پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، س از انتشار سه نقد “ فرزند زاگرس علیه زاگرس / ضیا هاشمی علیه تاج گردون و وکیلی “ ، ” «توصیه‌ای به مدیرعامل کهگیلویه و بویراحمدی “ایرنا” پشت برادرت را خالی نکن، ارزش ندارد ” و “مدیرعامل کهگیلویه و بویراحمدی ایرنا علیه فرزندان استان ، ضیا هاشمی دیروز علیه تاج گردون و وکیلی ، امروز علیه افشانی “، عادل علیبازی به این نقدی که بر نوشته خودش نگارش شد، پاسخی داده است.

ابتدا مطلب شاه قاسمی و سپس پاسخ ” عادل علیبازی” را با هم می خوانیم :

*****

فرهنگ لری چنان جذاب و گیراست که تقریباً کسی نیست که از منطقه خارج شود و هر روز جویای اخبار منطقه نشود. جالب است که حتی کسانی که در کشور دیگری اقامت دارند و به نظر می‌رسد قصد بازگشت هم ندارند چنان در شبکه‌های مجازی فعالند و بر استفاده از واژگان اصیل تاکید دارند که گویی هرگز از منطقه خارج نشده‌اند. بنده هم به عنوان قطره‌ای جدا مانده از دریا رویدادها در منطقه را زیر نظر دارم و بنا به اقتضائات حرفه‌ام که آموزش رسانه و روزنامه نگاری است، هر گاه فرصت داشته باشم رسانه‌های استان را مرور می‌کنم.

روزنامه نگاری کاری دشوار و بی مزد است. روزنامه نگاران چنان شرایط دشواری را سپری می‌کنند که بر کار آن‌ها نامی جز عشق نمی‌توان گذاشت. با این حال، گاهی خواندن وب سایت‌های استان، ما که در کار تحلیل و تدریس رسانه‌ها هستیم را غمگین می‌کند، چرا که گاهی برای ما آشکار می‌شود که برخی روزنامه نگاران (در زمان‌هایی خاص، و صد البته نه همیشه) قلم مقدس خود را در راه آرمان‌های دیگری غیر از شفافیت، نقد قدرت و خیر همگانی به کار می‌گیرند. من و مایی که از بیرون منطقه این مطالب را می‌خوانیم، از دیدن تفرقه‌ها و تفرقه افکنی ها رنج می‌بریم.

اخیراً یکی از روزنامه نگاران استان مقاله‌ای با عنوان «توصیه‌ای به مدیرعامل کهگیلویه و بویراحمدی “ایرنا” پشت برادرت را خالی نکن، ارزش ندارد» در این سایت آورده و مدت اندکی پس از آن مقاله دیگری با عنوان «”ضیا هاشمی” دیروز علیه وکیلی و تاج گردون، امروز علیه “افشانی”» در همین سایت منتشر کرده که به رغم رویّه معمولم مبنی بر پاسخ ندادن به نقدهای شخصی به افراد، تصمیم گرفتم پاسخی به این نقد بدهم. پاسخ بنده، هم از نقطه نظر یک معلم رسانه و هم از نگاه یک همشهری دلسوز ارائه می‌شود.

نخست، روزنامه نگار باید در انتخاب واژه‌ها و اصطلاحات دقت کند؛ روزنامه نگاری کاری حرفه‌ای است؛ استفاده از واژه‌ها و اصطلاحاتی همچون «موج سازمان یافته تخریب»، «اتاق فکر»، «از خوان بزرگ شهر تهران»، «برای شهردار شدنش “محلل” می‌خواهد»، «موج سنگین رسانه‌ای»، «خودجوش و بدون توقع»، «زهی خیال باطل»، و بیش از ۱۵ اصطلاح مشابه دیگر نشان دهنده غیرحرفه‌ای بودن نویسنده مقاله و ذهنیت توطئه اندیش او است. متاسفانه برخی افراد فکر می‌کنند دیگران پیوسته به دنبال توطئه علیه آن‌ها هستند. شیوه نگارش هر دو نوشته هم متاسفانه ضعف حرفه‌ای نویسنده را نشان می‌دهد و مثلاً در جایی برای تاکید گذاشتن بر تعجب نویسنده از رفتارهای سید ضیاء هاشمی، دو علامت تعجب به جای یکی گذاشته شده است. جالب است که نویسنده با این قلم غیرحرفه‌ای، نتیجه می‌گیرد «سید ضیا هاشمی هیچگاه تجربه مدیریت رسانه‌ای نداشته و البته سوابق روشنی هم در این حوزه ندارد». نخست، سید ضیاء هاشمی بیش از ۲۵ ساله سابقه حرفه‌ای رسانه‌ای دارد و در این مدت کمی که مدیر عاملی خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران است، تحولات مثبتی که در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایجاد کرده انکار ناپذیر است (یکی از مهم‌ترین این تحولات، دادن اختیارات به سردبیران بوده که باعث شده خبرنگاران با انگیزه بیشتری کار کنند و نتیجه آن را در کار حرفه‌ای ایرنا و افزایش چشمگیر بازدید کنندگان آن می‌بینید). ثانیاً، اگر سید ضیاء هاشمی تجربه مدیریت رسانه‌ای ندارد، چطور می گویید این سابقه‌ی نداشته، ناروشن است؟

