دلنوشته جوانی از دیار سوق ما سیلی خوردهی دست خویشیم
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
یک جوان سوقی با ارسال مطلبی به این پایگاه خبری نوشت: سوق من خفته در خاکستر و غبار بینوایی و سرگشته از گذر ایام،تاریخی که سراسر حماسه بود شور بی انتهای علم.
ما سیلی خورده ی دست خویشیم مادامی که توانمان رسید زدیم و رفتیم و زخمی برجای گذاشتیم …جراحتی عمیق در دل تاریخ شهرمان که همگان نمک بر ان زدند و سوزشش راعمیقتر کرده اند .
دل به درد سوق گوش فراخواهیم داد تا همگان بشنوند که بد عهدان با دیار علم وفرهنگ چه کردند.کسانی که خیانتشان تا ابد التیام پیدا نخواهد کرد و کلامشان سرتاسر ریا بوده و بس .
دروغ عضو لا ینفکشان و تزویر بخش عظیمی از عقایدشان شده بود . اری همان ها که کرسی خدمت را با تخت شاهی اشتباه گرفتتند و گمان میکردند تا ابد هستند و مردم رانردبانی امن میپنداشتند.
نه اقایان زخم سوق عمیق تر از بخشش است.بازگشتتان نه عزت دارد نه افتخار.
جناب اقای حاج محمد موحد دیار من سوق دلهای سوخته مادران عزیز از دست داده در جاده مرگ وپدران داغ دیده و جوانان بیکار سرخورده ی دیارم که کرسی شغلشان را شما در دکان پر مایه تان فروخته اید را هرگز فراموش نخواهند کرد . شما دوش مردمان مظلوم این دیار را فرش قرمزتان کردیدو شانه های ستبر اعتماد را از ما سلب کردی ووبذر نا امیدی پراکندید
رفتید پشت سرتان راهم نگاه نکردید
…نه جناب ..امروز روزی دیگراست .. پاسخ نه به شما کوبنده ترین و محکم ترین پاسخ برای ۱۶ سال اوارگی فرهنگی و بیمارگونه اقتصاد وعدم اتحاد این منطقه پر ظرفیت است و گویای عملکرد ضعیف. جنابعالیست.
شماامتیاز سوق را که علمایش ناطق هر مجلس و نخبگانش مایع فخر همگان بودند را چنان در بند خود اسیر کردید که نفاقی که بذرش عدم صلاحیت جنابعالی بود را گستراندی تا به حدی که هیچ وقت ما مردم سوق طعم یک دستگی و اتحاد انتخاب درست را نچشیم و وبه گمانتان این امتیازه همیشه برایتان ماناست .
زخم هایی که به پیکره اتحاد مردم سوق وارد کردید در دوره های دیگر و نمایندگان دیگر سر باز کردند و باز سوق بزرگ دچار عدم تمرکز برای انتخاب درست شده بود .اتحاد را بین طوایف سوق با عملکرد اشتباهتان نابود کردید..زخم زیاد است و حرف زیاد …
جناب اقای موحد
ما تا ابد مرگ عزیزان عزیزتر جانمان را که در حریق اعتماد به جنابعالی سوختند را فراموش نخواهیم کرد .شهر بی دفاع من سوق سالها کاملا راکد و به دور از توجه جنابعالی که مشغول رسیدگی به وام داران و روستاهای خاصه خودتان بوده اید غرق نابودی شده بود و از کمترین امکانات معیشتی بی نصیب مانده بود .بواقع ننگین است این همه بی توجهی.
نبود یک دستگاه امبولانس مجهز در این منطقه صدها نفر را به کام مرگ فرستاد شما کماکان در کاوش برای دوره بعدیتان بوده اید ..ما جوانان شهر سوق نیازمند فکری نو همتی جهادی وعزمی راسخو کاری بسیجی وار برای حل مشکلاتمان هستیم ..شما پاسخ به اعتماد ۱۶ ساله ما نداده اید.
نبود زیر ساخت لازم در همه سطوح در این شهر فرهنگی در ادوار مختلف سلطنته شما به حداکثر میزان خود رسیده بود. پاسخ به کتمان این حقایق گذری از شهر سوق میباشد که به لطف نبود جنابعالی به صورت مختصر؛ویرانی های شما دستخوش سازندگی شده و قطعا ما به عقب بر نخواهیم گشت…