توصیهای برای بیشتر ماندن یک مدیر در صندلی خدمت شکایت از خبرنگاران بیش از آتشسوزیها، وقت بهشتی را گرفته است/کم کاریها در منابعطبیعی با انتقام از رسانهها تحتالشعاع قرار نمیگیرد
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
عزتالله بهشتی در مدیریت منابعطبیعی کهگیلویه و بویراحمد آنقدر از رسانهها و خبرنگاران شکایت کرده است که میتوان گفت بخش زیادی از وقت او و مجموعهای که رسالتهای مهمتری دارند در راهروهای دادگاه، علیه خبرنگاران و رسانهها صرف میشود.
به گزارش ریواس جنوب ، استان خوشطبیعت کهکیلویه و بویراحمد به طرز ناجوانمردانهای زخم خورده زمینخواری و آتشسوزیهایی است که ادارهکل منابع طبیعی با همه توانش و در بهترین حالت، یارای مقابله با آن را ندارد، چه برسد به اینکه این ادارهکل مهم با کمبود شدید نیرو و امکانات در صیانت از سرمایههای ملی مواجه است که این نسل و نسلهای آینده، چنین وظیفه مهمی را از آن انتظار دارند.
حجم بالای تجاوز به منابع ملی این استان و آتشسوزیهای گسترده در کنار واقعبینی از کمبود نیرو و امکانات تا حدی کمکاریهای آشکار مدیریتی در ادارهکل منابع طبیعی را توجیه و قابل تحمل میکند اما وقتی که شاهدیم عزت اله بهشتی به عنوان پاسخگوی اصلی وضعیت اسفناک منابع ملی به جای آنکه چارهای بیندیشد و وقت خود را صرف کاهش مشکلات کند، انرژی و وقت خود و همکارانش را روی شکایت از رسانهها و خبرنگاران منتقد ، متمرکز کرده و با کوچکترین انتقادی در یک رسانه، دست به شکایت میبرد، جای نگرانی وجود دارد.
جالب است ادارهکل منابع طبیعی آنقدر حساسیت روی شکایت علیه رسانهها دارد که حتی به آرای اولیه قضات هم قانع نمیشوند و تا سرحد قانون فرصتهای اعتراض، رایزنی و وقت گذاشتنهای ممکن این پروندهها را پیگیری میکنند ؛ این در حالی است که موتور آنها برای پیگیری پروندههای کلان زمینخواری و تجاوزهای آشکار خاموش است و اگر نبود هل دادنهای دادستان و رئیس کل دادگستری و برخی قضات خداترس، کمترین پیگیری در این زمینه هم نمیشد و موتور منابع طبیعی در عمل به این وظیفه سنگین خود خاموش میماند.
این فشار بر رسانه از سوی منابع طبیعی با وجود شعارهای دولت و سیاستهای حمایت از آزادی بیان و انتقاد در رسانهها مغایرت کامل دارد و اکنون به واسطه حاکمیتی بودن منابع طبیعی و برخی مظلومنماییها کمترین نقدی از این دستگاه اجرایی مهم نمیشود.
بهشتی کمکاریهای مدیریتی خود را زیر شکایتهای مکرر از خبرنگاران قایم کرده تا به افکار عمومی وانمود کند که انعکاس کمکاریها و ضعفهایش بیانصافیهای رسانهها و تشویش اذهان عمومی است اما او هرگز نتوانسته یا نخواسته از ظرفیت بالای رسانهها در ترویج فرهنگ حفظ منابع طبیعی استفاده کند و دست از تقابل با آنها بردارد.
او نمیداند که انتقاد رسانهها به او برای رفع ضعفهایش کمک میکند و انعکاس مشکلات و کمبودها در سایتها و خبرگزاریها فرصتی برای پیگیری و فشار بر مرکز برای اختصاص اعتبار است نه تهدید صندلی مدیریتش.
بهشتی نویسنده هر مطلبی که به مذاقش خوش نیاید را به دادگاه میکشاند اما نمیداند این کار او هیج کمکی به هزاران هکتار جنگلی که در این سالها طعمه حریق شد و صدها هکتار زمینی که در حلقوم زمینخواران است و دهها بیعدالتی و تخلف و نارضایتیهای کشاورزان و طبیعت دوستان در حوزه تحت مدیریتش نمیکند.