در هر دو این مقاله‌ها گفته شده ایرنا علیه افشانی وارد عمل شده است. بر اساس کدام مستندات؟ مقاله‌ای در روزنامه ایران و یک چند رسانه‌ای در مجموعه ایرنا؟ مگر می‌شود نویسنده محترم نداند که بخش‌های مختلف خبرگزاری جمهوری اسلامی مستقل عمل می‌کنند؟ شیوه عمل ایرنا استفاده از نوعی «عاملیت محاطی» است که در آن روزنامه نگاران نباید از خطوط قرمز کشور رد شوند اما در درون این دایره اجازه کار خلاق دارند. روزنامه نگاران محدود شده خلاقیت خود را رها می‌کنند و تبدیل به کارمندان بی انگیزه‌ای می‌شوند که من اطمینان دارم نویسنده محترم مقاله نتیجه کار آن‌ها را در دوره‌های مدیریتی پیشین ایرنا دیده است. افزون بر آن، ایرنا این همه مقاله منتشر کرده و اقدامات درست شهرداری و مدیریت جدید آن را معرفی و تحسین کرده است، مگر می‌شود شما این اقدامات را ندیده باشید (باز هم می گویم که همین مقالات مثبت را هم روزنامه نگاران مستقل نوشته‌اند، نه با دستور سید ضیاء هاشمی).

بحث‌های مربوط به ککاگری که نویسنده مطرح کرده را بنده ترجمه محترمانه عبارت «باندبازی» می دانم. دکتر هاشمی و مهندس افشانی در مجموعه دولت هستند و مشکلی با هم ندارند و در این مدت پشتیبان هم بوده‌اند. هر دو نماینده محترم دیگر آقایان تاجگردون و وکیلی پیش‌تر رسماً سخنرانی کرده و در منصب سرپرستی وزارت علوم و پس از آن از دکتر هاشمی حمایت کرده‌اند. آقایان زارعی و عدل هاشمی هم به صورت جدی از دکتر هاشمی حمایت کردند و می‌کنند و سایرین هم کوتاهی نداشته‌اند؛ و صد البته، سید ضیاء هاشمی هم در حق این بزرگان و همین طور در حق نویسنده محترم این دو مقاله کوتاهی نکرده است.

از آن گذشته، سخن من با نویسنده محترم این دو مقاله این است که آیا ما باید تبعیض را با تبعیض پاسخ دهیم؟ آیا باید ما هم خویشاوندسالاری پیشه کنیم و افراد ضعیف را به نظام‌های مهم حاکمیتی وارد کنیم؟ این کار خطرناک است و گرچه معدودی (مطمئن باشید جا برای بیش از ۵ درصد ما نیست!) از همشهریان ما را موقت سر کار می‌گذارد اما ظرف یک یا دو سال هم مهندس افشانی و هم سید ضیاء هاشمی را به عنوان نمایندگان ما در تشکیلات قدرت، ضایع خواهد کرد (جالب است که همین روزها عزیز دیگری در یکی از سایت‌های استان سید ضیاء هاشمی را متهم به قوم و خویش سالاری کرده است!).

افزون بر آن، نویسنده محترم را دعوت به بسط نگاه می‌کنم. نه تنها ما نباید در برابر سایر هموطنان دست به تبعیض بزنیم (یا تبعیض را با تبعیض پاسخ دهیم)، بلکه باید طوری رفتار کنیم که اگر مردم سرزمین‌های رفته در ورای ارس و هرات و حتی کردستان عراق و آن سوتر بخواهند برگردند، مطمئن باشند ما آن‌ها را همچون خودمان شهروند درجه یک خواهیم دانست.

