قربانیان حادثه فولاد بویراحمد به ۳ تن رسید
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
امروز یکی دیگر از مصدومان حادثه فولاد بویراحمد جان باخت تا عمق این حادثه با مرگ سه کارگر مظلوم بیشتر شود.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، بر اساس اطلاعات رسیده، امروز یکی دیگر از کارگرانی که در اثر فوران کوره ذوب فولاد دچار سوختگی شدید شده بود، جان خود را از دست داد.
پیش از این دو کارگر دیگر نیز جان خود را از دست داده بودند و سه کارگر دیگر نیز در بیمارستان بستری هستند.
انتهای پیام/ک-ب
سرور گرامی خانم هاجر چنارانی نماینده ی محترم شهرستان نیشابور و شهر فیروزه.
شما در نخستین نطق خود در صحن علنی ی مجلس سخنانی فرمودید که مرا ناامید کردید و از آن دلبستگی که در اثر نطقهای تبلیغاتی ی پیش از انتخابتان در من ایجاد شده بود تا حد زیادی کاستید، به این جهت بر خود لازم می دانم دقایقی از وقت گرانبهایتان را بگیرم و چند جمله در نقد فرمایشات شما به حضورتان تقدیم کنم تا شاید برایتان حکم زنگ اخباری داشته باشد که جبران مافات نمایید و جایگاه شایسته ای را در قلوب امثال من پیدا کنید.
بانوی محترم، شما از چه کار آقای احمدی نژاد راضی بودید که آنقدر وقت و انرژیتان را برای سفرهای استانی ی وی تلف کردید؟ در صورتیکه می توانستید از آن وقت گرانبهاتر از طلا و انرژی ی ارزشمندتر از جواهرتان در جهت رفع مشکلات و ترمیم خرابیهایی که وی در طول هشت سال ریاست جمهوری اش بر سر این کشور و این مردم آورده بود استفاده نمایید، آقای احمدی نژاد در طول مدت ریاست جمهوری اش کارهای مثبت زیادی انجام داد ولی به نظر من دو کارش بسیار نابخردانه بود:
یکی بی ادبیها و بی تربیتیها و فحاشیهایی که نسبت به دیگران از جمله کشورهای دیگر و مخصوصاً اسرائیل ادا می کرد و باعث دشمن تراشی و انتقامجویی در آنها گردید که تحریممان نمودند و چوبش را ما مردم باادب خوردیم، در صورتیکه شما که شخص فرهیخته و فرهنگ دوست و آشنا به تمدن هستید می دانید که این لحن گفتار درخور انسانهای فهیم نیست بلکه از خصوصیات بشرهای دورانهای گذشته که هنوز به مرحله ی تمدن نرسیده بودند و در جهالت به سر می بردند می باشد.
و دیگری قطع سوبسید قبل از آنکه منبع مطمئن دیگری را جایگزین آن کند که بازهم هزینه اش را ما مردم فقیر پرداختیم، وی درست مثل اینکه بخواهد بچه را گول بزند چهل و پنج هزار و پانصد تومان یارانه به دستمان داد و به جای آن چهارصد هزار تومان سوبسید را از جیبمان برداشت که این کارش کاملاً زرنگی به حساب می آید و نشانی از مردانگی ندارد.
شما فرمودید: «تقاضای مردم و رهبری مقاوم سازی ی اقتصاد، ایجاد اشتغال و حل مشکلات تولید می باشد که توفیق چندانی حاصل نشده است، همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند مشکلات کشور ناشی از مدیریت ضعیف، بی حال، ناامید، غیر انقلابی و بی تحرک است، این مشکلات زمانی حل می شود که مدیریت انقلابی، فعال، پرتحرک و کارآمد بر کشور حاکم شود و امیدواریم ملت ایران در بیست و نهم اردیبهشت این مشکل را علاج کند.»