بهشتی اگر میخواهد در صندلی خدمت بیشتر بماند باید رویکردش را تغییر دهد و صدای اعتراض کشاورزان، رسانهها، منتقدین و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و مهمتر از همه اینها صدای سوختن جنگل را بشنود نه اینکه صدای رسانهای را خاموش کند؛ غیر از این باشد قدرت جای خدمت را گرفته است.
انتهای پیام/بنام-ک
جناب بنام پس خود شما چرا ظرفیتان را بالا ببرید اول ببیند شکایت از شما به یقین مستندات قانونی دارد پس انتقاد غیر منصفانه تیغ دولبه هست …میدونم که این کامنت را حذف می کنی ولی حداقل جهت یادآور شده در صورت امکان حذفش نکن
سلام
رسالت مدیرکل و کارکنان منابع طبیعی بر اساس قانون حفظ و حمایت منابع طبیعی در برابر تخریب تصرف توسط افراد و سایرین می باشد و در صورت سهل انگاری احدی از کارکنان در این زمینه مدیر دستگاه بایستی با کارکنان بی توجه به وظیفه،برخورد نماید.موضوع آتش سوزی های پی در پی امسال که منابع طبیعی مثل سایر دستگاهها ی اجرائی،(لشکری،کشوری و شهرداریها) وظیفه دارد ابتدا به همه دستگاهها اطلاعرسانی و تقاضای همکاری کند و با تمامی نیروها،تجهیزات و امکانات برای مهار آتش اقدام نماید.مدیری که رسانه ها و بیشتر آقای بنام و سایت ایشان در واکنش به اولین آتش سوزی به استعفای وی قلمفرسایی کرده جرأت میتوانم بگویم از سال ۶۹ تاکنون مدیر فعلی منابع طبیعی از همه مدیران ۲۶ سال پیش تا کنون در مهار آتش سوزی ها ی شهرستان ها ی استان شرکت فعال داشته است.در آتش سوزی منطقه پیچاب و کوه عنا در شهرستان باشت و منطقه…. شهرستان بهمئی ایشان از اوایل شب تا صبح روز بعد در محل آتش سوزی حضور داشتند و بعد از مهار آتش در همان منطقه استراحت کردند.این درحالی است که اعتبارات ستاد حوادث و مدیریت بحران ریالی برای حادثه مهمی مثل آتش سوزی در اختیار مدیری که خود فعالانه در مهار آتش شرکت می کند قرارداده نمی شود و سایر دستگاهها اعم از لشکری،کشوری و شهرداریها در مقابله با آتش با اصلا شرکت نکردند با اینکه تا چند کیلومتری آتش بعنوان نظارهگر حضور داشتند.
آنگاه سایت ریواس جنوب از مسئولین دستگاههایی که شرکت نکردند در مهار آتش اصلا اشارهای نمی کند و هر روز یک مطلب در زیر سؤال بردن مدیر منابع طبیعی درج میکند
. طاهرأ برداشت سایت مزبور از رسالت رسانه ،شایعه پراکنی ،نادیدهگرفتن تلاش مجموعه منابع طبیعی و ناکار آمد جلوه دادن مدیر منابع طبیعی است.