پاسخ به مطلب دکتر ” شاه قاسمی ” :

۱- صمیمانه از نقد حضرتعالی سپاسگزارم و عمیقا باور دارم و معتقدم که نقد سبب باز شدن فضای گفتگوی و کمک به فرهنگ سازی ” گفتمان ” بجای ” درگیری ” در سطوح مختلف استان دارد که امروز بشدت به آن نیازمند است . بنابراین نقد شما را در آن راستا ارزیابی و پاسخ حقیر را نیز شما در این همین راستا بدانید . امیدوارم این مسیر استمرار داشته باشد .

۲- از حضرتعالی که چندبار در معرفی خود و مطلع بحث تلاش کرده اید خود را معلم روزنامه نگاری و مطبوعات و رسانه بدانید اجازه بدهید متعجب باشم که الفبای روزنامه نگاری را عملی نکردید که یا نمی دانید و یا دانسته به خطا رفته اید که در هر دو حال برای یک استاد دانشگاه و معلم رسانه خطای نابخشودنی است .

اولین اشتباه این معلم عزیز رسانه این است که جوابیه را باید به رسانه ای می دادند که در آن نقد یا مطلبی منتشر شده باشد . تایید می فرمایید که این مطلب را باید برای ” خبردنا ” ارسال می کردید و اگر به هر دلیلی ” خبردنا ” از انتشار استنکاف می ورزید آنگاه با شرح ماجرا برای سایر رسانه ها ارسال می کردید اما با کمال تعجب از اقدام غیرحرفه ای این معلم رسانه و عضو کارگروه ارتباطات دانشگاه تهران باید گفت شما هرگز چنین کاری را نکردید و نگارنده مطلب شما را از سایر رسانه ها برداشته و چون قصد پاسخگویی داشتم اخلاق را دراین دیدم که ابتدا مطلب شما بطور کامل منتشر و سپس پاسخ آن داده شود . سخن کوتاه که برای نقد حرفه ای دیگران نباید خود غیرحرفه ای عمل نماییم .

۳- فرموده اید که قلم مقدس را در راه خیر همگانی بکار گیرم و از دیدن تفرقه ها هم رنج می برید ، چون شناختی از شما ندارم نمی توانم درباره شما قضاوت کنم و نیت خوانی کنم اما کسانی که اینجانب و سابقه چندین ساله حضورم در رسانه ها را می دانند با همه نقدهایی که طبیعی است دارند و باید عنوان کنند می دانند که دغدغه اول و آخرم حفظ وحدت ، همدلی و حمایت فرزندان استان از یکدیگر بوده و صد البته اگر به مطالب نقدهای منتشر شده علیه ” ضیا هاشمی ” هم نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که چرا رفتار وی در ایران و ایرنا علیه فرزندان استان بوده ؟

برای اطلاع حضرتعالی و خوانندگان عزیز ضروری است عرض کنم که این مطالب قبل از انتشار رسانه ای به شخص آقای هاشمی چه حضوری ، چه تلفنی و چه پیامکی منتقل شده و آخرین مسیر انتشار رسانه ای بوده است . بنابراین ما نیز دغدغه وحدت و همدلی را داشته و داریم و نقدهای پنهان و پیدایمان نیز در همین راستا است .

۴- مسائلی را در باب انتخاب واژه ها و کلمات و علائم دستوری بکار برده اید که احساس می شود خواسته اید به مخاطب بگویید من دانش آموخته رشته روزنامه نگاری هستم که خوب همان اول پذیرفتیم و نیازی به این همه اصرار نبود اما با کمال تعجب مجدد بازهم غیر حرفه ای ظاهر شدید . اقدام حرفه ای آن است که اگر به واژه ای نقد دارید حتما واژه جایگزین مدنظر خود را بفرمایید تا ما نیز یاد بگیریم استاد ! اما شما در پس این اقدام غیر حرفه ای نتیجه گرفته اید که ذهن نویسنده یعنی این حقیر توطئه اندیش است ! استاد عزیز علوم ارتباطات دانشگاه تهران هرچه فکر کردم نتوانستم بفهمم این نتیجه گیری شما از کجا آمده ؟!

