کلاسهای درس، ستادهای انتخاباتی نمایندگان/ وعده بهرامی، نمک به زخمکهنه آموزش و پرورش/ تغییرات مدیریتی از دستگاه تربیتی استان شروع شود
پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/
کلاسهای درس، ستادهای انتخاباتی نمایندگان/ وعده بهرامی، نمک به زخمکهنه آموزش و پرورش/ تغییرات مدیریتی از دستگاه تربیتی استان شروع شود
ریواس جنوب/ تحلیل و رصد وضعیت حاکم بر آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد نشان از حالِ زارِ این نهاد آموزشی و تربیتی موثر در سرنوشت آینده کشور و استان دارد و به استاندار جدید پیشنهاد میشود که تعمیرات و تغییرات ساختاری معیوب اداری این استان را از آموزش و پرورش آغاز کند.
به گزارش ریواس جنوب از یاسوج، نظام آموزشی در ایران پر است از نقایص ریز و درشت اما این وضع در استان کهگیلویه و بویراحمد آشفتهتر و نگرانکنندهتر است.
اگر در یک گوشهای از این استان جوانی معتاد شده، اگر در فلان مغازه کمفروشی میشود اگر فلان فرد فرهنگ کار و تلاش ندارد و اگر فلان مدیر ما دست کج و چشم ناپاک دارد در همه این موارد، آموزش و پرورش ما بیشترین سهم را در این تقصیرات بزرگ دارد.
اما این روزها به جای دیدن رد پای یک تربیت درست و یک پرورش و آموزش درست در تار و پود صنوف و ادارات و همه بدنه اجتماع، ردپای تصمیمات سیاسی، قومیتی و نسخههای عوامل بیرون از آموزش و پرورش دیده میشود.
ضریب نفوذ تصمیمات محفلی و قومی و سیاسی به رهبری نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش این استان تا حدی پیش رفته که مدیرکل این نهاد مهم و زیربنایی در فرهنگ و تربیت یک جامعه برای خوشایند این و آن تصمیم میگیرد و دانشآموزان را موشهای آزمایشگاهی برای بازخورد تصمیمات فلهایشان کردهاند.
آنقدر آموزش و پرورش در استان کهگیلویه و بویراحمد از ریل خودش خارج شده که هیچ نماینده مجلسی حاضر نیست این مقر سیاسی را از دست بدهد و دست از سر این لقمه چرب و نرم بردارد.
آنقدر داریم به خودمان و نسل آینده این مملکت خیانت میکنیم که حتی رای دادن به فلان نماینده در فلان شهرستان، در ارزیابیها و دادن امتیاز به معلمان نقش اصلی را دارد و این خجالتآور و تاسفبار است!
نمایندگان، کلاسهای درس را ستاد انتخاباتی میبینند و معلم را یک رأی، اما هرگز جایگاه آموزش و پرورش را در ساختن آینده این استان و این کشور درک نمیکنند.
ردپای هر تصمیم سیاسی و سیاستزدهای پیش از آنکه در فرمانداریها و نهادهای سیاسی هویدا باشد، در آموزش و پرورش خودش را نشان میدهد چرا که از نگاه سیاسیون به ویژه نمایندگان، این نهاد، بیش از هر نهادی در دسترس آنهاست و به آنها سواری میدهد.
آنقدر این مسائل تبدیل به سنت شدند که اگر مدیرکل پراقتداری هم در نهاد آموزش و پرورش باشد، باید جلوی نمایندگان مجلس، تا زانو دولا شوند چه برسد به آقای جمالی که در حال حاضر سرپرست است و باید جلوی این جماعت سیاسی و سیاستزده، تا کف زمین خم شود!
جمالی در سرسپردگی و گوشت قربانی کردن آموزش و پرورش، روی همه را سفید کرده و میتوان گفت حتی در انتخاب معلم یک کلاس درس در یک روستا هم مستقلاً تصمیم نمیگیرد و در هر منطقه، نظر نماینده مجلس آنجا را اخذ میکند و بعد از اطاعت امر، مست و خرامان، گزارش سرسپردگیاش را مستند به آقای نماینده ارایه میکند.
