رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر شیراز در گفتگو با «ریواس جنوب»: شیراز آشفته است/ در معماری و شهرسازی شیراز، سازهای ناهمگونی نواخته میشود
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
در سالهای اخیر بحثهای زیادی پیرامون سیاستهای مدیریت شهری در کلانشهر شیراز وجود داشته است؛ برخی به ساخت و سازهای فراوان بتنی و ماشینی معترض بودند و اعتقاد داشتند که حتی در پروژههای عمرانی و ساخت و ساز، باید نگاه انسانمحور بر شهر راز حاکم باشد. در سوی مقابل برخی با دفاع از سیاستهای اخیر، انتقادات مخالفان را بدون راهکار جایگزین و یا بدون پشتوانه اجرایی عنوان میکردند.
اما به رغم وجود نظریههای متعدد و البته نهچندان علمی، محصول این جدلهای نظری آشفتگیهای عملی شد که شهر راز را هم از هویت تاریخی خود دور کرد و هم از قافلهی مدیریت مدرن عقب انداخت.
رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی در دوره فعلی شورای اسلامی شهر شیراز، حوزه معماری و شهرسازی را نیز از جمله قربانیان این آشفتگی میداند.
«نوذر امامی» که با سوابق و تجارب ارزشمندی در حوزههای مختلف به پارلمان محلی راه یافت، معتقد است که باید با نگاه تخصصی و با استفاده از مشاوران قدرتمند، در ساختار معماری و شهرسازی شیراز، بازنگریهای اساسی صورت گیرد.
در ادامه گفتگوی ریواس جنوب را با «نوذر امامی» میخوانید:
آقای امامی، چرا فکر میکنید شیراز در حوزهی معماری و شهرسازی گرفتار آشفتگی شده؟
حوزه معماری و شهرسازی، یکی از ابزارهای طراحی و مدیریت جاذبههای شهری، هم برای شهروندان و هم برای گردشگران و میهمانان این شهر است. بدیهی است که هرچقدر سیما و منظر شهر ما اصیلتر و با هویت تاریخی و فرهنگی بیشتری جلوه پیدا کند، جاذبههای زندگی و گردش در آن بیشتر میشود چرا که نهتنها شیراز بلکه هر شهری به عنوان یک کالبد زنده باید ضمن پویایی و بهروز بودن، متجلی فرهنگ و تمدن و میراث فرهنگی خود باشد.
اما اگر ادعا میکنیم که شیراز شهری فرهنگی و تاریخی و دارای تمدنی کهن هست، پس باید این ادعایمان را در معماری و شهرسازیمان هم نشان دهیم. ولی ما میبینیم که متأسفانه در حال حاضر شهر ما دچار آشفتگی آشکاری شده و میتوان گفت از هیچ الگوی اصولی مشخصی پیروی نمیکند.
شما در هیچ کجای شیراز نمیبینید که بهصورت یکنواخت و برنامهریزیشده معماری سنتی ایرانی یا اسلامی جلوه کند. در نتیجهی این ناهمگونی، ادعای اینکه شیراز یک شهر تاریخی و کهن هست، برای گردشگر ملموس نخواهد بود.
بهصورت مصداقی اگر بخواهیم صحبت کنیم، دقیقاً منظورتان از این آشفتگی چیست؟
مثالها و مصادیق فراواناند؛ مثلاً خیابان زند که میبایست با اصیلترین معماری و شهرسازی نمایش داده شود اِلِمانها و نماسازیهایی وجود دارد که هیچ گونه شهادتی بر میراث کهن شیراز ندارد؛ هیچ حالت یکنواختی و برنامهریزیشدهای در آن نمیبینیم. از برخی امارتهای اصیل این منطقه، جز تابلوهای ناهمگون و آزاردهنده چیزی باقی نمانده و در عوض هرچه از قدیم مانده خرابههایی است که حتی تعمیر و یا مقاومسازی هم نشده است.
ما در این شهر میادینی داشتیم که از قدیمیترین میادین کشور و حتی دنیا محسوب میشدند. فلکه ساعت، فلکه شهرداری، چهارراه زند و همه این مناطق الان در شرایط مطلوبی نیستند و متأسفانه نه آن حالت قدیمی و اصیل را دارند و نه وضعیت مدرن و جدید معماری.
