پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

تیتر اکثر خبرهای این روزهای سایت ها و خبرگزاری ها از ظرفیت تکمیل شده بیمارستان ها حکایت دارد و به نظر می رسد یک حالت تکراری به خود گرفته است.

به گزارش ریواس جنوب، گرچه ایرانی ها حداقل در ظاهر به احساسی بودن و دل سوختن برای دیگران معروفند اما دست کم و بر اساس شواهد این خصلت درمورد کادر درمانِ این روزها خسته صدق نمی کند.

کادر درمانی که در رختی نفس گیر و رزمی بی امان و فرساینده ، از حریم سلامت مردم دفاع میکنند؛ آن هم در برابر شبیخون مهلک دشمنی که نه دیده میشود نه او را میشناسیم و همه تمدن بشری و قدرت های پر ادعا را به  تسلیم و کرنش کشانده است و قلب میلیون ها انسان را خاموش کرده است.

در ۱۸ ماه گذشته کادر درمان کشور از پرستار و پزشک گرفته تا سرایه دار و راننده یک درمانگاه محلی از جان مایه گذاشتند تا مردمان سرزمین شان تلفات انسانی کمتری ببیند و قطعا مصائب بی شماری تحمل کردند اما یقینا در شهری مانند دهدشت که از همه لحاظ در مضیقه است داستان تفاوت بیشتری دارد.

در این شهرستان در کنار ضعف های فرهنگی که وجود دارد کمبود امکانات و تجهیزات نیز رنج آور است.

اما مهمتر از همه مسائل فرهنگیست و جاییکه مردم در عین بی مسولیتی تمام، پروتکل های بهداشتی را نقض می کنند و اما وقتی عرصه زندگی بر آنان تنگ شد و جایی جزء بیمارستان ندارند در رفتارهایی زننده بر پرستاران و پزشکان زبان درازی می کنند و به گونه ای رفتار می کنند که گویی تقصیر کادر درمان بود که مبتلا به کرونا شده اند.

در هیچ بحران و مشکلی نیست که پای مسوولان وسط نباشد و شریک بحران ها نباشند اما هر چه باشد در مساله کرونا تا مردم نخواهند کاری از دست هیچکس بر نمی آید.

پس ما مردم هم تقصیر داریم که برای هر اقدام خودمان دنبال بهانه ای برای توجیه هستیم؛ گاهی گفته می شود که اگر قرار بر رعایت کرونایی باشد مردم از کجا نان بیاورند؟ این درست و این افراد حق دارند که در خانه نمانند اما پدر یک خانواده که باید الگوی تمام عیاری برای فرزندان خود باشد ولی از ساعت ۴ عصر و در گرمای شدید این روزهای شهر دهدشت به پارک ها می رود و با هم سن سال های خود که از قضا تحصیل کرده هم هستند به بازی شطرنج، منچ و یا سرگرمی محلی به نام” دوز ” می پردازد چه جای توجیهی دارد؟

ظرفیت بیمارستانِ فقیر دهدشت در حدی نیست که اگر در کشور رعایت پروتکل ها کاهش یافته است خود را قانع کنیم و در دهدشت هم کاهش دهیم! مسئولان گفته اند که تشییع جنازه برگزار نکنید حال بازهم قبول است می گویند کسی که عزیز از دست می دهد چه هوش و حواسی به بهداشت دارد و از این دست پروتکل ها غافل می شود اما مردم عادی که از هر گوشی از شهرستان. استان و حتی کشور و فقط بر اساس رسوم محلی و نه علاقه به متوفی حضور صرفا ظاهری پیدا می کنند تا اکنون وضعیت بیمارستان تا این حد بحرانی شود چه جای توجیهی می تواند داشته باشد. و یا مراسم عزا اصلا پیشکش برگزاری جشن عروسی در این شرایط چه معنایی دارد؟ باز هم دلیل می آورند مگر انسان چند بار می خواهد عروسی کند تا می تواند باید شاد باشد اما چه شادی که کمتر از چند روز بعد باید راهی بیمارستان شوی!

عزاداری محرم را با شکوه هر چه تمام تر و گاها حتی هر کوچه یک هیئت برگزار می کنیم و دلیلمان اعتقادات ریشه دوانده در زندگی بشر است این هم قبول اما برگزاری مسابقات ورزشی به مناسبت ماه محرم یا ماه رمضان و یا شهادت ها و ولادت ها هم تقصیر مسولان است؟

دهدشت و بیمارستانش از همه لحاظ با کشور تفاوت دارد؛ اینجا شاید تنها بیمارستانی باشد که مجبور است بیماران سه شهرستان، ۷ شهر ،۵ بخش و چندین روستا را پذیرش کند، یعنی چیزی شاید یک سوم جمعیت یک استان!

هر چند کادر درمان و پرسنل بیمارستان دهدشت فداکارانه در حال خدمت هستند و حتی با آمدن رئیس جدید این بیمارستان روح تازه ای از انگیزه و وجدان کاری نمایان شد اما هر چه باشد اینها هم انسانند و یک آستانه تحملی دارند و این ماییم که باید آنها را درک کنیم تا هم خودمان سالم باشیم و هم آنها نفسی تازه کنند.

ما مردم دنبال چه چیزی هستیم؟ چه کاری را می خواهیم چه راهی را دوست داریم علاقه و سلیقه ما چگونه است و کلا باید چه کنیم تا برسیم به آنچه که باید انجام دهیم و آنچه نباید انجام دهیم!!

به قول یکی از بزگان که می گفت سختی زندگی یک انسان تا زمانیست که او بی عار شود و همه چیز برایش تکراری شود خدا کند اما به این مرحله نرسیم که همه تلخی ها برایمان تکراری شود مانند اینکه اگر روزی کسی از ظرفیت بیمارستان می گفت لرزه به بدن همه می افتاد اما امروز ظرفیت تکمیل تیتر روزانه و عادی تر از عادی شده.

به هر حال چه تحسین برانگیز و عزت آفرینی است دیدن اوج ایثار مردان و زنان سپیدپوشِ شرافت مندی که در بیمارستان دهدشت و مراکز درمانی کهگیلویه میسوزند تا اشک ماتم و حزن بر رخسار هموطنانشان ننشیند ولی در مقابل این شهروندانند که باید کاری کنند تا از خجالت آنها در بیایند.

خسته نباشید! گرچه می‌دانم خستگی را خسته کرده‌اید بس که از خودتان مایه می‌گذارید تا مبادا شرمسار خانوده‌ای شوید.

خلاصه از هر کجا شرروع کنیم و در هر نقطه ای تمام کنیم به نظر می رسد در سطوح پایین و شهرستان ها علت اصلی شیوع کرونا خود مردم هستند اما در سطح کلان و کشور این وزارت بهداشت است که مقصر است و باید پاسخگوی شرایط امروزی باشد.

انتهای پیام: عظیم بنام