پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

پایگاه خبری تحلیلی ریواس

باب آقای ارژنگ بنده به وزیر علوم گفتم که وضعیت به گونه‌ای است که کار کردن برای آقای ارژنگ مشکل است شما ایشان را از ریاست دانشگاه یاسوج بردارید و جای دیگری از ایشان استفاده کنید. خودش هم در جریان است.
ریواس؛

ستار هدایت‌خواه نماینده سابق بویراحمد و دنا در گفت‌وگویی به برخی ازسئوالات پاسخ داده‌اند که از منظر شما خوانندگان می‌‌گذرد: ( این گفت‌وگو قبل از معرفی وی به عنوان کاندیدای جریان اصولگرایی بود)

شما سخنران تأثیرگذاری در استان کهگیلویه و بویراحمد بودید. مجالس چند هزار نفره برگذار می‌کردید و خاصه در شب‌های احیا و ایام محرم این تأثیر بیشتر هم می‌شد. این تأثیرگذاری چه نقشی در ایجاد انگیزه‌ای برای شما جهت کاندیداتوری در انتخابات مجلس داشت؟

متشکرم، بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت شما و دوستانتان، بنده در فعالیت‌های هیئت هیچ وقت به فکر این نبودم که از این جایگاهِ هیئت به جایی، پستی و مسئولیتی برسم. هیچ وقت. اگر چه وقتی ما هیئت را راه‌اندازی کردیم و کار می‌کردیم، بعضی‌ها به خانواده می‌گفتند اینها دنبال کار سیاسی هستند، ولی عرض می‌کنم انصافاً یک هزارم فکر سیاسی به معنایی که دنبال منافع سیاسی خودمان باشیم در ذهنمان نبود. ولی کار ما سیاسی بود چون می‌خواستیم اندیشه امام، اندیشه رهبری و آرمان‌های انقلاب زنده بماند. این کار به یک معنا سیاسی است. اما کار سیاسی به معنای جناحی مد نظر ما نبود.
چه ضرورتی باعث شد وارد انتخابات بشوید؟
از یک طرف فضایی که مجلس ششم ایجاد کرده بود. مجلسی کاملاً ساختار شکن که خطرات زیادی را متوجه نظام کرد. از طرف دیگر بعضی از کسانی که قبلاً خودشان در عرصه‌‌ی نمایندگی و کاندیداتوری حضور داشتند به سراغ من آمدند.
هزینه انتخابات را از کجا تأمین می‌کردید؟
من که نداشتم. به آقایانی که آمدند و اصرار بر کاندیداتوری من داشتند گفتم خودتان تأمین کنید من ندارم که هزینه‌ی انتخابات کنم.
چه کسانی؟
مجموعه ای از دوستان بودند. حدود ۴۰۰- ۵۰۰ نفر بودند که هر کدام مبلغی را برای این کار در نظر گرفتند. البته توصیه‌هایی داشتیم که از هر کسی پول دریافت نشود و از امکانات بیت المال استفاده نشود و ریخت و پاش نشود. البته من تأکید داشتم که کار اصلی کار فرهنگی است.
یعنی شما منبر را به کرسی ترجیح می‌دادید؟
بله من تریبون را به کرسی ترجیح می‌دهم. اما من به یک معنا منبری نیستم. لذا آنچه باعث حضور من در انتخابات شد خطر ایجاد مجلسی مثل مجلس ششم بود. اینکه من بتوانم حداقل صندلی‌ای را اشغال کنم که کسی روی آن ننشیند که علیه انقلاب و ولایت تصمیم بگیرد یا حرفی بزند. از طرف دیگر از تشتت بین مجموعه‌های مختلف جلوگیری کنیم. انگیزه‌ی سوم نگاه فرهنگی بود؛ اینکه در مجلس با سیاست‌گذاری‌های کلان کاری بکنیم که بستر اجتماعی با بستر فرهنگی همانند بشود که ما در هیئت و مسجد به دنبال آن هستیم. نرم افزارهای اداره جامعه و نظام اداری باید دینی بشود. دلایل ورود بنده به انتخابات هفتم مجلس این ها بود.
آیا اکنون و در آستانه‌ی انتخابات دهم مجلس ضرورتی برای ورود به انتخابات احساس می‌کنید؟

نه. چون فضای مجلس را تجربه کرده‌ام و بسترهای جدید را هم می‌بینم کار فرهنگی اولویت و ضرورت بیشتری دارد.

اگر مانند دوره ی هفتم مجموعه های اصول گرا اصرار کنند تصمیم شما چه خواهد بود؟

خیر. بنده در این باره تصمیم خود را گرفته‌ام.

معمولا نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس در تعیین مسئولین ادارت استان نقش مهمی دارند. شما در دوره‌ی مجلس در اینباره چه تصمیماتی گرفتید؟

بنده پیشنهادهایی داشتم.