اگر این سایت برای جنگلها و مراتع،بوته زارها و خزندگان و پرندگانی که در عرصههای منابع طبیعی در محاصره آتش قرار میگیرند دل می سوزاند و اعتقاد راسخ دارد که بایستی از این نعمات طبیعی خدادادی محافظت شود چرا به موضوع تامین بالگرد،تجهیزات اطفاء حریق،عدم حضور بموقع و فعال سایر دستگاهها در مهر آتش سوزی مطلب نمی نویسد؟
توضیح ریواس جنوب؛ ضمن تشکر از اظهار نظر شما مخاطب عزیز لازم می دانیم به طور خلاصه مواردی را یادآور شویم: اولا اینکه مدیر منابع طبیعی را منصوب نکردند که با پای پیاده و آنگونه که در کامنت دیگری نوشته اید با شاخ و برگ آتش خاموش کند که البته برای ایجاد انگیزه چنین کاری قابل تحسین می باشد اما مدیر را برای مدیریت کردن گذاشتند؛ اگر “آتش خاموش کن” می خواستند که حقوق همین مدیر را می دادند ۳۰ نفر را برای گاه آتش سوزی استخدام می کردند. بنابراین صحبت از مدیری است که به جای نگاه کلان و مدیریتی و به جای چاره اندیشی برای اول جلوگیری از رخداد آتش سوزی با اقداماتی از جمله فرهنگ سازی و دوم برنامه ریزی برای خاموش نمودن آتش احتمالی از جمله ایجاد حلقه های اشتراکی با تفاهم و تعامل سازمانها و مردم، در تقابل با مردم و رسانه ها گام بر می دارد.
دوما اگر با یک سرچ ساده سوابق را بررسی فرمایید متوجه مطالبی خواهید شد که در دفاع از جنگل و منابع طبیعی و کارکنان زحمتکش آن چه در سطح اداره کل و چه شهرستان ها در این سایت منتشر شده است و جالب است بدانید تا کنون هیچ اقدامی از سوی این اداره کل برای برقراری تعامل با این پایگاه خبری و اغلب رسانه های دیگر انجام نگرفته است و هر چه که نشر داده شد به صورت خود جوش بوده است و حتی ترس این هم وجود داشت که این مدیر بخاطر همین مطالب هم به جرم اینکه رسماً در اختیار رسانه ها قرار داده نشد شکایت کند.
سوماً اینکه در اولین آتش سوزی بحث استعفا مطرح نشد بعد از ویرانی استان در این باب مطلبی نوشته شد و اگر این مدیر محترم و مشاوران ایشان اندکی ژرف نگری می داشتند پی می بردند که آن مطلب در دفاع از منابع طبیعی نوشته شد و توصیه ای بود به مدیر که حال که چندین سال است به شما یک بالگرد نداده اند به نشانه اعتراض استعفا دهید شاید صدای استان شنیده شود. بنابراین غرضی در کار نیست.
نهایتاً اینکه به فرض که یک سایتی مغرض باشد آیا شکایت کردن دستگاه و کلی وقت گذاشتن برای این موضوع دردی از جنگل دوار می کند؟ و آیا کمکی به فرهگسازی مد نظر در ارتباط با حفظ منابع طبیعی می کند؟ آیا غرض ورزی یک پایگاه خبری با درج یک مطلب انتقادی ساده که فریاد بیش از ۳۰ کشاورز بود بیشتر است یا شکایت و انتقام یک مدیر که وقت کلی از عوامل سازمان خود و دادگاههای استان و به تبع آن مردمی که زخم های عمیقتری دارند را تلف می کند؟
مجددا از شما بخاطر این اظهار نظر کمال تشکر به عمل می آید.
آب بهاره کفش کنان شهرستان بهمئی
البته عدم شرکت سایر دستگاهها در دو فقره آتش سوزی کفش کنان و پیچاب مد نظر می باشد و گروه آتش نشانیها،محیط زیست و نیروی انتظامی تشکلهای زیست محیطی در مهار سایر آتش سوزی ها فعالیت چشمگیر داشته اند
یک رسانه در جایگاهی نیست که در مورد یک مدیر قضاوت کند .فکر میکنم آقای بنام و همکارانشان سعی در ثبت زمینهای ملی داشته که نتوانسته ،به خاطر همین به خود اجازه قضاوت میدهد
من کارمند منابع طبیعی هستم و امیدوارم ریواس جنوب این نظر را به اشتراک بگذارد:
پیشنهاد میکنم رسانه ها به جای اینکه خارج از گود ایستاده اند و در مورد یک مدیر قضاوت می کنند ، فقط در یکی از آتش سوزی ها آقای بهشتی و پرسنل اداره اش را همراهی کنند ، تا ببیند آیا حاضرند در چنین اداره ای خدمت کنند یا نه.
