پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

وحید محمدی تبار/ریواس جنوب

حقیقت انسان، نفس ملکوتی او است که در همه مراتب هستی از عالم ناسوت تا عالم جبروت حاضر است و تنها اوست که استعداد تعالی از ناسوت تا جبروت را دارد. عقل، مهمترین امتیاز انسان است که نفس او با بهره گیری از آن و اشتداد وجودی و ازدیاد علم و معرفت، به سیر در عوالم سه گانه هستی (طبیعت، مثال و عقل) می پردازد. بدین دلیل است که انسان جانشین خداوند تعالی بوده و با او سنخیت دارد. ‏

‏‏در نظر برخی حکما، کسب معرفت توسط عقل، به تقشیر و تجرید معلومات و تعمیم محصول به دست آمده بر دیگر معلومات تفسیر شده است؛ اما حضرت امام(ره) همانند ملاصدرا، نظریه تعالی معرفتی را برگزیده است؛ یعنی ادراک، همان اشتداد وجودی و تعالی نفس انسان از محسوسات و طبیعت به سوی عالم عقل و ادراک معقولات است. از نظر ایشان، مدیر و کارگردان همه مراحل ادراک، نفس انسان است و هرچه مرتبه علمی آن قوی تر باشد، بیشتر به ادراک حقایق نایل خواهد آمد و عقل آنگاه به بار می نشیند که پس از طی مراتب هستی با عقل فعال متّحد شده، در آن فانی گردد؛ به عبارت دیگر، عقل از دیدگاه معرفت شناختی دو شأن ابزار معرفت و منبع معرفت دارد؛ اما حضرت امام(ره) عقلِ ابزار معرفت را آنگاه ارزشمند دانسته که با عقل منبع معرفت متصل و متّحد گردد.

 

‏‏میان عدالت و کرامت انسانی، پیوندی متقابل حاکم است. عدالت بدون حفظ کرامت انسانی، ناممکن به نظر می رسد و بدون حفظ روحیه بزرگانۀ آدمی نمی توان جامعه ای را به عدالت اجتماعی رساند. در جامعه مطلوب، همه امور بر اساس حفظ کرامت افراد بنا می شود و با عدالت می توان به آن نمونه مطلوب رسید. امام خمینی(ره) نیز تأکید داشت که همه برادر و برابرند و معیار برتری، تنها کرامت است. انقلاب اسلامی، گامی بلند در جهت حفظ و تحقق کرامت انسانی در جامعۀ ایران برداشت؛ چنانکه حضرت ‏‏امام خمینی (ره) هم بر مقام شامخ انسان و هم به منظور حفظ آن بر تشکیل حکومت اسلامی و اجرای عدالت اجتماعی تأکید می ورزید. ایشان بر این باور بود‏‏ که حکمت آفریدگار به زندگی عادلانه تعلق گرفته است و آنگاه که نظام عدل بر پا شود، همگی در برابر قانون مساوی می باشند؛ زیرا که همه به یکسان از نعمت کرامت برخوردارند.‏

آنچه انسانها را از هم در مراتب بالاتر و یا پایین تر قرار می دهد ؛ تقوا و عزت نفس و حرمت نهادن به زیر دستان است. در دین مبین اسلام ملاک و معیار تقوا است . “تقوا” تنها به زهد و انجام فرایض نیست بلکه مکمل این واجبات ، تذهیب نفس سرکش و رعایت حق الناس و حرمت نهادن به رعایا و کارکنان و مردم از جمله دیگر شاخص های سنجش تقواست.

“ذات پاک” و “تقوای نفس” ، تنها در انجام فرایض دینی، تعبیر نمی شود بلکه دخالت ندادن حب و بغض شخصی جناحی و سیاسی در رفتار مسئول نسبت به همکاران و مردم و پرهیز از دروغ گویی و رعایت اصل صداقت و سلامت نفس نیز مکمل این رویه خواهد بود.

کارگزارن نظام اسلامی و دولت باید با توسل به آداب و سلوک رفتاری و کرداری اوصیا و انبیای الهی و امام راحل و ولی فقیه زمانه ، رفتار خود را جوری تنظیم کنند، که جز راستگویی ، صداقت و حفظ کرامت انسان ها از آن تلقی نگردد.

تحقیر زیر دستان و زبان قلدرمابانه و نگاه عاقل اندر صفی، و …. در آموزه های اسلامی و قرآنی جایگاهی ندارد و منجر به تحقیر و شکستن حرمت انسانها می شود.

ما مدیران، در برابر خون شهدا گرانقدر ، مسئول هستیم و وظیفه داریم که رفتار خود را فارغ از نگاههای سیاسی و اجتماعی صرفا در جهت خدمت به مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی تنظیم کنیم.

شایسته بودن و شایسته ماندن، در یک مسئولیت از منش و رفتار خود مدیر نشات می گیرد نه از قدرت های بیرون سازمانی و یا نمایندگان و یا دیگران ، و نه از سخنرانی ها و داد زدن ها و …

تقوا ،اصالت و منش مدیر یک چیز ذاتی است و رنگ و لعاب و چند صباحی قدرت داشتن ،هرگز حجاب آن نمی گردد.