمی‌کنم، باید واقع‌بین باشیم؛ در بحث مدیریت همه ذی‌نعفان باید در نظر گرفته شوند. استقلال قوا امری نسبی است و واقعیت این است که تداخل قوا وجود دارد ولی تعامل میان نمایندگان دولت و نمایندگان مجلس لازم است بحث تسلیم شدن یکی در برابر دیگری نیست.

همواره به نظرات نمایندگان توجه کردیم بالاخره آن‌ها نمایندگان مردم هستند و هدف همه ما خدمت به مردم است ولی تأکید می‌کنم در تعامل با نمایندگان مجلس هیچ‌گاه از اصول خود دست برنداشتیم و فضای این تعامل فضایی کاری، معقول و کارشناسی است.

این بدین معنی نیست که نمایندگان تعیین‌کننده نهایی هستند مجموعه عواملی در سطح ملی و وزارتخانه ها و در سطح محلی با هم به نقطه ای از تفاهم می رسند

*ولی در انتخاب مدیران گویا کفه سنگین به نفع نمایندگان است

گاها نیروی انسانی معرفی شده از سوی استاندار، در مراحلی چون مصاحبه و توان علمی و گزینش و معیارهای یک وزارتخانه رد می‌شود، گاهی نظر وزیر مربوطه چیز دیگری است و این‌ها ممکن است انتخاب‌ها را تغییر دهد؛ این یک واقعیت است تصمیم نهایی را وزرا می‌گیرند و وزرا هم پاسخگوی نمایندگان هستند و همه اختیارات وزیر هم دست استاندار نیست که البته این موضوع از عیوب ساختاری نظام اداری ما هست.

 گاهی از ۴ نفری که برای یک مسئولیت شرایط لازم را دارند، ممکن است نظر استاندار و نماینده‌ای روی یک مورد مشترک باشد اما حقیقتا” در هر انتخابی ضمن هماهنگی با نمایندگان و افراد صاحب‌نظر، خیر و صلاح استان را در نظر گرفتم و اهل مماشات و معامله و تخطی از اصول نبوده و نیستم.

 در بحث پروژه‌ها و تخصیص اعتبارات نمایندگان چه نقشی دارند؟

در بحث تخصیص اعتبارات و پروژه‌های ملی با نمایندگان هماهنگ عمل می‌کنیم و معمولا با هر سه نماینده رایزنی‌های لازم را با مراکز مختلف داریم و افزایش‌های نزدیک ۳ برابری در اعتبارات ملی استان ایجاد شده است.

در رابطه با پروژه‌های استانی به دلیل وجود تعداد زیاد پروژه‌های نیمه‌تمام و رها شده خیلی کم پروژه جدیدی تعریف شده و بیشتر  نیمه‌تمام‌ها را تکمیل کردیم این پروژه‌ها نیز در شورای برنامه‌ریزی استان و شهرستان‌ها تعریف می‌شوند و نمایندگان پروژه تعریف نمی‌کنند ولی پیشنهاد می‌دهند، نظر می‌دهند و در رفع مشکلات و رایزنی‌ها کمک می‌کنند.

ممکن است نمایندگان با تعاملی که با وزارتخانه‌ها دارند اعتباری را برای پروژه خاصی بگیرند و ما هم همواره این را گفتیم، تقویت و همراهی کردیم و این هم موضوعی طبیعی است در کشور نماینده‌ای که برود و پول جدیدی برای یک پروژه این استان بیاورد ولی در توزیع اعتبارات و تعریف پروژه‌ها طبق شاخص‌ها عمل می‌کنیم.

*جناب دکتر توضیحات خوبی ارائه کردید ولی با وجود این رضایت شما از وضعیت کلی استان، چرا هیئت دولت تاکنون به این استان نیامده است؟ این تأخیر در سفر شائبه‌های زیادی ایجاد کرده است.

ببینید، استان کهگیلویه و بویراحمد از اولین استان‌های بود که پیگیر شدیم، از هر نظر هم آماده‌ایم و پیشنهادات و پروژه‌ها هم کارشناسی شده آماده ارائه هستند و یکی دو بار نیز تا حدودی قطعی شد ولی به دلیل موضوعات دیگری در سطح ملی انجام نشد، برخی استان‌های دیگر نیز چنین مواردی داشتند و دوباره گذاشتن آن‌ها در برنامه ممکن است زمان ببرد الان دولت به ما اعلام کرده که در این سال در اولویت هستید و به استان ما، یزد و کرمان اعلام شده که آماده باشند و تمامی اطلاعات لازم را نیز گرفته اند و اغلب جلسات کارشناسی نیز برگزار شده است .

