«ریواس جنوب» از یک ماجرای جنجالی گزارش میدهد؛ مرگ غمانگیز یک بانوی کارتنخواب در شیراز؛ سرما یا اعتیاد، دلیل مرگ هنوز روشن نیست/ سایهی مرگ فجیع، روی سر هزاران شهروندِ دیگر!
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
در روزهایی که گذشت، ماجرای مرگ دلخراش یک بانوی کارتنخواب در شیراز، به یکی از سوژههای اصلی خبری و البته جنجالبرانگیز تبدیل شده است.
اما ماجرا بر سر مرگِ کیست، «گلبس» یا «فریبا»؟ دلیل مرگ کدام است، «سوز سرما» یا «دام اعتیاد»؟ آیا مرگهای تلخ مشابه دیگری هم در کار بوده؟ توپ تقصیر در زمین کیست؟
به گزارش ریواس جنوب، ۱۴ دیماه یک خبرنگار با انتشار دلنوشتهای تلخ از مرگ زنی ۴۵ ساله به نام «گلبس» در محدودهی دروازه سعدی شیراز آن هم به دلیل سرمازدگی خبر داد؛ استناد او به گزارش نیمهتمام اورژانس بود.
همزمان با انتشار گستردهی این خبر در فضای مجازی بهویژه با هَشتگِ #گرمخانه_برای_گلبس، حسن همتی مسؤول روابط عمومی اورژانس فارس با تأیید این خبر، گفته که «ساعت ۶ صبح روز یکشنبه ۹ دیماه با اعلام گزارشی به سامانه ۱۱۵ اورژانس مبنی بر بیهوشی یک خانم در حوالی هتل پرهامی (واقع در بازارچه فیل منطقهی دروازه سعدی) شیراز، بلافاصله امدادگران به محل حادثه اعزام شدند اما متاسفانه تکنسینهای اورژانس با جسد او مواجه شدند.»
این خبر کافی بود تا موجی از واکنشهای مردمی دربارهی ریشههای این واقعهی تلخ و البته نمونههای پرشمار دیگر آن، روانهی فضای مجازی شود؛ واکنشهایی که کم و بیش برخی از مسؤولان را هم به تکاپو انداخته است!
** اورژانس اجازهی اظهارنظر درباره جزئیات پرونده را ندارد
حالا امروز ۱۵ دیماه، همتی مسؤول روابط عمومی اورژانس فارس در گفتگو با «ریواس جنوب» ضمن بازگویی توضیحات پیشین خود در این باره، اضافه میکند که او و همکاراناش اطلاع دقیقی از علت مرگ این خانم ندارند و اورژانس اجازهی اظهار نظر در این خصوص و حتی بررسی مدارک همراه بیمار یا جسد را ندارد.
به گفتهی او «اطلاعات اولیه در خصوص این خانم نیز به نقل از کلانتری محل گزارش شده است.»
* مرگ مشابهی گزارش نشده است
همتی البته درباره احتمال وقوع موارد بیشتری در این خصوص تصریح میکند که «طی ماههای اخیر -به جز این مورد اخیر- هیچ مرگ دیگری در هنگام سرمای هوا و در خیابانهای شیراز به اورژانس گزارش نشده است.»
** اعلام نظر پزشکی قانونی تا چند روز آینده
علیرضا خلیلی مسؤول روابط عمومی پزشکی قانونی استان فارس اما در این باره با برخی شواهد و قرائن موجود در پرونده به خبرنگار ریواس جنوب میگوید که «این خانم مشهور به فریبا، ۵۰ ساله، اهل استان کردستان و ساکن شهر شیراز بوده و چنین به نظر میرسد که دچار اعتیاد هم بوده است؛ با این حال، علت تامّهی مرگ فریبا هنوز مشخص نیست و تا روشن شدن آن هیچ اظهارنظر قطعی نمیتوان کرد.»
او از پیگیری جدی پزشکی قانونی دربارهی این پرونده سخن میگوید و تأکید میکند که «با وجود اینکه بررسیها در این گونه موارد معمولاً زمانبر است اما با توجه به حساسیت افکار عمومی روی این موضوع، مدیرکل پزشکی قانونی استان روی این پرونده دستور پیگیری ویژهای صادر کرده و انتظار میرود نتیجهی نهایی بررسیها ظرف همین هفته اعلام شود.»
