وقتي موسيقي را هم از جوانان گرفتهايد! چرا گلهمندید جوانان قلیانی و سیگاری شدهاند؟
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
ریواس؛گروه مقالات: شاید بیان فشارهای روز افزون بر روی مسئولان وزارت ارشاد در جهت لغو کنسرتها تکرار مکررات و ملال آور است ولی کار به جایی رسیده است که حتی در شهرهایی چون قزوین هم دلواپسان، خواهان لغو و یا تفکیک جنسیتی کنسرتها شدهاند. چون اجرای مراسمهای این چنینی در چشم آقایان لهو و لعب و مفسده آمیز و حرام اندر حرام است و چه مظلومانه، اسلام را در برابر خواسته به حق و قانونی مردم قرار دادهاند…
از دیدگاه برادران وخواهران دلواپس، منکر بزرگ در این مملکت تنها رنگ و شادیست. هرکجا قدری امکان دارد اسباب تفنن و تفریح برای ملت فراهم شود آنان سر میرسند تا گوشزد کنند دین از نگاهشان تنها غم و سیاهی و زمختیست. در زمانی که این مردم خسته از انواع فشارهای اقتصادی، می خواهند کمی رهایی یابند و به کنسرتی با انواع محدودیتهای ریز و درشت میروند تازه باید صدای گوش خراش عده ای هوچی گر نازپرورده را بشنوند تا همان چند ساعت آسودگی و شاید شادی را با ایجاد رعب و وحشت در کامشان تلخ کنند.
روزی نیست، در این مملکت تقریبا ۸۰ میلیونی فریاد ملتهب و خشن جماعتی چند صد نفری در شهری به گوش نرسد که خواهان محدودیتی جدید خارج از قانون برای کل آن شهر چند هزار یا چند صد هزارنفری هستند اقلیتی که فی الواقع دریافته اند؛ سند ایران به نام آنهاست و دیگران تنها از صدقه سر آنان در این دیار روزگار میگذرانند پس هر چه اینان گفتند ملت باید انجام دهد. یکی از جدیدترین اعتراضات دلواپسان عزیز جداسازی جنسیتی در کنسرتهاست. موضوعی به غایت مضحک این است که پدر خانواده ای به همراه همسر محترم و دختر و پسر نوجوانش در شبی که باید شاد و قطعا خاطره انگیز باشد هرکدام در سویی از سالن بنشینند و یا زوج جوانی که هنوز پشتشان زیر فشارهای کمرشکن زندگی خم نشده است و دوران آغازین زندگی مشترکشان باید همراه با خوشی و تفریح باشد حتی اجازه ندارند در کنسرتی که از همه طرف دوربینها و ماموران گشت ارشاد بر آن نظارت دارند شبی احساسی را داشته باشند.
ظاهرا معترضین عزیز هیچ اعتقادی به آمارها و نظرات علمی اعلام شده کارشناسان ندارند که یکی از بزرگترین معضلات جامعه را نبود شادی برای تخلیه و تسکین فشارهای روانی میدانند و پیرویش یکی از دلایلی که ۲۳ درصد مردم ایران دچار بیماریهای روانی هستند را نبود شادی میدانند. شاید بیان این اعتراض برای قدری خنده و تفریح ملت مفید است اما چه کنیم که در ایران هر مضحکه ای ظرفیت اجرایی شدنش را دارد. در تمام کشورها مرسوم است؛ برای دانشجویانشان برنامههای فرهنگی، تفریحی و ورزشی میگذارند تا دانشگاه تبدیل به فضای علمی ملال آور نشود و این درست است در هر کشوری با توجه به هنجارهای فرهنگی و مذهبی آن ملت این برنامهها برگزار میشود و قاعدتا قرار نیست ما به شیوه کشورهای اروپایی و آمریکایی کنسرتهای موسیقی در دانشگاهها برگزار کنیم اما این بهتر نیست که دانشجویان با نظارت مسئولان دانشگاه در برنامههای هنری و دیگر فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند تا هم تمرینی برای مواجه درست و مطابق با عرف و شرع در ارتباط با جنس مخالف باشد و نیز بهانه ای برای خالی کردن انرژیشان باشد و در عوض آن در پارتیهای مختلط زیرزمینی که هیچ نظارتی بر آن نیست شرکت نکنند. مطلوب است طرفداران وجود فضای تماما علمی در دانشگاهها توجه کنند که ۳۰ درصد دانشجویان پسر و ۱۲ درصد دانشجویان دختر در دانشگاههای دولتی سیگار و قلیان مصرف میکنند و تقریبا ۷۰ درصد دانشجویان از کمبود امکانات تفریحی در دانشگاهها ناراضیند.
