پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

محصولات تراریخته محصولاتی هستند که در آن‌ها تغییرات ژنیتیکی حاصل شده است؛ اگر چه این نوع محصولات طرفدارانی هم دارند ولی آزمایشات علمی نشان داده است که مصرف چنین محصولاتی علاوه بر محیط زیست و معیشت کشاورزان بر سلامت مصرف کننده نیز اثرات زیانباری دارد؛ این گزارش را تا پایان دنبال کنید.

به گزارش ریواس جنوب به نقل از سلامت، به طور کلی انتقال DNAیک موجود به موجود زنده دیگر از جمله گیاهان با استفاده از روش‌های مهندسی ژنتیک را دستکاری ژنتیکی می‌گویند. این فناوری ترکیبی از زیست فناوری (بیوتکنولوژی) است که در آن ژن‌های مورد نظر با کارکرد شناخته شده را انتخاب و از یک موجود به موجود دیگری و از یک گونه به گونه یا گونه‌های غیر همگون وارد می‌کنند .

برای مثال ژن های یک حیوان را به میوه ها و سبزی ها وارد می‌کنند. محصولاتی که یک ژن بیگانه به آن ها منتقل شده است را محصولات دستکاری شده ژنتیکی یا تراریخته (GMO (Genetically Modified Organisms, می نامند.

لزوم حمایت دولت از کشاورزانِ خرده پایِ محلی، ارقام بومی و تولید محصولات کشاورزی سالم
کشاورزان نقش عمده ای در تامین امنیت غذایی کشورها ایفا می‌کنند و این در حالی‌ست که محصولات دستکاری شده ژنتیکی تهدیدی برای تنوع زیستی، معیشت کشاورزان، سلامت، استقلال و امنیت غذایی و یکی از چالش‌های اساسی محیط زیست در قرن ۲۱ به حساب می آیند.

لذا اهمیت آگاهی‌رسانی در مورد این محصولات با توجه به اثرات سوء ناشی از آن ها و شرایط واردات این محصولات که بدون برچسب و با قیمت پایین عرضه میگردند بسیار ضروری است، چرا که با توجه به تورم و به ویژه گرانی محصولات غذایی، واردات این محصولات برای دولت مقرون به صرفه بوده و از آن پشتیبانی میکند. علی رغم تمام این مسائل، تولید داخلی محصولات دستکاری شده ژنتیکی، به جای حمایت از بخش کشاورزی و تولید محصولات سالم و بومی، نیز در حال پیگیری است که زنگ خطری است برای همه کسانی که به نوعی با این محصولات در ارتباط هستند.
در این راستا، دولت باید از راه‌اندازی روشهای بومی و محلی تولید غذا، در کنار ارتقای سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی صنعتی، حمایت و پشتیبانی کند. ضمن اینکه دولت با حمایت و پشتیبانی خود باید بخش کشاورزی را ترغیب کند تا کشاورزان از روشهای پایدار استفاده کنند، که این به نوبه خود مستلزم ایجاد انگیزه و تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب خود است. به علاوه، اقدامات ذی‌نفعان این بخش نیازمند حمایت‌های سیاستی و مدیریتی است تا از تحقق امنیت دسترسی به غذا، تعیین قیمت‌های منصفانه و دستمزد مناسب، اطمینان پیدا کنند.

محصولات دستکاری شده ژنتیکی  تهدیدی برای محیط زیست، تنوع زیستی و معیشت کشاورزان

محصولات دستکاری شده ژنتیکی تهدیدی برای محیط زیست، تنوع زیستی و معیشت کشاورزان
طرفداران محصولات دستکاری شده ژنتیکی مدعی اند که کشت این محصولات به شکل های گوناگون به محیط زیست کمک می¬کند؛ ادعایی که باید به دقت مورد بحث و بررسی قرار گیرد. تولید محصولاتی که در برابر اثرات کشنده علف کش ها مقاوم اند، موجب تشویق کشاورزان به استفاده بیشتر از علف کش ها می شود و همین نکته به محیط زیست آسیب می رساند.