جمالی تازه کار و سرپرست، برای کسب تجربه در انجام بهتر اوامر و دخالت سیاسیون در نهاد آموزش و پرورش، آنقدر پخته و آماده نبود و برای همین ابلاغ معلمان و کادر مدیریتی مدارس که باید یک هفته طول میکشید تا هفته پایانی منتهی به شروع مدارس به طول انجامید و همه را سردرگم کرد!
با رویه خجالتآوری که در آموزش و پرورش درست کردند، این عملکرد جمالی خیلی هم جای تعجب نداشت چون او علاوه بر خوشخدمتی و باج به نمایندگان مجلس باید بخشی از قوای فکری خود را نیز صرف حفظ و تثبیت جایگاه سرپرستیاش میکرد و برای همین، در این دوره تا همینجای کار هم، چوب بیشتری بر حراج آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد زدند.
فرقی هم ندارد، مهدی روشنفکر نماینده بویراحمد باشد یا محمد بهرامی، عزتخواه مدیر باشد یا جمالی، سید ناصر نماینده باشد یا تاجگردون و یا حتی موحد همیشگی در کهگیلویه، آنچه مهم است این است که در هر صورت باید گوشتِ تنِ آموزش و پرورش بین نمایندگان و سیاسیون تقسیم شود.
رفتارهای تاجگردون و موحد به دلیل حضور و چنبره چندین دهه آنها در عرصه قدرت برای همه روشن است و آنها به هیچ قیمتی این میدان تاخت و ناز آموزش و پرورش را رها نمیکنند، اما روزی که در بویراحمد، مردم برای یک تغییر به محمد بهرامی رأی دادند هرگز فکر نمیکردند که اگر عزتخواه و روشنفکر هر دو با هم عرصه قدرت را ترک کنند تنها تفاوتی که در وضع آموزش و پرورش ما به وجود میآید این است که جمالی جای عزتخواه و بهرامی جای روشنفکر آمده و همان رویهی دخالتها، بدون تغییر ادامه خواهد داشت و فقط افراد عوض شدند.
در این میان، وعدههای انتخاباتی محمد بهرامی برای پایان دادن به دخالت سیاسیون در آموزش و پرورش بیش از هر وعده دیگری، او را در تقابل کامل با اعتماد مردم قرار خواهد داد.
بهرامی نه تنها به این دخالتها پایان نداد بلکه خودش نیز همان رویه را در پیش گرفته و بعد از انتصاب مدیر آموزش و پرورش بویراحمد، خبرهایی از انتصاب دختر عموی آقای نماینده به عنوان معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش شنیده میشود.
روشنفکر و تیم قومیتی او در دوره نمایندگیاش گاها تا ۹۰ درصد انتصابات و تصمیمات را به نفع یک منطقه خاص و خاستگاه رأی خودش میگرفت اما این را مخفی نمیکردند و چیزی خارج از این هم ادعا نمیکردند اما در این دوره کار به شدت برای بهرامی سختتر است چرا که هرگز نمیتواند شعار دیگری بدهد و آن طور دیگر عمل کند!
هر چند در این دوره، بسیاری از امورات ساماندهی معلمان و کادر مدیریتی مدارس را همان تیم سیاسی قبلی انجام دادند اما عملکرد نمایندگان جدیدالورود در سال نخست در کادر مدیریتی آموزش و پرورش استان، شهرستانها و مناطق دخالت داده میشود و در سال بعد نیز همه امورات از کادر مدیریتی تا کلاسهای درس را همین نمایندگان انجام خواهند داد و آن وقت، فرصت بهتری برای تحلیل عملکرد آنها به ویژه بررسی تحقق وعده نماینده بویراحمد در عدم دخالت و چنبره بر آموزش و پرورش خواهد بود.
تکلیف نماینده گچساران هم مشخص است! هیچ نمایندهای حاضر نیست حتی به قیمت آینده روشن نسل آینده این سرزمین، قید تضمین رأی و پیروزی خود را بزند و دست از سر آموزش و پرورش بردارد تا مسیر واقعی خودش را برود؛ آنها آموزش و پرورش را برگ برنده میدانند.
