پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

در روزهای گذشته فردی مجهول الهویه در یک سایت استانی برای دیده شدن، مطالبی علیه سید علی محمد بزرگواری، نماینده صادق و پیگیر دور قبل مردم کهگیلویه بزرگ، انتشار داد که دور از انصاف و واقعیت میباشد.

بزرگواری را همه می شناسند ولی برای روشن شدن آنهایی که این طلبه ساده و دلسوز را نمیشناسند، نکاتی را اشاره میکنم.
قبل از هر چیز اگر به تصویری که سایت محترم از حضرت حجت السلام بزرگواری در کنار همین مطلب به نمایش گذاشتند توجه میکردید باید صداقت و دلسوزی بزرگواری را نه تنها به مردم شهرستان کهگیلویه بلکه به ملت ایران میفهمیدید.
وی هم اکنون با سپاه و فرمانده های عزیز ایرانی که در سوریه مستقرند در ارتباط هستند و هر جا برای دفاع از مردم و ارزشهایی اسلامی به رشادت و از خودگذشتگی لازم باشد او داوطلب است.

تصویری که سایت محترم به نمایش گذاشتند در سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب بود هرچند فرماندهان عزیز سپاهی در سوریه اجازه ندادند بماند و گرنه یا شهید میشد و به آرزویش می رسید و یا هم اکنون در سوریه در حال دفاع از حرم بودند ولی برای کسانی که این تصویر را به تمسخر به نمایش گذاشتند باید تاسف خورد.

بزرگواری پدر شهید برادر شهید و یادگار هشت سال دفاع مقدس و مردی از جنس ایثار است.

بزرگواری تحت هیچ شرایطی حاضر نیست به صحنه انتخابات وارد شود و اگر نظر داشتند وارد صحنه انتخابات شوند، دوسال قبل یعنی وقتی که تنور انتخابات در کهگیلویه گرم شده بود و نماینده مجلس بود؛ زمانی که اکثر مدیران کهگیلویه وامدار و هوادارش بودند و اصرار داشتند که بماند تا برای بار سوم پیروز شود میماند و پیروز هم میشد.

اما او کنار رفت و به این دنیا و به صندلی سبز مجلس دل نبست و تنها روی حرف خودش ماندند و به نمایندگی اعتنا نکردند و در صحنه انتخابات حضور پیدا نکرد.

شکوهی ولی

همه میدانند بزرگواری در مهمانی های دوران نمایندگی مخالف سفرهایی رنگین بود و اگر هم تمام غذاهایی که از دست بشر درست میشدند روی سفره میگذاشتند تنها از یک نوع آن بیشتر استفاده نمیکرد اهل شکم نبود و اگر مشتاق خوردن بود شاید مثل بعضی ها گردن کلفت تری داشت.

بزرگواری تنها نماینده ای بود که اهل قول و وعده دروغین نبود و اگر کاری از عهده اش برنمیامد چقدر صادقانه اعلام میکرد که در توانم نیست وسعی میکرد هیچ موقع به کسی دروغ نگوید.

بزرگواری یک روحانی است و نقش شوهر بودن و همسرداری را هم خوب می داند و هم به خوبی رعایت میکند و همانند بقیه روحانیون و طبق سنت پیامبران با خانمش تفاهم دارد ولی هیچ موقع همسرش در کارهایش دخالتی نمیکرد.

بزرگواری اگر اهل رابطه و رابطه بازی بود که بخواهد بستگان همسرش را به کار بگیرد قطعا بچه های خودش را در اولویت میگذاشت نه این که هنوز دوتا از فرزندانش با داشتن مدرک لیسانس و فوق لیسانس بیکارند و به شغل سبزی فروشی مشغولند.

نگارنده بی انصاف یک بار گفتند بزرگواری تلفن مردم را جواب نمیدهد و بار دوم میگوید بزرگواری در تمام مراسمات حضور پیدا میکند اگر حضور پیدا نکنند نگارنده محترم باز میفرمایند رفت و پشت سرش را نگاه نکرد و اگر هم در مراسمات شرکت کند میفرمایند نظر دارند وارد انتخابات شوند پس خودتان قضاوت کنید.

در مورد بحث چماق و اتهام وارد شده نیز باید گفت که طرح آن موضوع در آن مقطع که هیچ توجهی به شهرستان کهگیلویه نمیشد بسیار موثر بود و مفهوم آن هم واقعا چماق نبود بلکه تمثیلی بود برای اینکه وزرای دولت خدمت به مردم محروم این دیار را جدی بگیرند

همه میدانیم بزرگواری از زمانی که در گچساران سکونت داشتند که نزدیک به بیست سال پیش بود اهل روضه بودند و در منزلش روضه برگزار میکرد ولی منصفانه نیست روضه ابا عبدالله حسین را سیاسی کنیم باید به حال نگارنده گریه کرد که تا این حد، وجدان خودش را زیر پایش گذاشت و از روی کینه و عقده مطالبی را که دور از انصاف بود منتشر کرد هر چند از خود نگارنده گرفته تا بقیه مردم عزیز و آزاده استان کهگیلویه بویراحمد هیچ کس اعتقادی به اتهامات مطرح شده علیه بزرگواری ندارد.

.