به علاوه، انتقال ژن از گیاهان دستکاری شده ژنتیکی به خویشاوندان وحشی یا اهلی شان در مزارع مجاور، موجب اثرات زیست محیطی می شود که این مسئله با توجه به اینکه در فضای مزارع، باد و حشرات می توانند دانه و گرده را از گیاهان دستکاری شده به دیگر مناطق جابه جا کنند، باید مورد توجه قرار گیرد.
مشکل زیست محیطی دیگر گیاهان دستکاری شده ژنتیکی، نقش آنها در کاهش تنوع زیستی و به عبارت دیگر فرسایش ژنتیکی است. از آنجا که گیاهان زراعی با محیط برهم‌کنش دارند، تنوع به بقای آنها کمک می کند. در حقیقت، پرورش تعداد معدودی محصول زراعی خطرناک است زیرا اگر یک بیماری به تنها گونه گیاهی کشت شده در منطقه هجوم ببرد، همه محصول را از بین خواهد برد. با این وجود، متاسفانه، در اثر سیاست های انحصاری نظام کشاورزی تجاری و تک محصولی، تنوع ژنتیکی نژادهای دامی و محصولات زراعی به شدت در معرض خطر فرسایش قرار دارند.

به علاوه نکته مهم دیگری را که نباید فراموش کرد این حقیقت است که از دست رفتن ارقام مختلف محصولات کشاورزی، قدرت مقابله ما را در برابر تغییرات اقلیمی کاهش می¬دهد. «در گاو صندوق تنوع ژنتیکی مان را بگشاییم و از آن در مقابله با شوری، خشکسالی، تغییرات آب و هوایی و… بهره‌مند شویم.»
در کنار مباحث فوق، جنبه اقتصادی استفاده از بذرهای تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) به ویژه در ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. برخلاف وعده‌های حامیان بذرهای تراریخته مبنی بر تولید محصول بیشتر، استفاده کمتر از نهاده‌های کشاورزی و سود بیشتر برای کشاورزان، تاثیرات سوء این بذرها حداقل بر کشاورزان خرده پا بسیار مشهود است. از سوی دیگر، کشاورزان خرده‌پایی که توان خرید و استفاده از نهاده‌های کشاورزی مخصوص این محصولات را ندارند و معیشت‌شان متکی بر استفاده از بذرهای خودمصرفی است، نمی‌توانند با محصولات دستکاری شده ژنتیکی که قیمت تمام شده پایین‌تری دارند، رقابت کنند که در نتیجه بازار محصولات خود را از دست می دهند. این امر جدا از اینکه تهدید جدی برای حق بر معیشت و کارِ این کشاورزان به شمار می آید، حقوق دیگر آنان از جمله حق بر غذا را نیز نقض مینماید.
در ایران فقط یک گونه برنج به نام طارم مولایی دستکاری ژنتیکی شده است که به این برنج هم تاکنون مجوز کشت داده نشده است. این در حالی‌ست که مشکل قابل تامل در رابطه با این محصول، تضمینِ جلوگیری از خروج آن به صورت غیرقانونی از مرکز تحقیقات و کشت آن در مزارع کشاورزان است که در آن صورت با مشکل بزرگی مواجه خواهیم بود.
تبعات اقتصادی استفاده و رها سازی این محصولات برای کشور مساله ای‌ست که نیاز به کالبد شکافی و تشریح دارد. در ابتدا باید توجه داشت که بذرهای دستکاری شده ژنتیکی به اسم شرکت‌های چندملیتی نظیر مونسانتو ثبت شده است، شرکتهایی که همیشه منافع اقتصادی خود را به سلامتی جامعه و معیشت کشاورزان به خصوص کشاورزان خرده پا ترجیح می‌دهند.

دوم اینکه تکنولوژی این محصولات در اختیار کشورهای صادر کننده غربی است، در نتیجه واردات این محصولات موجب وابستگی در صنایع مرتبط داخلی می شود. به عنوان مثال اگر واردات بذرهای هیبریدی به کشور قطع شود منجر به بیکار شدن تعداد زیادی از شاغلین در این زمینه و خسارت دیدن صنایع مرتبط خواهد شد.
در نهایت اینکه، نباید به تبلیغات و بزرگ‌نمایی‌های پیرامون محصولات دستکاری شده ژنتیکی اعتماد کرد. این مساله یادآور تبلیغات گسترده کودها و ضد آفات در ۵-۴ دهه گذشته است که تبعات استفاده از این محصولات از جمله مقاوم شدن آفات و متنوع شدن امراض، نشانگر غیر قابل اتکا بودن تبلیغات برنامه ریزی شده است.
حاکمیت غذا
اصطلاح حاکمیت غذا، در سال ۱۹۹۶، در راستای ایجاد سیاست¬های حمایتی از کشاورزان، دهقانان، عشایر، ماهی‌گیران، جوامع بومی، زنان، جوانان روستایی و سازمان های محیط زیستی به وجود آمد، تا از حق دسترسی به غذا و شیوه¬های تولید کشاورزی، دامداری و ماهی‌گیری در مقیاس کوچک این جوامع در مقابل بازارهای تجاری بین المللی دفاع کند.

