مردم به برخی اعضای شورای شهر و شهرداری بیاعتماد شدند تصویری که از شوراها در ذهن شهروندان ثبت شده، لابیگریها، رانتهای فامیلی و ایجاد درآمد شخصی است
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
ضرغام نجفی در یادداشتی، “اعتماد” را سرمایه از دست رفته شورای شهر یاسوج خواند و گفت که امروز تصویری که مردم از شوراها در ذهن خود ثبت کردند، لابیگری، رانت فامیلی و درآمدهای شخصی است و این موضوع نگرانکنندهای برای آینده این شهر است.
شورای شهر و روستا یک نهاد مبتنی بر مردم سالاری است و از آنجایی که یک پارلمان محلی به شمار می روند، اعتماد جامعه شهری و روستایی به آنها نقش مهمی در عملکرد مثبت آنها دارد. ارزیایی عملکرد نهادهای مردمی چون شوراها کار آسانی نیست و این مردم هستند که باید در مورد موفقیت یا شکست نهادهای مبتنی بر مردم سالاری قضاوت کنند. نتیجه قضاوت مردم در یک چهارچوب منطقی و مبتنی بر مردم سالاری در انتخابات مشخص می شود. اگر نمایندگان مردم در شورای شهر توانسته باشند رضایت مردم را جلب کنند، قطعا اعتماد دوباره مردم را به عنوان پشتوانه اجتماعی محکم به دنبال خواهد داشت و اگر روی دیگر سکه مصداق باشد این رقبا هستند که جایگزین آنها می شوند.
می توان این شکل از اعتماد مردم را عصاره مردم سالاری نام نهاد. اما مهمتر از همه این شاخصه ها و مسایل سیاسی و اجتماعی، اعتماد مردم به یک نهاد یا سازمان اهمیت ویژه ای دارد. سوالی که در اینجا مطرح است این است که اعضای کنونی شورای شهر یاسوج و شهرداری تا چه اندازه توانسته اند اعتماد مردم را جلب کنند؟
تلاش و شعار نهادهای مردمی، از جمله شورای شهر و شهرداری در برآوردن انتظارات و توقعات مردم است ، حال با توجه به عصاره توقعات و شعارهای این نهاد انتظار می رود که اعتماد سیاسی و عمومی مردم شهر رو به افزایش باش و نه رو به کاهش.
از بین عوامل تاثیرگذار، وضعیت رفاهی و رضایت از سطح خدمات ارائه شده و نگرش مردم نسبت به تلاش این نهاد مردمی در توسعه و بسط رفاه شهروندی، مهمترین نقش در اعتماد سیاسی و عمومی شهروندان است. اعتماد یا عدم اعتماد شهروندان به نهاد شورای شهر و شهرداری تا اندازه زیادی بستگی به برداشت آنها از عملکرد کاری این نهادها دارد و خروجی عملکرد این دو نهاد پاسخ مناسب یا نامناسب مردم را در پی خواهد داشت.
در اینجا چیزی که کاملا مشهود است از بین رفتن اعتماد مردم نسبت به برخی اعضای شورای شهر و شهرداری یاسوج است. خطر بزرگتر اینکه نارضایتی مردم به این تعداد از اعضای شورای کنونی شهر یاسوج و شهرداری باعث شده است که مردم به اصالت و جایگاه شورای شهر و شهرداری بی اعتماد شوند و این سطح از بی اعتمادی و نارضایتی در راستای توسعه سیاسی و اجتماعی بسیار زیان آور و در کوتاه مدت و بلند مدت آثار جبران ناپذیری را در فرهنگ سیاسی و عمومی مردم در پی خواهد داشت.
عمق محرومیت از خدمات شهری در برخی نقاط ملموس است
نارضایتی شهروندان به این دو جایگاه تا سطحی تنزل پیدا کرده است که در حال حاضر نگرش مردم به برخی اعضای شورای شهر و شهرداری و اصالت وجودی این جایگاه ها مبتنی بر سیستم لابی گری ها، رانت های فامیلی و ایجاد درآمد شخصی می باشد.
از طرف دیگر جزیره ای عمل کردن شورای شهر در راستای مدیریت شهری حفره عمیقی را از خود بجای گذاشته است، به طوری که عمق محرومیت از خدمات شهری در بعضی نقاط شهر کاملا قابل لمس است و این تبعیض آشکار در توسعه پایدار شهری کاملا مشهود است.
شاید بتوان ریشه این بی اعتمادی را در ناکارآمدی برخی از اعضای شورای شهر دانست . چرا که یک شورای شهر ناکارآمد تنها خروجی آن انتخاب شهرداری ضعیف خواهد بود که نتیجه این فعل و انفعالات ارائه خدمات رفاهی ضعیف به شهروندان است و در پی آن نارضایتی عموم شهروندان را به دنبال خواهد داشت.
شک نداریم اگر اعضای شورای شهر به صورت آگاهانه و براساس شاخص های تخصص و کارآمدی انتخاب شوند چنین بی اعتمادی در سطح وسیع وجود نخواهد داشت. یک انتخاب اصلح، و تشکیل شورایی بر پایه تخصص و کارآمدی افراد، شالوده تشکیل یک شهرداری پویا، خودکفا و قابل اعتماد و مورد رضایت شهروندان را نتیجه خواهد داد.
قطعا در ۲۹ اردیبهشت مردم شهر یاسوج نه بر اساس نگاه قومی و قبیله ای یا سیاسی، بلکه با نگرشی فارغ از مسایل کلیشه ای و کهنه، انتخابی متخصص، کارآمد و اصلح خواهند داشت.
انتهای پیام/یادداشت