مثلا جمله ” برای شهردار شدن محلل می خواهد ” که از مصاحبه ” محسن هاشمی ” اقتباس شده چه ربطی به ذهن به قول شما توطئه اندیش ما دارد را نفهمیدم ! یا عبارت های دیگری که در متن خود آورده اید ! پیشنهاد می کنم بجای حواشی به اصل داستان بپردازید تا اینگونه سواد رسانه ای غیرحرفه ای شما بیش از این عیان نشود.

۵- فرموده اید ” ضیاء هاشمی ” در مدت کمی که در ایرنا بوده کاری کرده کارستان و بعد برای اثبات این ادعا به دادن اختیار به سردبیران میانبری زده اید و سپس افزایش چشمگیر بیننده آن ! برای اطلاع حضرتعالی باید عرض کنم نگارنده این سطور و مخاطب شما چهارسال در ایرنا مشغول بخدمت بوده و برخلاف شما که مرا متهم به بی اطلاعی از ساختار ایرنا می کنید باید عرض کنم شخص ضیا هاشمی شما نیز جرات و جسارت چنین ادعای درباره اینجانب را ندارد .

مشخص است که بدون شناخت مطلبی نوشته اید اما برای اطلاع بدانید که عملکرد ضیا هاشمی برخلاف خواست قلبی اینجانب در ایرنا و ایران بسیار ضعیف بوده است مستند این سخن ارتباط نزدیک با دوستان ایران و ایرنا ، و برای اثبات این ادعا حاضر هستم با قبول تمامی هزینه های یک نظرسنجی علمی توسط یک موسسه بیطرف از همکاران ایرنا و ایران و دانشکده خبر درباره عملکرد جناب هاشمی ، داوری را به مردم بسپاریم و شما یقین بدانید ضیا هاشمی هرگز چنین پیشنهادی را نخواهد پذیرفت چرا که خود می داند نتیجه مدیریت غیرحرفه ای و بسیار ضعیفش در ایران و ایرنا جز نارضایتی همکاران رسانه ای ، ضعف شدید اطلاع رسانی دولت و کاهش تاثیر گذاری ایرنا و ایران ، کاهش شدید تیراژ روزنامه ایران ، افزایش بدهی ها و کاهش مخاطب و البته بازدیدکننده های ایرنا چیز دیگری نبوده است .

برای اطلاع معلم رسانه بد نیست از کلاس دانشگاه به میان همکاران ایرنا و ایران بروید به شما خواهند گفت چه خبر است آنجا ! ما تاکنون جز در راستای همان حمایت از همشهریمان نقدها را بیان نکرده ایم که گویا ضرورتی حاصل شده بیان کنیم و الباقی تا بعد .

۶- نوشته اید ” کیست که نداند بخش های مختلف خبرگزاری جمهوری اسلامی مستقل عمل می کند ” ! این جمله را چندبار خواندم و تصور کردم که ممکن است اشتباه لفظی یا تایپی رخ داده باشد اما ادامه آن تایید می کرد که گویا شما واقعا معتقد هستید بخش های مختلف ایرنا مستقل عمل می کند ؟! خیلی عجیب است که یک معلم رسانه آنهم عضو کارگروه ارتباطات دانشگاه تهران از نوع ” شاه قاسمی ” حتی ساختار خبرگزاری رسمی کشور را نداند و نشناسد و البته جرات به خرج دهد چینن چیزی را منتشر نماید !

یعنی از منظر شما بخش عکس با بخش چند رسانه ای و بخش اداری و سایر بخشهای ایرنا هرکدام مستقل عمل می کنند و هیچ ارتباطی با هم ندارند ؟! بنظر شما ایرنا هر کی به هر کی شده ؟! پس تعریف سازمان و شرح وظایف مدیرعامل و معاونین و مدیران کل و سردبیران چه می شود ؟

اگر بپذیریم این جمله غیرحرفه ای و ابتدایی شما را ، پس ایرنا و ایران هیچ سیاست خبری و استراتژی روشنی ندارند و بعبارتی ” کر کهخوا (پسر کدخدا )و دور کیبنو ( دختر کدبانو ) است و این یعنی دقیقا نیازی به سرپرست خانواده که در اینجا مدیرعامل و جناب ضیا هاشمی است ندارد و این اوج توهین شما به مدیریت ایشان است !