سرور عزیز، اگر دقیقتر و منصفانه تر به رویدادها نظر بیفکنید حتماً گواهی خواهید داد که آقای روحانی بزرگترین مانع سر راه این آرزوی مردم و رهبری را که تحریمهای بانکی و معاملاتی بود از میان برداشت و جاده را برای رشد اقتصاد و ایحاد اشتغال در کشورمان باز کرد، همان موانعی که در اثر بی خردی ی آقای احمدی نژاد برایمان ایجاد گردیده بود، اما اینکه شما مشکلات کشور را ناشی از مدیریت غیر انقلابی ارزیابی کرده اید و راه حل آنها را مدیریت انقلابی معرفی نموده اید به نظر من کاملاً اشتباه است زیرا به عنوان محقق تاریخ معتقدم اکثر قریب به اتفاق مشکلات ما ناشی از عملکردهای انقلابی که طی ی ۳۹ سال گذشته اعمال کردیم می باشد و تا زمانی که رویه ی انقلابی مان را کنار نگذاریم و به روشهای اصلاح طلبانه متوسل نگردیم به هیچوجه موفق به حل مشکلات بیشمارمان نخواهیم شد.
خواهر گرامی، حل کردن مشکلات جامعه با توسل به روشهای انقلابی مناسب این زمان که در قرن ۲۱ یعنی قرن انفجار اطلاعات و اوج فرهنگ زندگی می کنیم نیست بلکه امروز انسانها مشکلاتشان را از طریق دوستی و محبت و احترام به یکدیگر حل می کنند، اینکه آقای حسن روحانی گوشی ی تلفن را برمی دارد و ۲۱ دقیقه با آقای باراک اوباما صحبت می کند نشان دهنده ی هوشمندی ی وی و درک درست او از شرایط و مناسبات قرن حاضر است و شما مطمئن باشید که از این رویه اش نتیجه ی آبرومندانه و افتخار آمیزی خواهد گرفت.
شما در سخنرانی تان خواستار تکرار تجربه ی هشت سال جنگ تحمیلی در اداره ی امور کشور شده اید در صورتیکه به خوبی می دانید حاصل آن تجربه ی هشت ساله بیش از ۳۰۰ هزار شهید و تعداد بیشتری معلول و اسیر و میلیاردها خسارت بود و خدا نکند دوباره چنان تجربه ای نه تنها در کشور ما بلکه در هیچ کشوری رخ دهد زیرا جنگ با هر هدفی که باشد مایه ی عقب ماندگی و ذلت و ضعف جامعه می گردد.
شما همچنین گفتید: «اقتصاد مقاومتی ساختاری نظام مند دارد که در آن تهدیدها به فرصتها تبدیل شود و زمینه ی رشد و توسعه ی اقتصادی و نهایتاً عدالت اجتماعی به وقوع بپیوندد، اقتصاد مقاومتی با اتکا به نیروهای درونی به دنبال تبدیل شدن به اقتصاد پیشرو و قدرتمند است، تجلی ی اقتصاد مقاومتی در حوزه ی تولید است و در این حوزه عوامل مهم و زیادی تأثیر دارد از جمله مواد اولیه، دانش و فن آوری، نیروی انسانی، شرایط محیطی و اقلیمی و همچنین سرمایه، در حال حاضر مهمترین ماده ی اولیه در اقتصاد در دنیا نفت و گاز است که ایران منابع غنی ی نفت و گاز در اختیار دارد، از لحاظ دانش و فن آوری نیز استعدادهای فوق العاده ای در کشورمان داریم، حدود سی میلیون نیروی کار ساده و جوان و شرایط اقلیمی و فیزیکی ی ایران، ظرفیتهای بسیاری برای اقتصاد مقاومتی ایجاد کرده است، مهمترین مشکل ما در حال حاضر بالا بودن نرخ بیکاری است که باعث افزایش آسیب های اجتماعی می شود، باید در سایه ی بسیج همه با هم در ریشه کنی ی بیکاری متحد شویم با ایجاد تعاونیهای روستایی، اتحادیه های کارآفرینی، اشتغال پایدار به خصوص در روستاها فراهم آوریم و از مهاجرت جلوگیری کنیم چرا که مهاجرت باعث حاشیه نشینی، اعتیاد، فساد و بی بند و باری، طلاق و هزاران آسیب اجتماعی در جامعه می شود، باید سه قوه ی مجلس، قضاییه و مجریه همه با هم به دنبال حل مسئله باشیم، در راستای اشتغال به اقشار آسیب پذیر جامعه به خصوص معلولان، به خصوص زنان سرپرست خانوار و به خصوص زنان بدسرپرست توجه ویژه شود، با افزایش وابستگی به اقتصاد غرب ولو به صورت کلامی، شکنندگی ی اقتصاد کشور افزایش می یابد.»