به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، داوود محمدی در نقد علی محمد بزرگواری نوشته بود؛

صندلی شاید یکی از بیرحم ترین اختراعات بشر در حق خودش بود !
در زمانه ای که شخصی که قصد کاندیدا شدن جهت مجلس را دارد از چند سال قبل از موعد انتخابات دید و بازدیدهای خانگی از دورترین نقاط شهرستان را شروع می کند و گاها آنقدر زیبا دل میسوزاند جهت مردم تهیدست که گوئیا از خود آن آدمها بیشتر نگران وضعیت امرار معاششان است!
در راستای رسیدن به همان کرسی مقدس هیچ مراسم فاتحه خوانی از دست آن کاندیدای جان در نمی رود !
کاندیدی که تا دیروز که در مجلس قدم می گذاشت انگار پا را بر ابرها گذاشته و از ان بالا چون بزرگ زاده ای از جنس خیلی خیلی از ما بهتران تر آفریده شده چرا که عادت میکند به نشست و برخواست با بزرگان و ما افراد عادی برایش حکم تغییر رنگ خودکارهایش به وقت پاس دادنمان به ادارات مختلف را تنها جهت خالی نبودن عریضه داریم ، وگرنه این شخصی که امروز واحسرتا سر می دهد از فقر کهگیلویه و بیکاری اش یا دو دور کاندیدای مجلس کهگیلویه بوده و کاری از پیش نبرده و یا بیشتر که وامصیبتا!
جالبست که ما هرچه به این در و ان در رسانه ها زدیم سرآخر متوجه نشدیم که این عزیزان جان چه چیزی در مجلس جای گذاشته اند که حتما و حتما باید دولا شویم تا ایشان قدم مبارکشان را بر گرده ی ما فرود اورد چه بسا بتوانند آن موضوع مورد نظر را از مجلس بردارند!
یک عزیز جانی به وقت نماینده مجلس بودن جز مرغ محلی هیچ چیزی میل نمی کرد و به هر خانه ای مشرف میشد از قبل طبق ذائقه ی آن عزیز باید سفره چیده می شد و پشت بندش هم وعده های توخالی و بی سرانجام!
حالا همین عزیز جانی که لطف نمودند با نماد نازیبای « چماق » ما را در تمام کشور و گاها دنیا ممهور به مهر نمودند گوئیا عزمشان را راسخ کرده اند ج

حالا همین عزیز جانی که لطف نمودند با نماد نازیبای « چماق » ما را در تمام کشور و گاها دنیا ممهور به مهر نمودند گوئیا عزمشان را راسخ کرده اند جهت تکیه زدن دوباره بر کرسیِ نمک دار مجلس!
نمک دار از آن جهت که هر کس یک بار به آن صندلی تکیه کند دیگر میل ترک آن صندلی هم برایشان تلخ و سخت می شود !
همین عزیزجان همان زمان که از ان بالاها سختشان بود نیم نگاهی به مردمی که برایش پله شدند تا بالا برود بیندازد ، همان موقع وعده ی کاری در دفتر مقام معظم رهبری را گرفته بودند اما از ان جا که چوب خدا صدا ندارد این وعده چون تمام وعده هایی که خود ایشان به مردم داده بودندنیز برای ایشان توخالی از اب درآمد و از انجا که در حال حاضر از بیکاری رنج می برند گاها مجالس روضه تشکیل میدهند و روی اورده اند به گروههای تلگرامی همان گروههایی که فقط مختص قبل انتخابات است و هیچکدام از کاندیدای در ظاهر راستگومان بعد از انتخابات گروهشان را حفظ ننمودند و هر کدام از گرده ی مردم خوب بالا رفتند روز بعد انتخابات با گفتن به جهت ارتباط بیشتر با این شخص قدیس گروه را منحل و به کانال تشریف بیاورید ، ایشان نیز احتمالا بعد انتخابات همچین فکری در سر دارند همین شخصی که خود حالا مدعی اتحاد فلان طایفه با هم اند خود ایشان باعث برهم زدن اتحاد و همبستگی همان طایفه شده بودند با وعده های توخالیشان با جواب ندادن تلفنشان و از همه مهم تر با دادن اختیار تمام امورات به خانم محترمه شان !
جالبست بدانید بازیگردان اصلی شطرنج دو دور کاندیداتوری ایشان خانمش بوده و همه میدانستند که برای انجام هر کاری ابتدائتا رضایت حاجیه خانم لازمست و کل ایل و تبار این حاجیه خانم در همان مدت به نان و نوای خوبی رسیدند!
همین کاندیدای عزیزجان گوئیا چون اکثریت قریب به اتفاق جوانان هم شهریمان امروز از درد بیکاری رنج میبرد و باز هم فیل زیاده خواهیشان یاد مجلس نشینی کرده و امروز که از توخالی بودن وعده ها پی برده اند که هیچ ظالمی بی وفاتر از پست و مقام و صندلی نیست باز هم دست به دامان ملت زودباور شده اند تا باز هم با سواری بر گرده ی ایشان هم خودشان را از شر بیکاری برهانند و هم بار دیگر بوی خوش مجلس مستشان کند !
کاش همینقدر که تمام این عزیزان جان کاندیدای ادوار گذشته ی مجلس هول میزنند جهت شرکت در تمام مراسمات شیون و عزا و گاها تکان دادن سری از افسوسی ساختگی،؛ کاش همینقدر هم ان زمان که از بوی خوش کرسی مجلس مست شده بودند دلشان به حال جوانان بیکار شهرستان سوخته بود !
خود آزموده را دوباره آزمودن خطاست !

انتهایی پیام/ ی