استاد محترم رسانه شما ، اشتباه فکر می کنید که ممکن است شما برداشت بصری خود را بیان کرده باشید چون بخش های ایرنا در طبقات مختلف است و اتاقهای مجزا دارند شما تصور کرده باشید وظایف آنها نیز از هم مستقل است و ارتباطی با هم ندارند که باید بدانید فقط اتاقها جدا هستند ولی وظایف بهم پیوسته اند که این هم از نتایج دوری دانشگاه از سازمانهای اجرایی است و مشخص است حضرتعالی یکبار هم کار حرفه ای رسانه ای نکرده اید !

حتما از جناب هاشمی هم سوال کنید به شما خواهند گفت ساختار ایرنا همانند سایر نهادها دارای بخش های مختلف و مجزا با هدفی روشن و هماهنگی سازمانی است که اتفاقا نباید مستقل عمل کنند بلکه باید کنار هم و با همپوشانی هدف روشنی را دنبال کنند و اگر بفرموده شما در دوران ضیا هاشمی مستقل عمل می کنند نشان دهنده همان ضعف مدیریت رسانه ای است که پیش تر گفته شد.

اگر تمایل داشتید حاضرم خدمت رسیده و ساختار ایران ، ایرنا و دانشکده خبر را با همه جزئیات برای شما تشریح کنم آنگونه که برای جناب هاشمی تشریح نمودم .

۷- فرموده اید براساس کدام مستندات در ایران و ایرنا ضیا هاشمی علیه افشانی وارد شده که از معلم رسانه انتظار است ابتدا مطالب را می خواند و سپس نقد می نوشت . مطالب مورد نظر در همان نقدها گفته شده برای اطلاع بیشتر مطالعه بفرمایید .

۸- در مورد حمایت نمایندگان استان از ضیا هاشمی هم شایسته است بدانید پیشگام این حمایت های رسانه ای و انتشار آن گفتگوهای اختصاصی همین ” خبردنا ” بود که مدیرمسئولی آن را نگارنده عهده دار است .

البته برای اطلاع شما از نظر فعلی نمایندگان و بزرگان استان درباره عملکرد سید ضیا هاشمی در وزارت علوم و ایران و ایرنا بد نیست با آنها مقداری گفتگوی دوستانه نه رسانه ای داشته باشید حتما به شما خواهند گفت که ” ملاک حال فعلی افراد است”.

۹- درباب محبت سید ضیا هاشمی به نویسنده مقاله ها که اینجانب باشم هم بد نیست هر لطفی به ما داشته اند تاکنون رسانه ای کنند و البته خود ایشان نیک می دانند هرگز درخواست شخصی از ایشان نداشته و ندارم . آنچه سبب نقد ایشان شده عملکردش در رابطه با حمایت ازفرزندان استان بوده و لاغیر .

۱۰- شما فرموده اید ” ککاگری ” را ” باند بازی ” می دانم و آیا باید خویشاوند سالاری را پیشه کنیم و افراد ضعیف را به کار گیریم ؟

جانا سخن از زبان ما می گویی ، به جناب هاشمی بفرمایید زمانی در وزارت علوم بودند از چند نفر از بچه های استان حمایت کردند و نسبت فامیلی آنها با ایشان چه بوده ؟

مدیریت ایرنا کهگیلویه و بویراحمد را به چه کسی داده اند و نسبت فامیلی او با ایشان چه بوده و آیا این فرد می تواند حتی یک خبر ساده تنظیم کند ؟

فکر می کنم دوران شعار گذشته و برای شعور مردم احترام قائل شوید جناب ” شاه قاسمی ” ، از همکاران ایرنا سوال کنید چه تعداد افرادی در این مدت در ایرنا مشغول شده اند و نسبت آنها با ضیا هاشمی چه بوده است ؟

میدانید عملکرد محبوب شما را چگونه تفسیر می کنند برای اطلاع بیشتر بدانید یا باید ” مختاری ” باشید یا ” دانشگاه علامه ای ” ! این باندبازی نیست ؟!

امیدوارم حتی این مطلب شما در راستای همان باند مختاری یا علامه ای نبوده باشد !

معلم رسانه عزیز بیش از آنکه دست به نقد ببری تحقیق کن و سپس بنویس و منتشر کن . امیدوارم در نقدهای بعدی موضوعات بیشتری را بیان کنیم .

انتهای پیام/ ی