یعنی میتوان گفت شیرازِ کهن، بین دو وضعیت سنتی و مدرن معلق مانده.
همینطور است. مسئله این است که مناطق دیگری از شهر هم که میخواهد از معماری جدید و مدرن دنیا پیروی کند باز هم از یک وضعیت یکنواخت و منظم امروزی برخوردار نیست. به عنوان مثال شمال شهر ما که آن موازنه طراحی و معماری مدرن را ندارد. یا در شمال غرب شهر که در حجم زیادی ساختمانسازی جدید در حال انجام است اما در خط آسمان این بلندمرتبهسازیها هیچ الگوی منظم و اصولی مشاهده نمیشود.
به عبارتی دیگر در حال حاضر شیراز نه آن بافت سنتی و اصیل خود را حفظ کرده و نه به معماری مدرن دست یافته است.
شما راهکار اصلاح این آشفتگی ظاهری شهر را چه میدانید؟
به عقیده من مضاف بر ساماندهی ساخت و سازها، نباید از رعایت دقیق اصول معماری و شهرسازی غافل شویم. شما اگر معماری کشورهای اروپایی و غربی را نگاه کنید میبینید که ساختمانهای صدساله هم بدون تغییر و به همان سبک و سیاق اصیل خود حفظ میشوند و همزمان با دقت مقاومسازی میشوند. البته ما میدانیم که برای رسیدن به این نقطه، دستگاههای مختلفی نقش دارند و با عملکرد جزیرهای نمیتوان چنین رویهای را جا انداخت. ضمن اینکه لازمهی کاهش میزان تغییرات و نابهسامانیها در ظاهر شهر، استحکام سازهها و مساکن است که به مسائل فنی و تخصصی مربوط میشود.
من شخصاً در این زمینه معتقدم که در شیراز باید همه ساختمانها بتنی ساخته شوند. در دنیا دیگر اسکلت فلزی به آن سبک و سیاقی که ما به کار میبریم، استفاده نمیشود. در عوض بتن با کیفیت یک خاصیتی که دارد این است که مقاومت و ماندگاری ساختمان را تا صد سال افزایش میدهد.
در خصوص استحکام ساختمانها بهویژه با توجه به قرار گرفتن شیراز بر روی گسل زلزله، ناظرین ما نیز باید به بهترین شکل ممکن نظارت را انجام دهند.
چرا این اتفاقات در شیراز صورت نمیگیرد؟
میتوانم بگویم در خلأ برنامههای مدون و کارشناسیشده هست که در یک منطقهی همگون شهر، سازهای مختلفی از معماری و شهرسازی نواخته میشود. به عنوان مثال در شمال غرب شیراز که در یک محدودهی مشخص و یکدست، بالغ بر ۱۰ هزار واحد در حال ساخت است، برخی نمای سنتی میگذارند و برخی نماهای مدرن. در نتیجه آنجا یک ناهمگونی ناپسندی ایجاد میشود. در حالیکه به اعتقاد من اگر بر اساس همان الگوی معماری غربی هم عمل شود، دست کم در خط آسمان آن میتوان منظرهی زیبایی از معماری مدرن را بهخصوص در امتداد جادهی پرتردد کمربندی، به نمایش گذاشت.
شما برای تغییر این وضعیت، چه سیاست مشخصی دارید؟
در حوزهی معماری و شهرسازی سیاست اصلی ما این خواهد بود که برای هر منطقه بر اساس شرایط خاص خود، یک الگوی معماری و شهرسازی تعیین کنیم و آن را بهصورت واحد و یکپارچه اجرا کنیم. در این صورت سازندگان نیز دچار سردرگمی نمیشوند و همه از الگوی مشخص و واحد پیروی میکنند. من فکر میکنم در این صورت است که شهر میتواند از وضعیت فعلی نجات پیدا کند.
هدف ما، ساماندهی به این وضعیت آشفتهای است که هم در زمین و هم در خط آسمان شهر (بلند مرتبهسازیها) وجود دارد و در راستای این هدف از کارشناسان و متخصصان خبره باید کمک بگیریم.
