نقرهداغ مردم در صندوق کارآفرینی امید/ اشتغالزایی آبکی و بازی با اعتماد مردم؛ کدام کار؟ کدام امید؟
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
نقرهداغ مردم در صندوق کارآفرینی امید/ اشتغالزایی آبکی و بازی با اعتماد مردم؛ کدام کار؟ کدام امید؟
ریواس جنوب/ رصد عملکرد اشتغالی صندوق کارآفرینی امید و شنیدن صدای مردم حاکی از آن است که در این صندوق نه آفریدن کار جدی است و نه کلمه مقدس «امید» متناسب با این عملکرد است؛ کمر مردم زیر سختگیریها و کارشکنیها و بیکاریها خم شده ولی مدیر این صندوق از کسب رتبه دوم کشور در ایجاد اشتغال میگوید و دل به آمارهای روی کاغذ خوش کرده است.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، جوانان و بیکاران زیادی به امید ایجاد یک شغل یا لقمهای نان به صندوق کارآفرینی امید معرفی میشوند اما در مسیر پر از پیچ و خم این صندوق نه تنها به اشتغالی نمیرسند و لقمه نانی به دست نمیآورند بلکه همان لقمه نان خود را نیز در این راه میبازند.
قصه این است که دولت برای اشتغال جوانان اعتباراتی را در قالب تبصره ۱۸ در اختیار برخی دستگاههای دولتی قرار میدهد و آنها نیز با تفاهمنامههایی این پول زبانبسته را در اختیار صندوق کارآفرینی امید میگذارد تا به خیال خودش شغل ایجاد کند اما غافل از این است که این پولها نه تنها شغل نمیشود بلکه سر از تورم و نقدینگی خانمانسوز و بیاعتمادی مردم به نظام درمیآورد.
البته این قصه برای کسانی که واقعا دنبال کار هستند و دل به آفریدن کار و امید به تسهیلات صندوق بستند کاملا متفاوت است و این دسته از متقاضیان، آنچنان با مانعتراشی مواجه میشوند که از صندوق کارآفرینی امید نه کاری میبینند و نه امیدی!
قصه تلخ این مانع تراشیها از آنجا آغاز میشود که برای اعتباری ۶ میلیارد تومانی به اندازه حدود ۶۰ میلیارد تومان متقاضی معرفی میکنند و در این آشفتهبازار، صندوق راهی ندارد جز اینکه آنقدر سخت بگیرد که بشود بهانه و مانع تا بلکه بسیاری از متقاضیان در این مسیر نتوانند مدارک مورد نیاز را تامین کنند و حذف شوند.
از اعمال نفوذ صندوق در لیستهای معرفی شده و پارتیبازی برای نورچشمیها که بگذریم، نگرانی اصلی برای کسانی است که واقعا میخواهند کار کنند و شغلی ایجاد کنند.
همه ما میدانیم که تسهیلات تبصره ۱۸ با توقفی طولانی مدت و قطرهچکانی وارد استان شدند و در این مدت که تسهیلاتی در بانکها نبود، این دسته از افرادی که واقعا دنبال کارآفرینی هستند، کارشان را شروع کردند، کارگاه اجاره کردند، تجهیزات خریدند و کارشان را هر چند نصفه و نیمه و با قرض و بدهی شروع کردند و منتظر آمدن تسهیلات نماندند اما در کمال تعجب، پاسخ صندوق به این دسته از افراد این بود که تسهیلات ما شامل کسانی که خودشان کار را شروع کردند نمیشود!
همتالله ناصری، مدیر غیربومی صندوق کارآفرینی امید در اینباره میگوید که این عین قانون است و کسی که خودش کار را شروع کرده یعنی پول دارد و به تسهیلات نیاز ندارد!
ناصری با تایید حرف کارشناس تسهیلاتش میگوید که تجهیزات باید تا موقع دادن تسهیلات پلمب و استفاده نشده باشند!
پاسخی ناامیدکننده که هرگز به این موضوع توجه نمیکنند که مگر بخشی از این تسهیلات سهم آورده خود متقاضی نیست؟ چرا تجهیزات خریداری شده را به عنوان سهم آورده منظور نمیکنید و به جای مانعتراشی، کسی که واقعا کارگاهش را راه انداخته را کمک نمیکنید؟ کسی که کار را شروع کرده و منتظر نمانده باید کمک و حمایت شود یا نقره داغ شود؟
آیا آقای ناصری نمیداند که تسهیلات تبصره ۱۸ گاها تا یکسال هم به استان ابلاغ نشده و آنقدر محدود است که اگر جوانی، بانویی یا کارآفرینی منتظر نماند و کار را شروع کرد باید تشویق شود نه مجازات؟
آقای ناصری نمیداند که مبلغ ۱۵۰ میلیون پول رهن یک کارگاه هم نمیشود که شرط میکند باید چرخها پلمب باشد و کارتن آنها هم موجود باشد؟
شاید هم آقای ناصری همانند وزیرش معتقد است با یک میلیون هم میشود شغل ایجاد کرد که اینگونه برای ۱۵۰ میلیون مانع ایجاد میکند و به دنبال کشیدن مو از ماستِ قانون است!