اداره ای با کمترین سرانه حقوق و مزایا در استان کهگیلویه و بویراحمد و با بیشترین استرس و مخاطرات کاری ،که متاسفانه رسانه ها و برخی مسئولان استانی به جای همیاری و همکاری با این اداره در پیشبرد اهدافش خود نمکی شده اند بر زخمهای بی پایانش .
امروز جنگلهای بلوط کهگیلویه و بویراحمد در آتش جهل می سوزد و کارمندان منابع طبیعی که بعضی هاشان بعد از چهار ماه هنوز در سال ۹۶ حقوقی نگرفته اند ، با جیب خالی و در میان هجمه فشار و تهمت های ناروا اما با دلی سرشار از ایمان ، تقوا ، شجاعت دین خود را به بلوط که نانش روزی قوت غالب مردمانش بود ادا میکنند.
و کمتر مسئولی را می بینم که دلسوزانه با عمل خود به یاری منابع طبیعی و جنگلهای استان بشتابد و همچنین کمتر رسانه ای را می بینم که وظیفه اش که همانا اطلاع رسانی و فرهنگ سازی است به درستی انجام دهد.
نصیحت من به عنوان یک خومتگزار کوچک منابع طبیعی این است که برخی مسئولان و همچنین رسانه های عزیز کمی مشکلات شخصی را کنار بگذارند و نه برای مهندس بهشتی و پرسنل اداره اش بلکه برای نجات جنگلهای زاگرس و استان کهگیلویه و بویراحمد با جدیت تمام تلاش کنند . تا فردا روزی جلوی فرزاندان و آیندگان خود شرمنده نباشند.
درود
آقای بنام شما و سایت مربوطه (ریواس جنوب) بجز زخم زبان به منابع طبیعی و کارکنان چه فعالیتی برای جلوگیری از رخداد آتش سوزی در جنگلها و مراتع استان انجام داده اید؟ مدیری که با پای پیاده از ابتدای منطقه آتش سوزی پیچاب و کفش کنان تا بلند ترین نقطه مناطق یاد شده و با شاخ و برگ درختان از ابتدای شب تا ساعت هشت صبح روز بعد مشغول مهار آتش می باشد وقتی بعد از یک شبانه روز به سایت شما مراجعه می کند تا با زخم زبان شما روبرو می شود و از تلاش شبانه روزی ایشان که تقدیر و تشکر نمی شود هیچ ، بلکه به سوء مدیریت و ناتوانی در وظایف متهم می شود.
این در حالی است که سایر دستگاههای اجرائی لشکری ، کشوری و شهرداریها بر اساس قانون موظفند که به محض اطلاع از آتش سوزی بایستی با تمام نیروها و امکانات به محل وقوع آتش سوزی عزیمت نمایند .
اگر جنابعالی و سایت ریواس جنوب بدون غرض پیرامون آتش سوزیها قلمفرسائی می کنید چرا به این همه نیرو، امکانات و تجهیزات نهادها، ادارات و… که در محل کار حضور دارند از عدم شرکت تعداد زیادی از آنها در آتش سوزی مطلبی نمی نویسید .پس اندکی به وجدان خود مراجعه کنید و سپس عملکرد منابع طبیعی و مدیر ـن را با سایر دستگاهها مقلیسه و اظهار نظر کنید
اداره کل منابع طبیعی در دوره بهشتی نتوانسته است با مردم و بویژه رسانه ها ارتباط عمیق برقرار کند چطور انتظار دارید مردم مشارکت کنند؟
خداوکیل با این همه جنگلی که همین دو سه ماه سوخته شد این آقا نباید تا حالا استعفا می داد؟
مدیر بهتر از بهشتی پیدا نمی کنید. دست از تخریب بردارید لطفا
کر مو خهسه وابییم ایشا هم ختونه خهسه ایکنیت! ای آغا پارتی داره! زارع پشتش وایسا ایگو بهل تا جنگل بسوزه گور بوای منابع طبیعی.