همشهری ی با عزت، این فرمایشات شما بر ملا کننده ی این واقعیت است که نظام جمهوری ی اسلامی طی ی ۳۹ سال حاکمیتش نه تنها نتوانسته معضلات جامعه را بر طرف کند بلکه تا حد زیادی بر آنها افزوده است اما در مورد راه حلهایی که ارائه داده اید و اقتصاد مقاومتی در رأس آنهاست باید به عرضتان برسانم که اقتصاد مقاومتی تنها یک شعار است که هیچگونه پایه ی علمی و قابلیت اجرایی ندارد زیرا فاقد عنصر اصلی ی اقتصاد که سرمایه است می باشد و مشخص نیست که سرمایه ی لازم برای اجرای اقتصاد مقاومتی از چه منابعی باید تأمین گردد، درآمد ملی ی ما که نفت است در شرایط فعلی کفاف مخارج گزاف کشورمان را نمی دهد پس حساب بازکردن روی درآمد نفت برای ایجاد اقتصاد مقاومتی بیشتر به یک خوش خیالی ی ذهنی شبیه است تا یک واقعیت عینی و قابل دسترسی.
اگر نظر مرا بخواهید تنها راه ایجاد اشتغال در کشور ما سرمایه گذاری ی خارجی است و آنهم در صورتی امکان پذیر است که وضعیت سیاسی ی مملکت دارای سامان گردد و آنهم در صورتی به سامان می رسد که مخالفین نظام از حق اظهار نظر و انتقاد برخوردار باشند یعنی قانون به همان اندازه که از موافقین نظام پشتیبانی می کند از مخالفین نظام هم حمایت نماید و به همان مقدار که موافقین نظام از امکانات بیت المال برای تبلیغ افکارشان استفاده می کنند مخالفین نظام هم از آن بهره مند گردند.
فقط در این حالت سرمایه دار خارجی رغبت می کند سرمایه ی عزیزتر از جانش را به مملکت ما بیاورد آن را به کار اندازد و سود حلالتر از شیر مادرش را نوش جان نماید، در غیر اینصورت نه تنها هیچ سرمایه داری در کشور ما سرمایه گذاری نمی کند بلکه سرمایه داران وطنی نیز همانگونه که طی ی ۳۹ سال گذشته سرمایه های خودشان را از کشور خارج کرده اند فرار سرمایه ادامه خواهد یافت و وضعیت اقتصادی ی ما از اینکه هست وخیمتر خواهد شد.
اینکه آرزو کردید ۲۹ اردیبهشت ۹۶ آقای روحانی سرنگون گردد به نظر من اگر خدای نخواسته این آرزوی شما تحقق یابد مسلماً به ضررمان خواهد شد زیرا وی در چهار سال ریاست جمهوری اش راه تعامل با غرب را هموار کرده و تا حد زیادی شرایط سرمایه گذاری ی خارجی را فراهم ساخته که اگر در چهار سال پیش رو نیز رویه اش را ادامه دهد قطعاً اقتصاد کشورمان را به مقصد مطلوبی خواهد رساند پس از شما خواهر عزیز انتظار دارم تا این حد بدبین نباشید و بیشتر نسبت به آینده امیدوار باشید. با آرزوی موفقیت شما، محمد رضا کیانفر ۰۹۳۶۵۴۷۶۳۲۲