پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

آنگونه که از گوشه و کنار شورای شهر شیراز خبر رسید، پیش از آنکه روز انتخابات هیأت رئیسه جدید این شورا فرا رسد، نمایندگان شهروندان شیراز بر واگذاری مسؤولیت ریاست شورای شهر به «عبدالرزاق موسوی» اجماع کرده‌اند.

 بر اساس روایت‌های مشترکی که از نشست فوق‌العاده شورای شهر می‌شود، ۹ عضو حاضر در جلسه صبح چهارشنبه، در انتخابات داخلی رئیس این شورا، به جز یک نفر مابقی به موسوی رأی داده‌اند.

با این وصف و با نگاه به یک سنت سیاسی در شوراهای اسلامی در شهرهای مختلف، به احتمال قریب به یقین روز دوشنبه ۲۸ مردادماه باید منتظر شنیدن خبر تغییر «احمدرضا دستغیب» در سومین سال فعالیت شورای پنجم و واگذاری ریاست این پارلمان به «عبدالرزاق موسوی» باشیم.

** نزدیکی دو شقه از یک جریان

 با وجود انکارهای گاه و بی‌گاه، برای همه روشن است که از دهه‌ی گذشته تاکنون اختلافاتی جدی بین دو شقه‌ی اصلاح‌طلبان شیراز وجود داشته است.

اما نکته جالب اینجاست که دو سر اصلی این اختلافات کهنه، حالا برای تعیین رئیس جدید شورای شهر با همدیگر بر سر یک میز نشسته‌اند؛ یک سوی میز کسانی موسوم به «حلقه‌ی قم‌آباد» نشسته و در سوی دیگر «موسوی»ِ خط «امامی»!

اما دلیل توافق و اجماع نسبیِ دو شقه‌ی اصلی اصلاح‌طلبان شیراز بر روی موسوی چیست؟

** آیا پای معامله‌ای در میان است؟!

 برای این توافق فرضیه‌های مختلفی مطرح می‌شود؛ آن‌ها که خیلی بدبین هستند، این اجماع را نوعی معامله‌ی سیاسی بر سر تقسیم قدرت در شورا و مجلس توصیف کرده‌اند. آن‌ها مدعی هستند که حلقه‌ی قم‌آباد از موسوی خواسته که در انتخابات پیش روی مجلس یازدهم فرصت تصمیم‌گیری را به طور کامل به تیم آن‌ها در شورای اصلاح‌طلبان واگذار کند و در سوی مقابل موسوی نیز برای رسیدن به ریاست شورای شهر از مواضع شدید پیشین خود کوتاه بیاید!

اما با نگاهی به چینش چهره‌های سیاسی در شورای اصلاح‌طلبان فارس، می‌توان گفت این تحلیل چندان منطقی به نظر نمی‌رسد چرا که حلقه‌ی مورد اشاره همین حالا هم اکثریت را در شورای هماهنگی در اختیار دارند و برای ریاست عبدالحمید معافیان بر شورای اصلاح‌طلبان هم عملاً نیازی به موسوی و همراهانش ندارند؛ آن هم به قیمت معامله روی یک صندلی مهم مدیریت شهری.

** تغییرات شکلی و ماهوی؛ راهکار احیای جایگاه تضعیف شده‌ی اصلاح‌طلبان شیراز

 اما در سوی مقابل، برخی دیگر هستند که این نزدیکی را ناشی از هوشمندی سیاسی هر دو شقه‌ی اصلاح‌طلبان شیراز می‌دانند.

تردیدی نیست که در سال‌های اخیر جریان اصلاح‌طلبی در کشور و ازجمله استان فارس، با ضربه‌ای جدی مواجه شده است. نارضایتی کلان جامعه از تصمیمات اخیر این جریان به حدی بود که تَر و خُشکِ این جریان سیاسی با هم در حال سوختن هستند.

در شیراز نیز به واسطه‌ی همین ذهنیت و صدالبته برخی عملکردهای ضعیف، شورای امید این شهر نیز مورد هجمه‌های کم‌سابقه‌ای قرار گرفت تا جایی که زیر سایه‌ی بدبینی‌ها حتی نقاط قوت این لیست هم هرگز دیده نشد.

اما به هر ترتیب -صحیح یا ناصحیح و به دلایل مختلفی- شورای شهر تاکنون نتوانست خود را به شهروندان شهر راز اثبات کند.

وضعیت به گونه‌ای است که شقه‌های مختلف اصلاح‌طلبان فارس و شیراز حالا دیگر به این واقعیت اذعان دارند که جایگاهشان در میان مردم به شدت آسیب دیده و برای احیای این جایگاه باید اندیشه‌ای تازه کنند.

از جمله‌ی این اندیشه‌های تازه، تغییر در هیأت رئیسه‌ی شورای شهر است؛ حتی اگر این تغییر به سمت چرخش به سوی دورترین همفکران خود تلقی شود.