موحد اما شاید از این حیث سرنوشت مجزایی دارد و در دوره آخر نمایندگی به رأی مردم و آموزش و پرورش نیازی ندارد و بهتر از هرکسی میتواند دست از سر این نهاد آموزشی و تربیتی بردارد.
آنچه در این میدان تاخت و تاز و سواری گرفتن از نهاد تربیتی و آموزشی کهگیلویه و بویراحمد کمتر نمایان است، نقش دولتها در ساماندهی امورات آن است؛ هر چند خود دولت در همه ادارات آن و در راس آنها استانداری نیز دخالت نمایندگان را به رسمیت شناختند و آنها نیز گوش به فرمان نمایندگان هستند اما نقش یک استاندار مقتدر و دلسوز میتواند ورق را برگرداند و حداقل آموزش و پرورش را از چنگال استعمار و بردگی آزاد کند.
هیچ نهادی به اندازه آموزش و پرورش نمیتواند فردای ما را بسازد و برای همین هیچ آسیبی هم نمیتواند خسارتآمیزتر از خسارت به آموزش و پرورش باشد.
خارج از مسائل زیربنایی و اساسی، برخی تصمیمات مدیریتی در آموزش و پرورش نیز به شدت سیاسی و قومیتی است و در تازهترین موارد، بنا بر اظهارات مقامات ارشد قضایی، آغاز روند تشکیل پرونده قضایی برای شخص آقای سرپرست آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد به دلیل زد و بند در اجاره یک ساختمان مخروبه به یک مدرسه و مجموعه اتفاقات و جمعبندی وضعیت حاکم بر آموزش و پرورش نشان میدهد که جمالی از پس اداره آن برنمیآید و اولویت نخست تغییرات مدیریتی استاندار جدید باید از آموزش و پرورش شروع شود.
این گزارش هرگز نافی خدمات و زحمات آموزش و پرورش به ویژه معلمانی که در این باران آلودگیها و نارساییها، هنوز هم شرافت و وجدان یک معلم واقعی را دارند، نیست و در همه مشکلاتی که بیان شد نمیتوان یک مدیرکل یا یک نماینده را مقصر اصلی دانست بلکه داستان این است که فردی پیدا شود که شجاعت شروع یک جراحی بزرگ در آموزش و پرورش را داشته باشد و مقابل همه دستدرازان به این نهاد مهم تربیتی، پرورشی و آموزشی بایستد و جماعتی را با خود در این قیام بزرگ همراه کند.
در این مقطع خاص و با تغییر دولت، همه نگاهها به استاندار جدید است و ریواس جنوب تحرکات این حوزه را با حساسیت کامل دنبال خواهد کرد.
گزارش از کریم بنام
انتهای پیام
جمالی عملکرد خوبی در شهرستان کهگیلویه دهدشت بعنوان سرپرست بوده نداشت فقط برای موقعیت خودشان دست به هرکاری می زنند دنبال منافع خود هست نه آموزش و پرورش لیدرهای موحد به وسیله استاندار سابق و معاون خود لیدرهای موحد است و فرماندار شهرستان کهگیلویه و چرام و لنده شهرستان بهمئی همگی دست نشانده موحد هستند و تاج گردون هیچ گونه نقشی نداشت
کریم مسلمون نیستی بخدا
یادت رفته روشنفکر شعار هر مدرسه یه ستاد رو توی این استان باب کرد و بیشتر حجم نقل و انتقالات تاریخ آموزش و مرورش استان رو در یک سال رکورد زد .انتظار داری کسانی که ۴ سال بوسیله جناح رقیب به بدترین شکل ممکن تحقیر شدن الان چکار کنند .آیا نباید آموزش پرورش رو به لحاظ فرهنگی هم احیا کرد.ای کریم جان مسلمون نیستی بخدا
در آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد حتی کارشناسان اداره سیاسی و براساس آرای ندای وحدتی پست می گرفتند . حالا مثلا یک نیروی سیاسی توانمند همسو با دولت دکتر پزشکیان ( رییس کمیته فرهنگیان ) و نماینده پست بگیرد اتفاق خاصی افتاده؟