نقدی به ارزیابی عملکرد چند مدیر کل دولت دوازدهم
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
یادداشت
به نام آنکه تن را نور جان داد
خرد را سوی دانایی عنان داد
در یادداشتی با عنوان “آقای استاندار در انتخاب سه مدیرکل دقت کنید” در یک قیاس معالفارق از واژههای قوی و متوسط و ضعیف استفاده کرده است که بنده را بهعنوان یک شهروند بر آن داشته با اطلاعاتی که از عملکرد این مدیران دارم در نقد این یادداشت، چندجملهای را بنگارم و همانطور که خداوند در آیات ۱۷ و ۱۸ سوره مبارکه زمر میفرمایند: «فَبَشِّرْ عِبَادِ، الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»
«بشارت ده بندگانی را که به سخن گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروى مىکنند. ایناناند که خدایشان راه نموده و ایناناند همان خردمندان».
قضاوت را به خوانندگان میسپارم:
-ابتدا آن پایگاه خبری را به یادداشت همین گروه در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ با عنوان “درسی که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیران کهگیلویه داد؛ قدرشناس باشیم.” ارجاع میدهم.
کاش به همین جملهی خود پای بنده بوده، نقدی منصفانه داشته و در یک کلیگویی در مقایسهی این سه مدیر، با توجه به مستندات زیر کاملاً برعکس عمل نمیکردید و آگاه باشید که در این مقایسه، بودجهی فرهنگ و ارشاد در مقابل بودجهی کلان اداره کل تربیتبدنی (در مورد مدیران تربیتبدنی تمام انتقادات را وارد دانسته و خصوصاً مدیرکلی که شما او را بهتر خواندید ولی مدیران ورزشی استان جای دفاع ندارند و در ثانی شما به کاراتهی خانمها که در این سالها در میادین بینالمللی و کشوری در صدر افتخارآفرینی برای کهگیلویه بودند و فوتسال بانوان هیچ نامی نبردید که هیچ حمایتی نشده است) و همچنین نداشتن کمتر از دو درصد نیروی انسانی و تحصیلکرده آموزشوپرورش را در اداره ارشاد نادیده گرفتهاید. (هرچند بنده نقد منصفانه را عامل پیشرفت میدانم و هیچکس را مبری از نقد نمیدانم).
عملکرد جناب دکتر رضا دهبانی
در صدر عملکرد این مدیر، اخلاقمداری و خصوصاً روابط اجتماعی قوی، شریک شادی و غم مردم، با حضور همیشگی در مناطق استان چه در دوران مدیریت و چه قبل و بعدازآن، قرار میگیرد و به دلیل اینکه ایشان به انتقادات در مورد برخی انتصابات در دوران مدیریتش و هم در فضای مجازی و حقیقی با حضور همفکران، مستند پاسخ دادهاند، بنابراین بهطور خلاصه به نقاط قوت میپردازم و در مورد سلاح که اشاره کردید، نهادهای قضایی، امنیتی و انتظامی در ده سال اخیر دستور برخورد شدید را دادهاند و این در حیطهی وظایف آنهاست و البته آگاهسازی در مورد این رسم ناشایست و محکوم کردن آن از طرف همه افراد و نهادها را واجب دانسته و میتوانید این مورد را در دوران مدیریت دکتر دهبانی و قبل و بعدازآن مقایسه کرده تا به نتیجهی درست برسید و شما میتوانید با مدیرانی که نام بردید مصاحبه کنید و نشر دهید و در اینجا بنده نظر خود را اعلام میکنم:
– بعد از انقلاب در دورهی مدیریت ایشان، اداره فرهنگ و ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان دستگاه برتر حوزههای فرهنگی، علمی و آموزشی شد (باوجود دستگاههای شاخص در این بخش).
-برای اولین بار به تجلیل از اهلقلم و صاحبان آثار مکتوب و مؤلفین در سراسر استان و تولیدات کتاب و مؤلفین و نمایشگاه سالانه کتاب استانی پرداخت.
-تجلیل سالانه از خبرنگاران، ساماندهی به رسانهها و مجوزدار کردن رسانه، جلوگیری از رسانههای بدون مجوز و برگزاری نمایشگاه رسانهها در سطح استان برای اولین بار.