** چرا عبدالرزاق موسوی؟

 در این میان، برخی بزرگان اصلاح‌طلبان شیراز، بهترین مصداق را برای اعمال تغییرات شکلی و عملی در شورای شهر، در شخصیت عبدالرزاق موسوی دیده‌اند؛ چهره‌ای که به تعبیر نزدیکان‌اش اخلاق خاصی دارد و حتی ممکن است سیاست‌های حساس و دقیق او به مذاق بسیاری از دوستان او هم خوش نیاید؛ اما موسوی ویژگی‌هایی دارد که او را به بهترین گزینه در این موقعیت خاص بدل کرده است.

۱٫ موسوی قانون‌مدار است؛ اگرچه ممکن است حساسیت‌های او بر روی اجرای بی کم و کاست قانون‌، برخی از منافع کوتاه‌مدت را تعطیل کند اما اینکه شهروندان باور داشته باشند که شورای پنجم بر روی قانون حساسیت بیشتری دارد، احتمالاً در نگاه کلان و درازمدت به شورای پنجم اثر بنیادینی خواهد گذاشت.

۲٫ عملکرد دوساله‌ی موسوی در شورای شهر، به معنای واقعی قابل دفاع است؛ او برای امورات شورا وقت بسیار زیادی می‌گذارد و از این جمله به عنوان رئیس کمیسیون برنامه، بودجه، حقوقی و املاک بیشترین تعداد لایحه ارسالی به صحن شورا را در کارنامه ریاست خود بر این کمیسیون مهم ثبت کرده است. حالا انتخاب او می‌تواند نشان دهد که شایسته‌سالاری در شورای پنجم بر مبنای عملکرد افراد جریان دارد.

۳٫ او در مسائل شورا بیشتر از سایرین، نگاه شورایی (و نه سیاسی) دارد. با اینکه یک چهره‌ی پُرسابقه‌ی سیاسی بوده و هست اما همه اصرار او برای تمرکز اعضای شورا بر روی شرح وظایف شورایی خود را دیده‌اند. چنین ویژگی می‌تواند بعضی هجمه‌ها در خصوص سیاسی بودن صرفِ شورای پنجم شیراز را -که شاید چندان هم منصفانه نباشد-، رفع کند.

۴٫ موسوی به واسطه سابقه‌ی ۱۰ سال آزادگی و اندیشه‌های مذهبی که دارد، می‌تواند در ایجاد تعاملات اصلاح‌طلبان با برخی نهادهای قدرت مؤثرتر عمل کند.

۵٫ موسوی در ساختار شورایی، توانست بعد از انتخاب در شوراهای شهرستان و استان، به شورای عالی هم راه یابد و با اختلاف اندکی کرسی ریاست شورای عالی استان‌ها را به چهره‌ی نام‌آشنای دیگری یعنی «مرتضی الویری» واگذار کند اما در مقام نایب رئیسی این نهاد ملی توانست خوش بدرخشد و تغییرات قابل توجهی بر جای بگذارد. حالا با موقعیتی که شیراز در سطح کشور دارد، رایزنی‌های کلان در حوزه‌های مختلف از چنین کانالی می‌تواند ضمن رفع برخی نیازهای این شهر، چهره‌ی ملی شیراز را نیز تقویت کند.

۶٫ سوابق اجرایی و مدیریتیِ موسوی در مسؤولیت‌های ارشد ملی ازجمله در وزارت آموزش و پرورش و بنیاد شهید کشور نیز می‌تواند به نتایج مثبتی برای گره زدن شیراز با سطح کلان کشور منجر شود.

۷٫ موسوی از ابتدای شورای پنجم تاکنون در زمره‌ی گروهی در درون شورا قرار داشت که به فراکسیون اقلیب مشهور بود؛ حالا رسیدن او به ریاست از قضا می‌تواند برخی ذهنیت‌ها در خصوص سیاسی‌کاری و دوقطبی خصمانه در درون شورا را کم‌رنگ‌تر از گذشته کند.

۸٫ در خارج از محدوده‌ی شورای شهر هم در شرایطی که با تحلیل‌های صحیح یا غلط، اصلاح‌طلبان شیراز به حلقه‌ها و شقه‌ها مختلفی تقسیم‌بندی شده‌اند، نزدیکی این دو گروه برجسته می‌تواند نوعی از وحدت سیاسی در درون این جریان نیز قلمداد شود.

** شاید نقطه‌ی عطفی در وضعیت اصلاح‌طلبان شیراز

 به هر روی، نزدیکی و ائتلاف مهم اصلاح‌طلبان شیراز را در یکی از مهمترین مراکز قدرت شهرها، می‌توان نقطه‌ی عطفی در روند نزولی سال‌های اخیر این جریان در شیراز و بلکه استان فارس به حساب آورد.

به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان شیراز مانند بسیاری از شهرهای دیگر کشور به درستی دریافته‌اند که این اختلافات درونی آن‌ها را از مردم و خاستگاه اندیشه‌ی آنها دورتر می‌کند و برای نجات خود و بلکه تمام جامعه از وضعیت فعلی، ناگزیند که منافع عمومی را محور تحرکات آتی خود قرار دهند.

باید دید تصمیم جدید چهره‌های برجسته سیاسی برای نزدیکی اصلاح‌طلبان شیراز، به احیای جایگاه تضعیف شده‌ی آن‌ها در برهه‌های حساس پیش رو، ختم می‌شود یا خیر.

انتهای پیام/ سجاد بنام