* پزشکی قانونی در اعلام علت مرگ، محافظهکاری نخواهد کرد
اما این مقام مسؤول در واکنش به نگرانی خبرنگار ما در خصوص کوتاهی یا محافظهکاری احتمالی در روند بررسی و اطلاعرسانی جزئیات پرونده، تأکید میکند: «من با قاطعیت به شما میگویم که پزشکی قانونی به عنوان بازوی قدرتمند قوهی قضائیه بدون کوچکترین محافظهکاری حق را خواهد گفت و توان تخصصی و تعهدی خود را فدای هیچ مصلحت دیگری نکرده و نخواهد کرد.»
** شهرداری گوشت قربانی همهی ماجراها!
اما در همین حال، به نظر میرسد یک بار دیگر -به حق یا نابهحق- پای شهرداری شیراز بیش از دیگران به میان آمد و توپِ پرحاشیهی این ماجرا، با عبور از دستگاههای دیگری همچون بهزیستی، علوم پزشکی، نیروی انتظامی و شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان فارس، به زمین شهرداری شیراز شوت شده است!
یوسف آفرینی مدیر اداره پیشگیری و ساماندهی آسیبدیدگان اجتماعی شهرداری شیراز تنها متوفی این موضوع را زنی ۴۵ ساله به نام “ف.م” اعلام میکند و ضمن اظهار تأسف شدید از وقوع چنین حوادثی در تأکید میکند که «شهرداری شیراز بسیار فراتر از توان خود برای این اقشار ازجمله این فرد خاص، انرژی گذاشته و هزینه کرده است.»
بنا بر اطلاعات پروندهی متوفی در ادارهی آسیبدیدگان اجتماعی شهرداری شیراز، “ف.م” پیش از این حدود ۶۰ بار به این اداره منتقل شده بود و با وجود ۷ بار ارجاع به کمپهای ترک اعتیاد، هرگز از دام اعتیاد نجات نیافت.
آفرینی معتقد است که «اگرچه ممکن است در صورت امکانات و اعتبارات بیشتر در این حوزه چنین اتفاقی نمیافتاد اما برای نجات کسی که زندگی در خیابان آن هم با چنین وضعیت اسفباری را انتخاب میکند فاکتورهای بسیاری دخیل است و دستکم پای ۶ نهاد مختلف شهری و استانی در میان است.»
او در گفتگو با خبرنگار ما تصریح میکند که «در این ماجرا محور اصلی نهادهای دیگری است که پاسخگو نیستند و شهرداری در این موضوع تنها وظیفهی کمک به تأمین امکانات دارد که فراتر از توان خود این کار را انجام داده و میدهد.»
تأمین بودجه برای افزایش دو برابری ظرفیت ساختمان مرکز ماده ۱۶ از ۲۴۰ نفر به حدود ۵۰۰ نفر و همچنین احداث دو گرمخانهی دیگر در روزهای پیش رو به منظور افزایش ظرفیت پذیرش و اسکان از ۱۰۰ نفر به ۲۰۰ نفر، از جمله اقداماتی است که شهرداری شیراز انجام داده و به اعتقاد آفرینی، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
** سایهی مرگ فجیع روی سر بیش از هزار کارتنخواب شیرازی!
به گزارش ریواس جنوب، اگرچه با کمی بدبینی حتی ممکن است انتخاب اسم “گُلبس” هم برای موجسازیهای خاص و هدفمند صورت گرفته باشد اما به نظر میرسد ابهامات در این پرونده، هرگز عمق فاجعه را کم نمیکند.
به زبانی دیگر؛ فارغ از اینکه این زن “فریبا” بوده یا “گلبس”، ۴۵ سال داشته یا ۵۰ سال، به دلیل آوِر دُوز “مواد مخدر” جان باخته یا از شدتِ “سرما” یخ زده، صورت مسأله را عوض نمیکند.
اگر تمام مسؤولان -ازجمله آنها که پشت دیوارها خود را پنهان میکنند- قسم جلاله هم بخورند که تنها ف.م دچار مرگی چنین فجیع شده، کمتر کسی میتواند باور کند که سایهی مرگ تلخ روی سر بیش از یک هزار کارتنخواب در شیراز و سایهی خواب عمیق روی چشمهای بسیاری از مسؤولان شهر و استان، نیست.
هرچه هست بررسی بیشتر زوایای پنهان این موضوع تلخ اجتماعی، دستمایهی گزارش بعدی ما خواهد بود.
انتهای پیام/ سجاد بنام