-جشنوارههای فرهنگی و هنری باهدف ایجاد محیطی مفرح، مبارزه با آسیبهای اجتماعی (ازجمله جشنواره مبارزه با آسیبهای اجتماعی مخصوصاً اعتیاد در دهدشت و بهصورت منطقهای)، استعدادیابی در مناطق مختلف… بهعنوان خاطرهای بهیادماندنی برای مردم استان: دیشموک، زیلایی، لوداب، کهگیلویه، چرام، لنده، بهمئی گرمسیر و…
-تقویت انجمن تجسمی و کارگاههای آموزشی در سطح استان
-راهیابی هرساله تولیدات تئاتر به جشنواره کشوری فجر و… و تقویت نمایش در استان
-تولیدات در موسیقی، و اجراهای موسیقی و حمایت از تولید آلبومهای موسیقی استان ازجمله: هفت ترانه و دیرینگاه مستور و حمایت از گروههای هنری استان جهت اجرا در خارج از کشور.
-داستان کوتاه ملی با میزبانی گچساران تحت عنوان سقلاتون
-شبهای شعر در سراسر استان و تولیدات مؤثر در این زمینه مخصوصاً شعر بلادشاپور بهصورت سالانه در دهدشت
-فعالیت مؤسسات قرآنی و تجلیل از فعالین قرانی استان در منازل آنها و تجهیز کانونهای مساجد در سطح استان (برای اولین بار تجلیل از ۳۳۰ فعال قرآنی در سطح استان برگزاری نمایشگاه علوم قرآنی برای اولین بار با تخفیف ۷۰ درصد در استان)
-حمایت از برنامههای ویژه ایثار و شهادت ازجمله تولید فیلم پد خندق
-تشکیل خانه مطبوعات استان، برگزاری چندین دوره آموزشی رسانهها و برگزاری نمایشگاه مطبوعات و رسانههای دیجیتال برای اولین بار در استان.
-برگزاری چند دوره جشنواره ملی و آیینهای نمایشی رضوی به میزبانی استان
-حضور فعال در نمایشگاههای بینالمللی کتاب و مطبوعات در تهران و اجرای برنامههای متنوع توسط هنرمندان استان
-دفاع تمامقد از رسانهها در شورای تأمین استان، دیدار با هنرمندان و اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه و حمایت از برنامههای مختلف در مرکز استان، شهرستانها و مناطق و حتی دهستانها و …
با توجه به وظایف مدیرکل ارشاد و محدودیتهای بودجهای و نیروی انسانی و…، عملکرد جناب دکتر دهبانی پور، طبق ارزیابی سالانهای که وزارت دارد، بعد از حدود ۵ سال مدیریت، نظر وزارت را مبنی بر معرفی وی بهعنوان مدیرکل استان بزرگتر همدان» اعلام شد که دکتر دهبانی برای انتخابات مجلس استعفا دادند و بعد از انتخابات نیز در کمیتهی انتصابات وزارت فرهنگ مجدداً مدیر کلی جناب دهبانی پور برای استان سمنان مصوب شد و طی نامهای رسمی این تصمیم به دانشگاه یاسوج اعلام شد، اما رئیس وقت دانشگاه با توجه به ظرفیت علمی و مدیریتی بالای ایشان مخالفت کردند و بلافاصله دو معاونت فرهنگی و دانشجویی را همزمان برای دکتر دهبانی پور در دانشگاه یاسوج ابلاغ زدند و این نشان از موفقیت ایشان در مدیریت اجرایی داشته است.
