پایگاه خبری-تحلیلی ریواس جنوب (rivasjonoob.ir)/

ریواس جنوب/ زهرا زمانی؛امروزه توانمند سازی زنان و مشارکت کامل آنان بر پایه برابری اجتماعی وعدالت جنسیتی درهمه‌ی زمینه‌ها ازجمله در فرایند تصمیم گیری ومدیریت کلان وخرد جامعه یکی از پیش نیاز‌ها و ضروریات توسعه پایدار می‌باشد. اگرچه در جامعه غیر صنعتی ودر عین حال صنعت زده، ما زنان نسبت به چند دهه قبل به آزادی‌های زیاد وبهتری دست یافته‌ایم ولی هنوز آن طور که شاید و باید نقش زنان به عنوان ستونهای محکم خانواده ایرانی و همینطور نیمی از جمعیت، هم درکشور و هم در استانمان بر اثر وجود تبعیضات ناروا و تعصبات جاهلانه تاریخی به جامانده از تفکرات پوسیده و منفور گذشته ونابرابری جنسیتی در عرصه‌های مهم سیاسی و اجتماعی نادیده انگاشته شده است. زمانی
علیرغم آنکه قانون اساسی کشورمان راه را برای تصدی اکثر مشاغل برای قشر زنان باز گذاشته و۸درصد مشاغل مدیریتی درکشور به زنان اختصاص داده شده اما متاسفانه سهم زنان نجیب ودختران تحصیل کرده هم استانی از آن هشت درصد هم نادیده گرفته می‌شودو در استان همیشه محروم اما محبوب کهگیلویه وبویراحمد هستندکسانی که هنوز زنان را در توسعه کلان راه نمی‌دهند و به قابلیت‌ها وتوانمند یهای آنان باور ندارند.
به توجه به مقدمه هرچند کوتاه ذکرشده هم اکنون به گواهی آمار مستند ورسمی نرخ بیکاری در این استان از ۸ /۱۴درصد به ۷/ ۱۷درصد رسیده وهمچنان یکه تازی می‌کند این در حالی است که تعدادی از مدیران ارشد برنامه ریزاستانی که ندای بومی بودنشان گوش فلک را هم کرکرده این آمار ناخوشایند را تایید نموده وعنوان می‌نمایند که جلوی رشد از ۷/ ۱۷درصد به بالای آن راگرفته‌اند.
سرزمین مردخیز ونفت خیز و زر خیز کهگیلویه و بویراحمد به دلیل داشتن منابع ارزشمند و بی‌شمار انسانی وعمدتا جوان، دشت‌ها وزمین‌های متعدد کشاورزی، روان آبهای جاری و رودخانه‌های دایمی همیشه ساری، وجود چند سد، عشایر ذخایر انقلاب، منابع عظیم نفت وگاز، معادن متعدد زیرزمینی ورو زمینی، پتانسیل خوب وقوی گردشگری، اکوتوریسم، آب وهوای دلپذیر، دره‌های ژرف وکوههای برفی بلند، گیاهان دارویی وغیره همه و همه شرایط مناسب را برای ساختن دیاری آباد وتوسعه یافته مهیا نموده. اما متاسفانه بدلایل گوناگون واز همه مهم‌تر عدم مدیریت صحیح، عدم توسعه زیرساخت‌ها وندانم کاری‌ها امروز وفردا می‌شود واین سرزمین که مهد تمدن ایرانی واسلامی است بدلایل ذکر شده از قافله توسعه عقب وجامانده است وچهره زیبا ونازنین، قشنگ و محبوب، عجیب ونجیب دیارمان هرروز از قبل غصه دار‌تر، نحیف‌تر، ضعیف‌تر، تکیده‌تر وپژمرده‌تر می‌شود و آمار بالای بیکاری، فقر، نداری، فلاکت، اعتیاد، طلاق وخودکشی روزبه روز بیشتر و همچون لوک مست جولان می‌دهدو خبری ونشانی از ساربان نیست که نیست. با کمال تاسف شدید به روایت آمار این استان جزء سه استان اول در زمینه بیکاری است. بنابراین می‌بایست مسولین ونمایندگان استان وتمام آنهایی که دل در گرو عمران وآبادی رونق شکوفایی این ملک وبوم دارند برای برون رفت وخروج هرچه سریع‌تر از این شرایط ناخوب ونا کوک وناخوش احوال وزکام زده‌ی موجود در زمینه اشتغال جوانان وزنان ودختران نجیب تحصیل کرده ودم بخت تلاش نمایند ودست از ارقام سازی وبازی با اعداد بردارند وبا بسیج امکانات فکری ومالی واعتباری وایجاد راه اندازی شرایط کسب وکار وتولید در آمد برای جوانان بویژه بانوان هم ولایتی وهم استانی می‌توان یکبار دیگر آمارهای خودکشی وخود سوزی را مهار نمود و بار دیگر امید وسرزندگی وشادابی وشاد زیستن را به خانواده‌ها برگرداند و آمارهای شوم ونامیمون ونامبارک طلاق وخودکشی را به آخرخط رساند و با کمک سیاستهای پایدار دولت تدبیر وامید بار دیگر امید به آینده و زندگی خوب را به بطن و متن جامعه زنان فهیم و آگاه ومتدین استانمان برگرداند. مسولینی که به زعم خودشان به ظاهر علمی و تحقیقاتی ومدون آمار می‌دهند ولفظ قلم مصاحبه می‌نمایند خوب است بدانند: که دو صد گفته را نیم کردار نیست.
