بیژن آزادوار خطاب به کاندیداهای شورای شهر استان کهگیلویه و بویراحمد؛رزومه ،برنامه هاورویکردشما را به عنوان شهروند،مطالعه کردم وبسی خجالت کشیدم وشرمسار شدم!!!

بیژن آزادوار/ریواس جنوب
اری؛
اینجانب بعداز بررسی ومطالعه ی سبقه ی کاندیدای ظاهرا تحصیل کرده،بسی تامل کردم وتا حدودی متوجه شدم این وضعیت اسف باری که بسانِ لجنزاری عمیق می ماند وسالهاست در ان دستُ پا می زنیم ،بخشی از ان به چه دلیل بر مردم مستولی یافته،وچرا چنین عقوبتی نصیبِ عموم شهروندان شده؛
عوام فریبی در کارنامه ی کاندیدای شورای شهر موج می زند وبا اندکی مطالعه به دروغین بودنِ بخشی از رزومه ی کاندیدا می شود پی برد؛
وتاسف بارتر از این نیست فردی برای نمایندگی شهروندان کاندیدشده باشد وخود را در معرض انتخاب قرار داده باشد اما به وظایفی که در ان جایگاه باید اگاهی داشته باشدواقف نباشد؛
در برنامه های کاندیدها،
از برنامه های اجرایی واحداث ها به وفور می شود دید ونام بُرد که متحیرم چگونه کاندیدها حداقل ها را نمی دانندوبه وظایف شورای شهراگاه نیستند؟
چند سوال مهم دراین شرایط ،برای هر شهرونداگاهی پیش خواهدامد؛
در وهله ی اول اینکه چرا کاندیدا نمی دانند که ازجمله وظیفه ی شورا وضع قانون،تصویب لوایح ،طرح ها وانتخاب شهردار می باشد؟
دوم اینکه چرا کاندیدا نمی دانندکه در شرح وظایفی که برای شورا تبیین وتدوین شده ،اینگونه مرقوم شده که شورا در مقام ناظر بر اَعمال ورفتار شهردار واداره ی شهرداری بایدظاهر شود؟
سوم اینکه شورای شهر مجری نیست وقوه ی مجریه که همان دولت می باشد اجرا کننده ی تمام امور اجرایی درکشور می باشد وحال چطور شده که کاندیدا به این موضوعِ مهم اگاه نیستند؟

چقدر درد دارد وقتی شاهد کج اندیشی وکج فهمی قشری تحصیل کرده باشی؛
شرمسارم؛
ای کاش همان اُمی وبی سواد می ماندم؛
قلم را زمین بگذاریدکه حرمت دارد؛
ازفکر نگوییدکه اگر ذره ای حول وحوش این ارزش بودید این چنین به ناصواب برای رسیدن به اهداف پوچ ومنحوس خود،عوام فریبی نمی کردید وچنین مرثیه ای زشت نمی خواندید؛
شما حداقل ها را هم نمی دانید؛
اگر امروز شاهد چنین وضعِ تاسف برانگیزی هستیم دلالت بر همین اَعمال وافکار وقیح افرادی داردکه نادانسته،وبه دلیل خواندن چندکلاس درد،فکر می کنند علامه ی دهرشده اندکه اگرهمین چندکلاس راهم درست می خواندیدحرفی نبود؛
اندکی مطالعه کنید؛
قانون اساسی را بخوانید وببینید حدود تعریف قانون برای شما چگونه هست که اگر مجددا این راهم می دانستید باز حرفی نبود؛

وظایف وحدود اختیاراتی که در قانون برای شورا مصوب شده را مطالعه کنید وببینید کجای قانون از شورا ،که از سال ۷۶ در دوره ی اول ریاست جمهوری دولتِ اصلاحات به طور مستقیم از جانب مردم ،منتخب ها ،به شورا راه پیداکردند به عنوان مرجعی اجرایی یاد شده؟؟؟
شما را به خواندن ومطالعه توصیه نمی کنم اما به فکر وبه تامل توصیه می کنم تا از این وضعیت وبلکه اندکی بیرون اییم وکار را لطفا به کاردان بسپارید وان که اهلِ فن هست وهر انکه اهلِیَت واصلِیَت برای حضور در چنین شورایی،به خصوص جهت پیگیری مطالبات ،انتخاب شهردار ودیگرموارد دارد؛

