بقلم سید غلامعباس موسوی نژاد ما را چه می شود؟
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
ریواس جنوب؛جامعه ای که چهل سال پیش حال وهوایی داشته وامروز دوباره همان حال وهوا را تجربه می کند، یعنی تجربه خود را ثبت نکرده وآنرا نزیسته است. تجربه روزهای قبل نباید تکرار شود. تجربه را باید زیست واز تکرار آن در تاریخ کشور جلوگیری کرد. در زمانهای گذشته معمولا آدمهای مذهبی و مقید در جامعه روبه پیشرفت وصنعتی شدن محمدرضا شاه ، اُمُل، مذهبی یا واپسگرا، معرفی می شدند. بعد از حضور اندیشمندان مسلمان ، مانند مرحوم بازرگان و مرحوم دکتر شریعتی در دانشگاه، کسانیکه مذهبی بودند، سرشان را بالا می گرفتند و با افتخار می گفتند روشنفکرمتعهد هستم.خوشبختانه، سالها از آن وقت می گذرد ولی، امروزه بعد از گذشت چندین سال، متاسفانه دوباره همان فضا، برجامعه ما حاکم شده است. ظاهرا در بین روشنفکران امروزی ، مذهبی بودن را نوعی واپسگرایی پنداشته و بی دینی را نوعی پیشرفت محسوب می کنیم.
گاهی این تحقیر،در قالب الفاظ زیبایی مانند انسانیت، اخلاق یاهر چیزی اتفاق می افتد و مذهبی بودن را تحقیر می کنند. جالب است که کسانیکه واقعا با تحقیق و تلاش ، مذهبی را از بین مذاهب موجود و عرفان های نو ظهور انتخاب کرده اند، با یک جمله منتشر شده در فضای مجازی که اگر در شیلی بودی مذهبت با امروز تفاوت داشت، خلع سلاح می کنند.
متاسفانه بین کسیکه با تحقیق چیزی را پذیرفته وکسیکه تقلید می کند تفاوتی نیست و محقق با مقلد فرقی ندارد. آنچه مرا می آزارد این است که ما دچار نوعی سطحی نگری و ساده اقناعی در مورد مذهب و فرهنگ دیگر کشورها و نوعی مقاومت ذهنی در فرهنگ خودمان و برای آیین خودمان شده ایم. به عنوان مثال رسم همجنسگرایی دیگر کشورها برای ما محترم است اما، رسوم وآیین های مذهبی خودمان مانند نماز جماعت ، چهارشنبه سوری، عید نوروزو… برای ما، نوعی حماقت و سادگی محسوب می شود. ظاهرا در فرهنگ امروزی ما مرغ همسایه غاز و غاز خودمان مرغ است. نمیدانم متولیان فرهنگی ما چه برنامه ای دارند ویا چه برنامه اجرا کرده اند که چنین نتیجه ای داده است. مارا چه شده که به جای اینکه بر ایرانیت ویا ملیت خودمان تاکید و توجه کنیم هر گویشی تلاش می کند خودش را حفظ کند، هرچند این حفاظت ظاهری موجب گسیختگی و گسست فرهنگ ایرانی بشود. یک روز عرب ها را تحقیر می کنند، در حالیکه بسیاری از مردم جنوب عرب هستند، گاهی ترک ها را تحقیر می کنند در حالیکه بسیاری از مردم تهران وشمال غربی ترک هستند، در مورد کردها ولرها وبلوچ ها وترکمن ها ورشتی ها ومازنی ها هم متاسفانه همین اتفاق در حال روی دادن است. ملت ما دارد، پاره پاره می شود. مازندرانی ها در پی تحمیل فرهنگ خودشان به ادبیات، ترکها در تلاش برای گنجاندن زبان خودشان در مدارس، لرها در تلاشند زبان لری را در مدارشان تدریس کنند و… مارا چه می شود؟ چرا کسی به این پارگی پیراهن ملی ما توجه نمی کند؟ چرا کسی توجه نمی کند که هر کدام از ما داریم برشی فرهنگی ایجاد می کنیم وکیک خودمان را بر می داریم تا با شکلات تلخ خودمان مصرف کنیم؟ ما یک کشوریم، یک ملتیم، نباید قومیت ترک ولر وبلوچ وکرد قوت بگیرند واین قوت در راستای پارگی وناهماهنگی باشد. دستهای ما باید باهم الفت بگیرند تا هماهنگ باشیم تا خوف بی کسی مأیوسمان نکند.
این روند وروش ، روشی نادرست و مخرب است. شاید کسی به این موضوع توجه نکند که مردم ما، از هم دور می شوند، مردم از دولت دور می شوند، دولت از مردم دور می شود ونتیجه این دور شدن ها، گسست وانشقاق بین جامعه ایرانی وفرهنگ ایرانیست. فرهنگ ایرانی واسلامی منفک از هم نیست واسلامیت وایرانیت برای همدیگر پوست ومغز هستند وبدون وجود پوست، بدون شک مغز، فاسد وگندیده خواهد شد. دولتمردان باید خودشان را جزئی از مردم بدانند و مردم باید دولت را خدمتگزار خود احساس کند. وقتی بین دولت و ملت و ملت و ملت فاصله ایجاد شود، قدرت هردو کاهش می یابد. ایجاد فضای بی اعتمادی و یأس در جامعه مهمترین حربه رقیبان ملت ایران است که متاسفانه ما دایماً به آن دامن می زنیم. بنگاههای خبر رسانی، ظاهرا کاری جز مأیوس نکردن مردم ندارند. تیتر اول بسیاری از آنها اختلاس فلان دستگاه وفلان کس است، آنهم با حرف مختصر و غیر شفاف و مبهم که جز سردر گمی مردم سودی ندارد. اگر کسی مرتکب ظلمی ، اختلاسی ، فسادی و… باید بدون چشم پوشی با او برخورد کنیم تا جامعه احساس امنیت کند و دزد وسارق و مختلس از سیستم حساب ببرد.
سیستم جامعه ما یک سیستم خود منهدم کننده شده است. نباید سیستم کمر همت به نابودی خود ببندد. سیستم باید برای تقویت خود مردم را امیدوار و با نشاط و سرزنده بخواهد تا با انرژی همین مردم بتواند خودش را سرپا نگه دارد. چرا مدیران جامعه ما، بنگاههای خبر رسانی ما سیستمی عمل نمی کنند؟
ما داریم به خطا می رویم!! کار ما در آینده نزدیک منجر به اختلال در سیستم ملت و دولت و دولت و ملت می شود. انتظار می رود، سیستم خودپالایی را شروع کند، نباید بی توجه از کنار این انشقاق ها وفاصله ها بگذریم.
دستان همدیگر را بگیریم و مهربانی و حمایت را شیوه مواجه با خودمان، دولتمان وسرزمینمان، انتخاب کنیم.
سید غلامعباس موسوی نژاد
درود.وسپاس ازجناب موسوی نژاد.دوست عزیز تمبون فاطی پاره شده تمبونی دیگرنیست،کشوری که هزاران نقادروشنفکربیسواددارد.کشوری که هرکسی چرخ ریسندگی خودش راداردوبه هیچستان میچرخواندای دوست عزیزخوشاروزی که مافردوسی داشتیم.اگرایران نباشدتن من مباد