شعر/جواد رحیمیان/ سرچشمه که بخشکد رودخانه هم میخشکد
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
شعر/جواد رحیمیان
گناه ما چیست که نه فقط دارایی مان
که وطن مان و طبیعت مان را هم به یغما میبرند
ما در مقابل هر کاری سکوت می کنیم
و دست روی دست می گذاریم تا تمام داشته هایمان
از کف مان برود
هیچ چیز،عوض نمیشود
وقتی که در مقابل دزدانِ اندیشه و ثروت ،سکوت میکنیم
یا نه
از عملی بیرحمانه و تخریب گرانه
به هر شکلی حتا با سکوت خود،حمایت کنیم
پول و دارایی مان را میبرند که هیچ،
سرزمین مان را غارت میکنند،
طبیعت مان را،از هرچه هست از سرسبزی ،خالی میکنند
و باخود
دردها و بیماری ها را میاورند
باز هم سکوت کن
ما هموطن هستیم
برادریم
اما شاید برابر نه!
سرچشمه که بخشکد رودخانه هم میخشکد
بیش از این
در مقابل
تخریب
سکوت نکنیم
و برای تخریب
به همدیگر تعارف نزنیم
باران که ببارد
به همه یکسان می بارد
چرا تخریبش سهم ما شود
.
قطع هرشاخه سبز
ریختن برگ درخت
یا برآوردن هر بوته ز خاک
نبش قبری است
که پیش از من و تو
زیر این سنگ صبور
بامیدی که فردا،سحری نزدیک است
سالها مانده به امید سحر
نشکنیم شاخه
و
زِ هر دار، نگیریم حیات
شب سیاه است و رسد صبح امید…
بامید برپایی نهضت فراگیر در حفظ طبیعت درشک
#جواد_رحیمیان