زمینهایی که برای درمان درد کهنه بیکاری، زخمی میشوند نردبانی برای “چنگیز” و ۱۱ برادرش/ زنگ خطر روستاهای بدون سکنه و امیدی که ایجاد شد
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
طرح توسعه باغات در اراضی شیبدار ملی و زراعی در کهگیلویه و بویراحمد نردبانی شد برای عملی شدن همت جوانانی که میخواهند از نو، روستاهای خالی از سکنهاشان را بسازند؛ چنگیز و ۱۱ برادرش به خوبی از این نردبان بالا رفتند تا به کمک جهاد کشاورزی، به جنگ غول بیکاری و فقر بروند.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، چنگیز کاظمی جوان توانمندی است که به جای پشت میزنشینی در ادارات دولتی، در روستای پدریاش آنقدر ماند که اکنون نه تنها محتاج کسی نیست بلکه دهها جوان دیگر را نان میدهد.
به روستای “بادهوا” در منطقه دمچنار شهرستان بویراحمد که برویم تا چشم کار میکند، باغی است که چنگیز کاظمی و برادران با همت والایشان و البته حمایتهای قابل توجه جهاد کشاورزی بنا کرده است.
او با ۱۰ برادر دیگرش در باغ ۴۰ هکتاری بادام و انگور که همین امسال احداث کردند، مشغول است و با نان پاک و حلال کشاورزی روزگار میگذراند.
البته روستای “بادهوا” فقط بخاطر باغی که چنگیز و برادرانش با ۱۷ هزار اصله نهال درست کردند، مشهور نیست بلکه تکخانوار بودن این آبادی از قدیمالایام تاکنون آن را از دیگر روستاها متمایز کرده است.
آنگونه که اهالی آنجا میگویند، پدرش امامقلی مرد مقاومی بود و خودش تنها در این آبادی ماند و زمینی را احیا کرد که امروز فرزندانش را در دنیای بیکاران و بیپولها، سربلند کرده تا نان بازوی خود را بخورند و با این پشتکارشان نانی هم به سفره چند جوان بیکار دیگر هم بیاورند.
چنگیز امروز به خوبی راه مرحوم پدر را رفت و به اتفاق چندتا از برادرانش خانه جدیدی در کنار همان خانه گلی قدیمی پدرش درست کرد، آستین بالا زد و به کمک جهاد کشاورزی زمینهای لخت و خالی روستایش را برای احداث یک باغ بزرگ “چال” کرد و در اوایل سال جاری بیش از ۱۷ هزار اصله نهال انگور و بادام دیم را آنجا کاشت.
سه برادرش در شهر کارمند هستند اما همه بعداز ظهرها و روزهای تعطیل بدون استثنا در کنار دیگر برادرانش در کار کشاورزی مشارکت میکنند تا همدلی، هماهنگی و اراده آنان من را به نوشتن این گزارش وادار کند.
بعد از ظهر امروز را در کنار چنگیز و برادرانش گذراندم و در باغ تازه تأسیس او به گفتوگویی نشستیم که حرفهای امیدبخشی در آن بود و البته انتظاراتی ساده و گلایههایی به جا.
چنگیز میگوید درست است که برای احداث این باغ مصمم شدم ولی بدون اغراق بگویم که اگر جهاد کشاورزی و حمایتهایش نبود حتی یک اصله نهال را هم به ثمر نمیرساندم و نمیدانم با چه زبانی از مدیران و کارکنان جهاد کشاورزی قدردانی کنم که اینچنین زمینه کار و درآمد را برای من و ۷ برادر بیکارم فراهم کردند.
او میگوید که بیش از ۷۰ درصد هزینه نهال و حدود ۸۵ درصد هزینه گوده را جهاد کشاورزی به ما پرداخت کرده و این کمک قابل توجهی است.
او میگوید که کار و تلاش و استقامت را از پدرم یاد گرفتم اما دیگر از روستای بدون کار و درآمد خسته شده بودم که طرح توسعه باغات در اراضی شیبدار و ترغیبهای کارشناسان و مدیران ارشد جهاد کشاورزی، مسیر جدیدی در زندگیامان باز کرد.
تقریبا ۲۰ سال است که زمینهایی که پدرم احیا کرد بدون استفاده بودند اما با این طرح که سازمان جهاد کشاورزی هم نهال و هم گوده را تقریبا بدون هزینه به ما داده، این طرح را اجرا کردم و شبانهروزی پای این نهالها نشستیم تا روزی به ثمر برسند و نقشی در اشتغال و اقتصاد این منطقه داشته باشد.