طرفداران دیدگاه حاکمیت غذا اعتقاد دارند که تمام کشورها باید از نظر حق تولید و تامین غذا مستقل بوده و از طریق کشاورزی ارگانیک و حفظ منابع طبیعی، موضوع پایداری تولید غذا را دنبال نمایند. «حاکمیت غذا» به این معناست که زمین و منابع طبیعی در سطح محلی اداره شوند، نه اینکه سیاستهای مربوطه، از طرف نظام تجارت جهانی و صنایع کشاورزی و غذا تحمیل شوند.

بدون تحقق «حاکمیت غذا» کشاورزان نمی توانند اقدامات موثری در برابر تغییرات اقلیمی صورت دهند. از دیدگاه حاکمیت غذایی، مشکل گرسنگی در جهان، مشکل تولید غذا و کمبود آن در بازار نیست، بلکه حاصل بی‌عدالتی و پایمال شدن حق و حقوق کسانی است که در گرسنگی به سر می برند.
اصول اساسی حاکمیت غذا عبارتند از: حق دسترسی انسان ها به غذای مناسب و مغذی، زمین، حفاظت از منابع طبیعی، ساماندهی مجدد تجارت غذا، کاهش میزان گرسنگی در جهان، صلح و امنیت اجتماعی و تدوین سیاستهای مناسب کشاورزی برای حمایت از تولید کنندگان خرد.
در چارچوب حاکمیت غذا در این خصوص بحث می‌شود که غذا از چه طریقی و به چه بهایی تهیه می-شود و آیا روند تولید آن به بهای افزایش وابستگی، از بین رفتن بذر بومی، دانش بومی و ذخایر طبیعی خواهد بود؟ در حاکمیت غذا ما به دنبال راه‌حلی برای فاجعه غم‌انگیز گرسنگی یک میلیارد انسان در جهان امروز هستیم. تحقق حاکمیت غذا نیازمند ایجاد دگرگونی و تغییر سیستم تولید غذا به شیوه فعلی است. تغییری که به تولید کنندگان غذا اطمینان دسترسی و کنترل بر زمین، آب، بذر، منابع ماهیگیری و تنوع زیستی کشاورزی را بدهد.

همه مردم این حق و مسئولیت را دارند که در سیاست‌گذاری‌های مربوط به تولید و توزیع غذا مشارکت داشته باشند. دولت ها نیز باید به این حق احترام گذاشته و برای خودکفایی مردم کشورشان و دسترسی آنها به غذای سالم و متناسب با فرهنگ خود تلاش کنند.

خطرات و عوارض محصولات دستکاری شده ژنتیکی بر سلامت انسان
در سال‌های اخیر، آزمایش‌های فراوانی در مورد خطرات احتمالی محصولات دستکاری شده ژنتیکی در حوزه سلامت صورت گرفته و به نظر می‌رسد، کفه منتقدین این محصولات، وزن بیشتری نسبت به کفه طرفداران دارد. به علاوه، در اغلب موارد، پاسخ طرفداران تولید محصولات به نتایج به دست آمده تنها سکوت بوده است. نتایج آزمایش‌ها نشان می‌دهد که محصولات دستکاری شده نه تنها بر انسان که بر دام و محیطی که در آن رشد می‌کنند نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

از جمله، می توان به مواردی همچون حساسیت‌های جدید به مواد غذایی، مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها، تغییر در الگوی مصرف علف‌کش‌ها و از بین بردن ژن‌های حساس در حشرات و آفات اشاره کرد. بنابراین یکی از موارد قابل توجه در زمینه توسعه محصولات دستکاری شده ژنتیکی لزوم انجام ارزیابی خطر و ارزیابی ایمنی در مورد هر یک از این محصولات است. ارزیابی خطر محدودی که امروزه انجام می شود برای تضمین سلامت محصولات دستکاری شده ژنتیکی در بلند مدت کافی نیست.