متاسفانه امروزه هرکس در منابع طبیعی کاره ای دارد تا میتواند زمین میگیرد وهرکس هم بی پارتیست حق واقعی خودش هم از دستش میرود.منابع طبیعی استان با مداخله اقای پ.د.رییس اداره … به بستگان فودال خود زمینهای هکتاری واگذار می کند فقط بواسطه اینکه فامیل بهشتی است .خلافش معلوم نیست اما افراد نیازمند بی حق وحقوق مانده اند.
کسانی که مدیرمنابع طبیعی ومجموعه اش رازیرسوال می برند آیا تاکنون با خود خلوت کرده اندکه این جنگلها میراث هزاران ساله مردم استان کهگیلویه وبویر احمدمی باشند وچه کمکی برای اطفای حریق به کارمندان زحمت کش بی حقوق ومزایایی منابع طبیعی نموده اند آیا آنها تحمل یک شب تا صبح نخوابیدن درمیان دودوآتش رادارند آیا تاکنون دستان وپاهای تاول زده کارکنان منابع طبیعی رادرزمان مهارآتش سوزی دیده اند آیا باخوداندیشده اند که وظایف دیگردستگاهای دولتی -لشکری وکشوری وحتی مردم عادی درمقابل آتش سوزی ها چیست ؟آری کارکنان منابع طبیعی همان اندازه درمهارآتش سوزی تعهددارند که سایر دستگاهها دارند اما وجدان بیدارودلسوزی آنان اجازه نمی دهد که مثل سایرین ساکت بنشینن ودرکنارزن وبچه هایشان عصر رابه شب وشب رابه صبح برسانند درحالی که کمترین حقوق ومزایا رانسبت به سایرادارات وشرکت ها دریافت می کنند پس کمی اندیشه کنیم وبعدمطلب بزنیم ضمن اینکه طی این سه چهار سال بیشترین برخورد بازمین خواران ومتصرفین بعمل آمد
توضیح ریواس؛ ضمن تشکر، کسی کارکنان زحمتکش منابع طبیعی را زیر سوال نبرده است و اساس سخن این است که یک مدیر ضعیف و بی تدبیر می تواند سرمایه های انسانی یک سازمان را هدر دهد و زحمات آنها را با وجود از خود گذشتگی به دست فراموشی بسپارد.
ضمن اینکه نمی توان منکر تلاش و کوشش کارکنان صادق و تلاشگر منابع طبیعی شد ولی نمی توان برخی مدیریت های آنرا محیط زیست کشور را در درست گیرد.ولی مواردی هم هست که سیاست های غلط منجر به مشکلات فزاینده امروز در این بخش شده است. واگذاری بی رویه اراضی منابع طبیعی، عدم برخورد یک سان با متخلفین، و ………………..
سرعت تخریب،آتش سوزی، تصرف عدوانی، واگذاری جنگل ها در این دوره (سه الی چهار سال اخیر) به سرعت افزایش یافته است. جنگل های زاگرس در حوزه کهگیلویه و بویراحمد به مانند لشکر شکست خورده ای است که از هم پراکنده شده اند. جنگلی که تکه پاره شود روح خود را از دست داده و دیگر جنگل نیست. به تبع نابودی جنگل ها و بیشه زارها، حیات وحش نیز دچار نابودی شده است. البته این ها همه دلایل واضحی دارند که شاید مسئولین مربوطه زیاد خوششان نیاید که گفته شوند. ولی تنها می توان گفت که استان ک.ب با از دست دادن جنگل های خود، دچار معضلات و مشکلات زیادی خواهد شد. اندیشمندان به فکر چاره باشند. از مدیران ناتوان و جناحی کاری ساخته نیست.
سهل انگاری و پارتی بازی در منابع طبیعی استان فاجعه بار است
علی رغم تاکید بر حفظ منابع طبیعی و حفاظت از این منابع که متعلق به عموم مردم میباشند
متاسفانه شاهد دستبرد مکرر و مستمر به آن هستیم و سرمایه دار کردن و مالکیت غیر قانونی و تصرف مداوم توسط خود مسئولین وبستگان آنها یا بواسطه سفارش آنها همچنان ادامه دارد
از مسئولین قضایی و مدعی العوم در خوات داریم به قضیه ورود کنند و. زمین خواری و جنگل خواری و کوه خواری به حداقل برسانند