آنگونه که چنگیز میگوید بیش از ۲۰ کارگر علاوه بر برادران خودش در مراحل احداث این باغ کار میکردند و اکنون هم که باغ احداث شده در مرحله نگهداری نیز چند نفر مشغول هستند.
باغ بادام چنگیز کاملا علمی و اصولی کار شده و به نظر میرسد روزی منطقه دمچنار که بسیار زیبا و خوش آب و هوا است از این که هست هم زیباتر شود و گردشگران برای دیدن شکوفههای سفید بادامهای این منطقه به صف میایستند.
البته اقدامات جهاد کشاورزی در این منطقه فقط زندگی چنگیز را تغییر نداد بلکه این طرح فراگیر در عمده اراضی شیبدار این استان در حال اجرا است و در همین منطقه هم باغات زیادی علاوه بر باغ بزرگ چنگیز، احداث شده که میتواند به کاری ماندگار در کارنامه جهاد کشاورزی تبدیل شود.
طرحی که البته موانعی چون ممانعتهای ادارهکل منابع طبیعی و اختلافاتش با کشاورزان را هم دارد.
چنگیز در همین زمینه میگوید واقعا” نمیدانم مسئولان منابع طبیعی با چه توجیهی اجازه نمیدهند زمینهایی که هیچ پوششی ندارند و از قدیم زیر کشت بودند اکنون به باغ تبدیل شوند؛ مگر نه این است که کشاورزی که در کنار جنگل، باغ دارد خودش حافظ جنگل میشود؟
او جنگلهای اطراف باغش را به من نشان میدهد و میگوید بروید ببینید آنجایی که آنها حفاظت میکنند بیشتر آسیب دیده یا جنگلهای اینجا که من شبانهروزی مراقب آنها هستم؟
جنگلهای انبوه اطراف باغ چنگیز به خوبی حرفش را برایم به اثبات رساند و دیدن بستههای سوپرمارکتی زغال در خانه او نیز اندک تردیدم را برطرف کرد.
گفتوگویم با قدمهایی که در باغ میزدیم به درازا کشید که کشاورزان دیگری نیز به جمع ما پیوستند و شروع به صحبت کردند اما حرف همه آنها یکی بود؛ آنها میگفتند اگر نبود مقاومتهای رئیس سازمان جهاد کشاورزی و همکارانش در شهرستان بویراحمد، منابع طبیعی اجازه احداث باغ در زمینهای زراعی خودمان را هم نمیداد.
البته برخی از آنان هم از همکاری منابع طبیعی شهرستان بویراحمد هم در دوره قبلی و هم در دوره فعلی تشکر کردند و میگفتند که با آنها همکاری شده است.
برخلاف نظر کشاورزان منطقه دمچنار یکی از باغداران نیز از کیفیت کم نهالهای بادام و خشک شدن آنها گفت و از ما خواست تا این پیام را به گوش مسئولان جهاد کشاورزی برسانیم.
باغدار دیگری هم گفت که نهالهای یارانهای به من نرسید و مجبور شدم نهال را به قیمت آزاد خریداری کنم که برایم بسیار سنگین بود.
طرح توسعه باغات در اراضی شیبدار که عمدتا زمینهای بدون استفاده و مستعد با مالکیت منابع طبیعی هستند کار جدیدی در دولت یازدهم بوده که از عدد صفر در حال حاضر به یکهزار و ۴۰۰ هکتار رسیده و با سرعت قابل قبولی در حال توسعه و افزایش هستند تا احداث باغ در زمینهای ملی قابل کشت، اراضی مورد اختلاف مردم و منابع طبیعی و دیگر اراضی غیرحاصلخیز برای زراعت، به جنگ غول بیکاری در روستاها برود.
امروز آنجا که برای رفع تشنگیام در چندین روستا، به کرات به دربهای بسته با قفل و زنجیر خوردم، به شدت تحت تأثیر تخلیه روستاها و مهاجرت ویرانگر از روستاها قرار گرفتم اما نشانههایی امیدبخشی هم برای برگشت مجدد مردم به روستاهای خالی از سکنه دیدم که امیدوارم به نتیجه برسند و با جدیت بیشتر فارغ از رقابتهای امروزی مدیران در آمار و ارقام ادامه پیدا کنند و عملیاتی شوند.
————————-
گزارش از کریم بنام
———————–
انتهای پیام/ک-ب