پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

سجاد بنام

به قلم سجاد بنام/

پیش از ظهر یکشنبه هفتم آبان‌ماه منتسب به روز «کوروش کبیر» البته در تقویم غیررسمی، استاندار فارس با همراهی تعدادی از مقامات ارشد، از میراث جهانی پاسارگاد ازجمله آرامگاه کوروش بازدید کرد.

همزمان تعداد پرشماری از مردم استان فارس و سراسر کشور برای پاسداشت شخصیت و شیوه‌ی حکومت‌داری یکی از حاکمان تاریخ ایران‌زمین، به روش‌های آشکار و پنهان از ورود به این منطقه منع شدند؛ از افزایش چشمگیر نیروهای نظامی و امنیتی از شب و روز گذشته در پاسارگاد و حتی برخی مناطق مرکز استان گرفته، تا اقدام به‌موقع و جهادی مسئولان راهداری در تعمیر بزرگراه شیراز-اصفهان، درست در همین روز خاص!

اما بهانه‌ی این یادداشت، روایت یا قضاوت درباره‌ی نگاه‌های مختلف به این روز نیست؛ بلکه -بدون جهت‌گیری- نگاهی خواهیم داشت به تصمیم استاندار جدید فارس برای حضورِ از پیش تعیین نشده در آن منطقه.

از نظر نگارنده برای حضور «اسماعیل تبادار» در آرامگاه کوروش، دو دلیل اصلی قابل تصور است؛

نخست هدف کنترل فضای امنیتی منطقه از طریق بازدید مستقیم از محل در همان روز؛ که باید گفت بعید به‌نظر می‌رسد چنین تصمیمی با نیت تأمین امنیت “هواداران مصرّ کوروش” صورت گرفته باشد بلکه برعکس احتمالاً کنترل فضا علیه تحرکات احتمالی آنها بوده است. چرا که تقریباً هیچ نهاد رسمی دولتی یا غیردولتی هیچگونه حمایتی از حق هواداران این پادشاه نام‌دار ایران باستان برای حضور در آرامگاه او نکرده بودند.

در واقع اگر این تأمین امینت برای تجمع‌کنندگان بوده می‌بایست افرادی که به هر ترتیب در این منطقه حاضر شدند یا چنین هدفی داشتند، احساس امنیت واقعی را لمس می‌کردند؛ در حالیکه آشکار است چنین نبود.

این بدان معنی است که اگر در این سفر استاندار محترم، نگاه تأمین امنیت منظور بوده باشد احتمالاً این نگاه در حقیقت به نیت بررسی کیفیت “ممانعت” از حضور هواداران و دوستداران کوروش بر سر آرامگاه او بود و نه “حمایت” از امنیت آن‌ها!

حتی اگر با خوشبینی فرضیه را به سود استاندار بپذیریم و این فرض را هم اضافه کنیم که این ماجرا یک «مسأله» آن هم از نوع «امنیتی» بوده باز هم باید اذعان کرد که استاندار فارس به عنوان رئیس شورای تأمین در کنار سایر نهادهای بالادستی استان، در این روز خاص عملکرد ناموفقی داشته‌اند چرا که اولاً تأمین امنیت باید عادلانه، همه‌جانبه و برای همه باشد. ثانیاً او -و بیشتر از او- نهادهای دیگر عملاً آسان‌ترین راه یعنی پاک کردن صورت مسأله را برای تأمین امنیت در این روز برگزیده‌اند.

ضمن آنکه نباید فراموش کرد که شاید اتخاذ چنین روش‌های قهرآمیز و حساسیت‌برانگیزی برای مسئله‌ای صورت گرفت که شاید اگر همین حساسیت‌زایی‌های عجیب نبود اساساً به «مسأله» تبدیل نمی‌شد.

اما دلیل دوم می‌تواند بر پایه‌ی ارادت درونی (و لابد پنهانی!) آقای تبادار به زمامدار پرآوازه‌ی ایران یا دلیل مشابهی از این دست ترجمه شود که باید گفت اگرچه این دلیل نیز دور از ذهن به‌نظر می‌رسد اما اگر به فرض محال چنین باشد باز هم دلیل قابل قبولی نخواهد بود.

دلیل رد فرضیه‌ی دوم چیزی است که اصطلاحاً در ادبیات عامیانه «تک‌خوری» نامیده‌اند! در واقع اگر آقای استاندار معتقد به حق حضور در آرامگاه بوده و از سر علاقه‌ی شخصی یا حتی جریانی چنین تصمیمی گرفته است می‌بایست به جای این تک‌خوری، از حق طبیعی همه علاقه‌مندان کوروش یا حتی گردشگران و مردم عادی دفاع می‌کرد. خاصه آنکه سابقه و کارنامه‌ی روشن استاندار فعلی فارس چیزی فراتر از این رفتار را نوید می‌داد.

نکته پایانی آنکه فارغ از هرگونه قضاوت درباره ماهیت این روز، اما باید گفت هرگونه برخورد چالش‌زا و حساسیت‌برانگیز نه‌تنها از سوی استاندار بلکه همه‌ی نهادهای بالادستی استان و کشور، و نه‌تنها برای هواداران شخصیت خاصی بلکه برای تمامی دوستداران آزادی و عدالت، قابل قبول نبوده و نخواهد بود. زیرا تجربه تاریخی ایران عزیز نشان داد برخوردهای امنیتی زودهنگام با موضوعات مختلف، خود زاینده‌ی فضاهای ناامنی است که به سود هیچ کس نیست.

انتهای پیام/ سجاد بنام