تحلیلی بر آخرین تحولات انتخابات کهگیلویه و بویراحمد قسمت اول؛ آیا باران امید گچساران و باشت را فرا می گیرد یا نسیم دلاویزی آنجا خواهد وزید؟
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
تب انتخابات در کمتر از سه روز مانده به رأیگیری در کهگیلویه و بویراحمد بالا گرفت. پیش بینی نتایج انتخابات یک سوال کلیشهای و نقل محافل و مجالس است. در یک نوشتار سه قسمتی تحلیلی از آخرینها در تحولات انتخاباتی را در سه حوزه انتخابیه گچساران و باشت، کهگیلویه ی بزرگ و بویراحمد، دنا و مارگون ارائه میدهیم.
این قسمت؛ گچساران و باشت
انتخابات در گچساران و باشت تا همین چند هفته پیش اگر نگوییم فضای سردی را تجربه میکرد، تب و تابی هم نداشت. رکود حاکم بر سید ناصر حسینیپور و یاران اندکش، غلامرضا تاجگردون را به استراتژی فعالیت آرام و بیحاشیه در عین حال حضوری مقتدرانه واداشته بود. همه چیز همین گونه پیش میرفت تا اینکه سید ناصر حسینیپور با انتشار یک رنجنامه حوزه انتخابیهاش را به آبادان تغییر داد و سر و کله ی کاندیدای رد صلاحیت شده و برادر سید ناصر یعنی سید قدرت حسینیپور پیدا شد. اعلام حمایت او از ساسان دلاویز یک تحرکی در فضای انتخاباتی گچساران و باشت ایجاد کرد به نحوی که تاجگردون و یارانش که تا پیش از آن بر ساحلی آرام نشسته بودند کمی تلاطم را تجربه کردند.
تاجگردون توانسته بود در دورهای که در مجلس بود خود را نمایندهای در تراز ملی معرفی کند آن گونه که نه تنها گچسارانیها به وجودش افتخار می کنند بلکه اغلب مردم استان و لرتباران استان های دیگر هم در مباحثات خود با دیگران از او به عنوان مایه مباهات یاد میکنند.
اگرچه با سطح و جایگاهی که تاجگردون در مراکز قدرت کشوری داشت، بسیاری از او انتقاد میکنند که از همه ظرفیتش استفاده نکرده است اما در آن دوره ۴ ساله به نسبت همه سالهایی که گذشت هم برای گچساران و باشت و هم برای کل استان مفید واقع شد. همین عملکرد را در مقایسه با عملکرد قبل و بعد از خود قرار داده است و مردم را به قضاوت فراخواند و البته مردم هم نشان دادند که تفاوت فاحش را لمس کردند.
او با اعلام حضور برای کاندیداتوری با استقبال مجدد از خود مواجه شد که تا وقتی در اردوگاه رقیبان رکود حاکم بود بسیار گسترده نشان داده میشد. برای همین او استراتژی میزان رای خود را از «رای قبولی» به «رای حداکثری» تغییر داده بود.
گفتیم که با ورود ساسان دلاویز و اعلام حمایت سید قدرت، اردوگاه رقیبان تاجگردون تکانی خورد و تاجگردون هم این تکان را احساس کرد اما گویا بنایش بر عدم جدی گرفتن این موج تازه در رقابت بود و تا این لحظه هم سعی کرد دلاویز را در محاسباتش نیاورد و البته او را هم تحریک نکرد به جز در دو نقطه، تنه ای به او زد؛ آنجا که گفت برخی که در کوچههای لبنان و سادات حتی قدم هم نزدهاند چگونه میتوانند برای درد آنها دوایی داشته باشند؟ و در جای دیگر که گفت شما مثل آنی نیستید که نمک خورده و نمکدان را شکسته و حالا آمده رقیب ما شد.
دلاویز اما به هر دری میزند تا موج اولیه ایجاد شدهاش بیشتر و بیشتر شود. عملکرد چندانی از او در دست نیست و اگر هم چیزی در پیشینه داشته باشد به آن پرداخته نشده است، بنابراین سعی دارد موجی از احساسات ایجاد کند. مثلاً در یک نطقش خود برید و خود هم دوخت و خطاب به تاج گردون گفت اصالت مرا زیر سوال بردی و خطاب به هم طایفه ای هایش گفت «ایل من در ۱۱ اسفند اصالت خود را نشان دهید» و این گونه می خواهد عواطف و احساسات قومی و طایفه ای را برانگیزد. یا در جایی دیگر از فتنه ۸۸ مایه گذاشته است تا موج احساسات حزبی و سیاسی را برانگیزد.
دلاویز به نظر می رسد برای این عرصه بسیار جوان باشد و در ژست ها و کلامش یک غرور جوانی دیده میشود که شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید. مثلاً در جایی از نطقش خطاب به تاجگردون میگوید «بهت گفته بودم اگر دست از پا خطا کنی جمله ای می گویم که برای همیشه تمام شوی»! گفته ای که برای اکثریت مخاطبان غلوآمیز جلوه می کند و کسی باور ندارد که اولا تاجگردون با یک جمله به پایان برسد و دوما اگر این جمله در دست ساسان بود از گفتنش هرگز دریغ نمی کرد. یا در جایی دیگر میگوید «من رابطهام با آیت الله جنتی بسیار خوب است» که حتی اگر خوب باشد کسی که پای در مسیر سیاست گذاشته باشد اینها را نمیگوید، برای همین تعبیر به این میشود که یا «جوانی» میکند و خام میگوید یا اساساً رابطهای وجود ندارد.
با این احوالات اما موج او الان غیر قابل انکار است و در همایشهای انتخاباتیاش روز به روز شاهد بزرگتر شدن این موج بودیم. با پیوستن علی مراد جعفری به او، تاجگردونیها حالا مجبورند برای آنکه قافیه را نبازند قضیه را جدیتر بگیرند. نطق انتخاباتی دلاویز در باشت با جمعیت قابل توجه خیلیها را به فکر فرو برد و قطعا تاجگردون بیشتر از همه به فکر فرو رفته است. بسیاری گفتهاند منتظرند تا همایش امروز تاجگردونیها را در باشت ببینند و برای همین اثرگذاری بود که غلامرضا تاج گردون و اتاق فکرش مجبور شدند همه زور خود را برای امروز بزنند، زوری که به نظر میرسد کارساز شد و با گردهمایی انبوهی از جمعیت توانسته است همچنان دست کم در تحلیلها تاجگردون را قدرت بلامنازع انتخابات گچساران و باشت نگه دارد.
به هر حال میتوان گفت اکنون در گچساران و باشت استراتژی تاجگردون به همان استراتژی کسب رای قبولی برگشته است و در سوی مقابل دلاویز امیدوار به گستردهتر شدن موج ایجاد شده در اردوگاه خودش است و شاید پیروزی را هم دور از ذهن نمیداند اما هرچه باشد طرفداران تاج گردون پروپا قرصتر هستند و از همه اقشار در همه ردههای سنی از همه طوایف و از همه سلایق سیاسی دل در گرو و پیروزی او دارند، چیزی که دلاویز از آن محروم است و همین موضوع، عبور از تاجگردون را در حوزه انتخابیه گچساران و باشت بسیار دشوار کرده است و دلاویز و اصولگراهای پیوسته به او برای تحقق رویایشان باید منتظر حادثهای شبیه به معجزه باشند.
کمتر از ۶۰ ساعت به شروع اخذ رای مانده است و باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا باران امید گچساران و باشت را فرا می گیرد یا نسیم دلاویزی آنجا خواهد وزید!