لذا، ایمنی محصولات دستکاری شده ژنتیکی به طور قطعی مشخص نیست و اثرات غیر قابل پیش بینی این محصولات است که موجب تردید در مصرف آن ها می شود.
مواردی از نتایج حاصل از آزمایش‌های صورت گرفته:
• آزمایش ایرنا ارماکووا
نتیجه: ۸ برابر شدن مرگ و میر در نوزادان بدون ایجاد تغییر در نرخ زاد و ولد
(خبر این آزمایش این گونه منتشر شد: خطر مواد غذایی تراریخته تایید شد. این خبر جزو ۲۵ خبری بود که در سال ۲۰۰۷ منتشر و سانسور شدند).
• تحقیق دانشگاه اوکلاهاما
نتیجه: بیماری نوظهور مورجالینز دیسیز تاکنون ۱۰۰۰۰ نفر را مبتلا ساخته که بخاطر استفاده از پنبه تراریخته Bt-Cotton در تولید البسه است.
• آزمایش دولت اتریش
نتیجه: آثار منفی ذرت تراریخته بر ارگان‌هایی چون طحال و کبد و از دست رفتن غیر قابل برگشت توان تولید مثل در نسل چهارمِ پستانداران.
• آزمایش دانشمندان فرانسوی بر روی ۳ رقم ذرت تراریخته
نتیجه: بروز سرطان کبد، سرطان کلیه و از دست رفتن غیر قابل برگشت توان تولید مثل (عقیمی همیشگی) در پستانداران.
• آزمایش دانشگاه کولوگن
نتیجه: انتقال ژن محصول تراریخته از نسل به نسلی دیگر
“خطر آسیب به نوازادانی که مادران آنها از مواد غذایی تراریخته استفاده می نمایند جدی است”.
• آزمایشات انجمن پزشکان محیطی آمریکا با سویا بر روی نوزادان موش
نتیجه: موش‌های تغذیه شده با سویای معمولی یک دهم موشهایی که سویای تراریخته دریافت کردند نوزادان خود را از دست دادند (۱۰ برابر کمتر).

موارد نمونه از مخاطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی
فناوری زیستی اثرات گسترده‌ای دارد و بسیاری از مردم بدون اینکه محصولات دستکاری شده ژنتیکی را بشناسند از آن‌ها تغذیه می‌کنند، در حالی‌که غذای انسان باید ضمن تامین حق بر غذا، حق بر سلامتی را نیز دچار خدشه نسازد. به نظر دانشمندان DNAکه به شکل ناگهانی از محیط خود گرفته شده و به موجود دیگری منتقل شود بی ثبات است، بنابراین جابه‌جایی ژن‌ها می‌تواند اثرات غیرقابل پیش‌بینی بر فیزیولوژی و بیوشیمی محصولات زنده داشته باشد.

میشل آنتونیو متخصص ژنتیک مولکولی اشاره می‌کند که این «طبیعت مصنوعی» محصولات دستکاری شده ژنتیکی نیست که آن‌ها را خطرناک می سازد، بلکه شیوه نادرست ترکیب ژن‌ها و غیرقابل پیش بینی بودن واکنش ژن‌ بیگانه در میزبان است که می¬تواند نتایج ناشناخته‌ای را در پی داشته باشد. با توجه به آنچه که در خصوص خطرات تغذیه با محصولات زراعی تراریخته مطرح و نتایجی که از تحقیقات انجام شده به‌دست آمده، نگرانی‌های جدی در مورد تجاری سازی و گسترش این نوع محصولات در بازار مصرف کشورها، بخصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته ایجاد شده است.
در این جا به موارد بیشتری در این خصوص اشاره میگردد:
• در سال ۲۰۰۶ میلادی در دست‌های کارگران مرزرعه ای در تگزاس پس از برداشت نوعی کرفس دستکاری شده ژنتیکی، تاول‌هایی در مقاومت به بیماری‌های خاص مشاهده گردید. واکنشی که تولید کنندگان این گیاه پیش‌بینی نکرده بودند؛
• در سال ۲۰۰۶ ماموران تحقیق آژانس حفاظت از محیط زیستِ آمریکا، شیوع یک گیاه دستکاری شده ژنتیکی وحشی به نام «ابر علف هرز» را کشف کردند. برخی از این گیاهان حدودا در فاصله دو مایلی مکانی واقع بودند که علف مرغ تراریخته به صورت آزمایشی کشت شده بود؛
• در سال ۲۰۰۰ فاش شدن سندی از شرکت Aventis CropScience USA Holding, Inc. بحران آفرین شد. این شرکت در تهیه ذرت تراریخته خود از Cry9C استفاده کرده بود. در گزارش فاش شده قید گردیده بود که این رقم ذرت مناسب مصرف انسان نمی باشد.
چنین نمونه هایی نشان دهنده مشکلات احتمالی ناشی از گیاهان تراریخته و چالش های چگونگی کنترل و پایش کشت آن هاست و اینکه چرا بسیاری از مردم نسبت به ایمنی و جنبه‌های مرتبط با آن در این محصولات تردید دارند.