عملکرد جناب دکتر هادی زارع پور
ضمن آرزوی سلامتی و خدا قوت به این مدیر و تلاش ایشان در دوران مدیریت، از آنجائی که در سایتهای محلی و سایر رسانهها و شبکهی استانی دنا و…، از طرف ایشان هر آنچه دانستند برای موفق نشان دادن ایشان آوردند و ما همه قدردان کوچکترین اقدام مثبت هر مدیری خواهیم بود و ازآنجاییکه نقدهای بسیار جدی بر عملکرد ایشان هست که بهصورت خلاصه و برای قضاوت خوانندگان چند مورد را مینگارم:
با آمدن دولت تدبیر و امید، انتظار تحول و فرصتسازی جهت حضور نخبگان تحصیلکرده و شجاع که منتقد وضع موجود بوده (در دولت آقای احمدینژاد بهشدت به انزوا برده شدند و عامل اصلی پیروزی دولت روحانی بودهاند) در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها که کف مطالبهی فرهنگیان حامی دولت بوده داشتیم. اما متأسفانه مدیرکل آموزشوپرورش و معاونت مالی (آقای یاری) در ۸ سال دولت آقای روحانی برای جلب رضایت نمایندگان اصولگرا با حمایت جناب تاجگردون (که رفاقت و دوستیاش و خصوصاً تفکرش در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در حمایت از دکتر لاریجانی قبل از احراز صلاحیت و فعالیت شبانهروزی در کنار سید بزرگواری برای سردار رضایی برای همه آشکار شد.)
خصوصاً در حوزهی انتخابیهی کهگیلویهی بزرگ، گردش نخبگان را عملاً متوقف کرده و هر مجالی جهت ابراز شایستگی از این افراد گرفته که خسارات سنگینی را در حوزههای مختلف آموزشوپرورش خصوصاً مناطق محروم این حوزهی انتخابیه وارد کرده که در ادامه بهطور خلاصه به آنها اشاره خواهد شد.
تنها خلاقیت مدیرکل آموزشوپرورش و حامیان ایشان برای انتخاب مدیران، خصوصاً در حوزهی کهگیلویه بزرگ، رسم نو برانداختنِ امر ناپسند محافظهکاری با نامهای اصلاحطلبی بزرگواری، اصلاحطلبی هاشمی (معروف به عدلی)، اصلاحطلب موحدی بوده که این ابداع ناپسند نهتنها به آموزشوپرورش بلکه به هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا خسارات جبرانناپذیری وارد کرد و باعث شد که متأسفانه فرهنگیانی برای رسیدن به منافع زودگذر، همان “حزب باد” را انتخاب کرده تا موردتوجه مدیرکل وقت قرار بگیرند و در سیاست خصوصاً حوزهی انتخابیهی کهگیلویه، اصلاحات با ریزش آرای بسیار زیادی روبرو شود و ناموفق در انتخابات مجلس.
چند مورد از نتایج به انزوا بردن فرهنگیان تحصیلکرده و فکری:
-جوانان و خانمها در مدیریت ایشان جایگاهی نداشته (خصوصاً در مدیریتهای ادارات و کادر اداری اداره کل و سمتهای کلیدی و…) استفاده از ظرفیت فکری و اجرایی جوانان، خانمهای فرهنگی و اعتماد به این افراد بر ای شایستهپروری و تربیت مدیران آینده، نادیده گرفته شد و اکثر مدیران به دستور نمایندگان و با لابیگریهای غیرعلمی و نادرست از بین افراد در شرف بازنشستگی انتخاب شدند (همانطور که همه آگاهاند و تاریخ ثابت کرده که افراد در سالهای آخر علاوه بر خستگی و نداشتن خلاقیت، انگیزهی کافی و برنامهی علمی و قابلاجرا، فقط برای حفظ صندلی و راضی نگهداشتن مدیران بالادستی و اقوام، تلاش خواهند کرد) که نتیجهی آن موافقت با انتقالی اکثریت فرهنگیان باتجربه و خالی شدن مناطق از نیروهای تخصصی و باتجربه بوده و این حرکت باعث معضلات و مشکلات فراوانی ازجمله:
۱-مناطق محروم تبدیل به آزمایشگاهی برای کسب تجربهی معلمان برای مناطق دیگری شده که در این معاملهگری و راضی کردنها، موفقتر بودهاند و اکثر معلمان قبل از اتمام تعهدات کاری و خیلیها در شروع کار، از مناطق محروم، انتقال داده شدند. متأسفانه در فراهم کردن امکانات آموزشی هم در این مناطق بهشدت ضعیف عمل شد.