چه خوب میشود؛ یکی از افرادی که خواهان تفکیک جنسیتی در مکانهای عمومی از کنسرتها تا دانشگاهها و کمرنگ شدن حضور خانواده ایرانی در یک مکان واحد است با آمار مشخص بیان کند به چه میزان این کار میتواند بر گسترش دینداری و نفوذ دین در زندگی مردم اثر کند. ۳۷ سال است، استادیومهای ورزشی فوتبال در ایران حضور زنی را ندیده است. به جاست، یکی از آن مسئولان مسبب این کار حاضر به توضیح شود.
خوردن حق نیمی از جمعیت ایران و بیرون کردن خانوادهها از استادیوم، چقدر توانست بر ایجاد فضای مذهبی در خانوادهها وبه ویژه ورزشگاهها کمک کند اما در گذشته و حال شاهد بودیم و هستیم، زنان و دختران ایرانی به جای آنکه همراه با حجاب در کنار همسر، پدر و برادر خود و حتی پسر خود داخل ورزشگاه شوند موی کوتاه میکنند و لباس پسرانه میپوشند در جمعی مردانه با فضایی پر از الفاظ به شدت رکیک و شاید اعمال قبیح بازی را تماشا میکنند. آیا منع حضور زنان باعث شد که تماشاگران با فرهنگ شوند و فضایی مذهبی در ورزشگاه به وجود آید و ورزشگاه هایمان لیاقت لقب فرهنگی را داشته باشند و یا بالعکس سبب ایجاد فضای به شدت مردانه و به تبع اوباشیگری و منفی نشد طوری که حتی برخی مردان هم شرم دارند و گاها احساس نا امنی برای رفتن به ورزشگاهها میکنند.
دلواپسان و قشریون بر اساس چه آماری میتوانند ادعا کنند؛ تمام مشکلات ایران، بی حجابی زنان و برگزاری برنامههای شاد و مفرح از فیلم تا موسیقی است و اصولا اقدامات آنان توانسته تا چه درصدی، علاقه و اجرای آموزههای دینی را در مردم و به ویژه جوانان افزایش دهد!؟ اگر ملاک عمل مخالفان بدحجابی و تفکیک جنسیتی نهی از منکر در جامعه اسلامی است بر چه اصل و قاعده ای تا به اکنون یکی از برادران و خواهران عزیز معترض کنسرتها در مقابل سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش، بهداشت، علوم، دادگستری و هر نهاد مرتبط دیگری بیرق شان را بلند نکرده اند و فریاد هیهات و وا اسلاما سر نداده اند که چه نشسته اید، سن اعتیاد و فحشاء به۱۳ سالگی رسیده است؛ آمار زنان کارتن خواب و کودکان خیابانی به شدت بالا رفته، آمار بیکاری زنان سرپرست خانوار نگران کننده است و خطر کشیدن آنها به تن فروشی و دیگر مفاسد زیاد است هر روز بر جمعیت زندانهایمان افزوده میشود، وجودفسادها و اختلاسهای مالی در این مملکت اسلامی، رکوردهای دست نیافتنی در جهان به نام ایران باقی گذاشته است و آیا مشکلات زیست محیطی از آلودگی شهرها و مبارزه با پروندههای زمین خواری را نیز در لیست اعتراض خود قرار دادهاند.
مشخص و مبرهن است عده قلیلی که در این زمان به هر بهانه ای مقابل محل برگزاری کنسرتها و در مقابل ساختمان وزارت ارشاد تجمع میکنند خواسته یا ناخواسته نه از درد دین بلکه آلت دست دیگرانی هستند که در دوران هشت ساله یک دستی دولت و مجلس اصولگرا با وجود بودن همین دست برنامههای تفریحی و فرهنگی خاموش بودند برای تجدید قوا و در انتظار دورانی چون حال تا با فشار غیر قانونی، دولت برآمده از رای اکثریت را شرمنده رای دهندگانش کند.
در مقطعی که وجود معضلات بسیار از افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج، بیکاری، اعتیاد و رکود اقتصادی، ایران هرچه بیشتر نیاز به ایجاد امید با برگزاری برنامههای شاد و مفرح در جهت افزایش میزان همبستگی افراد یک خانواده را دارد، باید امیدوار بود؛ عمل غلطی که مانع حضور خانوادهها در ورزشگاه شد و با ساخت فضای خشن و اوباشیگری موجب شد؛ این مکان دیگر مناسب برای خانوادهها نباشد و حالا به جایی رسیدهایم که مسئولان انتظامی و ورزشی دم از نبود امنیت روانی و فیزیکی برای حضور زنان و خانوادهها میزنند، بار دیگر در ارتباط با یکی از انگشت شمار فرصتهای تفریحی خانوادهها تکرار نشود و شاهد نباشیم که کنسرتهای موسیقی هم محل جولان اوباش قرار گیرد.
بهار نیوز