به قلم کریم بنام چالشهای پیش روی استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد در انتصاب مدیران/ ۵۷ روز از مدیریت احمدی و حواشی روزهای پیشرو
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
یادداشت- کریم بنام
علیمحمد احمدی، کمتر از ۵۰ روز است که رسما” هدایت استان کهگیلویه و بویراحمد را در مسیر پر از سنگلاخ توسعه به عهده گرفت.
سابقه او در اجرا از همان روزهای نخست از سوی منتقدینش به عنوان یک نقطه ضعف مطرح شد اما خود او میگوید که از سال ۶۹ با استخدام در استانداری ایلام به عنوان کارشناس مسئول، مسئولیتهای اجرایی در دانشگاهها، علوم پزشکی، تأمین اجتماعی و دستگاههای دیگر داشته و جنس اجرا را به خوبی میشناسد.
با این ذهنیت نخستین از علیمحمد احمدی اما سابقهاش در مدیریت، هر جا که مسئولیتی داشته روشن و موفق بوده و از او به عنوان مدیری قوی و جدی یاد میشود و دوران وکالتش در استان ایلام هم نکات روشن زیادی دارد.
او با این سابقهاش به کهگیلویه و بویراحمدی آمد که نیازمند حضور قویترین مدیران برای کمکردن فاصلهاش از دیگر استانها در همه شاخصهای پیشرفت و آبادانی است؛ موضوعی که قطعا” دولت دوازدهم به آن توجه داشته و علیمحمد احمدی را برای آزمون و خطا به اینجا نیاورده است.
احمدی خصوصیات شخصی متفاوتی نسبت به دیگر مدیران دارد و این تفاوتها را فقط در این دو ماه نشان نداده بلکه بررسی رفتارهای مدیریتیاش در استان ایلام و دوران نمایندگی مجلس نیز همین را نشان میدهد؛ نزدیکان و همکارانش به صراحت میگویند که او اهل باج دادن و رودربایستیهای رایج مدیریتی، سهم دادنها و سفارشها نیست.
اما هرچقدر که احمدی در برخی خصلتهای رفتاری و مدیریتیاش متفاوت باشد، استان کهگیلویه و بویراحمد هم شرایط متفاوتی برای مدیریت کردن دارد، بنابراین او کار سختی در این استان دارد.
سهمخواهیهای زیاد اقشار مختلف، طوایف، سیاسیون و نمایندگان مجلس که دیگر در روز روشن هم از حیطه اختیارات خود خارج شدند و آشکارا در برای قوه مجریه، مدیر منصوب میکنند کار راحتی برای استاندار جدید این استان نیست که بتواند هم صندلی مدیریتش را حفظ کند و هم اهداف و سیاستهایی که برای آنها به اینجا آمده است را عملیاتی کند.
او باید بین تن دادن چشم و گوش بسته به خواستههای تمام ناشدنی نمایندگان مجلس و سیاسیون و اقتدار مدیریتیاش، تعادلی ایجاد کند که هم کار مردم جلو برود هم این استان از موانع بیشمارش در بروکراسی اداری و رابطهها و سفارشها و سهمخواهیها رهایی یابد؛ قولی که در نخستین روز حضورش در این استان به آیتالله ملکحسینی، نماینده ولیفقیه داد که تصمیمات مهم را خودش بگیرد و مسئولیت آنها را هم بپذیرد.
اما احمدی خودش نماینده مجلس بوده و برای جایگاه نمایندگان احترام خاصی قائل است و این هم برای او یک مانع خواهد بود که دخالتهای سه نماینده این استان را حداقل بیشتر از قبل کند.
با همه اینها، استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد در همین مدت کم توانسته با مردم ارتباط برقرار کند و خواسته آنها را درک کند و حداقل در این یکی دو ماه، طبق سلیقه نسبی آنها حرف بزند.
احمدی حداقل سه ماه فرصت میخواهد تا حرف بزند و سیاستها و رویکرد مدیریتیاش را برای جامعه و مدیرانی که میخواهند با او کار کنند، روشن کند؛ این پاسخی است به آنهایی که این روزها میگویند استاندار نمیتواند با حرفدرمانی این استان را اداره کند.
مردم، از او و حرفهایش استقبال کردند و حقیقت هم همین است که احمدی روی درد مردم، دست گذاشته و در هر جلسهای حرفهایی میزند که میتواند نشانهای از سیاستهایی باشد که تا حد زیادی مردم این استان مطالبه دارند و مشکلات آنها را کم میکند.
بدون شک، مهمترین چالش او انتصاب مدیران است؛ مدیرانی که فقط تعداد اندکی از آنها توانستند در حد و قواره مردم این استان عمل کنند و از آنها نمره قبولی بگیرند؛ بنابراین انتظار از احمدی این است که این تفاوتهایش را در انتصابات و انتخاباتش هم نشان دهد.
اگر قرار باشد شیوههای انتصاب همانهایی باشد که این استان را در همه سالهای گذشته به عقب راند که استاندار جدید هم فقط آمده است چند سالی استاندار باشد و باید پاسخگو باشد.
استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد قطعا میداند در این سالها انتصاب مدیران بر هر معیاری هم که بوده ولی شایستگی و تخصص کمترین نقش را داشته است و اتفاقا” او در همان روزهای نخست معیارهایش را برای انتخاب مدیران اعلام کرد که معلوم بود او درد سیستم اداری را فهمیده است.
او گفته که قرار نیست مدیری که از فلان طایفه است، چند روز جلوی یک ستاد بوده، وابسته به فلان فرد سیاسی است و امثال اینها، مدیر شود بلکه اولویت من در انتصاب مدیران برای هر دستگاهی، افرادی است که در آن دستگاه صاحب تجربه، تخصص و سابقه کار هستند و با سیاستهای دولت نیز همراهی دارند.
او گفته است در انتصابات همیشه اولویت با مدیران بومی است.
اما این سیاستهای استاندار جدید در انتصاب مدیران چند ابهام و چالش دارد.
هر مدیری که در این استان انتخاب شود، حتما به یک نماینده مجلس، یک فرد سیاسی و یک طایفه منتسب و وابسته است و این موضوع هر انتصابی را با هر معیاری زیر سؤال میبرد به ویژه اگر افرادی به دنبال بهانه برای فشار به استاندار باشند.
قطعا مدیران قدر و توانمندی وجود دارد که منتسب به یک نماینده مجلس یا یک جناح و یک طایفه هستند ولی قانع کردن افکار عمومی و منتقدین و مخالفین استاندار در چنین انتصاباتی کاری بسیار سخت است.
هر مدیری که در این استان بخواهد تغییر کند دهها نفر را واسطه میکند تا با فشار به استاندار مانع از تصمیم او شوند و این وقت و انرژی استاندار را میگیرد و اختیار او در تصمیمگیری را تحتالشعاع قرار میدهد.
مدیرانی هم که برای مسئولیتها کت و شلوار میپوشند به هر دری میزنند که مدیر شوند و این فشارها هم کمتر از مقاومت مدیران در مسئولیتها نیست.
از سوی دیگر در برخی دستگاههای اجرایی و همچنین برخی پستهای کلیدی استانداری نیاز به مدیران غیربومی با توان مدیریتی ملی وجود دارد و این انتصابها نیز همیشه مخالفانی دارند.
علاوه بر این، توازن قدرت و انتظارات برای انتخاب مساوی مدیران و معاونین استاندار از شهرستانهای مختلف و حوزههای انتخابیه نیز یک مانع مهم برای انتخاب مدیران توانمند و مناسب و مهمتر از آن راضی نگهداشتن سهمخواهان و نمایندگان مجلس است.
در کنار همه اینها، در سیستم اداری این استان، مکانیزمی برای شناسایی مدیران مستعد و توانمند وجود ندارد، همیشه افرادی از صفهای عقبی برای تصاحب جایگاههای شایستگان به صفوف جلو میآیند، بانک اطلاعاتی از مدیران وجود ندارد و وقتی انتخاب مدیران هم از چرخه اصولی خود انجام نشود، قطعا” جانشینپروری نیز در ادارتمان نبوده و همه اینها موانع سرسختی برای عملی شدن، انتظارات از علیمحمد احمدی است.
انتظاراتی و توقعاتی که با حرفها و سخنان خوب و مردمپسند او در ۵۷ روز گدشته بسیار زیاد شده و مدیریت همین توقعات نیز کار راحتی نیست؛ برای برخی مدیران و طوایف و اقشار هم در این سالها توقعاتی ایجاد شده که تغییر در آن بدون حاشیه و مقاومت نخواهد بود.
با این ابهامات و موانع، ولی استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد با قاطعیت گفته است که این سهمخواهیها و تقسیم شهرستانی مدیران را قبول ندارد و با همان اولویتهایی که گفته است، عزل و نصبها را مدیریت خواهد کرد.
او اگر از حواشی انتخاب سه معاونش در استانداری با آرامش عبور کند و معاونین دلخواهش را انتخاب کند، از آنجا که قصد دارد تا انتخاب مدیران کل استانداری و مدیران میانی را به خود این معاونین جدید بسپارد، میتوان گفت کمترین چالش را خواهد داشت و افکار عمومی نیز با او همراه خواهند شد.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد باید افکار عمومی را اقناع کند که اگر از او کار و آبادانی و تغییر میخواهند از موضوع تقسیم مساوی مدیران، سهمخواهیها، انتصاب مدیران قومیتی و همه رویههای فرصتسوز فعلی، حمایت نکنند و با استاندار برای تغییر این رویکردهای غلط در این استان همراه شوند.
اگر چه ایام اربعین حسینی و داغدار شدن ملت ایران در زلزله اخیر استان کرمانشاه تغییرات مدیریتی را احتمالا در هفته بعد هم منتفی میکند اما زمان زیادی برای مشخص شدن سیاستهای علیمحمد احمدی در انتصاب مدیران ارشد این استان باقی نمانده و معلوم خواهد شد که آیا حرفهایی که در این دو ماه زده، عملی کرده است یا نکرده، نتوانست و یا نگذاشتند!
در این یادداشت به نقاط ضعف استاندار کهگیلویه و بویراحمد و خلأهای آینده مدیریت کلان این استان اشاره نشد.
انتهای پیام/بنام-کریم