*می‌گویند با تأخیر در انجام این سفر استان از مزایای سفر بی‌بهره می‌ماند، آیا اینگونه است؟

عوامل متعددی در انتخاب استان‌های مقصد سفر دخیل هستند مردم این استان فکر نکنند اگر سفر هیئت دولت به این استان جابجا شد اتفاق خاصی می‌افتد یا حق و حقوق این استان تضییع می‌شود، البته ما همه تلاش خود را برای زودتر انجام شدن این سفر انجام دادیم و می‌دهیم ولی دولت برنامه دارد هر وقت که سفر انجام شود آنچه از قبل کارشناسی شد و در نظر دارد در این استان انجام خواهد داد و نگرانی در این زمینه نیست. سفرهای این دولت برنامه ریزی شده است و اینجوری نیست که مثلا ۸ استان باقیمانده ضرر کنند

*ولی برخی این تأخیر را به شما ربط می‌دهند و حتی از عزل شما سخن می‌گویند

اینکه این تأخیر را به استاندار و رفتن و ماندن آن ربط می‌دهند استدلال غلط و غیر واقعی است؛ مگر می‌شود دولت برای یک نفر بخواهد یک استان را جریمه کند و به آن استان سفر نکند یا تعلل کند؛ این اختیار دولت است و هر لحظه بخواهد استانداری را که در اختیارش است اگرقبول نداشته باشد، جابجا کند چه دلیلی دارد بخواهد سفر را به تأخیر بیندازد.

این حرف‌ها و شائبه‌ها، حرف‌های عوامانه‌ای است که افرادی بر زبان می‌آورند که اطلاعات کافی ندارند.

این را هم بگویم وقتی به استان آمدم برنامه من به دلیل مسائل شخصی، دوساله بود و اگر مطابق تصورم پیش می‌رفت دوره مناسبی بود که خیلی کوتاه نبود و در عین حال طولانی هم نبود و عمده برنامه‌های را می‌شد در دو سال اجرا و یا بسترسازی برای اجرای آن‌ها را فراهم کرد.

با اتمام دوره دو ساله‌ام از  وزارت کشور و مسئولین ذیربط درخواست کردم با توجه به مشکلات شخصی از استان بروم که موافقت نشد. ولی به هر حال با تمام توان آماده‌ کار و خدمت هستم چه دو سال دیگر باشم چه یکسال دیگر و چه یک ساعت دیگر ولی این موضوعی که شما گفتید مطرح نیست و این حرف‌ها  هم به لحاظ منطقی و هم به لحاظ شرایط شخصی و میزان رضایت هیئت دولت از استان کاملا اشتباه هستند و سفر هم انشاالله انجام می‌شود.

*برخی هم می‌گویند حامیان دولت در استان از شما ناراضی هستند و شما هم بدتان نمیاید سفر دولت به تعویق بیفتد که صدای این اعتراض به گوش روحانی نرسد.

این دیگر حرفی بدتر و بی‌معنی‌تر از حرف‌های قبلی است؛ مگر اطلاعات ریاست محترم ‌جمهور و دولت فقط با یک سفر فیزیکی به دست می‌آید این دوره به لطف تکنولوژی ارتباطات هر اتفاق کوچکی بلافاصله مخابره می‌شود و اهرم‌های زیادی برای کسب اطلاعات وجود دارد ضمن حامیان دولت منظور چه کسانی هستند قاعدتا یکی از معیارهای حامی دولت حمایت از برنامه‌های دولت در استان‌ها می‌باشد و حامیان واقعی دولت چنین حرف‌هایی را نمی‌زنند.

اما واقعیت این است که اینگونه حرف‌ها، استان ما را سبک می‌کند و آبروی استان را کاهش می‌دهد؛ دولت از همه چیز استان کاملا مطلع هست و باز هم تأکید می‌کنم این حرف‌ها در کنج ذهن برخی مخالفان غیرمنطقی و یا بی‌اطلاع هست؛ هیچ انسان نخبه و دلسوزی چنین حرف‌هایی نمی‌زنند.

ادامه دارد…

—————————-

مصاحبه از کریم بنام

—————————