کشاورزی مشارکتی بر پایهﯼ دانش بومی؛ جایگزینی مناسب برای محصولات دستکاری شده ژنتیکی

دانش بومی یا دانش محلی، دانشی است که با فرهنگ هر منطقه قرین بوده و طی سالیان بی شمار و به شکلی طبیعی به وجود آمده و دهان به دهان از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است ضمن آنکه این دانش بومی همواره با دنیای خارج از حوزه جغرافیایی خود تعامل و تبادل داشته و به شکلی پویا خود را با تحولات و دگرگونی های بیرونی و درونی محیط سازگار کرده است. مردم جوامع محلی توانسته اند کلیه نیازهای خود را طی قرون متمادی از این نظام دانش تامین کنند و ضمن وارد کردن کمترین خدشه به طبیعت و محیط زیست و در تعادلی وصف ناپذیر، گذران عمر کنند.
با مرور تاریخچه و نظام تولیدات کشاورزی که طی هزاران سال پایداری خود را با تکیه بر دانش و مهارت-های بومی حفظ نموده اند در می یابیم که دانش بومی به خوبی تامین کننده سطح مطلوبی از تولیدات کشاورزی و همچنین جوابگوی نیازهای کشاورزان است. بنابراین یکی از بزرگترین چالش های ما برای دستیابی به کشاورزی پایدار، شناخت و تحلیل دانش بومی کشاورزی به صورت علمی و نظام مند است.

اگر دانش بومی با معرفت و شناخت کامل از آن و تطبیق و تلفیق مناسب با دانش و فناوری های نوین و سازگار به کار گرفته شود مسلما بر تولید نیز اثرگذار خواهد بود ضمن اینکه محصول تولید شده مضر نبوده و مواد حیاتی موجود در خاک نیز از بین نخواهد رفت.
مشارکت فعال و توسعه همکاری میان کشاورزان و محققان، گامی موثر در راه پایداری کشاورزی
تاثیر مثبت اینگونه نشست ها و گردهمایی ها، گسترش ارتباطات بین مجامع تحقیقاتی، کشاورزان و بهره برداران است که موجب تشویق کشاورزانِ پیشرو در جهت انجام اقدامات اولیه – قبل از حصول حمایت دولت- مثلا در اختصاص دادن بخش کوچکی از مزارع خود برای انجام تحقیقات کشاورزی در راستای رسیدن به بذرهای مطلوب می گردد.

این گردهمایی ها همچنین فرصت ایجاد یک فرایند یادگیری و آموزش متقابل را فراهم میکند که یکی از مهمترین دستاوردهای آن تقویت روحیه مشارکتی و تشریک مساعی، بیان الزامات، خواسته ها و اولویت های ذینفعان مرتبط و پایداری اینگونه اقدامات است.
سوال: با توجه به وجود آفات در مزارع و هشدارها برای عدم استفاده از سموم، راه حل پیشنهادی برای مبارزه با آفات چیست؟
پاسخ: این مسئله لزوم همکاری بین نهادهای مرتبط، محققان و کشاورزان را بیش از پیش روشن می-کند که راهکارهای مربوط به بذر، خاک و دیگر عوامل مرتبط به صورت همگام مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرند.

علاوه بر این، ارقام تکاملی جایگزین مناسبی برای کشت در مزارع هستند که عملکرد بهتری در شرایط سخت از خود نشان می‌دهند

انتهای پیام/ک-ب