۲. عامل اول باعث شد که نیروهای باتجربه خصوصاً در مقطع ابتدایی که قصد انتقالی نداشتهاند و برای راحتی و امتیازات مدیریتی و… و تمایل مدیران بعضی ادارات برای پوشش دادن این ضعف به مدارس، متوسطه تبدیل وضعیت شده و دوباره نابودی را به آموزش پایه برگردانند و سه مقطع را با یک اشتباه به فنا ببرند.
۳. عامل اول و دوم باعث شد که مردم ناچار شوند فرزندان خود را برای ادامه تحصیل از مناطق محروم خارج کنند که باعث تعطیلی مدارس فراوانی در خیلی از روستاهای پرجمعیت شد و خانوادههای فقیری که توانایی مخارج فرزندانشان در خارج از مناطق را نداشتهاند بهشدت دچار مشکل شده و در روستاهای زیادی این امر باعث مهاجرت و خالی شدن روستاها شد.
۴. اما مهمترین ضربه به کسانی وارد شد که راه فرار نداشتهاند و بعد از ناکامی دانش آموزان نخبه در رشتههای تجربی و ریاضی و حتی انسانی در کنکور، رشتهی ریاضی تعطیل شد و رشتهی تجربی در اکثر مناطق محروم با استقبال کمی روبرو شد که برای پوشش نهادن بر این ضعف، مرتکب اشتباه دیگری شدند و دانش آموزان ضعیف و کسانی که حتی رشته نرسانیدهاند را به تجربی و ریاضی آوردند و این باعث تعطیلی یا رو به تعطیل شدن مدارس کار و دانش گردیده است. بعد از ناکامی نخبگان تجربی، بیشتر آنها سال بعد به کنکور رشتهی ادبیات روی آورده و چند رتبه را کسب میکردند که هیچ ربطی به اداره مربوطه نداشته ولی مدیران ادارات با کاغذبازی و استفاده از سایتهای بیاطلاع، مجیزگو و منفعتطلب و برگزاری جشنهای تجلیل سعی در موفق جلوه دادن خود و فریب عوام کردهاند که این خود گناهی نابخشودنی است.
۵. مدیرکل که هم تحصیلکرده و هم ادعای روشنفکری را داشته، از وی انتظار انتقادپذیری و اصلاح را داشتیم ولی در طول دوران مدیریتش هیچوقت جلسهای برای شنیدن صدای معلمان را نداشته و اگر سفری به منطقهای داشته، همیشه بدون اطلاع قبلی فرهنگیان بوده است و در بعضی مناطق مدیرانی که گهگاه در مقابل خواستههای نمایندگان یا عوامل دیگر و حمایت از آموزش مقاومت کرده یا مشکلاتی را رسانهای کردهاند، بلافاصله عزل میشدند و اما سند معتبر انتقادناپذیری ایشان در تجمع معلمان برای رتبهبندی بوده که بهطور گسترده به خانهی خویش (ادارهی کل آموزشوپرورش) پناه بردند ولی بعد از مأیوس شدن از همکار مسئول به استانداری پناه بردند که در آنجا با وضعیتی که همگان شاهد بودند، از همکاران فرهنگی پاسخی کوبنده شنیدند.
۶. فربه کردن مدارس غیردولتی و افت تحصیلی مدارس دولتی که برای همگان آشکار است.
اما این سایت به جملهای اشاره کرد که درست گفته “مدیریت برای مدیرکل بعدی سخت شده است”
درست فرمودید بااینهمه مشکلات به وجود آمده و … کار برای هرکسی سخت شده است تا برسد به این دولت که تابهحال مدیرانی بسیار ضعیفتر از قبل انتخاب کرده و به آن امیدی نیست و اگر دولت تدبیر و امید راه محافظهکاری و به انزوا بردن نخبگان و شجاعان فکری را در برنامه داشت. این دولت علاوه بر سردرگمی، انتصابهای بسیار ضعیفتری با لابیگریهای اکثراً نادرست روی آورده است که این وضعیت نگرانیهای آموزشی را صدچندان کرده است.
متأسفانه در اینجا صدها مشکل آموزش قابلذکر نبوده و ذکر موارد زیادی در فضای مجازی را به صلاح نمیدانم و قضاوت را به مردم میسپاریم که موفقیت را چطور معنی کنند.
سید نورالدین شفائی
۱۴۰۰/۱۰/۲۹