شما را به فصل هفتم قانون اساسی که شامل ،اصل صد تا صدوششم قانون اساسی مملکت شماست ارجاع می دهم که مطالعه کنید ودیگر وظایفی که به اختصار مکتوب نوشته شده،مِن جمله انتخاب شهردار وپیگیری مطالبات وحمایت عموم شهروندان درسایر موارد در جهت رفاه بیشتر وسهولت وتسریع در رسیدن به نیازهای خود وبرطرف کردن معضلات وهمچنین تعاملات فی مابین اداره های دولتی، وببینیدکجای این اصل ها از اجرایی بودن اعضای شورا گفته؟؟؟
ببینید کجای شرح وظایف شورا،از احداث وتاسیس ویابرنامه های اجرایی گفته؟؟؟

مگر شما در اختیار دولت ومجری،لوایح وطرح ها هستید که از اجرا می گویید ؟؟؟

چرا به طور غیرمستقیم به شعور رای دهندگان وشهروندان بی احترامی می کنید؟
چرا به دلیل اینکه خود اهل قانون نیستید وحدوداختیارات را نمی دانید فکر می کنید مردم وملت هم قانون را نمی دانند؟؟؟
چرا خود را پشت القاب وعناوینی که بدونِ اخلاق ،رفتار درست وهمچنین مردم داری وادب پشیزی ارزش ندارند مخفی می کنید ؟؟؟

شما را دعوت می کنم که به ذات وکرامات انسانی ونفسِ راستین خود برگردید وکلاه خودتان را قاضی قرار دهید که ایا شایستگی ورود به شوراونمایندگی شهروندان را دارید؟؟؟

کسانی که حتی توان مدیریتِ کانالی مجازی را ندارند چگونه می خواهند از مدیریت شهری سخن برانند؟؟؟
کسانی که حقوق شهروندی را با ورود خود به انتخابات ،با نحوه ی فعالیت خود در دنیای مجازی وبا اوردن افراد به گروه های مجازی بدون کسب اجازه از انان پایمال کردند چگونه می خواهند مدعی باشنداز حقوق شهروندی در شورای شهر دفاع می کنند؟؟؟
مطمئنا اگر انهایی که تخصص وتعهد ندارند،به شورای شهر ورودپیدا کنند مجددا شاهد ریختن وسوختن ساختمان هایی همچون پلاسکو می باشیم اما این بار پلاسکوها از جنسِ ساختمان وسنگ نیست واین بار بنیان خانواده وواژه ه

او یا همان ارزش ها که تخریبشان دوچندان بیش از پلاسکوها می باشد بر سرِ ما اوار می شود پس به همین علت باید نیک انتخاب کنیم تا معلول های درستی از دلِ علت ها به وجوداید وامیدوارم وجدان را قاضی قرار داده وهرانکه تجربه وتخصص دارد انتخاب کنیم؛

گرچه بر ما که شهروندهستیم باید خرده گرفت چراکه ما باعث شدیم جایگاه ارباب رجوع با خدمتگزار تعویض شود وبه نوعی شهروندان مقصر ومتهم ردیف اول هستند!!!چنان به مسئولان که در قانون اساسی از انان به عنوان خدمتگزار یادشده احترام گذاشتیم وچنان دولاراست شدیم وچنان به مسئولین منزلت دادیم وارج نهادیم که اکنون نطاره می کنیم تعاریف عوض شده وبه نوعی مسئولین ارباب شدند وشهروندان که درقانون اساسی ازانان به نیکی به عنوان ارباب رجوع یادشده ،در عمل این شهروندان هستند که خدمتگزارشدندوکافیست مقداری به وضعیت اداره وارگان ها ونهادهای دولتی مداقه وکنکاش کنیم ودر ادامه رفتارافرادی را به نظاره نشستیم که به دنبال به دست اوردن چنین جایگاه ها ومناصبی هستند تا دست پیداکنند به واژه ی ارباب وچنین احترام های کاذبی؛
اری برادر؛
شما حق داریدکه کاندیدشوید،
وحتی بنده ی حقیر که عضوی ازاین جامعه می باشم مقصر ومتهم هستم وما همگی محکومیم به فنا واضمحلال هرچه بیشتر؛
علتِ چنین معضل هایی راباید دررفتار عموم جُست؛
باید فریادِ تاسف سر داد وبایدگریست که در چنین زمانی وگوشه ای ازتاریخ قرار گرفته ایم؛

چنین عبث به کجا می روی برادر وخواهری که خود را به مراتب اگاه تر وداناتر از همه می دانی؟

به یزدان اگر ما خِردداشتیم
کجا این سرانجام بدداشتیم