اما اصلاح ساختار معماری و شهرسازی پروسهای زمانبر است و قطعاً به همت و همکاریِ همهی نهادها و مردم گره میخورد. فکر میکنید در یک دوره چهارساله کار خاصی میتوانید پیش ببرید؟
حتماً اینکه ما ادعا کنیم میتوانیم تمام مسائل معماری و شهرسازی را که ناشی از رویههای چند ده ساله بوده، در یک دوره چهارساله حل کنیم، اغراقآمیز و غیر عملی خواهد بود. اما در عین حال اعتقادم این است که میتوانیم همین وضع موجود را هم به نحوی ساماندهی کنیم که اگر به همه اهداف معماری و شهرسازی نرسیم به آن نزدیکتر و نزدیکتر شویم. حتماً میتوان کارهایی کرد که شهروندان حداقل نتایج درازمدت را تا حد قابل قبولی لمس کنند.
مثلاً؟
مثلاً اگر ما نمای همین پلهای جدیدی که در مناطقی مثل معالیآباد و ولیعصر ساختهایم، با معماری سنتی خودمان بازسازی کنیم حداقل میتواند بخشی از چشمانداز هدف ما را در کمیسیون معماری و شهرسازی شورای پنجم نشان دهد. بهعنوان نمونه اگر پایههای این پلها را به سبک معماری هخامنشی یا پاسارگاد مرمت و بازسازی کنیم قطعاً بهتر میتواند نشانی از تاریخ شهر متمدن شیراز داشته باشد. در عین حالی که سازههای ما میتواند از معماری و تکنولوژی مدرن هم بهره ببرد. یعنی باید بهصورت ترکیبی، هم اصولی و مدرن ساخته شوند و هم نمای سنتی و اصیلی داشته باشد.
===========
گفتگو از سجاد بنام
انتهای پیام/س.ب
ها والا واقعا خیابونای شیراز بی در و پیکر و ولو شده
واقعا یعنی ایده جنابعالی برای این مشکل همین رنگ کاری پل معالی آباد هست فقط؟؟؟
شیراز یکی از تاریخی ترین شهر ایران شناخته شده شهر گل وبلبل شهر شعروشاعری شهری که در زیبایی وتمدن، معماری بی نظیر و بنا های بیمانند تاریخی با محاسبات خاص که حتی تمام دنیا بنام شهری بی نظیر در جهان ثبت شده و آنرا قبول دارند وهر انسانی در هر گوشه ای از جهان آرزوی آن را دارد که یک مرتبه شیراز را ببیند اما شیراز به خود روح مرده ای گرفته نگذارید شیراز بمیرد.خیلی زحمت وهنر خلاقیت با هم آویخته شد تا آن شد که بود لذا بطور خیلی خلاصه وجزعی می گویم چنان منطقه های شیراز از خیابان زند تا بلوار سیبویه دروازه کازرون تا میدان ولیعصر تا دروازه قرآن تا فلکه ستاد بافت اصلی وتجاری شیراز دو باره بازسازی گردد و پروژه های عظیم تجاری تفریحی گردشگری بنا گردد با خیابانهای قابل رفت آمد که مقرون به صرفه و ضمنأ شیراز زنده خواهد گردید دلایل زیادی است که بصورت جزعی چند دلیل بیان مکنم ۱- زیبایی وتمدن و رونق و نفس کشیدن به شهر بر می گردد چنانچه هر گردشگری در همین منطقه که شامل بناهای تاریخی مذهبی وتجاری است می خواهد ببیند گردش واستراحت کند .۲-ساختمانهای فرسوده که بالای ۵۰۰ هزار نفر در آن زندگی می کنند درصورت هر حادثه امکان کمک رسانی وسرویس غیر ممکن است.۳-ترافیک را خیلی کمتر نمودی چونکه محل کار اکثر مردم در این منطقه است ولی محل سکونت بیرون از این منطقه ها بوده ۴-سود حاصله از گردشگری چند برابر خواهد شد ۵ – عواقب احتمالی به حد اقل خواهد رسید.۶-زیبایی به شهر بر میگرددو این منطقه به سود دهی خود خواهدرسد .۷- بناهای بیمانند با اطراف ست وهماهنگ می گردد ۸ قابلیت ترمیم بنا های تاریخی مذهبی وغیره….. وبرای اینکار در قالب پروژهای عظیم تجاری رفاهی گردشگر به سرمایه داران ویا صاحب ملک هایی که قدرت ساختن دارن باز سازی شود.