ماموران بانک برای کسانی که بخواهند مانعتراشی کنند، به محل کارگاه یا مغازه فرد مراجعه میکنند اگر هنوز تجهیزاتی خریداری نکرده باشد، میگویند شما که کاری نکردی و یک مغازه خالی است و اگر هم تجهیزات خریداری کرده باشد میگویند شما اگر پول نداشتی شروع نمیکردی و بنابراین وام نیاز نداری!
ناصری هرگز فکر نمیکند که ممکن است این جوان بیپناه با قرض و بدهی این کارگاه را شروع کرده و باید حمایتش کند بلکه زانویش را میزند و در میان بدهیها رهایش میکند تا نه کاری باشد و نه امیدی!
آقای ناصری شاید دلش برای جوانان استان ما هم بسوزد اما خوب میداند که این تسهیلات صندوق کارآفرینی امید دقیقا برای کسانی است که نمیخواهند واقعا کار کنند و همهچیز صوری است حتی آن چرخی که صندوق بهانه پلمب بودنش را میگیرد، عاریهای و موقتی است و آن اجارهنامهای که برای محل کارگاه میخواهد هم صوری است اما از نظر صندوق این فرد مدارکش کامل است و مستحق تسهیلات است و برای همین است که ماشاالله آمار اشتغال مدیران ما سر به فلک میکشد اما اشتغال واقعی چیزی نزدیک به صفر!
صندوق کارآفرینی امید، بهانه میگیرد که باید پول را به حساب فلان فروشنده واریز شود اما هم آقای ناصری و هم همکارانش میدانند که آن فروشنده، مقداری از وام را برمیدارد و بقیه را نقد به وامگیرنده میدهد تا صرف کارهای دیگر شود اما از نظر صندوق این کار قانونیست و این مسیر باید طی شود و اگر فردی واقعا چرخ و اتو و میز برش و… خریده و کار را شروع کرده مستحق تسهیلات نیست و نباید پولی دست او بیاید.
برای این است که گفته میشود این تسهیلات صندوق دقیقا برای کسانی است که مدرکسازی میکنند و دنبال اشتغال صوری هستند نه واقعی!
برای اثبات این حرفها، لنز دوربینم را روبروی صندوق کارآفرینی امید روشن کردم و با سیلی از اعتراضات و نارضایتیهای مردم مواجه شدم؛ اشکهای مادر بیسرپرست و دختر جوان دمبخت و جوان بیکاری که دل به وام صندوق آقای ناصری بسته بود، حقیقتا آزاردهنده بود؛ هم کارآفرینی هم امید اما حرف آنها این بود کدام کارآفرینی؟ کدام امید؟
کل کار ما در این گزارش این بود که به مردم بگوییم این بیاعتمادی و ناامیدی را پای نظام ننویسید اما اینکه چقدر موفق بودیم را نمیدانیم و سوال اساسی ما از مدیریت ارشد صندوق کارآفرینی این است که واقعا به چه قیمتی؟
اگر حرف مراجعین به صندوق را سند محکمی حساب نکنیم کافیست لیست تسهیلات گیرندگان آقای ناصری را بگیریم و به صورت تصادفی به محل کارکاه ده تا از این اشتغالزاییها برویم تا معلوم شود آمار اشتغالزایی آقای ناصری واقعی است یا کاغذی و الکی!
این زخم وقتی نمک به آن پاشیده میشود که مدیر صندوق کارآفرینی امید، چشم در چشم مردم مصاحبه میکند و میگوید بر اساس آمار ما در کشور بیشترین اشتغال را ایجاد کردیم و رتبه دوم کشور را کسب کردیم!
ناصری که فرق سختگیری و مانعتراشی و لجبازی را نمیداند میگوید ما در صندوق سختگیری میکنیم که تسهیلات انحرافی نرود اما خودش هم خوب میداند این یک حرف الکی است و اگر راست میگوید با این همه سختگیری با ما به محل کارگاههایی که وام داده است برویم ببینیم تسهیلاتش برای آنها که در حال کارند منحرف شده یا آنهایی که مدارکشان کامل اما صوری بوده است؟اصلا ببینیم تسهیلات آقای ناصری چندتا شغل ایجاد کرده است؟شاید راست میگوید اما باید مستند حرف زد.