مسولین عزیز ونمایندگان بسی عزیز‌تر، ما در روزگاری زندگی می‌کنیم و با روز نگارانی دمخوریم که بخش اعظمی از زنان شرافتمند استانمان صورت نجیب خویش را نه باسیلی بلکه با مشت و با رنگ نداری که مولود بیکاری است سرخ می‌کنند. زنان و مادران دیارمان‌‌ همان صبوران پا شق شقی هستند که در سالهای نه چندان دور قحطی نان و نام از دهی دهستانی واز دهستانی استانی ساختند واینک شما حاکمان و والیان‌‌ همان ده دیروزی وشهرهای نیمه آباد امروزی هستید در استانی که دارای بیشترین منابع خدادای آب و نفت وگاز هستیم غیر قابل تحمل وباور و توجیه است که زنانش برای سیر کردن شکم فرزندانشان وفرار از فلاکت ونداری وفقر وبیکاری دست به دامان گیاهان کوهی بشوند. وقتی که ایمان قلبی داریم که از دامن زن مرد به معراج می‌رود جای بسی شگفتی وتعجب وخجالت است که مردانش فقط آمار بدهند و آنهم آمارهای متناقض. در دیار وسرزمینی که این استان کم وسعتش به تنهایی به اندازه تمامی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نفت تولید و روانه بازارهای جهانی می‌کند آیا شایسته وسزاوار است که به علت بیکاری وماحصل آن یعنی نداری جوانان ودخترکان وهزارگل‌هایش دست به خودکشی آنهم به بد‌ترین روش آن یعنی دست به خودسوزی با‌‌ همان نفت بزنند؟ ما باور داریم که کسی که معاش ندارد معاد ندارد ویا اگر که فقر از در وارد شد ایمان از پنجره فرار می‌کند باتوجه به این همه توصیه‌های اخلاقی و انسانی بیکاری وفقر چرا مسولین به آمار دادن‌ها دل خوش کرده‌اند چرا باید در این استان با جمعیت کم آمارهای خانمانسوز و بلای ویرانگر بیکاری از ۱۴ درصد به ۱۷درصد رشد داشته باشد.
تاکی باید زنان ودختران قانع عشایر هم استانی در ماهورهای بی‌آب دریلا برای تهیه ۲لیتر آب آشامیدنی مشک آب بر پشت ببندند اما آب شیرین سد کوثر هزار‌ها کیلومتر آن طرف‌تر کام خیلی‌ها را سیراب کند؟
تا کی باید مردمان عشایر خسته در یورد زمستانی خویش در کنار لوله‌های نفت با شکم خالی سر بر زمین بگذارند اما نفت از کنارش به جزایر و بنادر برود. زنان ودختران این استان دادشان بلند است:
ما نان نداریم
ما جان نداریم
ما خانه نداریم
مسئول من، برادر من و نماینده شهر و ولایت من قدیما در کتابهای درسی خوانده‌ایم و خوانده‌اید: چنان قحط سالی آمد اندر دمشق …. که یاران فراموش کردند عشق.
بله برادر من در جایی که شکم گرسنه، سبو شکسته، جوال و گونی آذوقه سوراخ و فلوسی و ریالی در جیب نباشد و زلزله بیکاری و سونامی نداری بیداد می‌کند پس طلاق، خودکشی، دگرکشی و ناهنجاریهای اجتماعی بر سر مردم بیچاره و ندار آوار می‌شود و در آنجامعه دیگر صحبت از محبت وکانون گرم خانواده حرفی است بی‌معنا. متولیان عزیز بیایید تا دیر‌تر از این نشده و فرصت خدمت دارید برای ثبت وضبط در تاریخ این استان برای یکبار هم که شده در راستای مبارزه با بحران بیکاری و غول نداری و عواقب شوم آن یعنی طلاق و اعتیاد تمام قد به ایستید و جلوی رشد فزاینده بیکاری را بگیرید. همه ما مرد و زن قبول داریم که بهشت زیر پای مادران است پس اگر برای رفع مشکلات جامعه زنان استان تلاش نکنید یقین بدانید که شما را به بهشت راه نمی‌دهند. به قول حسین پناهی: به بهشت نمی‌روم اگر مادرم آنجا نباشد.
مسئولین محترم و نمایندگان خدوم، در استانی که زیرساخت‌ها مشکل دارد ومقوله سلامت درحداقل‌ها گیر افتاده و کودکان معصومش از گونی نایلونی به جای کیف مدرسه استفاده می‌کنند ویا در بعضی از دهات همین استان به جای پل از جره استفاده می‌کنند و ده‌ها انگشت به همین علت قطع شده باشد. آیا رواست به جای درمان درد به فکر تغییر نام استان افتاد؟

ما اسممان قشنگ و با مسما است اما رویمان از نداری وفقر زرد است. مردم عزیز و فهیم ما نباید نگرانی داشته باشند چرا که دلسوزان واقعی مردم و مسئولین مربوطه ازجمله تمامی علما، فضلا، و روحانیت معزز و معظم و در راس آن نماینده محترم ولی فقیه حضرت آیت الله ملک حسینی قطعاً بهترین تصیمیم را در این خصوص خواهند گرفت.