پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

«احسان حدیدی» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانه‌ی شنیده‌ها درباره‌ی عدم تمایل ناطق نوری به حضور در مجمع تشخیص نوشت، اگر هوشمندی آیت الله هاشمی رفسنجانی در خالی نکردن صحنه سیاسی کشود به مانند کروبی و خاتمی در سال ۸۴ نبود، هرگز واقعه تاریخی ۹۲ بوجود نمی آمد و با این استدلال از ناطق نوری خواسته تا در صحنه بماند. 

به گزارش ریواس جنوب؛ متن کامل یادداشت به این شرح است؛

بعد از استعفای ناطق نوری از ریاست بازرسی دفتر رهبری و مهاجرت او به شهرستان نور، حالا در خبرها آمده که حتی تمایلی به حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام ندارد و می‌خواهد به طور کامل برای فعالیت سیاسی در جبهه‌ی اعتدال مشغول شود.

البته که فعالیت حزبی مورد تقدیر است و عدم به‌کارگیری از جایگاه و منصب حکومتی تشویق دو چندانی دارد اما باید همه‌ی جوانب را سنجید و آنچه مورد خطر است کاهش ارتباط با رهبری است و این تکرار اشتباه آقایان خاتمی و کروبی در سال ۸۴ است.

خاتمی به دلیل سفرهای خارجی و فعالیت در پروژه‌ی گفتگوی تمدنها از حضور در مجمع استقبال نکرد و کروبی هم به دلیل اتفاقات انتخابات آن سال، از حضور در آن نهاد انصراف داد و آنچه اتفاق افتاد کاهش روزافزون ارتباط جبهه‌ی اصلاحات با رهبری است که اوج این اتفاق در حوادث ۸۸ بروز داده شد.

به هر حال جایگاه وبژه رهبری نیازمند دریافت و شنیدن نظرات مختلف سیاسیون است که نباید این فرصت مهم را به‌راحتی از دست داد که موجب سوء استفاده بدخواهان و فرصت طلبان خواهد شد.

به طور نمونه احمدی نژاد و یارانش (دلواپسان) در پی آن بودند که با تهمت و تخریب یاران اصیل انقلاب موجبات ناراحتی و دلسردی‌شان فراهم شده و با گوشه گیری و کناره گیری از حضور در سطوح مدیریت کشوری و مشورتی با رهبری، آنان را در انجام هدفشان موفق می‌ساخت که به طور نمونه رفتار غیراخلاقی در مناظره تاریخی ۸۸ احمدی نژاد با میرحسین در راستای این هدف بود که با نام بردن از آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام ناطق نوری، قصد تخریب و بی آبرویی این دو شخصیت باسابقه را داشت که مرحوم هاشمی با فهم این نقشه‌ی شوم، صحنه را خالی نکرد و علی رغم تهمت‌ها و برچسب‌های بسیار در صحنه‌ی سیاست و ریاست مجمع باقی ماند و واقعه‌ی تاریخی انتخابات ۹۲ را مهیا کرد.

حال آقای ناطق نوری در این برهه‌ی حساس که آیت الله هاشمی در حیات نیست و جناب روحانی نیازمند حمایت در سطوح حاکمیتی است، انجام این مهم بر دوش اوست.

می‌توان گفت بودن آقای خاتمی در جبهه‌ی سیاسی و حزبی به اندازه کافی جایگاه روحانی را در میان مردم تقویت می‌کند اما باید واقعیت را پذیرفت که دیگر نهادهای حکومتی، قدرت کافی و وافی را برای کاهش یا تقویت جایگاه روحانی دارند و سوق دادنشان به تقویت و همراهی، نیازمند تعامل و گفتگو و بده بستان است که در این زمینه به تنهایی نمی‌توان از روحانی انتظار داشت و نیازمند همیاری و تقویت یاری دیگر است.