کل حرف ما این است هر کسی واقعا دنبال کار و اشتغال بوده نقره داغ شده و از نظر بانک مدارک کاغذی ملاک بوده نه واقعی بودن ایجاد شغل و این داستان سختگیریهایی که ناصری میگوید بیشتر به درد این خورده که هم افراد جویای کار را ناامید کند هم لیستی که ۷ برابر معرفی شده را حذف کنند تا به عدد دلخواه و شاید هم اسامی دلخواه برسند.
البته که نباید همه گناه را گردن ناصری و همکارانش گذاشت و در این میان خواب عمیق مدیران کل میراث فرهنگی و گردشگری و اداره کار چه استانی و چه شهرستانی نیز در این سرخوردگی و ناامیدی جوانان جویای کار، نقش بسزایی دارند.
حدود یکسال است که تسهیلات اشتغالزایی به استان نیامده و بسیاری از مراجعین حدود یکسال در صف دریافت تسهیلات هستند اما در این فاصله قوانین صندوق تغییر کرده، سهم آورده مردم به دوبرابر افزایش پیدا کرده و شرایطی در نظر گرفته شده که یکی از متقاضیان این وامها به ریواس جنوب میگوید: صندوق کارآفرینی امید از ما فقط « شیر بنگشت» (شیر گنجشک) نخواسته است!
همه این ها برای تسهیلات ۱۵ درصدی است و خبری از تسهیلات قرضالحسنه ۴ درصدی نیست! آن هم با تنفس ۴ ماهه! و پولی که مال دولت است و بانکها و صندوقها توزیع میکنند! سود این وام ۱۵۰ میلیونی، بیش از ۶۰ میلیون است و جرایم دیرکرد آن هم سر به فلک میکشد؛ وثیقه چند صد میلیونی و چک صیادی و ضامنی که حقوق بالای ۲۰ میلیون بگیرد و….
سهم متقاضی هم ۳۲ میلیون است و صندوق در همان سلام اولیه هم مبلغ کارمزدش را نقدا برمیدارد؛ جالب است صندوق کارآفرین قصه ما حتی کاغذآ۴ که قراردادهای وام را در آن چاپ میکنند و حتی پول خودکار را هم از متقاضی میگیرند!
هزینههای این وام در بهترین شرایط بیش از ۲۰ میلیون است؛ ۳۲ میلیون هم باید سهم آورده بیاوری و حدود ۱۰ میلیون هم به صاحب فاکتور برای مالیات و این داستانها که با هزینههای جانبی و کارمزد صندوق و… چیزی دست متقاضی را نمیگیرد.
مسیر گرفتن این تسهیلات برای کسانی که به دنبال پول نقد نیستند و واقعا دنبال کار و تولید هستند چنان سخت و هفت خوان رستم است که وقتی مدیران ما از حمایت از تولید حرف میزنند، تن همه ما و دلسوزان واقعی مردم میلرزد حتی اگر در آمارها بگویید ما کمر غول بیکاری را شکستیم و …
سخن پایانی اینکه آقای ناصری، مدیر ایلامی صندوق کارآفرینی امید، در مصاحبه اخیر خود گفته است که ما در پرداخت تسهیلات اشتغالی، رتبه اول استان و در کشور رتبه دوم را کسب کردیم که باید در پاسخ او گفت اگر شما با این عملکردتان رتبه اولید، وای به حال این استان و وای به حال این کشور و بدا به حال اشتغال و این مردم مظلوم!
شاید ناصری در برخی از این مانعتراشیها و سنگاندازی ها یا به قول خودش سختگیریها تقصیری ندارد و آییننامههای صندوق اجازه این کارها را میدهد اما اگر ناصری بخواهد اشتغال واقعی را حمایت کند و دل به آمارهای آبکی و کاغذی ندهد و واقعا بخواهد برای چند جوان بیکار این استان کاری کند راه دارد مه آنها را حمایت کند؛ شاید قانونی خم شود اما اگر هدف خیر باشد و کمک به اشتغال واقعی، میشود بدون شکستن قانون از مردم این شهر و کار مقدس اشتغال و تولید حمایت کرد کاری که فعلا خبری از آن نیست.
آقای ناصری، واقعا فرض کنید اینجا ایلام است و جوانان این شهر، همشهریان شما هستند، بیایید امید این جوانان را ناامید نکنید و هر کاری از دستتان برمیآید، دریغ نکنید!
گزارش از کریم بنام
انتهای پیام