زمین و زمان دست به دست هم داند تا زحمات یکساله کشاورزان بر باد رود؛ مزارع کشاورزی روستای جاورده در بخش چاروسا طعمه ی حریق شد
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
بخشی از مزارع کشاورزی در روستای جاورده از توابع بخش چاروسا در آتش سوخت.
به گزارش ریواسhttps://rivasjonoob.ir جنوب، کشاورزان همیشه از بخت بد خود می نالند؛ یا از دست دلالان ناراحتند یا از قیمت پایین محصولات خود نسبت به زحمتی که می کشند؛ اما در فصل برداشت گندم و جو، لرز آتش سوزی به جانشان می افتند.
امروز در روستای جاورده به دلیل سهل انگاری های انسانی بخشی از خرمن های گندم و جو و نیز بخشی از درختان لیمو و پرتقال و لوله های تامین آب در آتش سوخت تا زحمات یکساله ی کشاورزانی که امید با این دارایی بسته بودند بر باد رود.
در این آتش سوزی کما فی سابق حضور نیروهای مردمی که خودجوش خود را به صحنه رساندند جالب توجه بوده است.
شعله های آتش وقتی خرمن ها را سوخت و پیشروی کرد تا به درختان چندین ساله لیمو و نیز درختان بلوط رسید تنها راه چاره را خودروی آتشنشانی دانسته که باز هم قطعی خطوط تلفن در این روستا که داستانی تکراری شده است امید آنها را به حفظ اندک دارایی خود کمرنگ تر کرده است.
جالب تر است که در کنار قطع شدن خطوط تلفن، آب این روستا که عزمی هم برای وصل سریع تر آن در آب و فاضلاب مشاهده نمیشود، نیز دو روز است به دلیل سرقت کابل های برق قطع است تا عملا در کنار وزش باد شدید، گرمای زیاد هوا و شعله های فراوان آتش، همه چیز برای تهی دست شدن این کشاورزان مهیاتر شود.
با وجو قطع تلفن اما تلاش های کلانتری کوشک برای اطلاع دان آتش نشانی و حضور در سریع ترین زمان ممکن خودروی آتش نشانی و نیز مسوول درمانگاه روستا که از تمام ظرفیت کپسول های خود برای مهار آتش استفاده کرد ستودنی بود.
آنچه که مشخص است این است که علی رغم اینکه آتش رحم ندارد اما اگر خطوط تلفن برقرار بودند و نیروهای آتش نشانی و یا حداقل مردم روستا زودتر مطلع می شدند بخشی از دارایی های این مردم بی بضاعت محفوظ می ماند.
نقش بخشدارچاروسا هم هنوز که هنوز است و بعد از تلاش سه ساعته مردم محلی برای مهار آتش روشن نشد و اصلا معلوم نبود در بخش حضور داشت یا خیر؛ کشاورزان از بی تفاوتی بخشدار گله کردند و خواستار مسولیت پذیری بیشتر او شدند.
البته آتش هم نشان داد چندان عدالت ندارد و در این اثش سوزی برخی از خرمن ها را رد میکرد و آسیبی نمی رساند ولی بغل دستش را کلی تخریب می کرد که اخلاق ایجاب می کند صاحبان ضرر ندیده، همسایه ی آسیب دیده ی خود را دریابند و کمک آنها کنند.