اینکه بخواهید فرد مورد نظرخود را به دستگاه مربوطه تحمیل کنید؟
نه. حتی بعضاً به من می گفتند شما بر روی فرد پیشنهادی خود اصرار نمی کنید. من به عنوان نماینده مجلس بر دستگاه‎های اجرایی ناظر هستم. اگر بر انتخاب فرد پیشنهادی خودم فشار بیاورم فردا که ایشان دچار مشکل شد نمی‎توانستم در جهت تغییر وی عمل کنم. لذا همواره پیشنهاد می‎کردم و بر پیشنهاد خود اصرار و پافشاری نمی‎کردم. در ثانی اصل تفکیک قوا و جایگاه نمایندگی این اجازه را به بنده نمی‎داد. تنها در یک مورد بنده اصرار بر فرد پیشنهادی داشتم.
آقای ارژنگ ریاست دانشگاه یاسوج؟
خیر، آقای ارژنگ صرفاً پیشنهاد بنده بودند. گزینه‌ای که من اصرار بر آن اصرار داشتم آقای جهانبین ریاست جهاد دانشگاهی وقت بود. اساساً سیاست ما در این‌باره سیاست آقا و امام بود یعنی حمایت از مسئول تا وقتی که مسئول است. هیچ وقت در علنی مسئولی تضعیف نمی‌شود.
نسبت با آقای نوذری استاندار چه تصمیمی گرفتید؟
بنده به دلایلی با آقای نوذری استاندار وقت مشکل داشتم اما هیچگاه در تریبون علنی علیه ایشان صحبت نکردم.
چرا؟
چون این جایگاه مالِ این فرد نیست. از آنِ جمهوری اسلامی است. او ممکن است فردا برود ولی این جایگاه نباید تضعیف شود.

پس چگونه عمل کرد ایشان را نقد می کردید و به اشکال می‌کردید؟
با وزیر ذی ربط جلسه می‌گرفتیم و می‌گفتیم که استاندار شما فلان مشکل و مسأله را در استان کهگیلویه و بویراحمد ایجاد کرده است و . . . در باب آقای ارژنگ بنده به وزیر علوم گفتم که وضعیت به گونه‌ای است که کار کردن برای آقای ارژنگ مشکل است شما ایشان را از ریاست دانشگاه یاسوج بردارید و جای دیگری از ایشان استفاده کنید. خودش هم در جریان است. ولی وزیر قبول نکرد. حتی این موضوع را همراه با نمایندگان استان به وزیر گوش زد کردیم.
درباره‌ی آقای سیدمسعود حسینی و استاندار شدن ایشان هم حرف و حدیث زیاد بود؟
آقای حسینی پیشنهاد ما بود. در دوره‌ی اول ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد دولت از ما نظر خواست و من و آقای جعفری و آقای موحد پیشنهادهایی داشتیم تأکیدمان هم بر گزینه ی استاندار بومی بود. با وجود این گزینه ای مشترک پیشنهادهای هر سه نفر ما آقای حسینی بود. البته بعد از انتصاب ایشان وقتی که عده‌ای برای تغییر استاندار فعال شدند و فرد جایگزین مسأله داری را مطرح می‌کردند، بنده از آقای حسینی حمایت کردم.
موضع مرحوم آیت‌اله ملک‌حسینی (ره) در این‌باره چه بود؟
ایشان تأیید کردند.
ظاهرا دولت گزینه ی شهید شاطری مسئول بازسازی جنوب لبنان را برای استانداری استان کهگیلویه و بویراحمد مطرح کرده بود؟
یکی از گزینه های دولت آقای علایی بود که بعدا استاندار ایلام شد. گزینه شهید شاطری را اولین بار من از شما می شنوم.
در دوره نمایندگی شما در زمینه مبارزه با فساد در استان کهگیلویه و بویراحمد چه اقداماتی صورت گرفت. با عنایت با اینکه در این دوره زمین‌خواری، فساد بانکی، تجاوز به حریم فضای سبز پیرامون یاسوج و . . . قوت گرفت؟

در این دوره سخت گیری بیشتر بود. ما چندین تحقیق و تفحص از وزارت فرهنگ و سازمان تربیت بدنی آن زمان داشتیم. در دوران ما زمین خواری و سوء استفاده از سیستم بانکی روند حداقلی داشت. مدیر یکی از همین موسسات مالی در دوره ی ما به دلیل تخلف و فساد مالی مورد تعقیب و برخورد قرار گرفت. اما در همین دولت دوباره بر همان موسسه مسئول شده است. در همان جایگاه. بنده در این مسائل با کسی تعارف نداشتم. برای واگذاری پیمان‌ها می‌آمدند و از من کمک می‌خواستند که با مسئول مرتیط صحبت کنم و سفارش کنم. اما بنده نمی‌پذیرفتم. می گفتم: این مدیر ممکن است ۱۰ نفر از منسوبینش را برای پیمان‌ها در نظر داشته باشد اگر من الآن بگویم که فلان پیمان را به بهمانی بده، فردا آن ده تا را با آن‌ها می‌دهند و من زبانم بسته می‌شود. من برای آنکه زبانم بسته نشود هیچ گاه زیر بار سفارشاتی از این دست نرفتم.

ادامه دارد…(دنانیوز)